بخشی از مقاله

مدیریت زنجیره تامین


چكيده
در تعامل بودن با برنامه ريزي و ذخيره سازي براي موادي كه شركت شما نياز دارد و ساخت و تحويل محصولات و خدمات به طور تقريبي تلاش بعضي از افراد هر سازمان را به خود معطوف مي كند. و اين در حالي است كه مديريت زنجيره تامين ،‌يا به عبارت ديگر زنجيره ارزش، فرصتهاي بزرگي را براي كاهش هزينه ها و افزايش رضايت مشتري و در نتيجه حفظ مشتري در اختيار ما قرار مي

دهد. در اين راستا، ‌مشتري محور فعاليت هاي مديريت زنجيره را تشكيل مي دهد. و اين همان چيزي است كه موفقيت شركت ها را در آيند ه رقم خواهد زد. از اين رو، سازمان هاي مختلف بايد بيش از پيش قابليت هاي دروني خود متمركز شده و با استفاده از فرآيندگرايي و تشكيل تيمهاي ايجاد تحول كسب و كارهاي اضافي را حذف كنند و در مقابل به فعاليتهاي ارزش افزا بپردازند،‌با اين هدف كه رضايت مشتري حاصل شود. در اين ميان،نبايد از نقش اساسي فناوري اطلاعات در بهبود و تسهيل ارتباطات بين اعضاي زنجيره تامين غافل شده در حقيقت اين اطلاعات است كه اتصالات نامرئي حلقه هاي زنجيره تامين را ايجاد مي‌كند. بديهي است كه انتخاب مناسب و سرمايه گذاري كافي بروي تكنولوژي اطلاعات گامي موثر در جهت مديريت اثربخش زنجيره تامين خواهد بود. از

سوي ديگر ، وجود عواملي همچون رقابت ، جهاني سازي ، تقاضاي دائما در حال تغيير مشتري ، پيشرفت صنعت ارتباطات و قوانيني كه دولتها براي كنترل بازار در نقاط مختلف جهان وضع مي كنند و همچنين الزامات زيست محيطي ، مديريت زنجيره تامين را به يك ضرورت تبديل كرده اند. اين مقاله نقش اساسي مديريت زنجيره تامين را درجهت موفقيت در عرصه فعاليت هاي اقتصادي و گامهاي لازم در جهت ايجاد يك زنجيره تامين مشتري گرا، را با استفاده از ديدگاه فرآيندي مورد بررسي قرار مي دهد. همچنين چشم انداز آينده مديريت زنجيره تامين و ديگاه‌هاي ارائه شده در اين زمينه بيان خواهد شد.

لغات كليدي :


مديريت زنجيرة تامين ، فعاليت هاي ارزش افزا ، فرآيندگرا ، قابليت هاي دروني ، فرآيند كسب و‌كار ، مشتري گرا .


مقدمه :
در دهه 60 و 70 ميلادي سازمانها جهت افزايش توان رقابتي خود تلاش مي كردند تا با استاندارد سازي و بهبود فرآيندهاي داخلي خود محصولي با كيفيت بهتر و هزينه كمتر توليد كنند.
در آن زمان تفكر غالب اين بود كه مهندسي و طراحي قوي و نيز عمليات توليد منسجم و هماهنگ پيش نياز دستيابي به خواسته هاي بازار و در نتيجه كسب سهم بازار بيشتر مي‌باشد. لذا سازمانها تمام تلاش خود را به افزايش كارآيي معطوف مي كردند.


در دهه 80 ميلادي با افزايش تنوع در الگوهاي مورد انتظار مشتريان سازمان ها به طور فزاينده اي به افزايش انعطاف پذيري در خطوط توليد و توسعه محصولات جديد براي ارضاي نيازهاي مشتريان علاقه شدند. دردهه 90 ميلادي به همراه بهبود در فرآيندهاي توليد و بكارگيري تكنيك هاي مهندسي مجدد مديران بسياري از صنايع دريافتند كه براي ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرآيندهاي داخلي و انعطاف پذيري در تواناييهاي شركت كافي نيست بلكه تامين كنندگان قطعات و مواد نبايد موادي با بهترين كيفيت وكمترين هزينه توليد كنند و توزيع كنندگان محصولات نيز بايد ارتباط نزديكي با سايتهاي توسعه بازار توليد كننده داشته باشند.


با چنين نگرشي رويكردهاي زنجيره تامين و مديريت يكپارچه آن پا به عرصه وجود نهاد. از طرف ديگر با تو سعه سريع فناوري اطلاعات در سالهاي اخير و كاربرد وسيع آن در مديريت زنجيره تامين بسياري از فعاليتهاي اساي مديريت زنجيره تامين با روشهاي جديد در حال انجام است. (1) بطوريكه مفاهيم زنجيره تامين و مديريت آن به يكي از مهمترين مفاهيم مديريتي در دهه اخير تبديل شده است. ريز شدن بيش از اندازه در پروسه رساندن محصول به بازار خروش-و مديريت اين پروسه جهاني به صورت تاثيرگذار- اثر مهم ومثبتي را در اقتصاد توليد داشته است.


