بخشی از مقاله


1- وضعیتی که در آن همه چیز آشفته است و همه نگران، و کسی توان تصمیم گيري ندارد
2- مدیریت اضطراب زا : منظور مدیر یا مدیریتی است که به اشکال و طرق گوناگ

ون در زیر دستانش دلهره و تشویش می آفریند انگیزه این گونه مدیران که گاه ناخودآگاه اضطراب آفرینی می کنند بازدهی بیشتر در کاریا. اما پیش می آید که از سر نابلدی اوضاع را به هم می ریزند و باعث به هم ریختن نظم ، و ايجاد تشویش در کارکنان، به خصوص کارکنان وظیفه شناس می شوند. البت ده حتما شما هم کم ندیده اید مواردی از این گروه را که خود اوضاع را خراب می کنند و کارکنان را بازخواست. نزد این دسته عدم موفقیت در کارها و پس ما

ندگی همیشه تقصیر و یا توطئه دیگران است. فکر کنید با چنین مدیریتی فهرستنویس چگونه باید شماره بازیابی را صحیح بدهد و کتابدار میز امانتبا چهوضعیت عصبی و روانی باید پاسخگوی مراجعان باشد.
مدیریت اضطراب زدا : مدیری که رهبر است. او مجموعه و کارکنان را خوب می شناسد، در حوزه کاری متخصص و در کارهای شخصی و اداری اش منظم است. به قول خارجی ها دیسیپلین دارد. دلسوز است و دلسوزی اش را نه با آسان گیری در امور جدی ، که در مواقع اضطر

 

 

اب به کارکنانش نشان می دهد. می پرسيد چگونه؟
او برای همه کارها برنامه ریزی انعطاف پذیری دارد. به بهبود کار می اندیشد . نظم و انتظام کارها را با مطالعه و با توجه با مباحث و آموزه های علمی و تخصصی برقرار کرده و آن را شخصی نمی داند. برای "ماندن" انتظام امور را به هم نمی زند و در حوزه های تخصصی که با روابط و سلیقه های شخصی ملازم نیست، مقابل " بالا دستی ها" دست تسلیم بالا نمی برد. او فشارهای "بالادستی ها" را، وقتی غیر منطقی و غیر تخصصی است، و برخاسته از سفارش ها و توصیه های خاص، خود مدبرانه تحمل می کند و در این موارد کارکنانش را از اضطر

اب های ناشی از ندانم كاري "بالا دستی ها" در امان نگه می دارد. مسوولیت قصورو تقصیر کارکنانش را خود می پذیرد. کمتر همرنگ و همصدای همترازانی می شود که نه اصول مدیریت می شناسند و دانش و تخصص لازم را دارند يافته هاي حاصل از تحقيقات پژوهشي نشان داده اند كه : 1 - اضطراب در وظايف آسان تاثيري بر عملكرد ندارند. 2 - اضطراب در وظايف دشوار موجب تضعيف عملكرد مي شود., مهمترين نتيجه جنبي حاصل از اين تحقيق كه پيشنهاد گرديده در آينده مورد مطالعه و بررسي بيشتر قرار گيرد ، تاثير مثبت و يا ارتباط مستقيم اضطراب با كميت انجام وظايف و مسئوليتها و همچنين ارتباط معكوس آن با كيفيت كار است

 

مقدمه:
به مجموعه واکنش ها و کنش های پدیده ها ، رفتار گفته می شود . شناخت و شناسائی این رفتار ها امکان پیش بینی ، کنترل و تغییر رفتار پدیده ها را میسر می

سازد

. در مقوله تجارت و بازار ، مطالعه رفتار مشتری ، رفتار کارکنان ، رفتار سازمان ، رفتار رقبا و سایر اجزا از اهمیت بسزائی برخوردار است که باید با روش های علمی وتحقیقاتی به آن پرداخته شود . مثلا بررسی و شناخت رفتار مشتری با محصول ، ما را در زمینه تغییر روش های فروش ، تولید ، توزیع و قیمت راهنمائی می کند . مطالعه رفتار کارکنان و واکنش های فردی و یا گروهی آنان می تواند تحلیل های بسیار مفیدی را برای پیش بینی ، کنترل و تغییر هنجار های رسمی و غیر رسمی درباره شخصیت ، ادراک ، نگرش ، یادگیری و آموزش افراد در اختیار مدیران قرار دهد تا امکان دستیابی به راهکار های تقویت هنجار ها و یا حذف ناهنجار ها برای ایشان فراهم آید . سازمان نیز تحت تاثیر نیروهای محیطی ، دارای واکنش هائی
می باشد که رفتار سازمانی نام دارد .


