بخشی از مقاله
فهرست
عنوان صفحه
1- مقدمه (صنعت جنگلداري) 1
2- تشكيل دايره جنگل – اداره جنگلباني 1
3- تشكيل اداره كل جنگل ها 2
4- بنگاه جنگل 4
الف- شماي تشكيلات منابع طبيعي كشور در سال 1327 تشكيلات مركزي (بنگاه جنگلها) 5
ب- شماي تشكيلات منابع طبيعي كشور تشكيلات خارج از مركز بنگاه نگل ها در سال 1327 6
5- پيدايش جنگل 7
الف- تعريف جنگل و انواع آن 7
6- پيدايش جنگل و طببقه بندي آن 10
7- پراكنش جنگل ها 13
8- جنگل 15
9- جنگل هاي باراتي كاج آمريكاي شمالي 15
10- باران اسيدي 16
11- جنگل هاي شمالي 16
دست از نابودي جنگل هاي ايران برداريد جنگل بان 18
12- تخريب جنگل هاي شمال و دفن زباله ها در آن 18
13- از نابودي بيشتر جنگل هاي ايران دست برداريد. 20
صنعت جنگلداري
مساحت جنگلي تبت بيش از 6 ميليون و 300 هزار هكتار است و 5 درصد مساحت كل زمين منطقه را تشكيل مي دهد. اين رقم تا اندازه زيادي پايين تر از ميانگين سراسر كشور است. ميزان ذخيره چوب اين منطقه به بيش از ميليارد و 400 ميليون متر مكعب مي رسد در مقام دوم سراسر كشور قرار دارد و مهمترين پايگاه ذخيره چوب چين است. منابع جنگلي اين منطقه در حوضه پايين تر رودخانه “يان لو زان بو” متمركز است.
منطقه خودمختار تبت به بهبود محيط زيست فوق العاده اهميت مي دهد و تا كنون 18 منطقه حفاظت از طبيعي در سطح كشوري و استاني ايجاد كرده است كه مساحت آن 33 ميز 9 درصد مساحت كل اين منطقه را تشكيل مي دهد و محيط زيست و محيط زندگي تبت را تحت حفاظت نسبتاً مطلوب قرار گرفته استو اكنون محيط زيست تبت در مراحل اوليه شكل گيري قرار دارد و حفاظت از محيط زيست آن بهتر از مناطق ديگر صورت مي گيرد.
تشكيل دايره جنگل – اداره جنگلباني
باين ترتيب لازم شد كه براي رسيدگي به گزارشهاي واصله از جنگلهاي گيلان و آستارا و صدور دستورات لازم، سازمان كوچكي نيز در مركز تشكيل شود. لذا در سال 1317 در اداره امور كشاورزي، دائره اي بنام دائره جنگل تاسيس و تصدي آن در سال 1318 به آقاي مهندس كريمي ساعي واگذار گرديد.در اثر اقدامات مجدانه مرحوم ساعي توجه اداره كل كشاورزي بيش از پيش به موضوع چنگلها معطوف و مقرر گرديده اداره جداگانه اي بنام “اداره جنگلباني” به رياست خود ايشان تشكيل گرديد. پس از تشكيل اداره جنگلباني، آقاي مهندس ساعي گزارش جامعي در باب لزوم تشكيل سازمان در محل كوچكي آزمايش شود تا در صورت حصول نتيجه مساعد در سراسر شمال تعميم داده شود. براي اين منظور ناحيه “كجور” از شمال به درياي خزر، از جنوب به ارتفاعات البرز، از مغرب به دره چالوس و از شرق به رودخانه گلندرود و علمده محدود است) انتخاب و متعاقباً در اواخر 1319 اقدام به تاسيس چهار خزانه جنگلي در دشت نظير چالوس 0 علمده و ولي آباد گرديد. ولي به مناسبت وقايع بين المللي و بدليل مشكلات نظامي و سياسي روز با ادامه اين عمليات نظر مساعدي نشان داده نشد و و در نتيجه تكميل آن ميسر نگرديد تا اينكه در اثر حوادث شهريور سال 1320 موضوع كلا به بوته فراموشي سپرده شد.