همچنين بكاربردن مديريت زنجيره تامين منحصر به توليد سودهاي كلان در محيطهاي رقابتي شده است. و متعاقبا به انجام رسانيدن سفارشات با سرعت و اطمينان بيشتر به يك اصل تبديل شده است. (2)

فصل اول
مديريت زنجيره تامين
در ابتداي اين فصل به بررسي چند تعريف از سوي صاحبنظران مديريت زنجيره تامين مي پردازيم:
زنجيره تامين : زنجيره اي است كه همه فعاليتهاي مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاي نهايي به مصرف كننده را شامل مي شود .
(AVDON LAVDON 2002) مديريت زنجيره تامين : عبارتست از فرآيند يكپارچه سازي فعاليتهاي زنجيره تامين و نيز جريانهاي اطلاعاتي مرتبط به آن از طريق ايجاد بهبود و هماهنگي در فعاليتهاي زنجيره تامين توليد وعرضه محصول.(AVDON LAVDON 2002)


مديريت زنجيره تامين عبارتست از ايجاد يكپارچگي بين جريان هاي مالي اطلاعاتي و مواد در شبكه اي از شركت ها يا سازمانها از منبع تا مصرف كننده كه محصولات يا خدمات را از منابع توليد و به مصرف كننده عرضه مي كنند. (پروفسور در علوم مديريت وعمليات مهندسي Haa l.lee )
مديريت زنجيره تامين عبارتست از ايجاد حركت زمين به زمين محصولات به سمت مصرف كننده يا كاربر نهايي با در نظر گرفتن قابليت هاي محيطي.(پروفسور و رئيس بخش آموزش لجستيك و زنجيره تامين ،
Ed Marien ) بدين ترتيب scm 2 شامل تمام فعاليتهايي است كه با اكتشاف و استخراج مواد خام از زمين شروع مي شود و تا زمانيكه اين مواد ديگر قابل استفاده نيستند ادامه مي يابند.


شكل (1) نمايي از يك زنجيره تامين پيشرفته و جريان هاي موجود در آن را نمايش مي دهد.

شكل (1) زنجيرة تامين پيشرفته


در هر مرحله ازاين فرآيند ارزش افزوده ايجاد مي شود. يا به عبارت ديگر انجام فعاليت هاي هر مرحله سبب ارتقاي ارزش محصول و حركت آن به سمت مشتري مي شود. در سطح «منبع» دو رديف تامين كننده بريا سازندگان داريم. براي مثال (1) استخراج كننده هاي مواد خام (2) كساني كه بروي مواد خام عطيات تكميلي انجام مي دهند. البته به طور معمول تعداد آنها از 2 رديف بيشتر مي باشد اما درجهت عملي شدن اهداف مديريت بسياري از شركت ها تنها با 2 يا 3 رده در تماس هستند.
مرحله بعد مرحله ساخت مي باشد جائيكه سازنده ها موادي را كه تدارك ديده اند به منظور ساخت محصولات براي مشتريان استفاده مي كنند. پس اين محصولات به مرحله تحويل‌ كه دربرگيرنده توزيع كنندگان فروشندگان -خرده فروشان و سايرين مي باشد –جهت توزيع بين

مشتريان نهايي جاري مي‌شوند. در نهايت جرياني شكل مي گيرد كه از منبع شروع شده و تا تحويل محصول نهايي ادامه دارد. در همين زمان جريان ديگري اتفاق مي افتد. اطلاعات به سمت بالا و پايين جريان دارند تا اتلاف ها و ناكارآمديهايي را كه ناشي از بي اطلاعي افراد از نيازها و فعاليتهاي ساير افراد زنجيره عرضه مي باشد راكاهش دهند. پول يا جريان نقدي در جهت مخالف حركت مي كند يعني از مصرف كننده نهايي به سمت منبع . همچنين در هر مرحله جريان كلاس

ديگري وجود دارد كه توسط مواديكه براي بازيافت استفاده مجدد و غيره در حركتند بوجود مي آيند.
اين مورد توسط پيكانهاي خميده ايكه در سمت راست شكل وجود دارد نشان داده شده است.
و در پايان يك زنجيره عرضه ديگر جهت تامين خدمات و قطعات بعد از فروش براي آن دسته از اشخاصي كه محصول نهايي اصلي را خريداري كرده اند در جريان مي باشد.
تصوير جريان زنجيره تامين به عنوان زنجيره اي از فعاليتها جهت معرفي كردن روابط داخلي

شركامفيد است اما در واقعيت پيچيدگي كار به مراتب بيشتر است. در هر صحنه از اين فرآيند انتخابهاي ساخت خريد و جود دارد . در هر يك از اين تصميم گيري ها همچنين امكان وجود عرضه كنندگان فراوان وجود دارد كه هر يك از آنها ممكن است داراي تصميم گيري ها ي ساخت خريد باشد. در شرايط واقعي زنجيره تامين پيچيده ترين و قابل رقابت ترين عنصر فرآيند تحويل سفارشات تكميل شده به دست مشتري است.
همچنين مديريت زنجيره تامين را مي توان به شكل يك فرايند ديد. شكل (2) اين فرايند را در 5 مرحله نشان مي دهد كه شامل برنام ريزي- تداركات –تحول (اجراي تحويل تداركات)اداره كردن و ارزيابي كه در ادامه هر يك از اين موارد را بيشتر بررسي خواهيم كرد.


شكل (2) فرآيند مديريت زنجيرة تامين

اهداف زنجيره تامين:


اهداف زنجيره تامين به شرح زير مي باشد:
1- ارتقاي زمان پاسخگويي به سفارشات وانجام سفارشات با تضمين بالاتر
2-محصول يا خروجي با كيفيت بهبود يافته واثرگذار(كارآمد)
3-كاهش مقادير موجودي در كل سيستم
4-ايستادگي و مقاومت در طول زنجيره تامين
در حاليكه امروزه بيشترين توجه در زنجيره تامين به كاهش مقادير موجودي معطوف شده است. مهمترين و بيشترين سودآوري ناشي از تاثيرگذاري بر نحوه ارتباط با مشتريان مي باشد. چنين سودهايي كه بر مبناي ارتباط صحيح با مصرف كننده و مشتري شكل مي گيرد بيشتر از هر چيز ديگري در موفقيتهاي مالي تاثيرگذارمي باشد. با اين وجود بدليل اينكه سودآوريهاي ناشي از ارتباط با مشتري را نمي توان اندازه گرفت و در مقابل اطلاعات دقيقي از كار درحال انجام (wip)‌ و داره هاي مربوط به محصول در اختيار سازمان مي باشد باز هم تمايل به استفاده از همين روشهاي

 

سودآوري مي باشد. با چنين ديدگاهي زنجيره تامين با مفاهيم توليد به موقع (JIT)‌ كه در دهه 1970 در ژاپن و اتحاديه توليدكنندگان آمريكاي شمالي و اروپا دردهه 1980 معرفي شده تفاوتي نخواهد داشت. مهمترين وجه تمايز استفاده از فناوري اطلاعات و فراگيرساختن مدلهاي عطياتي مي باشد كه استفاده از اين تكنيك‌هاي را به مقدار زيادي سهولت بخشيده است.
اين نكته بسيار مهم است كه استراتژيهايي ساده اي مثل كانبان در حالت كلي و عمومي موفقيت چنداني بدست نمي آورند. كارخانه هاي بزرگتر و با محصولات پيچيده و تركيبي نياز به راه حلهاي پيچيده اي دارند ونمي توان تكنيكهاي ابتدايي و ساده را براي آنها برگزيد و همين امر باعث بوجود آمدن پيشرفت‌هاي قابل ملاحظه اي در رابطه استفاده از فن آوريهاي مدرن شده است . (2) عامل ديگري كه موجب افزايش ميزان تواناييهاي مديران توليدي شده است پاسخگويي سريعتر به مشتري مي باشد.در اين مورد يكي از توليدكنندگان بيان كرده است كه كاهش موجودي اتفاقي است بر حسب تصادف كه زماني ممكن مي شود كه شمارست و صحيح امر توليد را انجام داده باشد.
از نقطه نظرها انجام صحيح عمليات توليد به معني ايجاد فرآيند شغلي وكسب كار جهت ارضاي نياز مشتريان هر چه سريعتر مي باشد. كه يكي از نتايج بالقوه آن اعتماد و اطمينان به كل فرآيند انجام سفارشات خواهد بود كه خود باعث كاهش نوسانات در تمامي سيستمهاي موجودي مي


در دهه 1970 زماني كه بسياري از سازمانها تكنولوژي اطلاعات را آغاز كردند مكانيزه كردن فعاليتها بزرگترين خواسته انها بود. اولين كاربردهاي it در زمينه بهبود عملياتي اخذ سفارش مديريت موجودي و سيستمهاي تهيه صورتحساب بكار گرفته شد. هدف از اين كار كاهش هزينه هاي

پردازش داده ها در فعاليتهاي منفرد و جدا از هم بود اما به سرعت معلوم شد كه بهبودهاي مهم در كارآيي از طريق دستيابي به سيستمهاي عملياتي مرتبط با هم حاصل مي شود براي مثال شركت ها مي توانند با حداقل كردن سيستم اخذ سفارش به سيستم موجودي به گردش مواد و قابليت اطمينان بالاتري دست يابند.


با پيشرفت سيستمهاي اطلاعاتي سيستمهايMRP بوجود آمد تا مشكلات شركتها را در برنامه ريزي توليد و خريد مواد كاهش دهد. با توسعه اين سيستمها سيستمهايMRPII وERP‌ شكل گرفت و با بكارگيري امكانات شبكه سيستمهاي IOS بوجود آمد. و امروزه تجارت الكترونيكي نقش

در مديريت اطلاعات به عنوان بخشي از مديريت زنجيره تامين به عهده گرفته است.
مديريت زنجيره تامين رويكردي مشتري گرا دارد. لذا نيازمند ارتباط كامل بين همه شركاء زنجيره جهت اطلاع از نيازهاي مشتري وهمچنين ميزان تامين اين نيازها مي باشد. براي تسهيل مديريت اطلاعات در زجيره انواع گوناگوني از نرم افزارها بايد بكار گرفته شود.
اين نرم افزارها ابزار دستيابي به استراتژي SCM يعني يكپارچگي و تمركز كل زنجيره جهت برآورده ساختن نيازهاي مشتريان مي باشد.
تكنولوژي اطلاعات مي تواند با فراهم ساختن كاملترين و به روزترين اطلاعات مديران اجرايي را در انجام بهتر امورشان ياري دهد. انواع مختلفي از بسته هاي نرم افزاري براي هر رابطه اي در زنجيره موجود دارد.
هر چه رايانه و تجهيزات ارتباط شبكه اي ارزانتر ميشود نرم افزاريهاي مناسب تري نيز تهيه مي گردد .
انواع اين نرم افزارها به اساس نوع روابطي كه ايجاد مي كنند سه گروه تقسيم مي شوند:
1- نرم افزارهايي كه روابط داخل سازمان را ايجاد مي كنند.


2- نرم افزارهايي كه سازمان را به مشتريان متصل مي كنند.
3- نرم افزارهايي كه سازمان را به تامين كنندگان متصل مي كند.
با برقراري ارتباط بين شبكه هاي داخلي شركتهاي حاضر در يك زنجيره تامين اطلاعات مورد نياز در كل زنجيره را يكپارچه كرد. سيستمهاي اطلاعاتي كه از يكپارچه كردن سيستمهاي اطلاعاتي چند شركت بوجود مي آيند به عنوان سيستمهاي اطلاعاتي چند شركتي يا فراسازماني (IOS) شناخته مي شوند.

بكارگيري تكنولوژي تجارت الكترونيك در مديريت زنجيره تامين :
عبارت تجارت الكترونيك E-Cammerce جهت توصيف عمليات خريد فروش و مبادله محصولات خدمات و اطلاعات از طريق شبكه هاي رايانه اي و بخصوص اينترنت به كار مي رود. Ec در مفهوم گسترده تر خود تنها شامل خريد و فروش نمي شود بلكه ارائه خدمات به مشتريان همكاري و تشريك مساعي بين شركتهاي همكار و تعاملات افراد از طريق شبكه هاي الكترونيكي را نيز در بر مي گيرد.


گاه تا زماني كه چنين مفهوم گسترده اي براي EC مورد نظر مي باشد از اصطلاح Business تا استفاده مي شود. به گفته مدير عامل IBM عبارت E-Business هم چيز را در مورد زمان سيكل سرعت –جهاني شدن –افزايش بهره وري دسترسي به مشتريان جديد تقسيم دانش بين موسسات و . . . را جهت بدست آوردن امتياز رقابتي از طريق به كارگيري شبكه هاي رايانه اي در بر مي گيرد.
بسته به اينكه طرفين استفاده كننده از تكنولوژي EC چه كساني هستند مي توان انواع گوناگوني را براي آن قائل شد:
C-Commerce در اين نوع شركتهاي همكار در يك زمينه بخصوص از طريق شبكه هاي الكترونيكي به همكاري و تشريك مساعي مي پردازند. چنين همكاري اغلب بين شركتهاي حاضر در يك زنجيره تامين اتفاق مي افتد.
‌‌B2C‌ : در اين حالت شركتهاي سازنده با مشتريان نهايي ارتباط ايجاد مي كنند.

 


B2B‌ : در اين حالت دو يا چند شركت به معامله و ارتباط با يكديگر مبادرت مي كنند.
B2E‌ : در اين حالت سازمان براي ايجاد ارتباط و همكاري با كاركنانش از شبكه هاي الكترونيكي سود مي برد.
B2C : در اين حالت دولت از طريق شبكه هاي الكترونيكي براي شهروندان ارائه خدمات مي كند.
از بين انواع روشهاي EC گزينه C-Commerce مورد توجه اين مي باشد كه به معني تعاملات EC بين سازمانها بوده و تنها شامل خريد و فروش نمي باشد برخي از اين تعاملات به قرار زير است:
تعاملات فروشندگان –تامين كنندگان : فروشگاههاي بزرگي همچون وال مارت با تامين كنندگان عمده كالاهاي خود در زمينه برنامه ريزي وكنترل موجودي و نيز پيش بيني تقاضاي بازار همكاري مي كند.


تعاملات طراحي محصول: كليه گروههايي كه درگير طراحي محصول به خصوصي هستند اطلاعات خود را به شركت گذارده و از ابزارهاي بخصوصي استفاده مي كنند به عنوان مثال طراحان مختلف در جاهاي مختلف بطور همزمان برروي يك نقشه كار مي كنند. به اين ترتيب تامين كنندگان مي توانند به طرحهاي مورد نظر مشتريان بطور مستقيم دسترسي داشته باشد. اطلاعات مربوط به طرحهاي مختلف همچون اطلاعات مالي ، BOM محصول ، . . . نيز بطور مشترك و با همكاري گروههاي طراحي توليد و به روز مي شوند.

 


ساخت و توليد مشترك: توليد كنندگان – ساخت قطعات و عملياتهاي زير مونتاژ را به تامين كنندگان واگذار كرده و از طريق ارتباط رايانه اي مشكلات مربوط به هماهنگي جريان كار- ارتباطات را حل مي كنند. فرآيند منبع يابي نيز مي تواند با استفاده از همين ارتباط رايانه اي انجام شود. برخي از فعالتيهايي كه نياز به هماهنگي دارند به شرح زير ميباشد:
برنامه ريزي و زمانبندي توليد مديريت ظرفيت –پيش بيني تقاضا –برنامه ريزي موجودي و ...
طراحي : زمينه هاي مكانيكي –الكترونيكي –تست و... نيز ايجاد تغيير در طراحي محصول
اطلاعات محصول جديد: مديريت نمونه سازي-اعتبارسنجي محصول وتست آن و اعتبار منبعي طراحي
مديريت سفارشات: اخذ سفارش و طبقه بندي آن –برنامه ريزي تاريخ تحويل و..
خريد و تداركات: تعيين فروشندگان مواد –برگزاري مناقصه –انتخاب تامين كننده –منبع يابي

استراتژيك .


مهمترين منافع C-Commerce عبارتند از هموارسازي مديريت زنجيره تامين كاهش موجودي در زنجيره كاهش هزينه ها عملياتي افزايش نهايت مشتريان بهبود امتياز رقابتي زنجيره.
با بكارگيري تكنولوژي اطلاعات در مديريت زنجيره تامين مي توان ساختارجديدي براي زنجيره تامين متصور شد. همچنين بسياري از فرآيندهاي موجود در اين زنجيره نياز به بازنگري –حذف بوروكراسي ومكانيزه كردن زنجيره خواهد داشت در ساختار جديد زنجيره تامين جريان مالي تجلي حذف شده و بجاي آن پردازشها و نقل انتقالات اطلاعات مالي افزوده شده كه از طريق بانك ها صورت مي گيرد.
همچنين عمليات طراحي محصول كه در گذشته توسط سازنده انجام مي گيرفت هم اكنون بر اساس بازخوردهاي تهيه شده توسط تمام شركا و باهمكاري كليه اعضا صورت مي گيرد. كليه تعاملات نيز از طريق صفحات web امكان پذير است.


بكارگيري سيستمهاي برنامه ريزي پيشرفته (Aps‌ ) سيستمهاي ERP و IDS با اينكه بطور جامع اطلاعات مربوط به شركت و زنجيره تامين راگردآوري مي كند اما نمي توانند پردازشهاي مورد نياز براي مديريت لجستك زنجيره را بروي اين اطلاعات نهايي انجام دهند. در حال حاضر نرم افزارهايي تهيه شده اند كه قادرند اطلاعات مورد نياز خود را از ساير نرم افزارها تهيه كرده و بر مبناي اطلاعات به انجام برنامه ريزي ها مورد نياز همچون برنامه ريزي و زمانبندي توليد و كنترل موجودي بپردازند.
APS از جمله اين سيستمها مي باشد. APS‌ها برنامه هاي نرم افزاري هستند كه از داده هاي سيستمهاي ديگر كه سازمانها جهت نشان دادن وضعيت توليد و موجودي خود به كار مي برند استفاده ميكنند و تلاش مي كنند تا بهترين مجموعه اقدامات لازم براي سازمان شناسايي و ارائه كنند. مهمترين شكل پياده سازي يك ‌APS اطمينان يافته از اين مساله است كه آيا نرم افزارAPS با نرم افزارهاي توليد كننده اطلاعات اوليه همچون IOS هماهنگ مي باشد يا نه؟


با بكارگيري APS در زنجيره تامين مي توان به برنامه ريزي هماهنگ و جامع در زمينه توليد موجودي پرداخت به گونه اي كه اطلاعات مربوط به وضعيت توليد وموجودي كليه شركا توسط IOS تهيه مي‌شود پس تو خوانده مي شود و با در نظرگرفتن كليه مسائل بهترين برنامه تهيه مي شود و هدف APS كاهش زمان انتظار سفارش و كاهش طرح موجودي به همراه افزايش هماهنگي مي باشد . لذا سيستم APS بايد به تمام اطلاعات سودهند دسترسي سريع داشته باشد تا قادر به انجام چنين كاري ميشود. يك APS ميتواند هماهنگي و يكپارچگي زنجيره تامين را تسهيل تند و ميتواند اطلاعات مربوط به ظرفيت تامين كنندگان و نيز ساير محدوديتها را به كار گرفته و در تصميم گيري دخالت دهد. همچنين اطلاعات مربوط به سيستم حمل و نقل در زنجيره را بكار خواهد تب تا تضمين كند كه برنامه توزيع و تحويل به هم نمي خورد.


1- پياده سازي مديريت زنجيره تامين:
1-1- مشكلات پيش روي مديريت زنجيره تامين
مهمترين مشكل براي مديريت زنجيره تامين احتمالا عنصر انساني مي باشد. شكست در مديريت صحيح زمينه هاي مرتبط با اعتماد و اطمينا و امنيت و اعتقاد كافي در روابط حاكم نيست هر يك از اعضا فكر مي كنند كه عضو ديگر زنجيره با هزينه وي سود مي كند. زماني كه ارتباطات ناكافي باشد اعضاي زنجيره به اندازه كافي براي افزايش سود و زنجيره احساس مسئوليت نخواهد كرد و در صورت عدم تحصيل سودانگيزه براي مديريت زنجيره كاهش خواهد يافت. به لحاظ ساختاري

مهمترين مشكلي كه زنجيره با آن رو به روست مشكل تعدد مراكز تصميم گيري براي توليد تبديل و جريان كالا مي باشد. اين امر موجب تشديد نوسانات تقاضا در طول زنجيره (از انتهاي زنجيره به سمت ابتداي آن ) مي شود. هر چقدر از انتهاي زنجيره (مشتري نهايي) به سمت ابتداي زنجيره (اولين تامين كننده) حركت كنيم نوسانات تقاضا شديدتر مي شو د.
بدين ترتيب موجودي انباشته زيادي در بين اعضاي زنجيره ايجاد مي شود كه باعث بالارفتن هزينه و قيمت نهايي كالا شده و قدرت رقابت زنجيره را كاهش مي دهد. چهار علت عمده كه باعث ايجاد اين مشكل مي شود عبارتنداز:


پردازش روند تقاضا: با افزايشي كوچك در تقاضاي مشتري نهايي اعضا در طول زنجيره تلاش مي كنند كه خود را با اين افزايش تقاضاهماهنگ كرده و آمار مواجه با افزايش تقاضاي آتي شود اين در طول زنجيره مرتبا تشديد مي شود.
خريد انبوه: جهت استفاده از تخفيف خريد و صرفه جويي در هزينه سفارش كالا و مواد اعضا در طول زنجيره دست به خريد دوره اي مي زنند كه باعث نوسانات شديد تقاضا براي اعضاي ابتداي زنجيره مي‌شود.


نوسانات قيمت: با پيش بيني افزايشي قيمت كالا تقاضا به صورت موقت افزايش مي بايد اين افزايش در طول زنجيره تشديد مي شود. اما به دليل خريد نيازهاي آتي در زمان حال تقاضا در مدت زمان كوتاهي به شدت كاهش مي يابد كه باعث مي شود اعضاي ابتدايي زنجيره با افزايش موجودي مواجه شوند.
سهميه بندي: با افزايش تقاضا عرضه كننده اقدام به سهميه بندي عرضه مي كند خريدار با علم به اين موضوع تقاضاي بيشتري اعلام مي كند تا پس از سهميه بندي بتوان به ميزان نياز واقعي كالا تحويل بگيرد.اين امر باعث اشتباه عرضه كننده در پيش بيني نياز واقعي خواهد شد.
با توجه به چنين مشكلاتي مديريت زنجيره تامين به هماهنگي بالايي در بين اعضا نيازمند است لذا اطلاعات بايد به گونه اي در طول زنجيره را كاهش داده هرگاه هر يك از اعضا بخواهد موجودي خود را به تنهايي به حداقل برساند ممكن است كه سود چنداني براي كل زنجيره حاصل نشود . چرا كه با وجود كاهش موجودي در شركت اين موجودي در انبار تامين كننده ويا توزيع كننده ذخيره شده و

از انبار حذف نخواهد شد. برنامه ريزي هماهنگ به دنبال اين است كه بگونه اي با مشتريان و تامين كنندگان خود همكاري كند كه اطمينان يابد زمانبدي توليد و تحويل همه اعضا منطبق بر تقاضاي مشتري نهايي است . جهت دستيابي به چنين سطح عملكردي در زنجيره چهار اهرم اصلي نياز است:
1) يكپارچگي در تصميمات مربوط به جريان انبارش و تبديل كالا و مواد در طور زنجيره
2) يكپارچگي در اطلاعات جريان هاي اطلاعاتي سيستمهاي اطلاعاتي و تكنولوژي اطلاعاتي در كل زنجيره
3) يكپارچگي در روابط اعضاي داخل زنجيره
4) يكپارچگي در استراتژي سازماني
براي دستيابي به اين 4 اهرم 4 نوع مديريت در سطح زنجيه مورد نياز است :
1) مديريت جريان تبديل و انبارش موجودي در كل زنجيره (مديريت لجستيك)
2) مديريت اطلاعات
3) مديريت روابط
4) مديريت استراتژيك
بدين ترتيب كله اعضا استراتژي واحد در جهت حضور در بازار براساس توانايي هاي زنجيره اتخاذ خواهد كرد.
به علاوه از آنجا كه شرايط محيطي زنجيره مي تواند به شدت متغير باشد و همين تغييرات لزوم بازنگري ارائه و راه حلهاي مناسب و نيز تعيين استراتژي هاي آينده را ايجاب مي كند به مديريت استراتژيك زنجيره نياي باشد.

 

1-2- آماده سازي شركت براي مديريت زنجيره تامين
يك شركت در زنجيره تامين جا بايد ابتدا تلاش كند تا به شراكت شكل دهد و بصورت فعال زنجيره را مديريت كند. اغلب شركتي كه توان بازار زيادي در زنجيره دارد تبديل به رهبر زنجيره مي شود.اين شركت بايد با تشريح منافع تشكيل زنجيره براي خود و ساير اعضا تلاش كند تا فعاليتهاي اعضاي زنجيره را براي تشكيل هماهنگ كند وبراي اين كار رهبر زنجيره بايد جايگاه حاصل از تشكيل مديريت زنجيره تامين را به اعضا خاطرنشان ساخته و منافع حاصل براي هر عضو را تشريح كرده و مكانيزمي را براي تقسيم عادلانه سود در زنجيره پيشنهاد كند. بطور كلي مديريت زنجيره تامين در چهار مرحله شكل مي‌گيرد:


1) نياز به شكل دهي يك اتحاد
2) پيگيري اتحاد
3) تثبيث اتحاد
4) بكارگيري و استمداد را اتحاد در مرحله نيز به شكل دهي اتحاد سازمانها در مي يابند كه براي ايجاد رقابتي نيازمند همكاريهاي نزديكتر با عرضه كنندگان مواد ونيز توزيع كنندگان محصولات خود مي باشد.
در مرحله دوم شرح كاملي از نيازمنديهاي استراتژيك جهت ايجاد زنجيره تامين را تهيه كرده و براساس آن معيارهاي انتخاب عرضه كنندگان و توزيع كنندگان را شكل خواهندداد.
سپس براساس همين معيارها به ارزيابي شركتهاي داوطلب همكاري پرداختند و براساس نتايج حاصل ارزيابي تصميمات نهايي در زمينه شكل گيري زنجيره و اعضاي آن همچنين ساختار شبكه اي تامين كنندگان ايجاد مي شود. در مرحله سوم با تدوين يك قرارداد مكتوب مي بايست استاندارد هاي كارآيي مورد انتظار را مشخص كنند. همچنين دستورالعمل هايي براي حل مشكلات قابل پيش بيني به تصويب برسانند. در صورت پايبندي اعضا به تعهدات خود زنجيره در عمل ايجاد شده واستمرار خواهد يافت اين استمرار تا زماني ادامه مي يابد.
كه اعضا به لحاظ استراتژيك نيازمند همكاري با هم بوده و به تعهدات خود عمل كنند.

شش گام مرتب آماده كردن شركت براي پياده سازي
1- تشخيص : اولين گام منطقي تشخيص اين مطلب است كه آيا ما براي مواجه با تقاضاي مشتري جهاني سازي و.. آمادگي دارم يا نه ؟
ما براي ارتقاي مشاركت كاركنان شركاي خارجي در زنجيره تامين چه كاري بايد انجام دهيم؟
آيا استانداردهاي اجرايي ما به روز هستند ؟ چگونه خودمان را با شركت هاي خارج يا داخل صنعت خودمان مقايسه كنيم؟


2- استراتژي : شركت ها بايد استراتژي زنجيره تامين خود را به عنوان يك عنصر اصلي از برنامه هاي بازرگاني كلان بررسي كنند. ذخيره سازي توليد و توزيع در كارخانه ها ما تا چه حد مي توانند يكپارچه شوند تا ارزش هاي اقتصادي. و همچنين رضايت مشتري حاصل شود .


3- موقعيت تجاري : هيات مديره بسياري از شركت ها از انجا كه زنجيره تامين يكپارچه منجر به پرداخت پول زيادي مي شود براحتي متقاعد نمي شوند بنابراين ايجاد موقعيت هاي مناسب بازرگاني در جهت يكپارچه سازي زنجيره تامين يك الويت مهم براي مديران زنجيره تامين خواهد بود.


4- مشاركت : هدف بايد ايجاد مشاركت در امر تجزيه و تحليل طراحي واجدي راه حل هايي باشد كه منجر به اثربخشي هزينه يا خدمات در سطوح سازمان و شركاي خارجي مي شوند. افراديكه در اين تيمها بكار گرفته مي شوند بايد براي تمامي مراحل زنجيره تامين از تدارك تا ساخت و سرويس دهي به مشتري آموزش ببنيد. تيمها تلاش مي كنند تا با حمايت مديريت عالي سازمان هزينه ها را كاهش و رضايت مشتري را افزايش دهند.
5- تجارت الكترونيك : حال بايد شرايطي فراهم شود تا مشتريان بتوانند از طريق اينترنت كالاي مورد نظر خود را سفارش دهند. از آنجا كه مديريت زنجيره تامين بر رويكردي مشتري محور استوار است. ارتباط به موقع و كامل بين همه عناصر زنجيره تامين جهت اطلاع از نيازهاي مشتري و ميزان تامين نيازها از ضروريات زنجيره است. براي تسهيل جريان اطلاعات و مديريت دقيق آن بستري مناسب از نرم افزارها و سيستمهاي اطلاعاتي يكپارچه و شبكه هاي اينترنت و اينترنت مورد نياز است.
6- تامين كنندگان صهباني : ما به شبكه‌اي جهاني زنجيره تامين نياز داريم تا سازمانهاي مجازي را پشتيباني كنيم . زيرا آنها نياز دارند تا يك محدوده كامل از خدمات را در تمام دنيا از طريق الگوهاي جديد ارتباطي ارائه دهند.


مديريت زنجيره تامين رويكردي مشتري گرا
نيرو و قدرت SCM عبارتست از از توانايي آن در وارد كردن مشتري به عنوان يك شريك در داخل زنجيره تامين. مشاركت دادن مشتريان داخل زنجيره تامين چندين حسن دارد.
اول آنكه جريان يافتن اطلاعات مربوط به مشتري نهايي را در طول زنجيره بهبود مي بخشد هر چه سازمان اطلاعات بيشتري از مشتريان خود داشته باشد با عدم اطمينان محيطي كمتري مواجه خواهد بود. لذا احتياج چنداني به اجراي سيستمهاي ذخيره موجودي براي مقابله با عدم اطمينان نخواهد داشت. و در نتيجه زمان سيكل موجود كاهش يافته و سرعت تحويل سفارشات مشتريان بهبود خواهد يافت.
دومين امتياز در گه كردن مشتري در زنجيره تامين آنست كه عمليات توسعه محصول با ساير عملياتها در طول زنجيره يكپارچه خواهد شد. به عبارت ديگر تمام شركتهاي حاضر در زنجيره

جهت توسعه محصول مورد نظر مشتري با يكديگر همكاري خواهند نمود.
مديريت زنجيره تامين صرفا تلاش براي رسيدن به كارآيي بالاتر جهت تدارك ديدن تجهيزات مورد نياز براي بازرگاني و تجارت نمي باشد. چيزي كه در بطن اين تلاشها نهفته است قابليت سازمان براي ارتقاي كيفيت وخدمات ارائه شده به مشتري مي باشد. متخصصان زنجيره تامين بروي دو مسئله عمده توافق دارند كه برنده و بازنده را در آينده مشخص مي كند.


اول اينكه كساني برنده هستند كه از تكنولوژي و قابليت هاي دروني خود به نحوي كارآمد براي ارضاي تقاضاي دائما در حال تغيير مشتريان استفاده ميكنند و دوم اينكه تعداد بازندگان از برندگان بسيار بيشتر است . حال سوال اينست كه چگونه ا زتكنولوژي و قابليت هاي دروني سازمان خود براي دستيابي به رضايت مشتري استفاده كنيم؟ آيا سازمان ما براي اينكه در آينده جزوبرنده ه

ا قرار بگيرند خود را به ميزان كافي آماده كرده است؟ براي قائل شدن به اين هدف نبايد تنها توجه خودمان را به تكنولوژي معطوف كنيم . براي تحقق امر شيوه حركت بسوي اين تحولات سازماني بايد استراتژي مبنا و فرآيندگرا باشد.


حقيقت اينست كه تحولات امري اختياري نيستند زيرا اگر شركت شما پنج سال بعد همان فرآيندي را كه امروز براي توليد محصولاتش استفاده مي كند به كار گيرد اين احتمال وجود دارد كه شركت شما سهم بازار در آمد ومنافع خود را از دست بدهد. و در مقابل رقاباي شما به طور كامل بازار را در دست مي‌گيرند و سيماي خود را به عنوان رهبران بازار ارتقا مي بخشند.
آنچه كه مديران اجرايي بايد انجام دهند اينست كه فرايند تغييرات را بر اساس طرح مديريت زنجير تامين مشتري گرا پي ريزي كنند. اين فرآيند مديران اجرايي را در مسيري از تغييرات قرار مي دهد كه با يك استراتژي جديد تجاري براي ايجاد همكاريها شروع مي شود و با اجرايي زنجيره تامين تغيير يافته پايان مي پذيرد.

شكل (3) فرآيند تغييرات به وسيله مديريت زنجيره تامين مشتري گرا را نشان ميدهد.


استراتژي تجاري
گونه هاي مختلفي از سازمانهاي مجازي بوجود آمده اند . در يك سازمان مجازي موجوديتهاي زيادي به نيروهاي سراسري موجود در زنجيره تامين مي پيوندند تا يك محصول يا خدمت معمولي را توليد كنند. زمانيكه محصول به پايان چرخه عمر خود مي رسد سازمان حجازي از تمام كساني كه براي توليد كالا يا خدمات به او پيوسته اند جدا مي شود.
يك سازمان مجازي در يك سناريوي صهباني مشتكل از بازارها و رقباي جهاين محصولات با چرخه عمر كوتاهتر و مصرف كنندگاني با سطح بالايي از انتظارات فعاليت مي كند. در عصري كه سازمان هاي مجازي وجود دارند نجات شركت ها به افزايش توانايشان در جهت شناسايي قابليشان و تمركز بروي آنها بستگي دارد. البته منظور اينست كه چگونه بايد قابليت هاي دروني سازماني خود را با سازمانهاي ديگر تركيب كنيم تا محصول يا خدمتي ارائه بدهيم بلكه چگونگي انجام سريع آن با هزينه پايين وكيفيت بالا مدنظر مي باشد.
در اينجا سه سوال عمده مطرح مي شود:
1- قابليت هاي دروني سازمان شما چيست؟
2- آيا سازمان شما به سرعت و با موفقيت مي تواند با ساير شركت ها همكاري كند؟
همكاري با يكديگر در جهت نظارت بر مواردي همچون رفتار سازماني فناوري اطلاعات تجارت الكترونيك-امدا پاداش براساس ميزان كارايي و رضايت مشتري.
3- سازمان شما با چه سرعتي خود را تغييرات سازگار مي كند و از مزاياي آن بهره مند مي شود؟
تغييرات بسيار سريع اتفاق مي افتند و تنها شركت هايي كه استراتژي كاري خود را براساس برنامه هاي عملياتي ساليانه زنجيره هاي تامين و كارمندان پي ريزي كرده اند قادرند تا به سرعت خود را با تغييرات سازگار كنند و از مزاياي آن بهره مند شوند. فرآيند پايه اي (رجوع شود به شكل 3) به گونه اي طراحي شده است كه بتوان يك استراتژي كاري متناسب تشكيلات اقتصادي خود طراحي كنيد.


تعهد به كيفيت
با فرا رسيدن هزار سوم بازار سازندگان را انتظار مي كشد كه بر سطوحي از كيفيت نايل شده باشند كه امروزه به كسي به آنها دست يافته است. و اين كاملا امكان پذير است كه سازندگان كيفيت محصولاتش را با پيش فرض تعداد خرابي در ميليون سنجش كنند.
فرآيند كيفيت بايد محكم به حلقه هاي زنجيره تامين بسته شود. در و اقع اقتصاد توسعه يافته با تامين كنندگان كم هزينه براي بازار و دستيابي به رضايت فراگير مشتري مواجه خواهد بود كه در آن اتلاف ها و عوامل نارضايتي مشتري به هيچ وجه تحمل نمي شود.


بهترين شركت ها كساني هستند كه در كيفيت جزء لاينفك تمامي فرآيندهاي آنها و مشغله هر روز كارمندان مي باشد بطوريكه واژه كيفيت در كتاب فرهنگ لغات آنها قرار دارد. مونتاژ يك اتومبيل و تحويل آن ظرف يك هفته نيازمند يك زنجيره تامين هستند بايد روي انتظآرات مشتري و نيازهاي مشتري نهايي متمركز باشند.
كارآيي زنجيره تامين در كل به اندازه آرام ترين حركت حداقل كارآيي موجود در انجام وظيفه فعاليت كاركرد يا همكاري (مشاركت ) مي باشد. كارآيي هاي پايين به سرعت بايد اصلاح شوند تا كارآيي كل زنجيره تامين ارتقا يابد:
پاسخ به سوالات زير تعيين مي كنند كه شركت شما براي پاسخگويي به تقاضايي كيفي در آينده در چه موقعيتي قرا ردارد؟
آيا سازمان شما يك پروژه برنامه يا فرآيند كيفيتي دارد؟
آيا تلاش هاي شما براي كيفيت منحصر به رضايت مشتري شده است؟
آيا معيارهاي ارزيابي رضايت مشتري براساس ديدگاه مشتري تعيين شده اند؟
آيا شركت هاي همكار شما از همان معيارهاي رضايتمندي مشتري استفاده مي كنند؟
اگر شما از كارمندانتان بپرسيد آيا آنها مي دانند كه معيارهاي رضايت مشتري كدام هستند؟
آيا كارمندان شما مي دانند كه زنجيره تامين چگونه براساس فرآيندهاي رومزه و براي پاسخگويي به معيارهاي رضايت مندي مشتري اجراي مي شوند؟
از آنجا كه ميزان كارآيي زنجيره تامين با توجه به ضعيف ترين ارتباط موجود تعيين مي شود كمترين ريسك موجود در اجراي فرايند بطور مرحله اي منجر به توقف فرآيند بهبود در سراسر زنجيره تامين خواهد شد.
براي جلوگيري از اين توقف مديران اجرايي بايد تعهد نسبت به كيفيت را در تمام فعاليتهايي كه در سازمان انجام مي شود داخل كنند. اين ذات كيفيت است كه بايد در طول تمامي فرآيند تغيير شكل سازمان بكار گرفته شود.


سفر به سوي تغييرات آغاز شد: طراحي مديريت زنجيره تامين مشتري گرا


سازمان مجازي تنها در صورتي موفق خواهد بود كه هر كدام از شركت ها و سازمانهاي وظيفه گرا نقش فرآيند سفارش براي پول و اثر ممتاز آن را بروي فرايند اجراي تغييرات فهميده باشند.
در آينده اين نقشها تحت عنوان محصول نهايي كه بايد توليد شود بطور واضح تشريح خواهد شد.
در آينده توليد محصول نهايي هماهنگي جريان مواد وارتباطاتي كه تمام فرآيند ها را تسهيل مي كنند به طور قابل توجهي متفاوت خواهند بود. با مطالعه شركت هاي عالي رتبه امروزي كه از هم اكنون براي اجراي چنين عملكردي تلاش خود را آغاز كرده اند ما مي توانيم عملكرد زنجيره تامين را هنگاميكه سازمان هاي مجازي به صورت زمان فعاليت مي كنند مشاهده كنيم .


در صنايع خودروسازي بهترين كارخانه ها درصدد چشمگيري از اتومبيل هايشان را بر اساس پاسخ به تقاضاي مشتري توليد مي كنند تا براي انبار كردن و افزايش موجودي.
كارخانه مونتاژ سيگنال ساخت را از يك نمايشگاه مجازي ماشين در اينترنت دريافت مي كنند كه شامل يك ليست كامل از مواد و قطعات مورد نياز براي اتومبيل مي باشد.


به مجرد دريافت همان سيگنال ساخت تامين كنندگان جريان قطعات و زير سيستمهاي ارسالي به كارخانه مونتاژ را نظارت مي كنند تا مطمئن باشند كه اتومبيل درباز زماني تعيين شده كامل خواهد شد. سيگنال ساخت به صورت صوتي تصويري به تامين كنندگان و كارخانه هاي مونتاژ ارسال مي شود. از تكنولوژي صوتي براي ارسال سيگنال ها به محيطهاي كاري گوناگون استفاده مي شود. اطلاعات تصويري حجم انبوه كاغذبازيهاي كه طي فرآيند مونتاژ خودرو توليد مي شود از بين مي برند.


مشخصات كامل طرح براي هر مرحله از مونتاژ خودرو در اختيار همه كارمندان قرار خواهند گرفت.
در آينده چرخه عصر اتومبيل ها بسيار كوتاهتر خواهد شد تا آنجا كه هنگاميكه يك اتومبيل در حال توليد مي باشد نماز طراحي اتومبيل جايگزين آن به اتمام رسيده است . در آينده محافظه كاري هايي كه امروزه براي محرمانه نگه داشتن طراحيها انجام مي شود جاي خود را به اشتراك گذاري اطلاعات خواهند بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید