بخشی از مقاله
چکیده:
با پیشرفت روز افزون فناوري اطلاعات و ارتباطات و نیاز به استفاده از این پیشرفت در بهبود آموزش رشته هاي آموزش الکترونیکی بیش از پیش توسعه یاقته و امروزه به ابزار کسب مزیت رقابتی در آموزش تبدیل شده اند. مسلما توسعه محیط یادگیري الکترونیکی و حضورآموزش الکترونیکی در کشور هاي جهان سومی و در حال توسعه با چالشهاي اساسی روبه رو می باشد. در این مقاله به بیان چالشهاي هاي موجود بر سر راه آموزش الکترونیکی در کشورهاي جهان سومی پرداخته شده است. این چالشها عبارتند ازچالشهاي فرهنگی و اخلاقی، چالش هاي اجتماعی، چالشهاي زیر ساختی، و چالشهاي اقتصادي. در نهایت، پیشنهادها و راهکارهایی اساسی به جهت حضور هرچه موفق تر این شیوه آموزشی در کشورهاي در حال توسعه و بخصوص جمهوري اسلامی ایران ارائه شده است.
-1مقدمه
توسعه و پیشرفت روز افزون فناوري اطلاعات و ارتباطات و توان بالقوه آن در بهبود آموزش متخصصان امرآموزش را در کشورهاي در حال توسعه بر آن داشته اشت تا در فرآیند آموزش نیز استفاده از فناوري را به مثابه یک مزیت رقابتی در دستور کار قرار دهند. از طرف دیگر نیاز جوامع در حال توسعه به استفاده بهینه از زمان و امکانات و توسعه اشکال انعطاف پذیر آموزش، منجر به گرایش بیشتر به استفاده از آموزش الکترونیکی گردیده است.
آموزش الکترونیکی و حضور آن در عرصه فعالیت هاي آموزشی به دلایل چندي مورد توجه بسیاري قرار گرفته است که از جمله آنها می توان به مواردي همچون صرفه جویی در زمان و هزینه، فراهم آوردن امکان تحصیل از راه دور و همزمان با شغل، سهولت پیاده سازي نظام ارزشیابی تحصیلی، و دسترسی مستقیم به منابع آموزشی و رسانه اي دیجیتال، و ایجاد فرصت تحصیل برابر [6] اشاره کرد.
در بررسی عوامل ظهور آموزش الکترونیکی به عنوان شیوه قابلیت دار و قابلیت ساز آموزشی در نظام آموزش عالی می توان عنوان کرد که ظهور این نوع آموزش در حقیقت در پاسخ به چند جریان بوده است که عبارتند از: پیشرفت در فناوري اطلاعات، پیشرفت در فناوري ارتباطات، نیاز جامعه به شکلی از آموزش منعطف، پدیده جهانی شدن و رقابت آموزشی، و مبارزه با بی سوادي. هر یک از این عوامل خود در ظهور و بروز آموزش مبتنی بروب نقش اساسی و حیاتی داشته و امروزه اموزش الکترونیکی را به عنوان یکی از گزینه هاي بلاتردید در عرصه آموزش عالی معرفی کرده اند.
بی شک حضور آموزش الکترونیکی در کشورهاي در حال توسعه با چالشهایی اساسی روبروست که بر زمان، نوع و فرایند پیاده سازي و انطباق با آموزش الکترونیکی تاثیر بسزایی دارند. عدم دسترسی به اجزاي اساسی آموزش الکترونیکی مثل رایانه، نیروي الکتریسیته، و مهارت هاي رایانه اي [7] و نبودن دانشجویان فعال در سنت و فرهنگی که رسم بر این بوده که به طور متعامل و دوجانبه ، رودر رو و در کلاسهاي سنتی یاد بگیرند 4 ]، 5 ، [16تنها بخشی از چالشهاي پیاده سازي آموزش الکترونیکی در این کشورهاست.
آندرسون و گرونلوند [ 2]در بیان محدودیت ها و چالشهاي پیاده سازي آموزش الکترونیکی 6 نوع از محدودیت ها را ذکر نموده اند که عبارتند از: چالشهاي فردي، چالشهاي محیطی و زمینه اي، چالش هاي مرتبط با رشته و دوره تحصیلی، و چالشهاي فناوریکی. به زعم آنان هنگام پیاده سازي آموزش الکترونیکی این عوامل بایستی به عنوان چک لیستی در نظر گرفته شود براي کنترل عوامل و الزامات پیاده سازي آموزش الکترونیکی. شاید بتوان عنوان کرد که یکی از مهمترین مسائل در کشورهاي جهان سومی ، دسترسی به آموزش الکترونیکی است و تحت تاثیر عوامل بسیار زیادي همچون فقدان محصولات متناسب, هزینه هاي دسترسی، فقدان آموزش یا مهارت لازم، مشکلات و چالش هاي زبانی، و تغییرات در ساختار جمعیتی قرار می گیرد. در مقاله حاضر، به بیان چالش هاي پیش روي دسترسی به آموزش الکترونیکی در کشورهاي در حال توسعه و جهان سومی پرداخته شده است. این چالشها در 4 دسته چالشهاي فرهنگی و اخلاقی، چالش هاي اجتماعی، چالشهاي زیر ساختی، و چالشهاي اقتصادي تقسیم بندي شده اند که در ادامه هر یک از این انواع را مرور خواهیم کرد.
-2چالشهاي اقتصادي
شاید جدي ترین چالش پیش روي حضور آموزش الکترونیکی در کشورهاي در حال توسعه مشکلات اقتصادي باشند. فقر نسبی جمعیت در این کشور ها در واقع همواره مانعی براي حضور فناوري در این کشورها بوده است. که نیمی از جمعیت جهان در سطح در آمدي کمتر از 10 دلار در روز زندگی می کنند[19] و این در حالیست که در میان این جمعیت کاربرانی با پتانسیل هاي خیلی بالا وجود داشته و به علت محدودیت مالی امکان دسترسی به فناوري اطلاعات و ارتباطات را ندارند.
به دلیل گران بودن هزینه هاي فناوري و آموزشی در سیستم آموزش الکترونیکی، و فقر جمعیت ونبود سیاست هاي اقتصادي دولتی و آموزشی در این نظام اموزشی آموزش الکترونیکی آنچنان که باید توسعه نیافته است. حمایت مالی از پروژه هاي آموزش الکترونیکی چه از طرف بخش خصوصی و چه از طرف بخش دولتی در این کشورها بسیار کم است. بخش دولتی نه تنها در حمایت مالی خود از سیستم آموزش الکترونیکی موفق عمل نمی کند، بلکه در فرآیند خط مشی گذاري در این بخش آموزشی هم موضع انفعالی و گاها متعارضی دارد. یکی دیگر از چالشهاي مهم اقتصادي،عدم هماهنگی سیاستهاي واردات تکنولوژي با آموزش و نظام آموزش عالی بوده است. مثلا در کشور اتیوپی، وجود 40 درصد تعرفه گمرکی بر روي محصولات فناوري اطلاعات و ارتباطات یکی از عوامل محدود کننده رشد آموزش الکترونیکی است.[19]
-3چالشهاي اجتماعی
چالشهاي اجنماعی، چالشهایی هستند که انسانها به عنوان عضوي از اجتماع با آنها روبرو می شوند. یکی ازمحدودیت هاي مهم اجتماعی در کشورهاي در حال توسعه، مبحث فوانین و مقررات است که در کشورهاي جهان سومی به دلایل تمرکز بوروکراسی و ساختارگرایی در سازمان ها - و موسسات آموزشی - ماهیت آزاد و منعطف آموزش مجازي با چالش هایی در قانونگذاري و حمایت قانونی روبرو شده است.
اکبر[1] در مقاله خود در مورد پیاده سازي آموزش الکترونیکی در کشور بنگلادش، سه چالش عمده را عنوان می نماید که عبارتند از چالشهاي زیر ساختی، چالش هاي اجتماعی و چالشهاي استراتژیکی ملی. او همچنین براي انتفاع مردم جامعه از پتانسیل ها و ظرفیت هاي آموزش الکترونیکی عنوان می نماید که بایستی طرح ها و استراتژي هاي ملی به سمت حمایت از آموزش الکترونیکی پیش رفته و این نیازمند همکاري صادقانه دولت و متخصصان امر آموزش است.
بسیاري از موسسات ارائه دهنده آموزش الکترونیکی در کشورهاي در حال توسعه، با مشکلی به نام اعتبار مدارك [12]روبرو هستند. بسیاري از این موسسات از سازمانهاي تایید مدارك داخلی کشورشان حمایت نمی شوند چه رسد با اینکه توسط موسساتی همچون شوراي تعیین اعتبار آموزش عالی - - HEAC و یا سازمان بین المللی تعیین اعتبار دانشگاه ها - - IAAU حمایتی دریافت نمایند. در کشور ما نیز تایید اعتبار مدارك دانشگاهی مجازي توسط وزارت علوم و یا وزارت بهداشت امري است که می تواند کمک شایانی به پذیرش و توسعه آموزش الکترونیکی نماید.
سعیدي کیا و کوچک زاده [15] مساله اعتبار مدارك آموزشی را در نظام آموزش از دور به عنوان یکی از چالشها و مشکلات پیش روي دانشگاه هاي سنتی براي ارائه آموزش آنلاین معرفی می کنند.
وجود اولویت هاي متعارض یکی دیگر از مهمترین چالش هاي اجتماعی است. دانشجویان - و به طور کلی کاربران - می خواهند با توجه به محدودیت زمانی و مالی، تلاش و زمان خاصی را براي آموزش الکترونیکی اختصاص دهند. در حقیقت مساله محدودیت ها و علاقه مندي ها بین اولویتهاي درسی، خانوادگی و اجتماعی آنها تعارضاتی ایجاد می نماید.
در بعضی مطالعات وجود جو حمایتی اجتماعی نیز به عنوان یکی از شاخص هاي موفقیت آموزشی در رشته هاي آموزش مجازي عنوان شده است و بعضی از تحقیقات عنوان می نمایند که جو حمایتی اجتماعی می تواند مهمترین عامل در ابقا و جلوگیري از ترك تحصیل دانشجویان در آموزش مجازي باشد. در رابطه با دانشجویانی که همراه با شغل - یا به صورت ضمن خدمت - در آموزش الکترونیکی حضور دارند، حمایت کارفرمایانشان نیز بسیار مهم است.
این حمایتها میتواند انواع گوناگونی داشته باشد که از تساهل و کم کردن ساعات کاري دانشجو گرفته تا ارائه کمکهاي مادي و معنوي - مثل روحیه دادن - . نگرش هاي مردم و جامعه در مورد فناوري، اینترنت و آموزش الکترونیکی مبحث بسیار مهمی است .دیدگاه خطی مشی گذاران آموزش عامل بسیار مهمی است در توسعه آموزش الکترونیکی و به دلیل اینکه مبحث آموزش الکترونیکی میحث نسبتا جدیدي است این انتظار می رود که بعضی از خط مشی گذاران اصلا آن را تجربه ننموده باشند یا دیدگاه مناسب نسبت به آن نداشته باشند.
-4چالشهاي فرهنگی
فرهنگ یکی از مقوله هاي مهم و اساسی در پیاده سازي آموزش الکترونیکی است. به دلیل وجود نظام ارزشی و بنیادین متفاوت در فرهنگ اقوام مختلف، قطعا حضور آموزش الکترونیکی در این کشورها با برخوردهاي متفاوتی روبرو خواهد بود. در پژوهش آندرسون و گرونلوند [2] توجه به بومی سازي و عامل فرهنگی بسیار تاکید شده است. آنها بیان می کنند که رشته یا واحد درسی که به صورت الکترونیکی ارائه می شود بایستی در آن عقاید مذهبی لحاظ شده، از زبان بومی استفاده شود و با شرایط بومی و فرهنگی انطباق و سازگاري داشته باشد. آنها عنوان می کنند که حتی نماد ها و تصاویري که استفاده می شود بایستی با شرایط فرهنگ ملی و بومی انطباق و همخوانی داشته باشد.
مشکلات زبانی یکی دیگر از عوامل محدود کننده دسترسی به فناوري اطلاعات و در نتیجه آموزش الکترونیکی می باشد. در کشورهاي در حال توسعه نرخ بی سوداي بالاست. با فرض اینکه بی سوادي به صورت کامل در این کشورها از بین رود باز هم کاربرانی هستند که فقط می توانند با زبان بومی و یا ملی خود تعامل برقرار کنند در حالیکه، مطالب و محتواهاي وبی معتبر به زبان انگلیسی انتشار می یابند شاید یکی از مهمترین موضوعات فرهنگی توجه عمیق به تقسیم بندي هافستد9]،[10 می باشد.
او کشورهاي مختلف دنیا را بر اساس ابعادي همچون فاصله قدرت، مردسالاري/زن سالاري، اجتناب از پدبده عدم اطمینان و فردگرایی/جمعگرایی تقسیم بندي نمود. چنانچه دقیق تر به ابعاد هافستد متمرکز شویم، از بعد فاصله قدرت، در اکثر کشورهاي در حال توسعه - مانند کشورهاي آفریقایی - فاصله قدرت بین مدرس و دانشجو زیاد است. دانشجو مدرس را شخصیتی می بیند که عالم محض است و بی عیب و نقص. چنین فرهنگی با ماهیت تعاملی و چالشگر - در حالت ایده آل - رشته هاي آموزش مجازي همخوانی چندانی نداشته لذا پذیرش و انطباق با آموزش الکترونیکی تحت چالش قرار می گیرد.
در بعد مردسالاري و زن سالاري می توان عنوان کرد که فرهنگ هاي مردسالار بیشتر بر عقیده "زندگی براي کار" استوارند در حالیکه فرهنگ هاي زن سالار بر عقیده " کار براي زندگی[9] استوار بوده و بنابر این در فرهنگ زن سالار تلاش براي بهبود زندگی از طریق آموزش ارزش تلقی شده و مسلما آموزش الکترونیکی با توجه بیشتري دنبال می گردد. بسیاري از محققان نیز عنوان می کنند که فرهنگ شکل دهنده مبناي آموزش الکترونیکی در بعد جهانی است8 ]و[18