بخشی از مقاله
مطالعه رابطهي بین شاخصهای بهرهوری و میزان سودآوری
در شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکيده
بهرهوری به عنوان یک شاخص، چگونگی کارایی نیروی کار، سرمایه و دیگر منابع یک سازمان را به درستی اندازهگیری و ترسیمکننده وضعیت شرکت در آینده است. یک شرکت تنها در صورتی میتواند به سودآوری مستمر خود در آینده امیدوار باشد که موضوع بهرهوری را نادیده نگیرد. این تحقیق به دنبال این موضوع است که آیا بین شاخصهای بهرهوری (بهرهوری کار و بهرهوری سرمایه) به عنوان متغیرهای مستقل از یک طرف و شاخصهای سودآوری (نسبت سود به فروش، نرخ بازده سرمایه
گذاری و بازده حقوق صاحبان سهام) به عنوان متغیرهای وابسته از طرف دیگر، رابطه معنیداری وجود دارد یا خیر؟ به منظور مطالعه این موضوع از میان جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، یک نمونه 102 عضوی، به روش
غربالگری (حذف سیستماتیک) و در یک دوره شش ساله، از صورتهای مالی منتهی به اسفندماه سالهای 1383 الی 1388 انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز از صورتهای مالی اساسی، گزارشات مجامع و سایر اسناد و مدارک موجود در بورس اوراق بهادار تهران، استخراج و با استفاده از روشهای آماری و تحلیل رگرسیون قدم به قدم و همبستگی پیرسون فرضیههای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. نتایج تحقیق نشان دهنده عدم وجود رابطه معنیداری بین متغیرهای مورد بررسی (شاخصهای بهرهوری و نسبت سود به فروش، بازده حقوق صاحبان سهام) و وجود رابطه معنیداری بین (شاخصهای بهرهوری و نرخ بازده سرمایه گذاری) میباشد. در پایان تحقیق نیز پیشنهاداتی در زمینه موضوع تحقیق ارائه گردیده است.
واژههای کلیدی: بهرهوری کار، بهرهوری سرمایه، نسبت سود به فروش، نرخ بازده سرمایه گذاری، بازده حقوق صاحبان سهام
1. مقدمـــه
کوششهای اقتصادی انسان همواره معطوف بر آن بوده که حداکثر نتیجه را از حداقل تلاشها و امکانات خود بدست آورد. این تمایل را میتوان اشتیاق وصول به "بهرهوری" افزونتر نام نهاد. تمامی اختراعات و ابداعات بشر از ابتداییترین ابزار کار در گذشتههای دور تا پیچیدهترین تجهیزات زمان حاضر در نیل به همین تمایل و اشتیاق میباشد تا آنجا که تاریخ 200 ساله صنعت و ورود به عصر جدید، عصر فراصنعتی، عصر اطلاعات و ارتباطات، نتیجه رشد بهرهوری بوده است. هرچند عبارت بهرهوری
به طور گسترده از دهههای گذشته توسط سیاستمداران و اقتصاددانان و مدیران به کار برده شده و به عنوان مهمترین فاکتور در رقابتپذیری تولیدکنندگان به شمار میآید اما طبق نظریه محققین این فاکتور مهم، توسط کسانی که به نوعی در فرآیند تولید موثرند، نادیده گرفته میشود که از دلایل عمده آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: اغلب مدیران نمیدانند بهرهوری چه
معنایی دارد، ارزش حیاتی آن را برای خود و سازمانشان نمیدانند، چگونگی اندازهگیری و تجزیه و تحلیل آن را نمیدانند، با عوامل موثر بر آن آشنا نیستند و در نتیجه نمیتوانند آن را بهبود بخشند [11]. اما در دنیای رقابتی امروز بهرهوری به عنوان یک فلسفه و یک دیدگاه مبتنی بر استراتژی بهبود عملیات مهمترین هدف سازمانهای پیشرو میباشد. در پرتو این استراتژی سازمانها با ارتقاء و رشد بهرهوری، منبع و عوامل تولید سودآوری بلندمدت خود را تضمین مینمایند. در سطح اقتصاد خرد
عمدهترین هدف یک شرکت کسب درآمد یا به بیان دیگر سودآوری است. سود یک شرکت نیز تا حد زیادی به بهرهوری آن در دراز مدت بستگی دارد. سودآوری مبین وضعیت مالی شرکت در زمان حال است و بهرهوری ترسیمکننده وضعیت شرکت در آینده است. یک شرکت تنها در صورتی میتواند به سودآوری مستمر خود در آینده امیدوار باشد که موضوع بهرهوری را نادید
ه نگیرد. امروز جهان با توجه به محدودیت عوامل مختلف تولید نیاز حیاتی به بهرهوری افزونتر، چه در کشورهای در حال پیشرفت و چه در کشورهای پیشرفته، دارد. کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی در نظامهای مختلف عملاً به نحوی یکسان اهمیت موضوع افزایش بهرهوری را مورد تاکید قرار میدهند. تلاش کلیه مدیران، اقتصاددانان و افراد درگیر با مسائل مالی در جهت کسب محصول بیشتر با ساعات کار کمتر و نیروی سرمایهای حداقل میباشد و این امر تنها با اعتلاء سطح بهرهوری محقق میشود [8]. با توجه به اینکه بقاء، رشد و بهبود سازمانها در گرو، توجه به بهرهوری میباشد، لازم است ارتباط
بین شاخصهای بهرهوری و شاخصهای سودآوری تبیین گردد. در صورت تبیین این ارتباط برنامهریزی سود با توجه به سطوح بهرهوری امکانپذیر میگردد و از طرفی با توجه به منابع محدود تولید، با بکارگیری درست این منابع و تخصیص بهینه آنها روند رشد بهرهوری همواره شده و سودآوری بلندمدت سازمان را تضمین میگردد.
2. تعـریف موضـوع و بیـان مسألـه
از اوایل دهه 1970 بهرهوری از مهمترین موضوعاتی به شمار میرفت، که در سطح سازمانها و کشورها، توجه ویژهای را به خود جلب کرده بود. مقدار و نرخ رشد بهرهوری در هر کشور، تاثیر به سزایی برسطح زندگی، تورم، بیکاری، وضعیت اقتصادی جامعه و رقابتپذیری در سطح جهانی دارد. امروزه اهمیت بهرهوری و لزوم بررسی آن با توجه به گسترش سطوح رقابت، پیچیدگی تکنولوژی، تنوع سلیقهها، کمبود منابع و سرعت تبادل اطلاعات برکسی پوشیده نیست. به طوری که بهرهوری را مترادف با خردگرایی سازمان (رفتار عقلایی سازمان) دانستهاند و اساساً مدیریت را دانش افزایش بهرهوری و استفاده از منابع و امکانات موجود به منظور نیل به اهداف تعیین شده معرفی مینمایند. بهرهوری از بزرگترین اهداف سازمانها و مؤسسات شناخته شده و افزایش سطح آن ضامن رشد و بقاء سازمانهای پیشرو در بازارهای رقابتی است[4]. بهرهوری برای مقایسه عملکرد مؤسسات با مؤسسات مشابه و یا مقایسه و ارزیابی برای یک دوره زمانی معیاری کاملاً، مناسب است[10]. بهرهوری فراتر از یک معیار ارزیابی، به عنوان یک فرهنگ نگرش به کار و زندگی مطرح شده و ارتقاء آن منشاء توسعه در ابعاد مختلف است. بهرهوری آرمانهای ملی، اهداف صنعت، سازمان و نیازهای فردی را به هم مرتبط میسازد. بهرهوری منافع سرشاری را برای یک ملت، صنعت، شرکت و افراد به همراه خواهد آورد. بهرهوری، تولید ناخالص داخلی و رقابتپذیری را افزایش داده و باعث زندگی بهتر [مقدار و كيفيت غذا، پوشاك، مسكن، آموزش و امنيت اجتماعي و...،] و به طبعه آن رشد اقتصادی میشود. بهرهوری از یک سو موجب كاهش قیمتها شده و از سوي ديگر، سود سهامداران را افزايش میدهد. اهمیت ارتقاء سطح بهرهوری در فرآیند توسعه اقتصادی هر کشور بر همگان روشن است و امروزه با توجه به رشد جمعیت، کمیابی منابع و گسترش رقابت در بازارهای جهانی، استفاده بهینه و کارآمد از منابع و در واقع افزایش بهرهوری منابع از اهمیت به سزایی برخوردار شده است. علیرغم اهمیت و گستردهگی بهرهوری مفهوم بهرهوری برای بسیاری از مدیران مشخص و روشن نیست. و غالباً آن را به دیدگاههای ذهنی خود محدود میکنند[4]. همانطور که سینک اظهار داشته است با اینکه بهرهوری متداولترین بحث محافل مدیریتی عصر حاضر محسوب میشود، اما متاسفانه کمتر از هر موضوع دیگر به مفهوم آن پی برده شده است[5]. برمبنای نگاه مدیران، بهرهوری همه جنبههای سازمانی را که در کارکرد موثر سازمان
اهمیت دارند را شامل میشود. این رویکرد شامل کارایی و اثربخشی، کیفیت محصولات، رضایت ذینفعان و مانند آن است. تا اهمیت بهرهوری و چگونگی ارتقاء آن در سطوح ملی، صنعت، سازمان و فرد بخوبی شناخته نشود، بهرهوری تحقق نخواهد یافت. از اینرو تا مفهوم بهرهوری به درستی مشخص و درک نشود و شیوههای بکارگیری و بهبود آن شناسایی نگردد، بـیگمان به درستی نمیتوان از آن بهره جست. گرچه بهرهوری با تمام مفاهیم فوق مرتبط است پس باید پرسید بهرهوری
واقعا چیست؟[3]. بهرهوری عبارت است از رابطه بین مقدار تولید که در مدت معینی بدست آمده و مقدار کل عواملی که در جریان تولید به مصرف رسیدهاند. به عبارت دیگر رابطه بین داده و ستاده را بهرهوری گویند هنگامی که این رابطه با سطح بهرهوری در دوره مبـنا مورد مقایسه قرار گیرد شاخص بهرهوری حاصل میگردد. شاخصهای بهرهوری را به چهار نوع تقسیمبندی مینمایند:
1- شاخص بهرهوری جزیی: نسبت محصول یا ستاده به یک طبقه از نهاده را بهرهوری جزیی گویند. انواع آن عبارت است از بهرهوری نیروی کار، هزینه شاغلین، سرمایه، ارزش مواد، انرژی. مهمترین این شاخصها بهرهوری نیروی کار و سرمایه میباشند[4].
2- شاخص بهرهوری کل: از تقسیم ارزش کل محصول تولیدی (ستاده) به مجموع ارزش کلیه نهادههای مصرفی بدست میآید، بهرهوری کل معیاری است که تاثیر مشترک و همزمان همه نهادها از قبیل نیروی انسانی، مواد و قطعات، ماشینآلات، انرژی آن را در ارتباط با میزان و ارزش ستاده در نظر میگیرد[1].
3- شاخص بهرهوری کل عوامل: بهرهوری كل عوامل توليد، از نسبت ارزش افزوده بر مجموع کل ارزش نهادههای مصرفی نیروی کار و سرمایه بدست می آيد[4].
4- شاخص بهرهوری جامع: شاخص بهرهوری جامع، از حاصل ضرب شاخص بهرهوری کل در شاخص عوامل غیر قابل لمس بدست میآید. این شاخص پیچیدهترین معیار محاسبه بهرهوری است که مفهوم شاخص بهرهوری را وسعت میبخشد[18].
جان کندریک در بیان اهمیت بهرهوری چنین اظهار داشته است: در شرکتها و سازمانهای که بهرهوری آنها از متوسط
بهرهوری صنعت بالاتر باشد، معمولاً از حاشیه سود بالاتری برخوردارند، همچنین اگر بهرهوری شرکتی سریعتر از بهرهوری رقبایش افزایش یابد، حاشیه سود آن شرکت نیز افزایش خواهد یافت. برعکس، سازمانهایی که بهرهوری آنها پایینتر از متوسط شاخص بهرهوری در صنعت باشد و نرخ بهرهوریشان کمتر از شرکتهای رقیب رشد یابد، نهایتاً در بلندمدت
ورشکست خواهند شد[15]. جین فوراسته بر اهمیت انسانی و اجتماعی بهرهوری بالا تاکید کرده و مینویسد: غایت انگیزه دستیابی به بهرهوری افزونتر تنها بهبود موقعیت فنی و اقتصادی بنگاههای تجاری، افزایش حاشیه فروش و نهایتاً حصول منافع بیشتر نیست، بلکه هدف اساسی کم کردن قیمت فروش، افزایش قدرت خرید کارکنان، ارتقاء سطح زندگی و تسریع پیشرفت اجتماعی است [14]. در نهایت هدف این تحقیق بررسی این موضوع است که: آیا بین شاخصهای بهرهوری (بهرهوری کار و سرمایه) از یک طرف و شاخصهای سودآوری در (سطح فروش، حجم معاملات، نسبت قیمت به سود هرسهم) از طرف دیگر، رابطه معنیداری وجود دارد یا خیر؟.
3. مروري ادبيات تحقيق
تحقيقات زيادی در رابطه با شاخصهای بهرهوری و ارتباط آن با متغیرهای مالی و حسابداری در بخشهای مختلف اقتصادی در داخل و خارج كشور صورت گرفته که در بخش ادبيات تحقيق به عنوان نمونه در جدول (1-1) به اين تحقيقات اشاره شده است. در زمینه تحقیقات داخلی میتوان به تحقیقاتی که توسط آقایان پیمان اکبری، امیر پاداش، جلال بهارستان، حسنعلی
سینایی و فرزاد احمدی، کیومرث آقایی و صورت گرفت اشاره کرد و در زمینه تحقیقات خارجی میتوان به تحقیقاتی که توسط جواهيرروماس ريل و ديگران ، رودولف و زورليندن، استاچ و ديگران، باريس، لوپز و سرانو، اشاره کرد. اما با توجه به بررسیهای به عمل آمده تا به حال تحقيقی كه هدف آن سنجش ارتباط شاخصهای بهرهوری با شاخصهاي سود آوری باشد صورت نگرفته است. لذا با توجه به تحقیقات انجام شده، تحقيق حاضر در نوع خود هر چند از لحاظ متدولوژی و فرآيند انجام كار ممكن است شباهتهایی به تحقيقات مذكور داشته باشد اما از لحاظ كليت و هدف بسيار متفاوت است.
(جدول 1) چارچوب نظری تحقیق- مطالعات داخلی
ادامه (جدول 1)چارچوب نظری تحقیق – مطالعات خارجی
4. اهدف كلي و ويژه تحقيق
هدف کلي:
تشريح ارتباط بين شاخصهای بهرهوری و شاخصهای سودآوری.
اهداف ويژه:
1- فراهم نمودن درک بهتر از کاربرد اندازهگیری بهرهوری در خطمشیهای حال و آینده و اثرات خطمشیها و اقدامات اقتصادی بر زمینههای مختلف فعالیت.
2- آزمون تجربی در صورت وجود ارتباط، بین متغیرهای تحقیـق با استفاده از دادههای واقعی بازار بـورس اوراق بهـادار تهـران.
3-کمک به بهبود اندازهگیری و تخمین خروجیها و ورودیها تحقیق، مانند نیروی انسانی، سرمایه، ارزش افزوده و سود واحدهای صنعتی به منظور تشخیص تنگناها و زمینههای دیگری که باید در مورد بهبود آنها اقدام شود.
4- جمعبندي و تهيه و ارائهي گزارشات از چگونگي وضعيت بهرهوری در شرکتهاي بورسي تهران و انعكاس اين اطلاعات به سرمايهگذاران، اعتباردهندهگان و ساير استفادهکنندگان به منظور نحوهي سرمايهگذاري آنان در بورس.
5- بررسي اينكه آيا اطلاعات تهيه شده برمبناي بهاي تمام شدهي تاريخي شرکتها ميتواند ملاكي براي سنجش بهرهوری باشد.
5. سؤال تحقيق:
اين تحقيق با مطالعهي گسترده و بررسي جامع درصدد پاسخ به اين پرسش است که : آيا بين شاخصهای بهرهوری و شاخصهای سودآوری در شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، رابطهي معنيداري وجود دارد يا خير؟
6. فرضیههای تحقيق
با توجه به اينکه شاخصهای بهرهوری (بهرهوری کار برحسب تعداد پرسنل و هزینه پرسنلی؛ بهرهوری سرمایه برحسب داراییهای ثابت وکل داراییها) به عنوان متغیرهای مستقل از یک طرف و شاخصهای سودآوری (نسبت سود به فروش، نرخ بازده سرمایه گذاری، بازده حقوق صاحبان سهام) به عنوان متغیرهای وابسته تحقيق از طرف دیگر، تعريف شدهاند، كه در نتيجه يك فرضیه اصلی و شش فرضیه فرعی که هر فرضیه فرعی به نوبه خود شامل دو فرض دیگر به شرح زير است. همچنين اثر متغیرهای تحقیق با شاخص تورم تعدیل شده که در آن سال 1383 سال پایه، و عدد شاخص آن 100 فرض شده است.
فرضيه اصلی:
«بين شاخصهای بهرهوری و شاخصهای سودآوری رابطهي معنيداري وجود دارد».
فرضيههاي فرعی:
فرضيه1: بين شاخصهای بهرهوری کار و شاخص نسبت سود به فروش رابطه معنيداري وجود دارد.
فرضيه2: بين شاخصهای بهرهوری کار و شاخص نرخ بازده سرمایه گذاری رابطه معنيداري وجود دارد.
فرضيه3: بين شاخصهای بهرهوری کار و شاخص بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معنيداري وجود دارد.
فرضيه4: بين شاخصهای بهرهوری سرمايه شاخص نسبت سود به فروش رابطه معنيداري وجود دارد.
فرضيه5: بين شاخصهای بهرهوری سرمايه و شاخص نرخ بازده سرمایه گذاری رابطه معنيداري وجود دارد.
فرضيه6: بين شاخصهای بهرهوری سرمايه شاخص بازده حقوق صاحبان سهام رابطه معنيداري وجود دارد.
7. تعريف مفهومي و عملياتي واژهها و اصطلاحات فني و تخصصي تحقيق
(جدول 2)
8. روششناسی تحقيق
روششناسي تحقيق برحسب هدف: نوعي پژوهش كاربردي است
روش تحقيق برحسب نوع دادهها: توصيفي از نوع پيمايشي است که در آن به تشريح ارتباط بين متغيرهاي موجود با استفاده از آزمون ضريب همبستگي و رگرسيون ميپردازد.
روش تحقيق برحسب نحوه اجرا: اين تحقيق کليه شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل ميشود. اطلاعات موردنياز بخش ادبيات تحقيق از کتب، مجلات تخصصي فارسي و لاتين و مقالات استخراج شده از اينترنت، گردآوري شده است (روش کتابخانهاي). دادههاي موردنياز براي آزمون فرضيههاي تحقيق از طريق مراجعه به سازمان بورس اوراق بهادار تهران و استفاده از صورتهاي مالي سالانه و يادداشتهاي توضيحي شرکتهاي پذيرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران (شامل: ترازنامه، سود و زيان)، گزارشات هيئت مديره و نرمافزارهاي تلخيص کنندهي اطلاعات مالي شرکتها مانند، رهآورد نوين وتدبیر پرداز و سايتهاي بورس، براي دورهي زماني 6 ساله (88-1383) گردآوري و جهت محاسبهي متغيرهاي تحقيق در يک بانک اطلاعاتي مانندExcel ذخيره شده است (روش ميداني). برای سنجش وجود و میزان رابطه، با توجه به سطح سنجش متغیرها از همبستگی پیرسون استفاده میشود و برای سنجش اثر هر متغیر بصورت جداگانه بر متغیر وابسته، از آزمونهای آمار استنباطی تحلیل رگرسیون قدم به قدم (Step wise) ، به کمک روش حداقل مربعات در سطح اطمینان 95 درصد، ضریبتعین( )، ضریبتعین تعدیل شده( ) و اندازه استفاده و در صورتی که 5% value - باشد، فرض تأیید، در غیر این صورت رد میشود. همچنین به منظور تنظیم جداول آماری، تجزیه و تحلیل دادههای آماری و مدلسازی از نرمافزارهای Excel، Spss و Matlab استفاده خواهد شد.جامعهي آماري اين تحقيق کليه شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل ميشود. حجم نمونه با در نظر گرفتن چهار معيار زير و با استفاده از روش نمونهگيري (حذف سيستماتيك مبتني بر قاعدهي غربال كردن) تعيين شده،که بر اين اساس تعداد 102 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گرديدهاند.
1- اطلاعات صورتهاي مالي 6 ساله مورد بررسي (88-1383) موجود باشد.
2- سال مالي منتهي به پايان اسفندماه هرسال باشد.
3- شرکتهاي مورد مطالعه بيش از 6 ماه وقفهي معاملاتي نداشته باشند.
4- شرکتهاي مورد مطالعه جزوه واسطههاي مالي و شرکتهاي سرمايهگذاري نباشند.
نکته: واسطههاي مالي و شرکتهاي سرمايهگذاري به دليل ماهيت خاص فعاليت آنها از جامعه¬ي مورد بررسي در اين تحقيق، كنار گذاشته شدهاند.
9. یافتهها تحقيق: دادهها، محاسبات و نتایج آزمون فرضیهها
جدول (3)