بخشی از مقاله
خلاصه
کشور عزیزمان باتوجه به موقعیت جغرافیایی و استراتژیک، دارای ویژگیها و عوامل متعددی است که در سطح جهانی حساسیتهایی را متوجه خود ساخته و همچنین قرار گیری کشور در معرض بلایای طبیعی، خصوصاً زلزله و ایجاد بحران های متعدد، ضرورت ایجاد آمادگی پیش از بحران و مدیریت مناسب در زمان بحران بسیار حائز اهمیت است.
پدافند غیر عامل، به دفاعی گفته می شود که متکی بر تسلیحات نظامی نبوده و با اجرای آن می توان از وارد شدن خسارات مالی و جانی جلوگیری نمود .به عبارت بهتر، هر اقدام غیر مسلحانه ای که موجب کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی، ساختمانها، تأسیسات ،تجهیزات، اسناد و شریانهای کشور و همچنین تسهیل مدیریت بحران در مقابل عملیات دشمن یا بلایای طبیعی مانند زلزله گردد را پدافند غیر عامل می نامند.
در این مقاله پس از بیان تفصیلی موارد یاد شده، ضمن اشاره به تعریف پدافند غیرعامل به تاریخچه، خط مشی، اصول، ضرورت ها، عرصه و هدف آن در برابر زلزله اشارتی را نیز داشته و در ادامه باتوجه به اهمیت شریانهای حیاتی و نقش آن در تداوم حیات جامعه به تعریف این سیستم و تقسیم بندی آن پرداخته و جایگاه فنی این مهم را مورد بررسی قرار داده و در پایان برای بکارگیری اصول و اقدامات لازم پدافند غیر عامل در شریانهای حیاتی پیشنهاداتی ارائه می شود.
کلمات کلیدی: پدافند غیر عامل، مدیریت بحران، شریان های حیاتی، زلزله
1. مقدمه
علم مدیریت بحران، در دنیا یک علم جوان و نوپا به شمار میرود، بشر به علت درگیر بودن با انواع بحرانها و حوادث (طبیعی، صنعتی، تروریستی و غیره) در طول تاریخ، همواره تمهیداتی را برای در امان ماندن از این حوادث مد نظر داشته است. بعد از جنگ جهانی دوم و مطرح شدن دانش مدیریت نوین، مقابله با بحرانها و مدیریت آن، ساز و کار و سازماندهی مناسبی را میطلبید. در واقع انسان به دنبال تدبیر و اداره بحرانها و شرایط بحرانی بوده است. هر چند در این بین عدهای هم مخالف بودند و میگفتند بعید است که بتوان بحران را پیش بینی و کنترل کرد.
اما طرفداران مدیریت بحران با این استدلال که هر چقدر بتوان تبعات بحران را کاهش داد، شرایط بهتری خواهیم داشت، به گسترش آن پرداختند. حدود 25 سال پیش، علم مدیریت بحران، به صورت مقدماتی در دنیا مطرح شد، بیشترین مباحث هم در ارتباط با مدیریت بحران در مقابله با حوادث طبیعی بود. البته مدیریت بحران در عرصه نظامی خیلی پیشتر از مدیریت بحران در برابر حوادث طبیعی مطرح بوده است. اگر بخواهیم به صورت آکادمیک به مدیریت بحران بپردازیم حدود 15 سال است که این دانش در دانشگاه ها تدریس میشود. حتی تعداد دانشگاههایی که به آموزش این دانش مشغولاند محدود هستند و کتابهای موجود در این زمینه هم محدود است.
در حال حاضر نظرات مختلفی در این زمینه تدوین گردیده که به دو دسته کلی تقسیم می گردند یکی از این تفکرات بر اساس نادیده گرفتن نقش مردم و گسترش سازمان محوری در مدیریت بحران طرح ریزی شده که در این تفکر، مردم به هیچ عنوان حق حضور و دخالت در عرصه مدیریت بحران را ندارند و
1دانشجوی دکتری مهندسی عمران زلزله 2استادیار و عضو هیأت علمی گروه مهندسی عمران پژوهشگاه مهندسی بلایای طبیعی شاخص پژوه
2استاد و عضو هیأت علمی گروه مهندسی عمران پژوهشگاه مهندسی بلایای طبیعی شاخص پژوه
1
حتی گاهی ورود صلیب سرخ که یک نهاد مردمی است را هم ممنوع میکنند، مثال خوب این تفکر، حوادث پس از طوفان کاترینا و آتش سوزی اخیر کالیفرنیا در آمریکاست، که بعد از چندسالی که از حادثه میگذرد، مشکلات همچنان باقی است. تفکر و الگوی دیگری که در حال حاضر مطرح است الگوی مدیریت بحران مبتنی بر جامعه است. اینالگو اخیراً در کشورهایی همچون بنگلادش، جزایر سلیمان، نپال و چند کشور دیگر مطرح شده است. این کشورها معتقدند که نیازی به سازمان نیست، آموزشهای لازم را به صورت فردی به تمام شهروندان ارائه میدهند، این اقدام و آموزشها در سونامی باعث شد تا مرگ و میر در مناطقی که تحت این الگو بودند، کاهش یابد. البته این الگو هم نقص دارد، اگر سازمان ناظر بر فعالیت های مردمی وجود نداشته باشد، مطمئنا آسیبهایی را به همراه خواهد داشت.
در ایران باجمع بندی این دو تفکر بستر اصلی ایجاد سازمانهایی با اتکا به نقش آفرینی مردم در بحرانها وحوادث و با توجه به حجم تهدیداتی که ایران در عرصه سیاسی و نظامی و همچنین حوادث طبیعی با آن مواجه است فراهم گردید هرچند که ما در زمینه مدیریت بحران هنوز در ابتدای راه هستیم اما باور هر چه بیشتر مدیران و کارشناسان به این مقوله مهم میتواند ضریب ایمنی کشور را در برابر بحرانهای احتمالی افزایش دهد.[1]
با یک کنکاش و مرور سطحی می توان یافت که بیشترین جنگ های تاریخ در خاور میانه رخ داده است. خصوصاً در قرن بیستم که می توان به جنگ های اخیر مانند افغانستان، بوسنی، جنگ های اول و دوم خلیج فارس اشاره داشت. یکی از مهمترین جنگ هایی که از سوی دشمنان با محوریت عراق علیه کشور عزیزمان رخ داد. جنگ 8 ساله ای بود که بر اساس آمارهای بینالمللی، این جنگ 627 میلیارد دلار هزینه برای دولت ایران و 561 میلیارد دلار هزینه برای دولت عراق به همراه داشت. همچنین هزینه بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ برای ایران 644 و برای عراق 452 میلیارد دلار برآورد میشود.[2] بر همین اساس در طول این جنگ 000٬000٬1 انسان کشته و زخمی شدند که از این میان 000٬262 ایرانی و 000٬105 عراقی کشته شدهاند.[3] هزینه مالی مستقیم جنگ برای عراق شامل 74 تا 91 میلیارد دلار برای هدایت جنگ و 94٬41 میلیارد دلار واردات اقلام نظامی بود. ایران نیز حدود 94 تا 112 میلیارد دلار برای هدایت جنگ و 26٬11 میلیارد دلار برای واردات نظامی هزینه کرد. هزینه غیرمستقیم ناشی از کاهش درآمدهای نفتی و تولیدات کشاورزی دو کشور نیز حدود 561 میلیارد دلار برای عراق و 627 میلیارد دلار برای ایران برآورد شدهاست.[4]
رشد جمعیت، روند شتابان شهرنشینی،کاهش منابع طبیعی و سوانح ناشی از فناوری های جدید در مقابل همه کشورهایی که زمینه بالقوه سوانح طبیعی و زلزله دارند و این امر ضرورت حیاتی بهبود تکنیکهای پیشگیری و آمادگی در مقابل سوانح طبیعی را در کلیه بخشها مشخص می نماید.
کنترل بحران بلاهای طبیعی تا بدان جا دارای اهمیت است که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دسامبر 1987میلادی، دهه 1990 را دهه بین المللی کاهش آثار بلایای طبیعی اعلام کرد.[5]