بخشی از مقاله

طـلاق
طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن زن و شوهر از یک‌دیگر است.طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زن و شوهر ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستی‌ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته، با آن‌ها سر و کار دارد. طلاق روانی،موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.


آثار طلاق
نبود ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند.معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند؛اما فرآیندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق؛ به ازدواج مجدد تن در دهند.


طلاق و کودکان
کودکانی که والدینشان از ازدواج خود راضی نیستند اما با هم زندگی می‌کنند؛ممکن است تحت‌تأثیر تنش ناشی از روابط آن‌ها؛ به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار می‌شوند. کودکان بزرگ‌تر بهتر می‌توانند انگیزه‌های پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثراث طلاق بر آینده خود نگران باشند؛ یا این که احساس تنهایی داشته باشند. کودکان هنگامی که پس از جدایی هم با پدر و هم با مادر رابطه مداوم دارند، در وضع بهتری به سر می‌برند تا هنگامی که فقط یکی از آن‌ها را به طور منظم می‌بینند.طلاق هماهنگی میان والدین، مسائل نگه‌داری کودک و حق ملاقات را در برمی‌گیرد.


تاریخچه
طلاق در بسیاری از سرزمین‌های باستانی از جمله؛ میان‌رودان یونان،ایران،مصر و چین وجود داشته‌است.کنستانتین محدودیت‌های بسیاری برای طلاق ایجاد کرد و در قرن دهم میلادی کلیسای مسیحی آن را ممنوع دانست.هنری هشتم برای نخستین بار از مجلس کلیسای انگلیس خواست که ازدواج او را فسخ نماید.به مرور زمان کشورهای اروپایی و مسیحی حق طلاق را برای زن و شوهر به رسمیت شناختند.با این حال،در سال ۱۹۸۶در ایرلند مجلس طلاق را غیرقانونی اعلام کرد. در انگلستان، در سال ۱۹۶۹ لایحه قانونی اصلاح طلاق به تصویب رسید که گرفتن طلاق را برای زن و شوهر آسان‌تر کرد. بین سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰،میزان طلاق در بریتانیا به طور ثابت هر سال ۹درصد افزایش یافت و در طی آن دهه دو برابر شد. امروزه در بسیاری از جوامع اروپایی، میزان طلاق افزایش یافته‌است.


طلاق در ایران
در قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مرد با مراجعه به دادگاه حق تقاضای طلاق دارد. زن نیز در شرایط خاصی می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کند. بعضی از این شرایط

عبارتند از:
• ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در یک سال بدون عذر موجه
• اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر
• ابتلای زوج به یکی از انواع مشروبات الکلی
• محکومیت قطعی زوج به بیش از پنج‌سال حبس
• ضرب و شتم یا سوء رفتار زوج که برای زوجه غیرقابل تحمل است.
• ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی و جسمانی
در طلاق،خواندن صیغه طلاق در حضور دو مرد شاهد لازم است.


طلاق در دین بهائی
بهاءالله شارع دین بهائی در کتاب اقدس امر طلاق را بسیار مکروه و ناپسند ذکر می‌کند ولی در نظر می‌گیرد که اگر زن و شوهری واقعا نتوانستند با هم زندگی کنند باید حکم طلاق جاری شود: شوقی افندی، ولی‌امرالله می‌گوید: امر طلاق بسیار مذموم و قبیح و مخالف رضای الهی است


بعد از تصمیم زن و مرد برای جاری ساختن حکم طلاق، باید به مدت یکسال صبر نمایند، این ایام به اصطلاح بهائی، ایام تربص نامیده می‌شود. و اگر این یکسال گذشت و بین زن و مرد اتحاد مجدد برقرار نشد، آن‌ها به کلی از هم جدا شده و می‌توانند با فرد دیگری ازدواج کنند. در موقع یکسال تربص مرد باید تمام مخارج زندگی زن را به میزانی که محفل روحانی محل تعین می‌کند، بپردازد ولو انکه طلاق به تقاضای زن صورت گرفته باشد.[۲] در دین بهائی طلاق به درخواست زن نیز صورت می‌گیرد و این به عنوان یکی از موارد رعایت یکی از تعالیم دین بهائی با نام تساوی حقوق زن و مرد برشمرده می‌شود.


جنبه‌های مختلف طلاق
محققی به نام بوآن اظهار می‌دارد که وقتی ازدواج از هم می‌پاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد می‌شود:
• طلاق عاطفی زمانی رخ می‌دهد که ازدواج دستخوشی تباهی می‌شود (اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد)
• طلاق قانونی
• طلاق اقتصادی ، که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه است)
• طلاق هم والدی ، که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانواده‌های تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.
• طلاق اجتماعی ، که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ می‌دهد.
• طلاق روانی ، که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است.

