بخشی از مقاله
مقدمه:
چنانچه تاريخ زندگي بشري را مطالعه كنيم، خواهيم ديد آنچه را كه ما امروزه مديريت ميناميم از ديرباز به عنوان يك ضرورت براي انسان مطرح بوده و در اغلب فعاليتهاي وي حضور داشته است. از ايام گذشته، نظريههاي مديريت و سازمان بدون آنكه مدون و منظم شده باشند به كار گرفته
ميشدند و در شرح احوال و اعمال رسولان و پيامبران در اعصار گذشته كاربرد اين نظريات مشهود بودهاست، بخصوص اگر به دوران پيامبر(ص) خويش برگرديم ميبينيم كه پيامبر (ص) اسلام تمامي اصول مديريتي را كه الانه مدون شده است در جنگها و در هدايت مردم جاهل و عوام آن زمان
رعايت ميكرده پس نظريههاي مديريت پديده نويني نيستند كه بشر در عصر جديد به آن دست يافته باشد، بلكه آنچه در قرون اخير در زمينه سازمان و مديريت انجام گرفته به صورت مجموعه در آوردن و جامه عمل پوشاندن به نظريات و انديشه هاي پراكنده اي است كه از قبل موجود بوده است همانطور كه در تجزيه تحليل ذيل آمده نشان ميدهد كه كاري كه فرنگيان در ساخت و پرداخت تئوري مديريت و سازمان كردهاند كاري غريب و بغرنج نيست كه از عهده غير آنان برنيايد بلكه از دوران قبل از اسلام و بعد از آن نيز تا به الان بوده است.
تعاريف مديريت و مقايسه آن در دوران حضرت پيامبر (ص) و مديريت پيامبر (ص) بر مسائل آن زمان:
صاحبنظران مديريت را به گونههاي متفاوت تعريف كردهاند. صاحبنظري مديريت را هنر انجام امور به وسيله ديگران توصيف كرده و بر نقش ديگران و قبول هدف از سوي آنان تاكيد ورزيده است، گروهي مديريت را علم و هنر هماهنگي كوششها و مساعي اعضاي سازمان و استفاده از منابع براي نيل به اهداف معين توصيف كردهاند، همانطور كه در روايات آمده پيامبر (ص) ياراني چون ابوذر،
فارسي، بلال حبشي و از دورترين اقصينقاط دنيا تا نزديكترين فرد چون مولاي متقيان را به گونهاي كنار هم جمع كرده بود كه گويي از يك ديار واحد و از يك فرهنگ برخوردارند جنگ بدر كه نخستين جنگ بزرگ مسلمانان با كفار قريش بود و شخص پيامبر (ص) در آن شركت نمود و فرماندهي كه پيچيدهترين اصول مديريتي در آن نهفته است را در دست گرفتند و ضربه سختي بر دشمن وارد كردند. يكي از اصول مديريت اين است كه از كمترين امكانات بيشترين و بهترين بهره را ببريم اگر جنگ بدر را بررسي كنيم. ميبينيم كه مسلمانان در اين جنگ از كمترين تجهيزات جنگي و كمترين منابع انساني برخوردار بودند.
هنر پيامبر (ص) در استفاده از اصول مديريتي هماهنگي افراد و انجام امور به بهترين وجه بوسيله بهترين افراد بود به عنوان مثال پيامبر (ص) در جنگ بدر چهل نفر از مسلمانان را تحت فرماندهي حضرت حمزه كه قهرمان رزم آوري بود، براي كنترل مسير كاروانها فرستاد و همين افراد منطقهاي در حدود 130 كيلومتر را كه عرض آن بود نگهباني كردند.
مديريت بحران و عملكرد پيامبر (ص) در مقابل بحرانها:
در مديريت بحران مهمترين عامل، عامل روحيه است و نوع رفتار انسان با مسائل، نظريهپردازي ميگويد مشگل هميشه موجود ميباشد آنچه هميشه وجود ندارد برخورد مناسب با بحران است، وقتي كه خبر حركت لشگر اسلام در تعقيب لشگر كفر به ابوسفيان رسيد آنها شروع ب جنگ رواني و شايع و تهديد مسلمانان، كردند كه پيامبر (ص) و مسلمانان گفتند «حسبنا الله وَ نِعم الوكيل»
خدا ما را كافي است و او بهترين مدافع است آنگاه با پيام جبرئيل، پيامبر(ص) به مدينه بازگشت و دشمنان بر اثر رعب و وحشتي كه از مسلمانان در دلشان افتاده بود به سوي مكه گريختند.
نوآوري در مديريت و سنت شكني پيامبر (ص):
بسياري از نظريه پردازان مديريت از جمله بولدينگ، سالان سيكف، پيفر، مارچ، اوسون و غيره. مديريت را پديدة در حال رشد ميدانند و سنتهاي قبلي را رد كرده و روشهاي نويني جايگزيني آن ميكنند و سطوح مختلف جديدي براي مديريت تعريف ميكنند، پيامبر(ص) اسلام اين پديدة
اجتماعي را بيش از 1400 سال پيش در بين مردم جاهل و عامي عملي و كاربردي كرده بودند بطوري كه در زمان جاهليت، سنتهاي غلطي وجود داشت كه در رگ و پوست وجود مردم جاهليت، ريشه دوانيده بود. يكي از آن سنتهاي غلط اين بود كه ازدواج يك شخص از طبقه پائين با يك شخص از طبقه بالا را جايز نميشمردند، پيامبر (ص) اسلام براي ريشهكن كردن چنين سنتهاي غلط و اجراي دستور اسلام كه ميزان از همتايي دين و كمال است، نه حسب و نسب، عملاً وارد صح
نه شد. و زيد بن حارثه، غلام و پسرخواندة پيامبر (ص) بود، پيامبر (ص) او را آزاد كرد و زينب دختر عمهاش را همسر او گردانيد!
صبر و پايداري در انجام امور و انعطافپذيري پيامبر (ص) در انجام امور:
پيامبر (ص) در انجام كارها بسيار با حوصله و در انجام اموري كه تعامل نقش مهمي در آن دارد انعطاف به خرج ميداد، كه پيمان صلح حديبيه از آن جمله است.
پشتكار و جديت در مديريت:
يكي از عوامل موفقيت در كارهاي اجرايي پشتكار و جديت و خستگيناپذيري است طوري كه پيامبر اسلام همواره كار ميكردند چه در جهت تبليغ اسلام و چه در جهت كارهاي شخصي از جمله كشاورزي و چه شركت كردن در جنگهاي بين مسلمين و كفار.
نتيجه:
همانطور كه ذكر شد بايد گفت چگونه ميشود شخص در ديار عرب، عجم را به دين دعوت كند و چگونه ميشود از تمامي دنيا بزرگترين اشخاص را جمع كرده و براي اولين با ساختارها را بشكند و چگونه ميشود از سياه و سفيد، از عرب و عجم همه و همه را دعوت به اسلام بكند و حجت را بر تمامي انسانها تمام كند ميتوان نتيجه گرفت
يك مديريت منسجم هيچ وقت امكان پذير نميباشد ميتوان يك جمله گفت و آن اينكه براي رسيدن به يك موفقيت بايد پيامبر گونه عمل كرد و مديران را به گرفتن الگو از پيامبر اسلام تشويق كرد. و اين عملي نميشود مگر آموزش مستمر مديران در جهت پيامبر گونه شدن و عمل كردن به آن و همچنين انتخاب مديراني كه چون پيامبر (ص) عمل ميكنند.