تشكيل اداره كل جنگلها
در نيمه دوم سال 1320 اداره كل كشاورزي به وزارت كشاورزي و در سال 1321 اداره جنگلباني به اداره كل جنگلها تبديل گرديد و در هر يك از مناطق شمال (گيلان – شهسوار – مازندران – گرگان) سازمان منطقه اي جنگلباني كه تحت نظر رؤساي ادارات كشاورزي زير نظر رئيس جنگلباني انجام وظيفه مي كردند.
تشكيلات منابع طبيعي در سال 1321
در اين موقع تصويبنامه اي براي تسويه چوبهايي كه در وقايع شهريور ماه 1320 با پروانه و بدون پروانه (سواستفاده از وقايع 1320) قطع شده بود به تصويب رسيد. بر اساس اين تصويبنامه چوبهاي غير مجاز به سود دولت شد و پس از آن قطع چوب طبق قانوني است كه لايحه آن از طرف وزارت كشاورزي تهيه و با تصويب مجلس شوراي ملي پيشنهاد خواهد شد.
در سال 1321 نخستين قانون راجع به جنگلها مشتمل بر 18 ماده و 7 تبصره به تصويب رسيد و آئين نامه آن در اوايل سال 1322 از تصويب هيئت وزيران گذشت.
در اواخر سال 1322 اداره كل جنگلها به منظور ترتيب و تجهيز كادر فني طبق مصوبه هيئت دولت و اساس نامه شورايعالي فرهنگ دو دوره كلاس كمك مهندسي جنگل و يك دوره كلاس جنگلباني تاسيس نمود و فارغ التحصيلان آنرا براي تقويت كادر مناطق جنگلباني به شمال اعزام داشت.
ضمنا براي تشخيص درختان و چوبهايمجاز از غير مجاز چكشهايي به شكل مثلث. مربع و دايره تعبيه گرديد كه هنوز هم معمول است. تصدي اداره جنگلها تا اواسط سال 1324 با آقاي مهندس كريم ساعي بود و از اين تاريخ تا تاريخ 10/4/1326 با آقاي مهندس غلامعلي بنان و در حدود دو ماه بعد از آن با آقاي صنايي بود و سپس تا اواخر سال 1327 كه به موجب تصويبنامه شماره 20523 مورخ 24/12/1327 هيئت وزيران اداره كل جنگلها به بنگاه جنگلها تبديل شد با آقاي مهندس كاظم مشير فاطمي بود.
بنگاه جنگلها
هيئت وزيران در جلسه 24/12/1327 بنا به پيشنهاد 14 اسفند ماه 1327 وزارت كشاورزي، مراتب زير را تصويب نمودند:
1- به منظور حفظ و حراست جنگلها بنگاهي به نام “بنگاه جنگلها” تشكيل مي شود.
2- وزارت دارايي كليه جنگلهاي دولتي و مراتع واقع در حوزه آن جنگلرا به بنگاه جنگلها منتقل خواهد نمود.
3- بنگاه جنگلها داراي شخصيت حقوقي مستقل و روي اصول بازرگاني بهره برداري اداره شده و تحت نظر وزارت كشاورزي خواهد بود.
در اين تصويب نامه وظايف – سرمايه – هيئت مديره – هيئت بازرسي و امور استخدامي منظور گرديده بود.
وظايف بنگاه علاوه بر حفظ، احياء توسعه و بهره برداري جنگلهاي دولتي و ايجاد صنايع مختلف چوب و نقشه برداري از آنها، نظارت و مراقبت در بهره برداري جنگلهاي غير دولتي و همچنين مشاركت با صاحبان جنگلهاي غير دولتي در امر بهره برداري و ايجاد صنايع بود.
- ضمناً اداره امور مراتعي كه در جنگلهاي دولتي واقع شده اند بعهده بنگاه بود.
بنگاه داراي هيئت مديره اي مركب از سه نفر بود كه بر اساس بند 6 تصويبنامه به طريق زير تعيين مي گردد.
الف- رئيس هيئت مديره كه از طرف وزارت كشاورزي تعيين مي گردد.
ب- يك نفر از اعضاء هيئت مديره را وزارت كشاورزي و يك نفر را وزارت دارايي تعيين خواهد نمود.
تبصره: يك نفر از اعضا هيئت مديره بنابر انتخاب وزارت كشاورزي، سمت مدير عامل بنگاه را خواهد داشت.