اثرات طلاق
پس از طلاق ، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کرده‌اند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می‌دانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است، ادراک کنند. زنان بیشتر احتمال می‌رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش می‌کنند. طلاق برای زنان تنش‌زاتر و گسلنده‌تر است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد. اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت


آدمیان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، بسیار متفاوت‌اند، بسیاری از هم می‌پاشند، اما برخی دیگر ، نوعی تعالی عاطفی را تجربه می‌کنند. اگر طلاق را نقطه مقابل ازدواج موفق و خوب تلقی کنیم، در این صورت ، پدیده‌ای غمبار قلمداد خواهند شد. اما برای بسیاری از کسانی که طلاق گرفته‌اند، انتخاب‌هایی که در اختیار واداشته‌اند یا طلاق بوده است و یا یک ازدواج ناموفق و بد. با در دست داشتن این انتخابها برخی شواهد حاکی از آن است که طلاق می‌تواند شخصا مفید و سودمند باشد. محققین به این نتیجه رسیده‌اند که ممکن است بار آمدن در خانه از هم نپاشیده‌ای که ویژگی آن نزاع و جنجال است، آسیب رسانتر و مضرتر از بزرگ شدن در خانه‌ای باشد که در اثر طلاق فروپاشیده است.


کنار آمدن با طلاق
سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری وابسته است: نگرش در مورد ازدواج ناموفق ، شخصیت فرد و محیط اجتماعی. برای کنار آمدن با طلاق ، کمکهای بیرونی از سوی متخصصان بهداشت روانی و گروههای خود یاری متشکل از افراد مطلقه (مانند والدین بی همسر) در دسترس هستند. همچنین حتی هنگامی که طرفین عزم خود را برای طلاق جزم کرده‌اند مشاوره با زوجها می‌تواند مفید واقع شود. برخی از فنون مسئله گشایی و مهارتهای حل تعرضی هم که برای بهبود ازدواجها بکار میروند می‌تواند برای کمک به حل آسیبهای ناشی از جدایی موثر باشد.


11عامل كه باعث از هم پاشيدن زندگي زناشويي ميشود
توصيه به زوج هاي جوان اين است كه زياد سخت نگيريد. هيچ گاه به خود اجازه ندهيد كه طلاق به ذهنتان خطور كند. حتي در بحراني ترين لحظات زندگي و در اوج كشمكش ها و اختلاف هاي زناشويي، طلاق تنها راه حل نيست. مطمئن باشيد كه پس از طلاق مشكلات و سختي هاي زيادي انتظارتان را مي كشد
هر يك از نكات زير مي تواند زندگي زناشويي را به بن بست بكشاند:


1 - تعهد بيش از اندازه و خستگي جسمي وروحي :اين مشكل در زوج هاي جواني كه در مدرسه يا دانشگاه تحصيل مي كنند و يا تازه در جايي استخدام شده اند بيشتر به چشم مي خورد حتي الامكان سعي نكنيد اوايل ازدواج به دانشگاه برويد ، كار تمام وقت داشته باشيد، صاحب فرزندي شويد، خانه بسازيد و يا كارو كاسبي جديدي راه بيندازيد. اين كارها مشكلات و سختي هاي زيادي به همراه دارد و بسياري از زوج ها ي جواني كه با اين مشكلات روبه رو مي شوند، پس از آن كه ازدواجشان باشكست مواجه مي شود با تعجب ازخود مي پرسند : (( چرا چنين اتفاقي افتاد؟)) مسئوليت و مشغله هاي زياد باعث مي شود كه زن و شوهر فرصت كمي براي همديگر داشته باشند وبنابراين فاصله ي آن ها روز به روز افزايش مي يابد و زماني مير سد كه براي هم مثل دو غريبه هستند، پس سعي كنيد دراوايل ازدواج ، براي خود ، كار و دردسرنتراشيد و وقت بيشتري را با هم بگذرانيد تا همديگر را بيشتر بشناسيد.


2- صورت حساب هاي بالا و بحث برسر نحوه ي خرج كردن پول :اجناس مصرفي خود را با پول نقد خريداري كنيد، در غير اين صورت آن ها را به صورت قسطي نخريد . تمام پولتان را براي خريد خانه يا اتومبيل كه استطاعت خريد آن را نداريد خرج نكيند. هميشه مقداري از پولتان را براي روز مبادا پس انداز كنيد وبا ان به سفرهاي كوتاه برويد و يا اگر صاحب فرزندي هستيد، آن را براي مواقع ضروري كنار بگذاريد. سعي كنيد درآمدتان را عاقلانه و درست خرج كنيد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید