بخشی از مقاله
نقشه راه برای دولت الکترونیکی در جهان در حال توسعه
ده سؤال که رهبران دولت الکترونیکی باید از خود بپرسند
گروه کاری دولت الکترونیک در جهان در حال توسعه
آوریل 2002
محتویات
قدردانی
اعضای گروه ده نفره دولت الکترونیکی در جان در حال پیشرفت
ده سؤال:
1- چرا تشویق به دولت الکترونیکی می کنیم ؟
2- آیا دیدگاه واضح و ارجحیت دارتری برای دولت الکترونیکی داریم؟
3- برای چه نوع دولت الکترونیکی آماده ایم ؟
4- آیا امیدواری های کافی سیاسی برای رهبری تلاش دولت الکترونیکی وجود دارد ؟
5- آیا دولت الکترونیکی را از بهترین راهها انتخاب کرده ایم ؟
6- چگونه دولت الکترونیکی را طراحی و مدیریت کنیم ؟
7- چگونه در مقابل مقاومتهای درونی دولت بایستیم ؟
8- چگونه پیشرفت را اندازه گیری و مرتبط کنیم ؟ چگونه از شکست خود آگاهی یابیم .
9- ارتباط با بخش خصوصی باید چگونه باشد .
10- دولت الکترونیکی چگونه حضور شهروندان را در امور عمومی گسترش می دهد .
مقدمه
پیشینه
دولتهای سراسر جهان در حال پذیرش دولت الکترونیک اند . در هر منطقه از جهان از کشورهای در حال توسعه گرفته تا کشورهای صنعتی دولتهای ملی و محلی در حال قراردادن اطلاعات بر روی شبکه اند و فرآیند تصدیق و اتوماسیون و تعامل الکترونیکی با شهروندانشان هستند. این علاقه شدید گاهی از بخشی از باوری به وجود می آید که می گوید تکنولوژی معمولا از دولت یک تصویر منفی می دهد. در بسیاری از مکانها مردم دولتهایشان را در مقابل شدیدترین نیازهایشان پوچ ، بی ارزش و غیرمسؤل می دانند. سوءظن به دولت اسلحه ای برای مردم و تجارت است . خدمتگذاران شخصی معمولا به عنوان استفاده کنندگان در نظر گرفته می شوند .
گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات (ICT) باعث این امیدواری می شود که دولت می تواند تغییر شکل دهد و در حقیقت مسئولین فرانگر در هر کجا از تکنولوژی برای پیشرفت دولتشان استفاده می کنند .
بطور گسترده تعریف دولت الکترونیکی ، استفاده از ICT برای گسترش دولت مؤثر و مفیدتر است و خدمات دولتی در دسترس را تسهیل می کند ، به خیل بیشتری از مردم اجازه دستیابی به اطلاعات را می دهد و دولت را در مقابل مردم حسابگرتر می کند. دولت الکترونیکی ممکن است از طریق اینترنت در دادن خدمات درگیر شود . تلفن ، مراکز ارتباطی (شخصی یا عمومی) ، ابزارهای بی سیم و یا سیستم های ارتباطی دیگر از این نمونه اند . اما دولت الکترونیکی یک دسترسی کوتاهتر به توسعه اقتصادی ، افزایش بودجه و بطور واضح دولت مؤثر نیست . دولت الکترونیکی یک انفجار بزرگ ناگهانی و دائمی برای تغییر فضـای دولـت بـرای همیشـــه نیسـت . دولـت الکترونیکی یک فراینــد است کـه ت– کامـل (e-volution) نامیده می شود و معمولا یک کشمکش است که هزینه ها و مخاطرات اقتصادی و سیاسی را بهمراه دارد.
این مخاطرات می توانند بسیار برجسته باشند. اگر به خوبی با آنها برخورد نشود دولت الکترونیکی منابع را از بین می برد در قول و قرارهایش در دادن خدمات خوب شکست می خورد و این باعث ناامیدی مردم نسبت به دولت می شود . بخصوص در جهان سوم جائیکه منابع کم یابند ، دولت الکترونیکی باید مناطقی را هدف قرار دهد که در آنها شانس موفق شدن بیشتری وجود دارد و موفق شود.
بعلاوه دولت الکترونیک در جهان سوم باید وضعیتهای منحصر بفرد و مشخص را هماهنگ کند . مانند نیازها و موانع . اینها ممکن است شامل یک فرهنگ دائم شفافی شود که فاقد شالوده است ، فاسد است ، سیستم آموزشی ضعیفی دارد و در آن شانس دست یابی به تکنولوژی مساوی نیست . بسیاری اوقات کمبود منافع و تکنولوژی با کمبود دسترسی به تخصص و اطلاعات مخلوط می شود.
نقشه مسیر برای دولت الکترونیکی در جهان سوم:
این پروژه بوسیله علاقمندی به بکارگیری و آموختن درسهای دولت الکترونیک در جهان سوم به منظور به نهایت رساندن شانس موفقیت در پروژه های آینده مورد انگیزه واقع شده است ." نقشه مسیر برای دولت الکترونیکی در جهان سوم" فرازهای مسکلات و موضوعات عمومی تلاشهای دولت الکترونیکی را دنبال می کند و پیشنهاداتی برای مدیریت آنها می دهد.