- بر اساس بند 7 تصويبنامه بنگاه داراي يك بازرس فني (از طريق وزارت كشاورزي) و يك بازرس مالي (از طرف وزارت دارايي) بود. پس از تشكيل هيئت مديره، آئين نامه بنگاه و با موافقت وزارت دارايي و پيشنهاد وزارت كشاورزي به تصويب رسيد.
سازمان بنگاه در مركز شامل تشكيلات زير است.
شماي تشكيلات منابع طبيعي كشور در سال 1327 تشكيلات مركزي “بنگاه جنگلها”
در تشكيلات بنگاه در نواحي “خارج از مركز” قسمتي از جنگل كه نگهباني آن به عهده يك مامور جنگلباني واگذار مي شد اساس كار قرار گرفته و نام آن حوزه «جنگلباني» گذارده شد.
مركز مشترك دو الي 4 جنگلباني كه در حوزه هاي جنگلباني مجاور پاسباني مي كردند «پاسگاه جنگل» ناميده مي شد و ارشد جنگلبان هر پاسگاه علاوه بر مسئوليت حوزه خود بر تمام حوزه پاسگاه نظارت داشت. اين مامور جنگلبان ارشد ناميده مي شد.
دو الي چهار پاسگاه تحت نظر يك سر جنگلباني و دو الي 6 سر جنگلباني تحت نظر يك جنگلدار اداره مي شد. و چند جنگلدار تحت نظر يك سر جنگلدار بودند. سر جنگلدار مسئول يك منطقه جنگلي است مانند منطقه گيلان و آستارا- منطقه شهسوار و نوشهر – منطقه مازندران و غيره. چند منطقه جنگل يك (ناحيه) جنگل را تشكيل مي داد كه تحت سرپرستي يك (سر بازرس فني جنگل) بود.
شماي تشكيلات منابع طبعي كشور تشكيلات خارج از مركز “بنگاه جنگلها” در سال 1327
بر اساس اين رويه بنگاه جنگلها در شمال چهار سر جنگلداري به شرح زير داشت:
1- سر جنگلداري گيلان و آستارا به مركزيت رشت شامل چهار جنگلداري
2- سر جنگلداري شهسوار و نوشهر به مركزيت شهسوار شامل سه جنگلداري
3- سرجنگلداري مازندران به مركزيت شاهي (قائم شهر) شامل چهار جنگلداري
4- سرجنگلداري گرگان به مركزيت گرگان شامل چهار جنگلداري
بازرسي چوب آلات و هيزم وارده به تهران از طريق راه آهن نيز كماكان به پست بازرسي حمل چوب ايستگاه راه آهن واگزار شد.
چون با اجراي تصويب نامه شماره 20523 مورخ 24/12/1327 جنگلهاي دولتي و مراتع واقع در حوزه آنها كه عايداتي دارند به بنگاه جنگلها، تدريجاً منتقل مي شد، لذا دذ بسياري از مناطق كشور منجمله اردبيل، خلخال، رضائيه، بهاباد، كرمان، سردشت، شلدوز، آستارا، اهواز، دزفول، آبادان، بهبهان، شوشتر، مسجد سليمان، هفتگل، دست ميشان، بيرجند، درگز، قوچان، دامغان، باجگيران، كاشمر، بجنورد، خرم آباد، بروجرد، اصطبانات، جهرم، آباده و فيروز آباد و استان هشتم پاسگاه هاي وصول عوايد محصولات جنگلي داير شده بود كه در بعضي از آنها مامورين كشاورزي، در برخي از نقاط مامورين دارائي بعلت عدم حضور مامورين بنگاه، درآمد را دريافت و بحساب بنگاه واريز مينمودند.
در سال 1329 براي حفاظت جنگلهاي منطقه خراسان بخصوص جنگلهاي پسته بررسي هاي مقدماتي براي تشكيل سرجنگلداري خراسان شروع شد.