مواردی چون فرهنگ سازی ، جایگاه سازمانی و ... از جمله رفتارهای سازمانی هستند که همواره در تحلیل های کلان از یک موسسه و بنگاه اقتصادی ، مورد توجه قرار می گیرند . برای یررسی و شناخت رفتار ها ، مطالعات و روش های فراوانی وجود دارد که در چارچوب روش های علمی و تخصصی انجام می شود . از این رو با توجه به اهمیت موضوع توصیه می شود . سازمان ها ، موسسات و بنگاه های اقتصادی با مشاوره کارشناسان به بررسی رفتار های فردی ، گروهی و یا سازمانی خود اقدام نمایند . در این بخش ، برخی از نتایج کلی مطالعات رفتار شناسی را درباره استرس و اضطراب کارکنان و مدیران را پی می گیریم .

 


آدمی برای آنکه به طرز بهنجاری به کار و کوشش بپردازد بایستی کمی استرس احساس کند . بر انگیختگی هیجانی ملایم ،آدم ها را در جریان کاری که به عهد

ه دارند هشیار نگه می دارد . آدمی هنگام روبرو شدن با استرس با آن دسته از الگو های رفتاری روی می آورد که پیش از آن برایش کارائی نداشته است . به عنوان مثال ، یک آدم محتاط ممکن است محتاط تر هم بشود و سرانجام به کلی کناره بگیرد . و یک آدم پرخاشگر ممکن است کنترل خود را از دست بدهدو بی مهابا همه چیز را در هم بکوبد .
عموم مردم بیشتر وقت مفید خود را در محیط کار می گذرانند به همین دلیل شرایط محیط کاری تاثیرات بسزائی را در تامین سلامت روانی افراد را دارد . به اختصار برخی ار عوامل که تاثیر زیادی در ایجاد استرس ناشی از کار دارند در ذیل ذکر گردیده است .
1- شرایط کاری:
عواملی چون شرایط نا مطلوب کاری ، تند کاری ، تلاش طاقت فرسای فیزیکی ، ساعات بسیاری را در محیط کار گذراندن و پرکاری مفرط ، موجب اختلال در سلامت روانی می شود .کار خسته کننده و تکراری و محیط نامطلوب فیزیکی و روانی از جمله : سروکار داشتن با افراد تند خو و همکاران پرخاشگر علاوه بر اختلال سلامت روانی موجب کاهش سلامت جسمانی نیز می شود این افراد زودتر و بیشتر از افراد دیگر به بیماری مبتلا می شوند و دیرتر بهبود می یابند .
2-تراکم کاری:
بعضی افراد زمانی که خیلی نزدیک به دیگران کار می کنند احساس ناراحتی می کنند در حالی که اگر عده ای در کنار بقیه کار نکنند احساس تنهائی می کنند . در هر حالت تراکم کاری (مثبت یا منفی ) می تواند ایجاد استرس نماید.
3-ابهام نقش:

 


اگر شخص اطلاع کافی از شغل و کاری که به عهده گرفته نداشته باشد بدین معنی که اهداف کاری وی چنانچه باید و شاید واضح و صریح نباشد و او نتواند با این اهداف و انتظارات خود ، همکاران و مسئولیت های محوله ارتباط درستی برقرار سازد این حالت باعث ایجاد نارضایتی شغلی و استرس و اضطراب در کارمند می شود .
4-تعارض شغلی:


