بخشی از مقاله
معرفي توانبخشي
تعريف
واژه توانبخشي (1) كه گاهي از معادلهاي «توانيابي»، «بازتواني» و «نوتواني» نيز براي آن استفاده ميشود، به «مجموعهاي از اقدامات و فعّاليتهاي پيگير و هماهنگ و زمان بندي شده خدمات پزشكي ، پيراپزشكي ، حرفهاي و اجتماعي گفته ميشود كه به قصد درمان و ارتقاء سطح كارائي معلولين به منظور دستيابي به يك زندگي تا حد امكان مستقل انجام ميگردد» ، گفته ميشود.
با توجه به رابطه توانبخشي با معلوليت لازم است با تعريف معلوليت (2) نيز آشنا شويم كه عبارت است از : «مجموعهاي از عوامل جسمي ، ذهني و اجتماعي كه به نحوي در زندگي فرد اثر سوء گذاشته و او را از زندگي طبيعي باز ميدارد».
سابقه و تاريخچه توانبخشي
از آنجائي كه معلوليت از نظر تاريخي سابقهاي به قدمت تاريخ بشري دارد ، قدر مسلم توانبخشي معلولين عليالخصوص در جنبههاي اجتماعي و حمايتي با آن، همسابقه بوده است . البته در سوابق تاريخي مواردي از برخوردهاي منفي در تمدنها و فرهنگهاي مختلف ذكر شده است از جمله مردم هند باستان معلولين را به رودخانهها ميانداختند ولي در جوامع ديني و اديان الهي همواره بر برخورد انساني و شايسته با معلولين سفارش شده و به آنها مانند بقيه افراد نظر شده است. با گذشت زمان و پيشرفت دانش و به خصوص فن آوري
توسعه يافته امروزي توانبخشي به مرحلهاي رسيده است كه قشر عظيمي از معلولين امكان زندگي و فعّاليت در حد افراد سالم را پيدا كردهاند . فعّاليتهاي سازمان يافته و رسمي در قالب انجمنها و مجامع قانوني در زمينه توانبخشي سابقهاي در حد يك قرن دارند. انجمن جهاني توانبخشي (3) (N.R.A) فعّاليت رسمي خود را در سال 1920 ميلادي شروع كرده است . سابقه فعّاليت توانبخشيهاي حرفهاي نيز به همين سال بر ميگردد. در حالي كه انجمن توانبخشي اطفال (C.D.R.C) ار سال 1935 ميلادي كار خود را شروع كرده است.
1. Rehabilitation 2. Handicap 3. National Rehabilitation
در كشور ما اولين تشكيلات توانبخشي در تهران در زمان ناصرالدين شاه ايجاد شد و در سال 1304 هجري شمسي «جبار باغچه بان» اولين مدرسه تعليم «كرولال»ها را تأسيس كرد و به دنبال آن انجمنهايي از قبيل «انجمن توانبخشي ايران» و «انجمن حمايت از كودكان» فعّالـــيت خود را شروع كردند.
اهميت توانبخشي
براساس آمار سازمان جهاني بهداشت در سال 1981 كه سال جهاني معلولين ناميده شد، در حدود 500 ميليون نفر در سراسر جهان به نحوي دچار انواع معلوليت هستند. اين ميزان در حدود يك دهم جمعيت جهان را شامل ميشود و يك سوم اين گروه را كودكان تشكيل ميدهند.
گرچه با پيشرفتهاي فراوان علم پزشكي و كنترل بسياري از بيماريهاي شايع و همهگير، مانند سل ، جذام ، فلج اطفال و ... امكان معلوليت از طريق اين قبيل بيماريهاي اپيدميك كاهش يافته است ولي از طرف ديگر زندگي صنعتي و شهر نشيني و عوارض ناشي از آنها مانند سوانح و حوادث شغلي ، رانندگي ، بيماريهاي قلبي و عروقي ، عوامل روحي و رواني ، مواد مخدر و از اين قبيل باعث شده است نسبت افراد معلول به اشخاص سالم كاهش نيابد.
بنابراين اهميت و نقش توانبخشي بيش از گذشته جلوهگر ميشود چرا كه اگر فرد معلول با استفاده از فعّاليتهاي توانبخشي به درجهاي از استقلال در زندگي شخصي برسد، از صرف امكانات و اتلاف وقت افراد سالم براي نگهداري از وي كاسته شده و نتايج مثبت اجتماعي، رواني ، اقتصادي و خانوادگي فراواني به جاي ميگذارد.
اهداف توانبخشي ( 1)
• 1. پيشگيري از معلوليت
با توجه به اصل مهم تقدم پيشگيري بر درمان ، ايـــن موضوع در توانبخشي نيز جايگاه ويژهاي دارد و مهمترين هدف توانبخشي به شمار ميرود . آموزش اقدامات بهداشتي ، واكسيناسيون ، مشاورة ژنتيكي و ... ميتواند از بروز بسياري از معلوليتهاي مادرزادي و ارثي جلوگيري كند.
• 2. جلوگيري از پيشرفت معلوليت
در مواردي كه شخص به هر علت دچار نوعي معلوليت شده باشد، با انجام اقدامات درماني و آموزشي ميتوان از پيشرفت معلوليت وي جلوگيري كرد . استفاده از اندام مصنوعي در افراد قطع عضو شده و وسايل كمكي در افراد فلج عضو مانع از پيشرفت معلوليت و زمينگير شدن شخص ميشود.
• 3. خود اتكائي معلول
يكي از اهداف اساسي توانبخشي سعي در جهت خود كفايي و خود اتكايي شخص معلول است بطوري كه وي را قادر سازد تا حد امكان نيازهاي اصلي و اساسي خود را شخصاً رفع كند . به عنوان مثال در مورد افراد نابينا با استفاده از آموزش خط بريل و عصاي مخصوص، فرد معلول تا حد زيادي مستقل خواهد شد.
• 4. تطابق متقابل زندگي معلولين با جامعه
1. Rehabilitation Goal
با گسترش خدمات و تسهيلات اجتماعي و افزايش آگاهي معلولان نسبت به شرايط جديد خود و پي بردن به ساير توانائيهاي باقيمانده و با استفاده از وسايل كمكي مانند عصا ، صندلي چرخدار از يك سو و ايجاد تغييراتي در مجاورت داخل و خارج ساختمانها مانند نصب آسانسور ، سطح شيب دار و ... امكان مراجعه و استفاده معلولان از خدمات اجتماعي به طور مستقل و بدون كمك ديگران فراهم ميگردد. دستيابي به موارد چهار گانه فوق به عنوان اهداف اساسي محور فعّاليتهاي همه جانبه توانبخشي را تشكيل ميدهند.
انواع توانبخشي
ضايعات وارده به انسان در دو حيطه جسم و روان صورت ميگيرد . لذا متخصصين توانبخشي معمولاً محدودة كاري خود را در دو قسمت «توانبخشي جسمي» و «توانبخشي رواني» تقسيم كرده و انجام ميدهند. در توانبخشي جسمي، فعّاليتها در جهت آمادهسازي و بازسازي ساختمان بدن فرد آسيب ديده متمركز ميشود كه شامل اقدامات درماني ، تجويز وسايل كمكي و اندام مصنوعي و بالا بردن سطح كارآيي جسمي معلول است. در توانبخشي رواني دو اقدام اساسي عبارتند از حل مشكلات و ضايعات رواني فرد با استفاده از داروها يا روان درماني مناسب و نيز آماده سازي روحي فرد آسيب ديده در جهت پذيرش شرايط جديد و مقابله با مشكلات پديد آمده و بازگشت مجدد به اجتماع. از ديگر اهداف در توانبخشي رواني بالا بردن ضريب اعتماد به نفس ، افزايش ظرفيت تحمـل و ايجاد فرصت زندگي غير وابسته نام برده شده است.
تيم توانبخشي ( 1)
توانبخشي يكي از نمونههاي بارز كار گروهي و جمعي است. همه افرادي كه در اين زمينه فعّاليت ميكنند به دنبال هدف مشتركي هستند كه كمك به شخص آسيب ديده براي بدست آوردن حداكثر پتانسيل ممكن است. هرچند كه امكان دارد اقدامات توانبخشي همزمان انجام نشود ولي بايستي در زمان بندي مشخصي و به صورت هماهنگ با يكديگر انجام شود تا بهتر به اهداف مورد نظر به دست يابد.
استراتژي توانبخشي
استراتژي اصلي در توانبخشي بر سه اصل استوار است.
الف) بدن (جسم) : شامل اقدامات و فعّاليتهاي مربوط به بدن انسان اعم از سيستم جسمي و رواني فرد.
ب) فعّاليت (كار) : شامل فعّاليتها و مهارتهاي كاري و شغلي مورد نياز شخصي.
ج) محيط اطراف : در برگيرندة تطبيق محيط اطراف و شرايط شغلي و حرفهاي اجتماعي فرد است.
1. Rehabilitation Team
برهمين اساس فعّاليتهاي توانبخشي فرد آسيب ديده از ابتدا تا بازتواني كامل در قالب سه تيم تقسيم بندي ميشود.
• تيم توانبخشي پزشكي (M.R.T) (1) : مجموعه اقدامات و فعّاليتهايي را در بر ميگيرد كه مسؤليت بازتواني جسمي و سلامتي بيمار را بر عهده دارد. اولويت اول در برخورد با بيمار با اين تيم است.
تركيب اصلي اين تيم عبارتند از :
پزشك متخصص طب فيزيكي (2) : كه مسئوليت هماهنگي اعضاي تيم را بر عهده دارد و انجام اقدامات درماني را نيز عهده دار است و در صورت لزوم از مشاورة ساير تخصصهاي درماني از قبيل ارتوپد و جراح مغز و اعصاب استفاده ميكند. تنظيم برنامه درماني معلول و نيز تجوير وسايل كمكي مناسب و ... زير نظر او انجام ميشود. پرستار توانبخشي : پرستاري است كه دورة آموزشي توانبخشي را گذرانده و نحوة مراقبتهاي خاصي از معلولين را فرا گرفته است و اقدامات درماني را تحت نظر پزشك طب فيزيكي انجام ميدهد.
فيزيوتراپيست (3) : كارشناسي است كه كار با بيمار در حوزة مشكلات مربوط به حركت اندامها ، قدرت و توان عضلاني ورزشهاي درماني و تقويتي ، حفظ تعادل و حركت مفاصل ، كاهش درد و ... فعّاليت ميكند و يكي از نقشهاي اصلي در تيم توانبخشي پزشكي را برعهده دارد. كار درمان : مسئوليت آموزش فعّاليتهاي روزانه بيمار ( A.D.L) (4) در منزل ( شامل طرز لباس پوشيدن ، حمام كردن، مسواك زدن ، خوردن و...) و در مدرسه و محيط فعّاليت اجتماعي و شغلي را عهده دار است.
اديولوژيست (5) :در زمينه مسائل مربوط به كاهش شنوايي بيمار و چگونگي افزايش آن و نيز استفاده از وسايل كمكي شنوايي از قبيل سمعك و طـرز كاركرد آن با تيــــم همكاري دارد.
گفتار درمان : در صورتي كه فرد معلول دچار مشكلات گفتاري شده باشد، در جهت تقويت آن و مهارتهاي گفتاري با بيمار فعّاليت ميكند. ارتوپدي ( 6) : تهيه و آموزش نحوه استفاده از وسايل كمكي مانند انواع بريس و يا اندام مصنوعي جهت حفظ و استحكام بخش هاي آسيب ديده اندامها بر عهده اين عضو گروه است .