درسالهاي 1331 تا 1334 جنگلهاي شمال كشور دستخوش بحراني شبيه آنچه كه در شهريور سال 1320 پيش آمده بود شد. درختان زيادي بدون ترتيب و اصول و با شدت زياد قطع شدند و چوب آلات آنها در جنگل باقي ماندو اين بحران در تخريب جنگل به اضافه عوامل ديگر موجب شد كه هيأتهاي نظامي وارد كار جنگل شدند. دو نفر سرتيپ، عده اي سرهنگ و سرگرد و نظاميان ديگر به استعداد يك لشكر در كليه ادارات و واحد هاي تابعه مستقر شدند. در كنار هر مدير يك سرهنگ و در كنار هر جنگلبان يك سرباز حضور داشت اين دوره كه با مديريت سرلشگر ((اخوي)) شروع شد با تحولاتي چند تا سال 1339 ادامه يافت.
پيدايش جنگل
تعريف جنگل و انواع آن
جنگل منطقه وسيعي پوشيده از درختان، درختچه ها و گونه هاي علفي است كه همراه با جانوران وحشي نوعي اشتراك حياتي گياهي و جانوري را تشكيل داده و تحت تاثير عوامل اقليمي و خاكي قادر است تعادل طبيعي خود را حفظ كند.
حداقل سطحي كه براي تشكيل جنگل از نظر علمي لازم بسته به نوع گونه درختي، شرايط محيطي و غيره تغيير مي كند. اين مساحت در شرايط معمولي حداقل 3/0 هكتار (3هزار متر مربع) است. واژه «جنگل»از زبان سنسكريت است و به اكثر زبانهاي اروپايي نيز وارده شده است و معناي جنگل طبيعي و بكر را مي دهد. جنگل بسته به نوع پيشدايش آن و خصوصيات ساختاري به جنگل بكر، جنگل طبيعي، جنگل مصنوعي يا جنگل دست كاهش طبقه بندي مي شود. جنگل بكر يا جنگل دست نخورده، جنگلي است كه بدون دخالت انسان بوجود آمده است و تركيب گونه هاي درختي و درختچه اي و علفي آن طوري است كه وضعيت كاملاً طبيعي را نشان مي دهد. چوب و ساير فرآورده هاي توليد شده در جنگل بكر در همان سيستم طبيعي تجزيه شده و به خود جنگل بر مي گردد. بعبارت ديگر از جنگل بكر هيچ گونه موادي (زنده يا غير زنده) به خارج از آن حمل نميشود.
رويش چوبي جنگلهاي بكر كه به حالت تعادل رسيده باشند عملاً صفر است، يعني همان قدر كه چوب و ساير مواد آلي توليد مي شود همان قدر هم تجزيه مي شود و يا مي پوسد. بعبارت ديگر چرخه رفت و بازگشت مواد در يك جنگل بكر چرخه اي بسته است.
در جنگل بكر بين توليد كنندگان (گياهان)، مصرف كنندگان (جانوران) و تجزيه كنندگان (جانوران ريز) يك اشتراك حياتي متقابل و پايدار برقرار است. جنگل هاي بكر از تنوع زيستي بالايي برخوردارند و داراي اطلاعات ژنتيكي ارزشمندي هستند كه تا به امروز بسياري از اين اطلاعات كشف نشده است. امروزه ارزش جنگلهاي بكر بسيار زياد است هر چند كه متاسفانه روند تخريب كمي و كيفي آنها در دنيا رو به افزايش است.
امروزه سعي بر اين است كه جنگلهاي بكر باقي مانده بر روي كره زمين را حفظ و از آنها
بعنوان ذخيره گاههاي اطلاعات ژنتيكي و تنوع زيستي استفاده شود. امروزه تبديل جنگلهاي بكر به جنگلهاي بكر به جنگلهاي بكر به جنگلهاي صنعتي قابل توجيه نيست و نگهداري آنها حتي از نظر اقتصادي نيز قابل توجيه است.
جنگل طبيعي، جنگلي است كه بدون دخالت انسان به وجود آمده است ولي انسان به طور مستقيم يا غير مستقيم در آن دخالت (بهره برداري) كرده است.
جنگلهاي بكر دست خورده هستند. تركيب درختان و سن آنها و تنوع گونه هاي گياهي و جانوري در يك جنگل طبيعي با جنگل بكر متفاوت است و عموماً جنگل طبيعي از نظر زيست محيطي فقيرتر از جنگل بكر است. با وجود اين جنگلهاي طبيعي قادرند چشم اندازهاي طبيعي هر منطقه را حفظ كرده و در اكثر موارد از جنگلهاي مصنوعي يا دست كاشت غني تر و پايدار تر باشند.