اگر شخص در محیط کار خود با وظایف یا نیازهائی مواجه شود که واقعا علاقه ای به انجام آنها نداشته و یا اینکه تصویری از انجام آن کارها در ذهن نداشته باشد . متداول ترین مورد در این زمینه هنگامی دیده می شود که فرد بین دو گروه مختلف که دو خواست و دو هدف متفاوت دارد واقع شود و به دو سو کشیده شود و یا در شرایطی قرار گیرد که بین خواسته ها و انتظاراتی که از او می رودتعارض وجود داشته باشد .افرادی که به مشاغل اداری و تخصصی اشتغال دارند بیشتر از بقیه در معرض این فشار ها قرار داشته و آسیب پذیر ترند .
5-مسئولیت:
موجب استرس است و به نحو چشمگیری به افسردگی ، اضطراب و روانپریشی منجر می شود . هر چه میزان مسئولیت فرد در مقابل دیگران بیشتر شود وی باید دقت و زمان بیشتری را در واکنش و برخورد با سایرین صرف کند و در نتیجه استرس نیزبیشتر خواهد شد .
6-روابط با مافوق:
در شرایطی که کارکنان رئیس خود را فردی با فکر و ملاحظه

 

کار احساس می کنند روابط دوستانه ای ایجاد می شود که بر اساس اعتماد متقابل ، احترام و صمیمیت بوده ، موجب عدم بروز استرس بر کارکنان خواهد شد . کارکنانی که احساس کنند رئیس مراعات آنان را نمی کند و نسبت به منافع آنان بی تفاوت است تحت استرس بوده و بیستر در معرض اختلال روانی هستند .
7- روابط با زیر دستان:


دعوت به تقسیم کار و مشارکت می تواند در برخی از مدیران ایجاد استرس از جمله احساس تنفر و اضطراب گردد .
8- روابط با همکاران:
نبودن روابط خوب بین همکاران عامل اساسی و محور بی اعتمادی ، عدم صمیمیت و رقابت نا سالم یکی از عوامل مهم ایجاد استرس است .
9- عدم امنیت شغلی:
در شرایط فعلی دنیا هیچ شغلی دائمی نیست و حفظ شغل و بقای آن بستگی به میزان فعالیت خود فرد دارد ولی عدم آگاهی از این موضوع موجب ترس

از کنار گذاشته شدن و بازنشستگی یکی از فشار های

روانی است . ترس از تنزل مقام یا کنار گذاشته شدن در افرادی که می دانند به مدارج بالا و بالا ترین سطح پیشرفت در کار خود رسیده اند بسیار شدید تر است . این افراد به پرکاری می پردازند تا همچنان خود را در اوج نگهدارند و در عین حال می کوشند عدم احساس امنیت شغلی را مخفی کنند و بدین ترتیب بیش از پیش در معرض استرس قرار می گیرند .
استرس نوعی نیاز جسمی یا ذهنی است که در ما پاسخ های خاصی را بر می انگیزد . و به ما امکان می دهد تا با خطر مبارزه کنیم یا از آن بگریزیم . مقادیر کم استرس قادر است عملکرد شما را در اوضاع و احوال خاصی مثل ورزش و کار بهبود بخشد . اما استرس بیش از حد می تواند زیان های فراوانی را به فرد و سازمان وارد آورد . که در زندگی امروزی تمام سازمان ها را برای مقابله با اینگونه استرس تشویق نموده است در ادامه مقاله به توضیح نشانه های استرس شغلی می پردازیم که اولین راه مقابله با آن شناخت کامل آن از تمامی جهات می باشد .

نشانه های استرس شغلی:
در اینجا تنها به نشا نه های رفتاری اشاره شده است.نشا نه های رفتاری فردی مانند خودداری از کار کردن ، نشا نه های رفتاری : که خود بر دو نوع است بی اشتها یی، رفتار ستیزه جویانه در برابر خا نواده . به مصرف روز افزون دارو ، پرخوری یاموارد کلی نشانه های رفتاری كه پیامدش به سازمان یا تشکیلات اداری بر می گردداز جمله غیبت از کار،. ا

فزایش حوادث ناشی از کار و فقدان بهره وری رها کردن شغل،به طور خلاصه ، استرس شغلی را می توان با توجه به نشانه هایی که در فرد ظاهر می شود زخم معده، خلق و خوی افسرده یا دشمنی و عناد ورزی مشاهده کرد و همچنین استر

س را می توان با ملاحظه عملکرد فرد در محیط کار مانند غیبت از کار یا از دست دادن بهره وری تشخیص داد.

عوامل استرس شغلی در محیط کار
عبارتند از : ویژگیهای نقش، روابط کاری، ساختار و جو سازمانی. چگونه با شناخت عوامل خاص محیط کار که موجب استرس شغلی می شوند می توان مداخلاتی به منظور پیشگیری یا کاهش استرس شغلی انجام داد؟در این باره پژوهشگران به ویژه با استفاده از نظریه نقش سعی کرده اند مسایل مربوط به استرس را شناسایی کنندو دریابند که فشار های ناشی از نقش تا چه اندازه در پدید آمدن استرس شغلی تاثیر دارند بنابراین در نتیجه این پژوهش ها چهار نوع ویژگی برای نقش برشمرده اند .
1)ابهام نقش 2) کمباری نقش 3) گرانباری نقش 4) ناسازگاری نقش
ابهام نقش

: اگر فرد نداند که چه انتظاری از وی برای انجام شغلش دارند منجر به استرس خواهد شد

کمباری نقش : وضعیتی که در ان مهارت های شخص به طور کامل و تمام استفاده نمی شود .
گرانباری نقش : فرد نتوانداز پس انجام کاری که بخشی از شغل اوست برآید که دچار استرس خواهد شد.


ناسازگا

ری نقش : زمانی رخ می دهد که فرد مجبور می شود به الزاماتی که با خصوصیات وی ناسازگار است تن دهد که موجب استرس می شود .
ویژگی های شغل نیز از جمله عواملی است که ممکن است موجب استرس در سازمان گردد نتایج به دست آمده از

تحقیقات و بررسی های گوناگون گویای آن است که جنبه های معینی از محیط کار در استرس شغلی نقش دارند .هنگامی که فردی به محیط کار تازه ای وارد می شود بیش از هر زمان دیگر آمادگی برای استرس را دار

 

د . بویژه از آنرو که تازه واردان در می یابند که آنچه در ذهن خود نسبت به چگونگی یک محیط کار می پنداشتند با آنچه در واقعیت می بینند تفاوت دارد .
عوامل باالقوه استرس در ورود به محیط کار عبارتند از:
ابهام ، بی تکلیفی ، نگرانی از شکل گیری نو

عی هویت سازمانی ، یاد گیری طرز برخورد با مدیران و همکاران در جامعه کنونی که با مشکل اقتصادی روبرو است ارتباط بین خانه و کار را بیشتر به هم نزدیک کرده و این رابطه یک رابطه مستقیم است .تحقیقات نشان می دهد که اگر کارگری درخانه با مشکلی روبرو باشد بی شک آن را با خود به محیط کار خواهد آورد و برعکس اگر در محیط کار

با مشکلی مواجه شد بی شک آنرا با خود به محیط خانه خواهد بود .

فناوری و خصیصه های مادی
در رابطه با متغیر های مادی ، استرس زمانی رخ می دهدکه حد اقل شرایط زیستن و ایمنی جسمانی حفظ نشده باشد . خصیصه های مادی کار را که با القوه استرسزا هستند اغلب به عنوان محرک های استرس کاری معرفی کرده اند .

زیرا این محرک ها اغلب در محیط های کاری مشاهده می ش

وند که کارکنانشان کارگرند .
عوامل مادی استرس در محیط کار:
نور( نور ناکافی در کارگاه ، تابش شدید و خیره کننده نور )
سر و صدا ( قرار گرفتن مداوم در برابر سر و صدای ماشین آلات )
دما( قرار گرفتن مداوم در برابر گرما و سرما در فضای باز )
ارتعاش و حرکت ( تجهیزات عملیاتی مانند مته ضربه ای )
پاسخ به استرس :
پاسخ روانشناختی به شرایط استرسزا معمولا دارای سه جزء می باشد
1- پاسخ هیجانی :
در موارد خطر این پاسخ به شکل ترس بروز می نماید ، در موارد تهدید به شکل اضطراب بروز می کند .
2- پاسخ جسمانی :
در موارد تهدید به شکل تحریک سیستم عصبی خودکار ، افزایش ضربان قلب ، فشار خون ، افزایش کنش عضلانی ، خشکی دهان و کاهش فعالیت جسمانی
3- مکانیسم روانشناختی : این مکانیسم ها اثر رویدادهای استرس زا را کاهش می دهد تا فرد قادر باشد به فعالیت طبیعی خود ادامه دهد مانند شیوه های کنار آمدن با کار ، دوری گزینی از موقعیت استرس زا و عوامل یادآوری کننده مستقیم ،
مکانیسم های دفاعی اغلب به شکل انکار است و فرد احساس می نماید اصلا اتفاقی نیفتاده است
دلایل استرسهای کاری
4- شیفت های کار : یکی از عوامل عصبیت و اضطراب در محیط کار افزایش شیفت های کاری است. قبل از جنگ جهانی دوم فقط 15 درصد ازکارگران شب

کار بودند اما اخیراً تمایل به دستیابی به تولید بالا باعث شده که اکثر کارخانجات 24 ساعته و در سه شیفت کار کنند .
شیفت های کاری باعث به هم زدن ساعت بیولوژیک کارکنان شده که پیامد آن بروز خستگی، کج خلقی، بی خوابی، بی اشتهایی، عدم تمرکز و ضعف حافظه است. کارکنانی که به شکلی کم خوابی دارند و تولید هورمون سروتونین بدنشان به میزان 2

0 درصد کاهش پیدا می کند که خود عاملی جهت بروز افسردگی می شود. کارگران شب کار دو برابر بیشتر نسبت به روز کارها تمایل به کشیدن سیگار دارند و احتمال حمله قلبی بعداز پنج سال در آنها دو برابر می شود .
ساعت کار زیاد : مطالعات نشان داده که شرایط کاری در اکثر کارخانجات نسبت به گذشته مضرتر شده است. فشار به پرسنل جهت کار بیشتر و اضافه کار برای کسب بهره وری بیشتر باعث شده که کارکنان کمتر به مسائل خانوادگی بپردازند و احساس می کنند بین کار و روابط خانوادگی می بایست یکی را انتخاب کنند کــه این مسئله باعث عدم رضایت آنها می شود . فناوری : کارکنان از اینکه توسط ابزارهای کنترلی زیرنظر گرفته شوند و اینکه برده فناوری شده اند و همین فناوری عاملی شده که کارشان را از دست بدهند و احساس

عدم اطمینان درکار می کنند .
اذیت و آزارهای شغلی : عدم رسیدگی به شکایات و پرداخت غرامت به کارکنان، کارهای تکراری، رقابت غیر معمول بین پرسنل و نادیده گرفتن خواسته ها باعث کاهش روحیه پرسنل، افزایش حملات روانی و خشونتهای شغلی می گردد .
حقوق کم : عدم پرداخت حقوق و امکانات مناسب و ا

ختلاف بین نتایج کار و ارزیابی عملکرد انجام گرفته؛ خصوصاً هنگامی که این اختلاف ناشی از تعصبات نژادی و مسائل جنسیتی باشد باعث ناامیدی در بخش پرسنل می شود . کوچک شدن سازمانها: عدم امنیت شغلی به دلیل کوچک شدن سازمانها در اثر تجدید ساختار و مهندسی مجدد که راهکارهایی برای مقابله با کم شدن حاشیه سود و سهم بازار و بهره وری است، عاملی جهت بروز پرخاشگری است .
سبک مدیریت : تکنیک های سنتی مدیریت درجهت جلوگیری از ناامیدی و عصبیت در کار بی اثر است و این مسئله خصوصاً در یک مدیریت سلسله مراتبی و استبدادی بیشتر نمایان می شود .
شرکتها به دلیل کمبود متخصصانی در امر اضطراب و افسردگی و همچنین عدم توجه پرسنل به بیماریهای مغزی و روانی خود به علت جایگاه بد اجتماعی آن و اولویت قرارندادن این مشکل توسط سازمانها باعث کاهش قابلیت پرسنل و به وجود آمدن اف

سردگی شده اند .

اثرات اضطراب در محیط کار
رفتارهای تهاجمی انفعالی : کارکنان گاهاً جهت تخلیه

عصبانیت خود در محیط کارشان به رفتارهای غیرخشونت آمیز دست
می زنند . امروزه این رفتارهای کارکنان پرهزینه تر، زیرکانه و پیچیده تر شده است که از این جمله می توان به خرابکاریها، کارشکنی، دزدی و ویروسهای کامپیوتری اشاره کرد که همه ساله میلیاردها دلار به اقتصاد جهانی ضرر می رساند .

جریانات منفی: عصبانیت در محیط کارباعث شکاف بین کارکنان و ایجاد محیطی خصمانه می گردد. نارضایتی کارکنان باعث کاهش رضایت شغلی دیگر کارکنان خواهدشد که این مسئله باعث گسترش ناخرسندی در سازمان می شود . اولین گام در ایجاد یک محیط سالم ارائه سبکی از مدیریت است که برپایه اصول انسانی استوار باشد. درک نیازهای پرسنل و آشنایی و به کارگیری «مدیریت استرس >>» باعث رضایت بیشتر و افزایش سلامت پرسنل می شود. همچنین شرکتهایی که فرهنگ حمایت مثبت همراه با احترام و ق

دردانی از کارکنان در آنجا جریان دارد کارمندانشان کمتر آسیب دیده و خشونت در آنجا کاهش می یابد .


استراتژی مدیریت مشارکتی و کار تیمی به دلیل مشارکت دادن افراد در تصمیم گیریهای مرتبط با خویش وسازمان خود باعث افزایش سعی و تلاش و د

رنتیجــه افزایش بهره وری می گردد. قدرت و اختیار نیز اثر مثبت در کارکنان می گذارد .

راههای کاهش استرس در محیط کار
- به کارکنان و احساسات و آرزوهای آنها احترام ب

گذارید؛
- محیط فیزیکی مناسب فراهم آورید؛
- کار و مسئولیتهای افراد را با قابلیت آنها هماهنگ کنید؛
- انگیزه ها و امنیت و فرصت لازم را برای کارکنان جهت استفاده از مهارت آنها فراهم آورید؛
- نقشها و مسئولیتهای افراد را مشخص و آنها را تشویق به مشارکت در تصمیم گیریها سازید؛
- یک راه ارتباطی برای تقابل اجتماعی بین کارکنان و مدیران ایجاد کنید؛
- اطلاعات و منابع موردنیاز جهت انجام درست کارها، برای پرسنل فراهم سازید
- علائم هشدار دهنده ي استرس زا را تشخيص دهيد و براي رفع آن اقدام كنيد .
- از صحبت راجع به مواقعي كه دچار استرس هستيد نترسيد .
- وقتي دچار استرس هستيد آرام قدم بزنيد ، اين امر مي تواند آرامش و سلامتي شما را باز گرداند .
- از بردن كارهاي اداري به منزل خودداري كنيد .
5- سعي كنيد متوجه هر گونه تغيير در الگوهاي غذايي و نوشيدني خود باشيد .
- به رؤسا حقيقت را بگوييد ، از گفتن اتفاقات موجود در دفترتان به مدير شركت نهراسيد .
- وقتي فكر كرديد كه كار زيادي داريد ، حداقل يكي از آنها را به ديگري واگذار كنيد .
- از روش زندگي افرادي كه استرس ندارند الگو بگيريد .
- از انجام كار در آخر هفته يا دير وقت پرهيز كنيد .


نتیجه‌گیری
در این مقاله بخش‌هایی از ابعاد گوناگون شغلی که موجد موقعیتها و حالت‌های استرس‌زا هستند را بررسی کردیم به ویژه عاملها یا متغیرهایی که به محیط کار بستگی دارند. این عوامل دامنه گسترده‌ای را در برمی‌گیرند، از فرد شاغل گرفته تا محیط کار و حتی کل سازمان و در ابعاد گسترده‌تر اقتصاد ملی، اما بسیاری از این عوامل را می‌توان با مدیریت موثر و تدابیر و تمهیدات حکیمانه تغییر داد، به نوعی که تهدیدات تبدیل به فرصتها شوند.همچنین به کارگیری فنون و ترفندهای «مدیریت استرس» و «ارگونومی» باعث افزایش رضایت خاطر و سلامت پرسنل می‌شود. میزان و نحوه توزیع و به کارگیری مثبت از قدرت و اختیار در سازمان نیز بر کارکنان تاثیر می‌گذارد. در شرکت‌هایی که فرهنگ حمایت مثبت همراه با احترام و قدردانی از کارکنان جریان دارد، کارمندان کمتر آسیب دیده و خشونت کاهش می‌یابد. استراتژی مدیریت مشارکتی و کار تیمی نیز به دلیل مشارکت دادن افراد در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با خویش و سازمان خود، باعث کاهش اصطکاک، افزایش رضایتمندی و تلاش بیشتر و در نتیجه افزایش بهره‌وری می‌شود.در نهایت بی‌توجهی به عوامل استرس‌زا در محیط کار، در بعد فردی و به شکل حاد آن، می‌تواند مانع از ایفای وظایف شغلی و بروز مشکلات روان‌تنی و در بعد سازمانی ا

گر در سطح پیشرفته و به صورت اپیدمیک بروز کند، می‌تواند به عنوان مانعی بر سر تحقق اهداف سازمان درآید و هزینه‌های گزاف در حوزه مدیریت منابع انسانی را بر سازمان تحمیل نماید.
1- نتایج یک پژوهش که به بررسی «رابطه جو سازمانی با سلامت روانی کارکنان بیمارستان‌های دولتی شهرستان ایلام» پرداخته بود، همبستگی م

نفی معناداری را بین جو سازمانی با بعضی از شاخص‌های سلامت روانی کلی کارکنان فوق‌الذکر تایید می‌کند و نیز تصریح می‌دارد که بین جو سازمانی با بعضی از فاکتورهای سلامت روانی از جمله: اختلال وسواس اجبار، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی و روان‌پریشی افراد مورد مطالعه همبستگی منفی معنی‌داری وجود دارد. در واقع بیانگر این است که هرچه جو سازمان برای کارکنان هدف، خوشایندتر، مثبت‌تر و از کیفیت بیشتری برخوردار باشد، بروز اختلال‌های وسواس ـ اجبار، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی و روان‌پریشی کاهش می‌یابد و بالعکس.با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان چنین بیان داشت که جو سازمانی یعنی ادراک مثبت افراد از اهداف سازمان، نقش پاداشها، رویه‌ها و ارتباطات که می‌تواند باعث آرامش خاطر و

تقویت روحی کارکنان شده و بروز اختلال روانی را کاهش دهد.
شایان ذکر است که نتیجه حاصل از این تحقیق با نتایج دیگر تحقیقات داخل و خارج کشور مبنی بر وجود رابطه بین جو سازمانی با سلامت روانی کلی موافق است و نشان می‌دهد هرچه کیفیت جو سازمانی افراد بیشتر باشد، سلامت روان آنها نیز بیشتر است

.

منابع و مواخذ :


سایتهای الکترونیکی

www.daneshnameh roshd.ir
www.vikipedia.ir

تاثیرات استرس بر منابع انسانی نویسنده : ناصر عظیمی
لطف اله علی پور - استرس شغلی و مدیریت آن
مجموعه کتابهای دکتر فاروق امین مظفری


و مجموعه مقالات محمد جواد یار احمدی خراسانی
سایت سلامت نیوز و ...

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید