بخشی از مقاله
هنر و تمدن اسلامی در هندوستان
هنر و تمدن اسلامی در هندوستان
سرزمین هند از جمله کشورهایی است که تمدن با سابقه ای داشته و وجود ادیان بودائی و هند و ... باعث شده بود انواع معابد و پرستشگاهها ساخته شده و به دلیل قرار گرفتن این کشور در مسیر جاده ابریشم، از روزگاران قدیم مورد توجه تجار و بازرگانان باشد. در این میان ایرانیان سهم زیادی در ارتباط با هندیان به خود اختصاص داده بودند به گونه ای که مطالعه ریشه های زبانی و فرهنگی هندیان، جای پای ایرانیان را به وضوح نشان می دهد. این نکته در دوره اسلامی نمود بیشتری پیدا می کند. نفوذ زبان فارسی در زمان با بریان در هند به
اوج می رسد و در این دوره، زبان فارسی، زبان اصلی دربار محسوب شده و شاعران و ادیبان پارسی گوی به تعداد زیادی افزایش می یابد. زبان اردو که لبریز از واژه ها و لغات فارسی است، در نتیجه اختلاط زبانهای فارسی و هندی بوجود آمده است.
زبان و خط فارسی در هند چنان ریشه دوانده بود که شاعری چون اقبال لاهوری هم به فارسی و هم به هندی شعر می سروده است. نیز در نتیجه این روابط سبکی به نام هندی در تقسیم بندی شعر و ادب ایران بوجود آمد و اکثریت سرایندگان اشعار هندی (سبک هندی)، در هند اقامت داشته و تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند. اولین حکومت اسلامی در هند توسط غزنویان ایجاد شد. سلطان محمود غزنوی در قرن پنجم به هند هجوم آورد و معبد بزرگ سومنات در گجرات در نزدیک بمبئی را ویران نمود. وی به علم و هنر علاقه داشت، به همین خاطر با ورودش به هند، نویسندگان و بزرگانی چون ابوریحان را با خود همراه کرد. ابوریحان تحقیقات و بررسی هایی که درباره فرهنگ، زبان، ادبیات، اعتقادات و آداب و رسوم هندیان انجام
داده بود را در کتاب خود با نام تحقیق ماللهند جمع آوری کرد و فرخی سیستانی که در آثار خود از خاطرات سفر با سلطان محمود غزنوی و فتح سومنات سخن می گوید، از جمله کسانی است که همراه سلطان غزنوی مدتی در هند اقامت داشته است.
بیشتر آثار مورد مطالعه غزنویان در افغانستان است و اطلاعات موجود بیشتر از طریق کتب و نگارشاتی است که توسط جهانگردان، شاعران، نویسندگان و محققان آن عهد مرقوم شده است.
به طور کلی دوره ا سلامی هند را می توان به دو بخش تقسیم کرد: یکی قبل از مغولها و دیگری مغولها.
در دوره اول تأثیرپذیری در معماری و هنر، بیشتر تحت تأثیر هندیان بوده اما دوره بعد یعنی زمان مغولان بابری، تأثیرات ایرانی هویداست.
غوریان
دومین سلسله اسلامی در هند، توسط ترکمنهای غوری ایجاد شد. قطب الدین ایبک، سردار ترک به هند حمله و رشد و با شکستن حصار بزرگ لعل کوت، اقتدار خود را بر هند تثبیت کرد. سلطان قطب الدین به هنر و فرهنگ علاقمند بود و بناهای زیادی از خود به یادگار گذاشت. در دربار وی، شاعران و هنرمندان زیادی گرد آمده بودند. امیر خسرو دهلوی از شاعران معروف این عهد است که به طوطی هند معروف بود. در قلب افغانستان منطقه ای به نام غود وجود داشت که از همین نقطه، غوریان بر مناطق وسیعی از دریای خزر تا شمال هند دست یافتند. در دوره غوریان، ثبات اسلامی در هند بیشتر می شود. اگرچه در دوره های مختلف حکومتهای اسلامی در هند، راجپوتها (حکومت هندی) در بخشی از مناطق هند حکومت می کردند.
مسجد قوه الاسلام: که قطب الدین نیز نامیده می شود از شاهکارهای هنری غوریان ترکمن است. بیشتر شهرت این بنا به مناره بلند 5/72 متری آن است که در قسمت فوقانی بارکتری شده و در فواصل معینی، ایوانهای راهرو مانند باریکی به صورت حلقه های افقی در آن مناره مذکور پنج طبقه تعبیه شده و هر طبقه رو به بالا دارای قطر کمتری است و با شیارهای عمودی تزئین شده است و نیز با کتیبه های تزئینی و خطوط کوفی و نسخ زینت یافته است. خطوط بکار رفته در مناره و شمایل کلی آن، برجهای ایرانی گنبدکاووس، برج مقبره ای مراغه، رادکان یزد و طغرل در شهر ری را به یاد می آورد. مسجد قوه الاسلام دارای گنبد بوده و به جای حجاری و نقاشی خدایان که ویژگی هند باستان را در معماری تشکیل می داده، کتیبه و علائم دینی اسلام نمود پیدا می کند.
اتفاق سنگ سرخ و مرمر از ویژگی های معماری هند است که در بیشتر بناها رعایت شده است. نیز ساخت مقصوره به صورت مشبک و با شیشه های قرمز و سنگ و مرمر رواج داشته است.
نگاهی به تاریخ و فرهنگ و ادب در دوره بابریان (گورکانیان)
ظهیرالدین بابری از نوادگان امیر تیمور گورکانی با پشتیبانی شاه اسماعیل صفوی هند را به تصرف درآورد. وی با قدرتی هر چه تمامتر، سلسله بابریان یا گورکانیان هند را تأسیس نمود و پس از او نوادگان وی به ترتیب: همایون، اکبر، جهانگیر، شاه جهان و اورنگ زیب، علم حکومت هند را در دست گرفتند. ظهیرالدین دست پرورده ایران بود و پسر او همایون نیز بر اثر جنگی که توسط شیر شاه انجام گرفت، برای مدت پانزده سال به ایران صفوی پناهنده گردید و پس از آن با همکاری شاه طهماسب صفوی، سکان حکومت هند را مجدداً در دست گرفت. حضور پانزده ساله مایون در دربار صفوی موجب آشنایی با شاعران، نویسندگان، محققان، دانشمندان، معماران، نقاشان و خوشنویسان گردید و پس از ورود به هند، خیل زیادی از قافله علم و ادب و هنر را با خود همراه کرد و تمدنی در هند بوجود آورد که سلسله بابریان را از نظر فرهنگی و هنری شهره آفاق نمود. دوره بابریان در هند، بزرگترین دوره اسلامی در این سرزمین محسوب می شود.
چون در عهد همایون و بعد از آن، صفویان به شعر و هنر کمتر توجه نشان می دادند، هنرمندان ا یرانی و شاعران با توجه به آغوش باز همایون برای پذیرش آنها، وقت را غنیمت شمرده، بهند روی آوردند. در نتیجه شعر و هنر ایرانی در هند بسیار شکوفا شد. کلیم کاشانی، صائب تبریزی، عرفی شیرازی و ... از جمله آنها هستند. زمان پسر اکبر شاه یعنی جهانگیر به همین منوال ادامه پیدا کرد. فرهنگ جهانگیری که از کاملترین فرهنگهای فارسی بود، توسط میر جمال الدین حسین بن فخرالدین حسن انجوی شیرازی در زمان جهانگیر شاه نوشته
شد. در دوره های بعد و سلطنت پادشاهانی چون شاه جهان، هنر و تمدن اسلامی به اوج رسیده و بناها و آثاری از آنها به جای مانده است. در میان پادشاهان بابری و بخصوص قرن دهم، زمان اکبرشاه، مهمترین و طلائی ترین دوره فرهنگی اسلامی هند محسوب می شود. او قصد داشت در این دوره ادیان هندو و اسلامی را به هم نزدیک کرده و وحدتی میان جامعه پدید آورد. لذا در این دوره مترجمانی زبردست سر برآوردند و کتب و متون هندی مثل مهابهاراتا، رامایانا، بهگودگیتا، آنهارا ودا (آساراودا) و بانجاتانتر (کلیله و دمنه) را به فارسی ترجمه کردند. این روحیه پژوهشی در زمان نوه جهانگیرشاه و پسر شاه جهان یعنی دارا شکوه به اوج رسید.
او اعتقاد زیادی به نزدیکی عرفان هند و عرفان اسلامی داشت و کتاب سر اکبر که در حقیقت ترجمه پنجاه اوپانیشاد است، در زمان دارا شکوه و در قرن یازده هجری انجام شد. دارا شکوه خود خوشنویس بود و زبان فارسی، عربی و هندی را خوب می دانست.
شهرسازی و معماری بابریان با معرفی چند بنای ارزشمند از آنها:
سه شهر مهم یعنی فتح پورسکری، اگزه و دهلی، مراکزی برای هنرمندان هند شد و انواع بناها به صورت هر چه تمامتر در این دوره ساخته شد. در فتح پورسکری می توان از مسجد جامع بزرگ آن و قصرهای امپراطور و قصرهای بارعام یاد ک رد. شهر فتح پورسکری توسط اکبر شاه رد 37 کیلومتری شهر آگره ساخته شد و در قرن دهم هجری پایتخت بابریان شد. بناهای مهم اگره، مقبره اعتمادالدوله و آرمگاه تاج محل است و در شهر دهلی، آثاری چون قصرهای امپراطوران مغول، مسجد بزرگ و مقبره صفدر جنگ قرار دارد.
آرامگاه تاج محل، آرامگاه شیر شاه، مقبره اعتمادالدوله، مقبره جهانگیر، مقبره اکبرشاه، مقبره همایون، مقبره اورنگ زیب، مسجد بگم، مقبره شرف النساء، تالار دیوان خاص، قلعه قرمز، قصر هوا محل، مسجد وزیر، مسجد جامع دهلی، مسجد لاهور، مسجد مروارید، مسجد جامع جانپور، مسجد اکبرآباد و ... از یادگارهایی است که خاطره هنر و تمدن اسلامی گورکانیان هند را به یاد می آورد.
در معماری این دوره هند، عناصری چون قوس شکسته و گنبدسازی از ایران تقلید شد اما در عین حال ابداعات و اجزائی را نیز خود در معماری بوجود آوردند، مانند ساختن ردیفهایی از گنبدهای کوچک بر سر درهای بزرگ بناها و کاربرد سنگ مرمر به صورت مشبک و کنده کاری شده درون بناها.