نقشه مسیر تجربیات جمع آوری شده ای را که یک گروه از متخصصان دولت الکترونیک در جهان سوم امید به پیشنهاد دادنش به دیگران در دنبال کردن راه دولت الکترونیک دارند منعکس می کند ، متخصصان و کارکنانی که در ساخت این نقشه دخالت دارند ، با نام گروه دولت الکترونیکی در جهان سوم خوانده می شوند و اهل همه کشورهای جهان اند ، برزیل – شیلی – چین – دانمارک – مصر – هند – اسرائیل – مکزیک – افریقای جنوبی – تانزانیا – تایلند – امارات متحده عربی و امریکا. مسؤلین اهل شهرها ، استانها یا کشورهایی اند که برنامه های برجسته دولت الکترونیکی را به همراه دارند . کلیدهای آنها برای موفقیت و بصیرت از شکستهایی ناشی می شود که در راه با آن مواجح شده اند .
این گروه کاری یک کنفرانس اولیه در 6-7 آگوست 2001 در شهر ردوود کالیفرنیا (California redwood city) در قلب سیلیکون ولی (silicon vally) برپا کردند . اعضای گروه کاری به گفتگوهایشان از طریق پست الکترونیکی در ماههای بعد نیز ادامه دادند.
نقشه مسیر ده سؤال را مطرح می کند که متخصص دولت الکترونیکی از سراسر جهان اعتقاد دارند که برای طراحی ، مدیریت، اندازه گیری و درک موفقیت آمیز دولت الکترونیکی حیاتی اند . این گروه کاری اعتقاد دارند که کارکنان دولت الکترونیکی از خود ده سؤال می پرسند قبل از اینکه وارد مسیر دولت الکترونیکی شوند.
مسیر راه دو مخاطب اصلی دارد : 1- دولت ها و شرکای اجرایی شان که برای مسیر دولت الکترونیک جدیدند و بدنبال راهنمایی برای تهیه پروژه ها هستند. 2- دولتها و شرکای اجرایی که هم اکنون در حال اجرای پروژه هایی اند که می خواهند نظرها و پیشرفتهایشان را در برابر نقشه مسیر آزمایش کنند . درسهایی که در تایلند و مکزیک یاد گرفته شدند به اندازه درسهایی مهم اند که در سوئد یا انگلستان بوسیله رهبران الکترونیک آموخته شده اند و برای کشورهای در حال توسعه دیگر نیز مهم و مرتبط اند .
گزارش یک ابزار عملی است به این معنا که برای مجریان دولت الکترونیکی کارآمد است و بکار گرفته می شود. در حقیقت بطور هدفمند مختصر و خلاصه است . تلاشی رد برجسته کردن همه موضوعات دولت الکترونیکی ندارد و همچنین موضوعات را تاحد بسیار جزئی و کوچک مورد بررسی قرار نمی دهد . در عوض ، گزارش ده سؤال اصلی را که ممکن است ده سؤال اصلی را که دولت الکترونیکی مشتاق باید در نظر بگیرد مشخص می کند .
در هنگامیکه درسهای گرفته شده از تجارت اعضاء را پیشنهاد می کند ، در جاهای دیگر گزارش " نام نامها " جائیکه درسها – مخصوصا از شکست هایی که در اعتماد بین همه وجود دارد را نمی آورد . گروه کاری می داند که فقط یک " اندازه متناسب برای همه " راه حلهای دولت الکترونیک وجود ندارد . در حقیقت هر کشور یا هر سطح از دولت در آن یک ترکیب منحصر بفرد از موارد ، ارجحیت ها و منابع را داراست . بعلاوه نقشه مسیر راهنمایی بر پایه تجارب به زور است نه یک ضمانت برای موفقیت دولت الکترونیکی .
سؤالات ارائه شده همه فازهای دولت الکترونیک از قبیل ایجاد نظرگاه برای توسعه ساختار مدیریت ، بدست آوردن آمادگی به منظور ایجاد شاخص ها و سنجش موفقیت را دربر می گیرد . نقشه مسیر پیشنهادی را در مورد این سؤالات " چرا " و " در چه زمانی " طرحهای شهروندان را به دولت الکترونیکی وارد کنیم مطرح می کند. همچنین می پرسد چگونه کاغذبازی ناامید کننده را بفهمیم و اهمیت هم سازکردن برنامه ها با تکنولوژی موجود را درک کنیم.
پیام اساسی گزارش این است که : دولت الکترونیک در فکر تبدیل دولت به شهروند محوری بیشتر است ، موفقیت دولت الترونیک نیازمند تغییر چگونگی کار دولت ، چگونگی ارتباط آن با اطلاعات ، چگونگی نظر کرکنان در مورد شغل شان و ارتباط آنان با مردم است. بدست آوردن موفقیت در دولت الکترونیک همچنین نیازمند همکاری دولت ، شهروندان و بخش خصوصی است. فرآیند دولت الکترونیک نیازمند داده های متوالی و گرفته هایی از "مشتریان" ، جامعه ، تجارت و کارکنان است که از خدمات دولتی استفاده می کنند. نظرات و نیازهایشان برای کارکرد دولت الکترونیک ضروری است. گروه کاری در مجمع اقیانوس آرام در مورد سیاست بین المللی از همه پیشنهادات در مورد نقشه مسیر و مهمتر از آن مطالعات موارد "درس های آموخته شده" از تجربیات دیگران در دولت الکترونیک استقبال می کند. امید خالصانه داریم که برخی از نصایح موجود در این نقشه مسیر به راهنمایی کارکنان در از عهده برآمدن از مشکلات مسیر دولت الکترونیک کمک کند.
گروه کاری آوریل 2002
1- چرا ما به ایجاد دولت الکترونیک تشویق می کنیم ؟
فهمیدن اینکه دولت الکترونیک در مورد تغییر تکنولوژی است ، یک ابزار است. دولت الکترونیک در مورد تغییری است که به شهروندان و تجار در یافتن فرصتی جدید در جهان آگاهی اقتصادی کمک می کند. دارای قدرت بزرگی است. اگر دولت الکترونیک بخشی از یک برنامه بزرگتر تغییر چگونگی کارکرد دولت ، مدیریت اطلاعات مدیریت وظایف داخلی ، خدمات رسانی به تجار و شهروندان نباشد پس ممکن است همه منافع پیش بینی شده از سرمایه گذاری و زمان بدست نیاید. از دولت الکترونیک برای تفکر دوباره درباره نقش دولت استفاده کنید. از
آن به عنوان یک ابزار برای توسعه اقتصادی بیشتر و اداره بهتر استفاده کنید. بدانید که ساده نخواهد بود دولت الکترونیک نه آسان است و نه ارزان. قبل از پیشنهاد دادن زمان ، منابع و سیاست ضروری است که مقدمه اجرای دولت الکترونیک را ایجاد کنیم، دلایل اصلی برای تشویق دولت الکترونیک را بیابید. دولت الکترونیک یک دسترسی کوتاه به توسعه اقتصادی ، بودجه اندوزی واضح و دولت مؤثر نیست. بلکه یک ابزار برای بدست آوردن این اهداف است. مخصوصا در کشورهای در حال توسعه یعنی جائیکه منابع کم یابند و حرکت به سمت جلو با یک طرح بیمار دولت الکترونیکی اشتباه بسیار هزینه بری خواهد بود هم از لحاظ اقتصادی هم از لحاظ سیاسی.
دولت الکترونیکی ، مانند همه تغییرات نمی تواند براحتی با وضع یک قانون یا صادر کردن یک دستور بوسیله رهبران سیاسی بدست آید. این نیاز به تغییر طرز تفکر و عملکرد کارگذاران دارد و نیازمند چگونگی نگاه آنان به شغلهایشان ، چگونگی مشارکت اطلاعات بین ادارات (G2B) ، با تجار (G2B) و با شهروندان (G2C) است. نیازمند بازساخت فرآیند تجارت دولت در هر دو مورد با آژانس های شخصی و با خود دولت است. در همین زمان دولت الکترونیک به تغییرات خارج از دولت جواب می دهد. چگونه یک جامعه، شهروندانش، تجارش و جامعه مدنی با دولت و با اطلاعات ارتباط برقرار می کند بصورت ریشه ای در بسیاری از مناطق در حال تغییر است. شهروندان شروع به انتظار داشتن از خدمات دولتی برای مقایسه با بخش خصوصی اند. همیشه شهروندان اکثرا مانند مشتریان عمل می کنند. دولت باید با این سازگار شود و دولت الکترونیک ابزاری است که می توند به آن کمک کند.
هشدار: کامپیوتر # تغییر
از دولت الکترونیک و ICT به عنوان عوامل یک برنامه بزرگتر مدرنیزاسیون دولت استفاده کنید. با اضافه کردن کامپیوترها و مدم ها دولت را تسعه نمی دهد و روش های قدیمی مشابه را به روش های خودکار تبدیل نمی کند. مؤثرتر کردن روش های ناکارآمد مولد نخواهد بود. مرکزیت بخشیدن به کامپیوتر کارکنان را در مقابل مشتریان دولت و شرکایش خدمتگذارتر نمی کند. رهبران باید درباره چگونگی مجهز شدن به تکنولوژی برای دستیابی به اهداف تغییر فکر کنند. ICT وسیله ای برای قادر ساختن دولت به تغییر است.
رفتار با دولت الکترونیک به عنوان یک فرآیند تغییر و نه یک کامپیوتری شدن کارهای دولتی به ساخت یک "جامعه اطلاعاتی" که در آن زندگی شهروندان بوسیله دستیابی به اطلاعات اقتصادی و سیاسی که از طرف دولت پیشنهاد می شود کمک می کند. این بسرعت به یک ارحجیت کلیدی برای همه کشورهای غنی و فقیر تبدیل می شود. تکنولوژی های قدیم و جدید – قسمت e از کلمه (e-government)- به آسانی می تواند به معنای دستیابی به اهداف بزرگتر جامعه باشد. بعلاوه محوریت بر روی عقیده "e-government" درباره خلق یک "i-government" یا "i-society" فکر کنید که I به معنی [intelligent] (باهوش) یا [information] (اطلاعات) است. به مواردی مانند چگونگی استفاده دولت و جامعه از اطلاعات روزافزون و چگونگی جوابگویی دولت به نیازهای شهروندان و گرفته هایش محوریت بخشید.
در یک دولت چندگانه در چین، خلق یک "جامعه اطلاعاتی" به عنوان یک طرح برای پایه های دولت الکترونیک را می توان دید. این نظریه دیدگاه کلی شهر دولت الکترونیک را تعریف می کند که این دیدگاه در مورد دیدن شهروندان ، تجار ، مدارس ، مدیریت خدمات عمومی و صنعتی که همه بر اساس اطلاعات اند را بیان می کند. شبکه ها و ICT به قسمتی از کار روزانه و زندگی آنان تبدیل می شود.
2- آیا ما نظرگاه و ارجحیت های واضح برای دولت الکترونیکی داریم؟
دولت الکترونیکی می تواند به موارد متفاوتی دلالت کند و در همه اندازه ها و اشکال بوجود می آید. پس در مورد نظرگاهتان درباره دولت الکترونیکی مطمئن شوید.
مناطق ارجحیت و نظرگاه را تعریف کنید: هدف دولت بیشتر اهداف مشترک جامعه است. بعلاوه فرآیند طراحی را با ایجاد یک دیدگاه وسیع از دولت الکترونیک که با سهامداران مشترک است شروع کیند ( سهامداردان شامل شهروندان ، تجار ، کارکنان ، گروههای جامعه مدنی و دیگرانند). نظرگاه وسیع باید از اهداف و دل مشغولیهای بزرگ جامعه منشاء بگیرد.
دلایل و اهداف بسیار محتملی وجود دارد که دولت الکترونیکی باید ه آنها گوش کند. بنابراین فهرست وسیعی از اهدافی که بوسیله کل جامعه به آن تشویق می شود شامل موارد زیرند:
• گسترش خدمات به شهروندان
• گسترش مولد بودن عوامل دولت
• قدرتمند کردن سیستم قانونی و قدرت قانون
• افزایش ارجحیت بخشهای اقتصادی
• گسترش کیفیت زندگی برای جوامع عقب مانده
در میان هر فهرست ، موضوعات متفاوتی ممکن است خارج شود. با این موضوع هر جامعه باید نظرگاهی داشته باشد که با فهرستی کوتاه از مناطق ارجحیت برای برنامه دولت الکترونیک همراه باشد. به بیان دیگر، نظرگاه وسیع دولت از نگرانیهای اصلی جامعه منشاء می گیرد و مناطق هدف از نظرگاه دولت مشاء می گیرد.
چگونگی تعریف نظرگاه وسیع و ارجحیت مناطق برای دولت الکترونیکی به وضعیتها و آرزوهای جامعه بستگی خواهد داشت. مثلا اولین نگرانی جامعه باید بوجود آوردن یک دولت حسابگر باشد، دولت الکترونیک آن را منعکس می کند، به این دلیل بالاترین ارجحیت باید به مناطقی داده شود از قبیل افزایش شفافیت در بخش قانونی یا مبارزه با فساد.
بنابراین جامعه ای دیگر می بایست آرزوهایش را بر گسترش خودش در تجارت محوری در منطقه اش مرکزیت بخشد. پس نظرگاه دولت الکترونیکی این جامعه باید تسهیل تجارت و خدمات را برای تجار بطور همزمان افزایش دهد. شاید افزایش سیستم مالیات یا قانون سرمایه گذاری بتوانند بخشهای اولیه در این مورد باشند.
هشدار: مال اندروزی نباید دیدگاه وسیعی باشد که دولت الکترونیک را تشویق کند. دولت الکترونیک نباید به تنهایی یک استراتژی برای کاهش هزینه دولت باشد، هر چند که این می تواند یک نتیجه باارزش تلقی شود. مال اندروزی یک راه ساده برای فروختن دولت الکترونیکی به رهبران سیاسی و جامعه است. بنابراین با چند استثناء ، کاربردهای دولت الکترونیکی هزینه ها را در دوره کوتاه خود دولت کم نمی کند هر چند ممکن است هزینه ها برای شهروندان و تجارتها کاهش یابد.
دولت الکترونیک باید یک دیدگاه مشترک باشد. سهامداران دولتی یا غیر دولتی را برای شرکت در تعریف نظرگاه تشویق کنید. اگر بخشهای عمومی یا خصوصی فقط پس ز انجام طرحهای دولت الکترونیک و شروع کار مورد مشورت قرار گیرند، مخاطرات برنامه های دولت الکترونیک بلااستفاده یا نامرتبط خواهند بود. یک دیدگاه مشترک ما را مطمئن می سازد که سازندگان کلیدی و جوامع برنامه های دولت الکترونیک را از ابتدا تا به آخر پشتیبانی و "خریداری" می کنند. یک نظرگاه مشترک دولت الکترونیکی به معنای یک سهم از درآمد است.
دخالت دادن سهامداران – شهروندان – انجمن ها – تجار – کارکنان دولت – NGOS ها – اتحادیه ها و گروهای مدنی جامعه به این معنی نیست که همه تصمیمهای دولت الکترونیک
باید همه گروهها را آگاه کند یا رضایت آنها را جلب نماید. دولت الکترونیک به یک رهبری پر دل و جرأت و سیاستمدار نیاز دارد ( در بخش سؤال 4 و امیدهای سیاسی درباره آن بحث خواهد شد). بنابراین تعریف نظرگاه و انتخاب مناطق ارجع تر نیازمند داده های سهامداران و نه فقط متخصصین و کارگذاران است.
در بسیاری از کشورها شامل کشورهای در حال توسعه شهروندان به دولتهایشان در جاهایی که تاریخچه رهبری داشته است بی ثباتی سیاسی و یا میزان فساد بالا بوده است ، سوء ظن دارند. برای اطمینان یافتن از اینکه سهامداران عمومی در تلاش های دولت شریک خواهند بود ، اطمینان داشتن به دولت مهم است. کمبود اطمینان به دولت باعث دست نیافتن دولت به اولویت ها و یا تاخیر در انجام آنها می شود.
مکانیزمهای دریافت داده ها از سهامدران مختلف ، متفاوت خواهد بود اما تلاش برای وارد کردن سهامدارن غیردولتی در تصمیم گیری دولت الکترونیک هزینه آن را می پردازد. دولت باید توجه خاصی به اینکه چه کسی می تواند در تعریف نظرگاه و چگونگی امنیت داده ها به دولت کمک کند. در بعضی مناطق دولتها می توانند نشست های دولتی را سازماندهی کنند و یا از شهروندن رأی گیری کنند. در مناطق دیگر شهروندان و بخش های خصوصی در کمیته ها مجتمع می شوند که طرح دولت الکترونیک به طریق همکاری متقابل توسعه یاید.
تبدیل نظرگاه به مرکزیت شهروند:
درنهایت دولت الکترونیک باید در مورد دستیابی به نیازهای شهروندان و افزایش کیفیت زندگی باشد. با قرض گرفتن یک آموخته از بخش خصوصی دولت الکترونیک با مشتری و خدمات معیار باشد. این به معنای این است که نظرگاه دولت الکترونیک دستیابی به اطلاعات ، به خدمات مساوی و روندهای مدنی و تجاری بوجود آورد. حتی وقتی پروژه های یک دولت الکترونیک بدنبال فرآیندهای دولتی بین المللی هستند. هدف آخر باید رفتار بهتر دولت نسبت به شهروندان باشد. و این به معنای شناخت نقش های متعددی است که شهروندان به عنوان شرکاء، پرداخت کنندگان مالیات ، کارفرماها ، کارگران ، دانش آموزان ، سرمایه گذاران و لابی ها دارند.
تمرکز نظرگاه دولت الکترونیک مصر بر روی تعریف دوباره ارتباط بین دولت و شهروندان است. مصر در حال بوجود آوردن روندهایی است که به مبادله خدمات دولتی متقابل وابسته است. مثلا روند ثبت زاد و ولد و دادن شناسنامه یا گواهی فوت چیزی است که بیشتر از همه در دسترس است (بوسیله یک تلفن یا اینترنت). به این طریق مصر شروع به قدرتمند کردن مردم و حذف راههای سنتی ای است در آن کارکنان دولت با شهروندان ارتباط دارند.
به اشتراک گذاشتن نظرگاه: هنگامیکه نظرگاه دولت الکترونیکی بوجود آید این مطلب حیاتی است که دولتمردان و بخش های غیردولتی نظرگاههای خود و اهداف کلیدیشان را در میان دولت و مردم به اشتراک گذرارند. بوجود آوردن یک استراتژی ارتباطی برای اطمینان مردم از اینکه نظرگاهها را بفهمند ، تغییرات اتفاق خواهد افتاد و منافع فراوانی از دولت به آنها خواهد رسید.
برای اشتراک نظرگاه دولت الکترونیک با مخاطبان زیادتر بهترین راه استفاده از رسانه برای دستیابی به مخاطبان بیشتر است. برای عموم و تجار ممکن است بع معنای گردهمایی های شهری ، روزنامه ها ، برنامه های رادیو تلویزیونی و یا سایت های اینترنتی باشد ، برای کارکنان شخصی ، بحث در مورد نظرگاه در سخنرانیها ، گردهمایی ها و آموزشها ممکن است مؤثر باشد. استراتژی ارتباطات به اوضاع هر جامعه و طبیعت کارکرد دولت الکترونیکی آن جامعه دارد.
فساد مورد نظر: شفافیت تا حد ممکن ، حسابگری و قابلیت پیش بینی (قوانین و روش ها) اولویت ها را می سازد دولت الکترونیک ممکن است اسلحه ای در مقابل فساد پیشنهاد کند. دولت فدرال مکزیک compraner برای دستیابی دولت به عنوان یکی از تلاشهایش برای مبارزه با فساد برای روش های دستیابی ایجاد کرد. با مجهزکردن فرآیند مزایده و مناقصه خریدهای دولت را شفاف تر کرد. این سیستم اجازه می دهد که مردم ببینند دولت برروی چه خدمات و تولیداتی سرمایه گذاری می کند و چه شرکتهایی این خدمات و تولید را ایجاد می کنند. بیش از 6000 بخش عمومی روزانه وصل می شوند [به اینترنت] و بیش از 20000 شرکت خدماتی کاربران منظم آن هستند. کشورهای دیگر در منطقه بدنبال تقلید از مشارکت موفقیت امیز مکزیک هستند.
دولت الکترونیکی هر چند پایان یافتن فساد را ضمانت نمی کند ، کارکنانی که فرآیندهای تکنولوژی قدرتمند را کامل می دانند می توانند فرصتهایی برای جستجوی عاریه ای بیابند. در این شرایط دولت الکترونیکی ممکن است به سادگی یک تغییر درونی کلی را در مورد فساد برای جوانترها و کارکنان باسوادتر ایجاد کند.
یک قانون حساس بخصوص که از شروع کار در حال مبارزه با فساد باشد باید نظرگاه دولت الکترونیک قرارگیرد. هرجامعه ای باید به این سؤال برای خود پاسخ دهد برای کشورهایی که فاسد در آنها یک مشکل جدی است مانند بسیاری از کشوری در حال توسعه این سؤال باید اینگونه در نظر گرفته شود که نظرگاه دولت الکترونیک در چه زماین باید همراه با اولویت ها مورد بحث قرار گیرند. اگر جواب "بله" است شکل های متفاوت فساد و چگونگی مبارزه دولت با آن اهمیت خواهد داشت.
آیا اهداف ضدفساد دولت الکترونیکی را عمومی کنیم یا خیر؟
اگر مبارزه با فساد در نظرگاه دولت وجود داشته باشد سؤال کلیدی دیگر این است که در چه زمانی اهداف ضدفساد را معرفی کنیم. اگر مبارزه با فساد بصورت عمومی به عنوان بخشی از یک مورد اصلی دولت الکترونیک اعلام شود این می تواند باعث درگیری و فشار عمومی بریا آگاهی از نتایج مبارزه با فساد باشد. هرچند عمومیت بسیار سریع در فرآیند دولت الکترونیک باعث بوجود آمدن ریسک ترسی و مقاومت از طرف کارکنان فاسد دولت می شود، کارکنانی که علاقمند به بکارگیری فشار منفی حتی بر روی هم قطاران سالم خودشان هستند نظر دیگر اینست که اهداف ضد فساد دولت الکترونیک را عمومی نکنیم اما در عوض دولت الکترونیک را به عنوان یک برنامه ایجاد اهداف دیگر مانند توسعه خدمات دولتی ، حزب سرمایه گذاری در کشور ، کاهش هزینه ها برای عموم و تجار و یا ایجاد رقابت بین بخش های خصوصی "مصرف" کنیم. با دادن حساسیت این موضوعات ، دخالت دادن سهامداران غیردولتی در مباحثه مهم است.
3- برای چه نوع دولت الکترونیکی ما آمادگی داریم؟
چون هر جامعه نیازها و اولویت های بخصوصی دارد، یک مدل و یا نمونه استاندارد بین المللی برای دولت الکترونیک وجود ندارد. هر گونه آمادگی دولتی یا اجتماعی برای دولت الکترونیک بر پایه اهداف و بخشهای بخصوصی خواهد بود که به عنوان اولویت ها و منابع موجود در یک نقطه مشخص از زمان انتخاب می شوند که براساس بودجه و هزینه و غیره پیش زمینه های لازم برای دولت الکترونیک بر پایه نیازهای اساسی جامعه است. مثلا ، میزان بنیادی منطقی چهارچوب و نیازهای بودجه ای مورد نیاز برای دولت الکترونیک که با اهداف تشویق کننده متفاوتند. اما اگر نیازها متفاوت باشند چگونه یک دولت می تواند آمادگی اش را برای تبدیل شدن به یک دولت الکترونیکی بدست آورد؟
• آمادگی برای یک دولت الکترونیکی فقط یک مورد دولتی نیست.
هنگامیکه بخش های نظرگاه و اولویت برای دولت الکترونیکی بوجود آمد ، اهمیت در چگونگی آماده سازی جامعه برای دستیابی به آن است. آمادگی برای دستیابی به دولت الکترونیکی نیاز به آزمایش خود دولت دارد. چهارچوبهای مؤسسات ، منابع انسانی (شامل مدیران ICT، مدیران اجرایی و دیگران) وجود منابع بودجه ای هزینه های ارتباطی درون سازمانی و غیره. پایه های ملی ، سلامت اقتصادی ، تحصیل ، سیاستهای اطلاعاتی توسعه بخش خصوصی و موارد دیگر نیز عوامل آمادگی های اجتماعی اند. حتی در کشورهای در حال توسعه جائیکه مسائل ارتباط ضعیف و توسعه منابع انسانی (شامل آموزش ICT پایین) سریع اند، خلاقیت و طراحی دقیق می تواند کارآیی بخصوص ، خدمات و اطلاعاتی که می توانند به طریق هدفمند و کارآمد به مخاطبان مشخص منتقل شوند را گسترش دهد.
• آمادگی با امیدواری سیاسی شروع می شود.
با وجودیکه شناخت موقعیتهای کلیدی به اهداف انتخاب شده ، درخواستهای سیاسی و "رهبری الکترونیک" یک پیش نیاز برای همه موضوعات دولت الکترونیک است رهبران الکترونیک نباید فقط از اولویت های دولت الکترونیک با کلمات پشتیبانی کنند بلکه این پشتیبانی باید در عمل باشد آنها باید پشتیبانی سیاسی در میان دولت را سازند برای تغییر و منابع فشار بیاورند بصورت عمومی "مالکیت" پروژه را به عهده بگیرند و زمانشان را برای اصول مشخص اختصاص دهند. برای توسعه این قبیل درخواستها نشان دادن چگونگی پشتیبانی از دولت الکترونیک مهم است و می تواند به پشتیبانی آماری بیشتری از طرف رأی دهندگان منجر شود. خواستهای دولتی در سؤال 4 مورد بحث واقع می شود.
• آمادگی همچنین بر سیاست اطلاعاتی تکیه دارد.
دومین عامل مهم در آمادگی الکترونیکی امیدواری دولت در به اشتراک گذاشتن اطلاعات با عموم و در میان عوامل / سازماندهی دولتی در سطوح مختلف است. به اشتراک گذاشتن راحت و سریع اطلاعات دولت را قادر به دریافت نظریه کارآمد خدمات بیشتر همانطورکه برای نظریه سازمان به سازمان مطرح است خوهد ساخت. سیاستهای اطلاعاتی دولت یک ملاحظه کلیدی آمادگی است.عوامل کلیدی دیگر برای آمادگی: اگر چه امادگی برپایه اولویت های دولت الکترونیک است عوامل مشخصی وجود دارد که نیازمند مورد توجه قراردادن هستند.
شالوده های ارتباط از راه دور: وسایل ارتباط از راه دور و کامپیوترها هنگامیکه به دولت الکترونیک مرکزیت نمی دهند باید در هر یک از طرحهای دولت الکترونیک مورد خطاب قرار گیرند. سطح شالوده ارتباط از راه دور به پروژه های مورد توجه دولت الکترونیک بستگی دراد. سرمایه گذاری برجسته بر روی شالوده ملی ICT ممکن است برای کارآیی های مشخص دولت الکترونیک مورد نیاز باشد.
• کاربرد ارتباط فعلی و ICT بوسیله دولت:
درک کاربرد فعلی ICT ممکن است آمادگی دولت برای مدیریت اطلاعات و پروژه های دولت الکترونیک را و اینکه آیا چهارچوب ICT به استانداردهای جهانی دست می یابد یا خیر را نشان دهد. بعلاوه ممکن است به تلاشهای دولت الکترونیک برای ساختن پروژه های کامپیوتری پیشین که موفق بوده اند نیز کمک کند.
• سرمایه انسانی در دولت:
تعداد کافی متخصصین آموزش دیده ICT (شامل مدیرن با تجربه اجرایی ، ارزیابی و اجرای مشکلات ICT) ضروری اند. هیچ چیز نباید از بخش خصوصی استخراج شود موراد تغییر مدیریت باید با معرفی کارآیی جدید مورد خطاب قرار گیرد.
• منابع بودجه ای موجود و پیش بینی شده:
بسیار حیاتی است که از منابع مورد نیاز برای دستیابی دولت به اهداف موجود یا اهداف آینده اطمینان داشته باشیم. کنترل هزینه ها نیز حیاتی است. اگر مرکزیت بخشیده شوند یا از مرکزیت خارج شوند، به یک عامل واگذار شود یا در بسیاری از سازمانها جای می گیرد.
• فضای تجارت الکترونیکی:
فضای فعلی برای تجارت الکترونیکی شامل چهارچوب قانونی و امنیت اطلاعات ، یک معیار کلیدی برای دست یابی به آمادگی است. ایجاد حفاظ و تغییرات قانونی برای اطمینان مورد نیاز است. ایجاد حفاظ و تغییرات قانونی در میان موارد دیگری مانند شناخت قانونی دخالت های الکترونیک و علامتهای الکترونیک خصوصی و ایمن مورد نیاز است.
• آمادگی کارکنان برای تغییر:
فرهنگ همکاری در دولت یک جنبه مهم آمادگی است. سطح مقاومت در برابر تغییرات و سطح دخالت کارکنان در برقراری سیاستها و کارها بطورکلی چگونگی سرعت و نحوه چگونگی ایجاد دولت الکترونیکی را تحت تاثیر قرار می دهد.
4- آیا امید سیاسی کافی برای راهنمایی دولت الکترونیک وجود دارد؟
مانند هر تلاش دولت برای تغییر، امید سیاسی برای انجام هر پروژه دولت الکترونیک مورد نیاز است. بدون وجود رهبری سیاسی فعال ، منابع بودجه ، دنباله روی درونی ، تغییرات سیاسی و تلاش انسانی مورد نیاز برای طراحی و اجرای دولت الکترونیک بدست نخواهد آمد. امید سیاسی هنگامیکه تصمیم گیرندگان اصلی راه حلی برای آزمایش رهبری در رویارویی با مخالفت و به عقب برگشتن ها دارند وجود دارد.
• محل خارج شدن رهبران الکترونیک را بیابید:
هیچ چیز حیاتی از امیدواری سیاسی در دولت الکترونیک وجود ندارد. در پس هر پروزه موفق دولت الکترونیک یک نظر رهبری وجود دارد که حتی درلحظات سخت نیز برای تغییر یافتن فشار می آورد. رهبر درست مسؤل است آماده خطرپذیری است امیدوار به نگه داری منابع مالی برای برنامه است زمان را برای پایه های فعلی متناسب می کند و بصورت عمومی بر دولت الکترونیک تاکید دارد.
جلوگیری از یک خطا:
در یک کشور افریقایی یک متفکر برجسته تکنولوژی از دانشگاه و یک بخش خصوصی بر روی قراردادی 15 صفحه ای در مورد سیاست ICT و دولت الکترونیک برای دولت موافقت کردند. بنابراین چون وزیر دارایی با پروژه موافقت نداشت موارد قرارداد به انجام نرسید. هنگامی که تکنولوژی ها تغییر می کنند آنها مهجور می مانند و بخش ICT به رشد در زمینه ای نا مرتبط ادامه می دهد.
• مخالفت و عقب گرد را بپذیرید:
برنامه های دولت الکترونیک با درگیری های بسیاری روبروست. مانند هر ICT زیربنایی ، اشتباهات و تاخیرهایی وجود خواهد داشت. تکنولوژی در نیمه های راه پروژه تغییر می کند. برنامه های پیچیده دولتی به نرم افزارهای پیچیده نیاز دارد که "آفتهایی" نیز خواهد داشت. ر درون دولت، کاغذبازی در مقابل تغییرات در روش و شفافیت افزاینده که دولت الکترونیک بوجود می آورد مقاومت خواهد کرد. دررویارویی با اینگونه مشکلات توسعه بدست آمده در دولت الکترونیک فقط زمانی بدست می آید که رهبران اعتقاد داشته باشند که منافع با هزینه ها و مخاطرات هم وزن هستند. بعلاوه رهبران دولت الکترونیک باید به علت دولت الکترونیک افتخار کنند و برای ساختن پشتیبان در عرض دولت تلاش نمایند. این به معنای اینست که حمایت از موقعیت های مدیریتی دولت الکترونیک در مقابل حمایت سیاسی ، موقعیتهای دولت الکترونیک را به عنوان هدیه ای برای حامیان سیاسی تلقی کرد.
تشویق رهبران سیاسی:
این وظیفه "فروختن" مفهوم پروژه دولت الکترونیک به رهبران بالقوه سیاسی به طریق درخواست سیاسی است. منافع برنامه برای عموم رأی می دهند و سهامداران دیگر نیاز به واضح بودن دارد. پس از بدست آوردن حمایت شان کارآمدتر این است که رهبران را با آموزش الکترونیک آشنا کنیم تا اینکه یک درک کلی از قدرت و پتانسیل تکنولوژی بدست آورند. بخاطر داشته باشید که امید سیاسی پایدار است. یک پروژه دولت الکترونیک می تواند در میان شهروندانی که خواهان آن هستند موفقیت بدست آورد و برای سیاستمداران دیگر نیز امیدواری سیاسی ایجاد کند، رهبری همچنین می تواند بیرون از دولت نیز پیدا شود مثلا در میان تجار رهبران تجاری می توانند برای ساختن لحظات برای تغییر دولت الکترونیک و تشویق رهبران دولت به رسیدن به آن کمک کنند. در برخی موارد تشویق رهبران برای به جلو حرکت کردن با اولویت راحتر دولت الکترونیک و سپس ارائه آن به رهبران سیاسی که می توانند از یک پروژه کامل و موفق استفاده کنند یک روش است. البته این نظریه فقط در زمانی می تواند کارکند که موفقیت پروژه ضمانت شود و منابع مالی آن نیز مطمئن باشد.
رهبری بجا:
اگر از رهبران خواسته شود که مالکیت پروژه را بعهده بگیرند. مثلا با ظاهر شدن در عموم و یا توضیح پروژه علاقه آنها بالا خواهد بود. علاقه بجا مهم است تا اینکه پروژه به سمت جلو حرکت کند. چند سخنرانی یا دستور کافی نخواهد بود.
نخست وزیر هند آندرا پرداش می گوید: چاندرابابد ناهید ، قهرمان دولت الکترونیکی در شش سال گذشته بوده است حداقل روزی یک ساعت برروی برخی جنبه های ICT یا دولت الکترونیک وقت گذاشته است. باتوجه دائمی نخست وزیر توسعه قابل درکی از پیش نویس دولت االکترونیک را داده است. او همچنین برای شروع استفاده از کامپیوتر و کاربردهای دولت الکترونیک در شرکتها فشار می آورد در حالیکه چندین میلیون دلار بودجه برای پروژه بزرگ ICT صرفه جویی کرده است.
بنابراین حتی با علاقه ترین سیاستمداران نیز در داخل و خارج از دولت خواهند چرخید، پشتیبانی از طرف مشتریان ، شهروندان و تجار و شاخه قانونگذاری می تواند به علاقه بجا و کارآیی دولت الکترونیک حتی در جائیکه تغییر رهبر سیاسی رخ می دهد کمک کند.
استقامت:
اگر نمی توانید امید سیاسی بیابید به تلاش خود ادامه دهید. در برخی مکانها یک رهبر برانگیخته شده و بینا ممکن است سالها برای دستیابی به موقعیت سیاسی و اجرای برناه اصلی تغییرات دولتی که دولت الکترونیک را در بر می گیرد صبر کند بعلاوه یک رهبر الکترونیک باید برای طراحی پروژه های دولت الکترونیک و ادامه رشد آن پس از دوره رهبری برنامه ریزی کند(در میان احزاب سیاسی دیگر)
ترقی:
بودجه های دولت الکترونیک باید هزینه های ترقی و عمومی کردن پروژه ها را از چند کانال رسانه ای در برگیرد (مثلا رادیو، پوستر، گردهمایی های عمومی و روزنامه). بدون ترقی مخاطب هدف ممکن است درباره پروژه یا استفاده از آن آگاهی نداشته باشد. بدون وجود توده بزرگی از مردم که از پروژه بهره مند می شوند منافع برای متقاعد کردن هزینه ها کافی نخواهد بود. به عکس این می تواند باعث ناامیدی سیاسی شود. در مقابل ، یک تلاش گسترده و محکم می تواند هیجان عموم را که می تواند باعث افزایش امید سیاسی شود بوجود آورد.
5- آیا ما پروژه های دولت الکترونیک را به بهترین طریق انتخاب می کنیم؟
انتخاب پروژه های دولت الکترونیک مخصوصا اولین آنها حیاتی خواهد بود. یک پروژه اولویت دار می تواند نقطه فروش همه تلاشها و خلق لحظه سیاسی مورد نیاز برای حرکت دولت به جلو باشد. یک داستان کوچک موفق می تواند یک نمونه قدرتمند برای تقلید دیگران باشد.
مانند همه تغییرات نشان دادن موفقیت زود هنگام و صرف نکردن وقت زیاد برای توسعه دیدگاهها، استراتژی ها و طرحها بسیار مهم است. شناسایی تعداد کمی از مشکلات و برخورد با آنان بوسیله راهبران دولت الکترونیک (مثلا در طول یکسال یا کمتر) که هر دو مورد را مورد خطاب قرار خواهد داد عملکردهای پشت صفحه دولت و رویارویی با مردم.
یک تشخیص انجام دهید.
شروع کردن با برآورد چگونگی استفاده فعلی از تکنولوژی و منابع ICT موجود در دسترس می تواند یاری دهنده باشد. یک تصویر فوری از ICT ممکن در نظر بگیرد: آیا همه واحدهای دولتی پروژه های موفق طبیعت یک دولت الکترونیکی را متعهد می شوند چرا کار می کنند؟ هزینه های جاری تکنولوژی چه هستند؟ نتایج چه بوده ند؟ آیا واحد های متفاوت چهارچوبهای یکسان بکار می برند؟ موانع موجود که پروژه ها با آن روبروهستند کدامند؟جوابهای این سؤالات می توانند اطلاعات با ارزش در مورد وضعیت فعلی ICT و نقشه موجود کارهای خوب فعلی را بدست می دهد. یک تشخیص می تواند اصلی باشد که بر پایه آن پروژه های آینده که می توانند از دوباره کاری تلاشهای دولت الکترونیک جلوگیری کنند قرارگیرند. اقتصادهای معیار در برنامه های دولت الکترونیک (مثلا اینترنت گسترده دولت و قراردادهای ICT) را تعریف کنید. و یک توازن مناسب بین اولویت های مرکزی و خارج از مرکزیت را مشخص کنید.