بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش در عمل رویکردی سازنده در جهت گسترش تواناییهای کارورزان در عرصههای مختلف شغلی است. در حوزه آموزش و پرورش نیز این اندیشه گامی اساسی در جهت اصلاح و بهبود محسوب میشود که با تکیه بر تواناییها و مشارکت عمومی بهثمر میرسد. با این رویکرد همه کارکنان میتوانند به عنوان عنصری سازنده و فکور در جهت شناسایی مسایل و حل آنها در محیطهای آموزشی سازماندهی و بهکار گرفته شوند. اقدامپژوهی با گذر از برخی تشریفات سنتی درحوزه تحقیقات، فرصت دانشآفرینی را در سطحی فراگیر مهیا میسازد؛ به نحوی که هر کارورز میتواند برای بهبود فعالیت های شغلی خود، طرحی نو را دراندازد و حرکت خود را بهسمت بهبود و پیشرفت سامان دهد. بکارگیری این اندیشه در حوزه آموزش و پرورش، توسعه ظرفیت بهبود در نظام آموزشی از طریق اندیشه هزاران معلم و مدیری است که میتوانند در مسیر کامیابی دانشآموزان از آموزش و تحصیل حرکتی اساسی بهعمل آورند. با این وصف باید برای فهم و گسترش این اندیشه در نظام آموزشی کوششهای بیشتری بهعمل آید، تا جایی که هر معلم و مدیر اقدامپژوهی را یکی از وظایف خود در جریان آموزش بهحساب آورد.

کلمات کلیدی:
پژوهش، آموزش، کیفیت

بیان مسئله


یکی از دلایل گسترش اندیشه پژوهش در عمل، ناکارآمدی تحقیقات آموزشی در رفع نیازهای آنها در کلاس درس است. استیگلر و هیبرت (ترجمه سرکار آرانی و مقدم، (1383 با ذکر برخی کاستی های روش های سنّتی پژوهش در پاسخ گویی به نیاز معلمان، این فعالیت ها را برای بهبود آموزش و تدریس ناکافی میدانند. ممکن است محققان بسیار باهوش باشند ولی به اطلاعات مشابهی که معلمان در مواجهه با دانشآموزان واقعی در شرایط کلاسهای واقعی و با اهداف یادگیری واقعی با آنها روبهرو میشوند، دسترسی ندارند. محققان برای بهبود آموزش باید بیشتر به اموری که در حال حاضر برای معلمان قابل درک است، پی ببرند. این موقعیت بهویژه در کشور آمریکا قابل مشاهده است. در مقابل هر کشور ژاپن فرصتهای مناسبی برای دانشآفرینی توسط معلمان پیشبینی شده است. از مسیر این فرصتها، نه تنها به توسعه شایستگیهای معلمان پرداخته شده است؛ بلکه دانش مرتبط با آموزش را که با کلاس درس در ارتباط است و شاغلان به حرفه معلمی نیز میتوانند در آن سهیم شوند را توسعه میدهد. نه تنها گروه های پژوهش در کلاسهای درس در همه مدارس فعال اند بلکه فرآیند طراحی و نقد درسها در فرآیند پژوهش، بخش جداییناپذیر از فعالیت حرفهای معلمان و محققان است.

1


کاستل (1993) در مطالعهای گزارش میکند که تحقیقات آموزشی در حال از دست دادن اعتبار خود هستند. این تحقیقات متهم به بیتوجهی به پاسخگویی به سوالات اساسی نظام آموزشی هستند. دلیل مهم هم اغلب این نکته ذکر میشود که آنها به ندرت منجر به بهبود عمل میشوند. با وجودی که نمونههای فراوانی از پژوهش های فعلی و گذشته مبتنی بر نوآوری در کلاس درس وجود دارد، آنها اغلب زودگذر و موقت مطرح و مؤثر واقع شدهاند. این انتقادات باعث شده که پژوهش گران به کارهای مرتبط با موضوعات مدرسه توجه بیشتری بهعمل بیاورند (بهنقل از کاندیف و شولمن .(1998

پروفسور کاترین اسنو (2002) برای به کارگیری یافتههای پژوهشی توسط معلمان قایل به تحوّل در روابط کنونی است. در حال حاضر پژوهش گران دیدگاه هایی را تولید میکنند و یافتههایی را ارایه میکنند اما انتقال آنها در عرصه عمل معمولاً مناسب صورت نمیپذیرد و در عمل از آنها استفاده چندانی نمیشود. همچنین این نگرانی وجود دارد که دشواریهای عمل نیز بهدرستی به پژوهش گران منتقل نمیشود. کارگزاران آموزشی نگران برای عمل مطلوب، نفوذ چندانی برای انتخاب مشکلات مورد مطالعه پژوهش گران ندارند. باید فضایی ایجاد شود که پژوهش گران و کارگزاران در مقامی برابر باهم قرار گیرند. این موقعیت فرصتی برای حضور پژوهش گران در مدارس و شناسایی مسایل از محل مناسب آن مینماید و موجب میشود تا سفارش و به تعهدات بین پژوهش گران و کارگزاران انجام شود. چیزی که در حال حاضر فراهم نیست. یک چالش در حال افزایش در پیمودن فاصله بین پژوهش و عمل از این ناشی میشود که فعالیت های پژوهشی بر حسب مشکلات عمل طراحی شدهاند و باید نهایتاً به بهبود عمل منجر شوند که این اتفاق کمتر اتفاق میافتد. نتایج کنونی تحقیقات کمتر در مسیر آگاهسازی معلمان و تأثیرگذاری بر عمل آموزشی هدایت میشوند.

کاریک وزیر پیشین آموزش و پرورش استرالیا (به نقل از مهرمحمدی، (1379 با ناامیدی و دلسردی از وضع موجود تأثیرگذاری یافتههای پژوهشی بر تصمیمگیریها، از این گفته پژوهشگر سرشناس آمریکایی، جین گلاس حمایت میکند که اطلاعات ذخیره شده در سیستم عصبی ده معلم شایسته در خصوص چگونگی اداره کلاس درس و ارتقای سطح یادگیری در آن، بیش از مقدار اطلاعاتی است که یک معلم عادی قادر است با استفاده از تمام ژورنالهای مخصوص انعکاس نتایج تحقیقات آموزشی و تربیتی به دست آورد. این جنبه از مسأله نیز ضمن این که دربردارنده تأکید بر انجام مطالعاتی است که به اندازهگیری اثر یافتههای پژوهشی میپردازد و یافتههای تحقیقاتی مؤثر از غیرمؤثر را تمیز میدهد، دربردارنده این الهام نیز است که یافتههای پژوهشی باید به زبان غیرتخصصی و قابل فهم و با استفاده از روشهای سودمند برای کارگزاران، مسوولان اجرایی و معلمان و مربیان تبیین و تشریح شود. تا زمانی که این مهم حاصل نشود، کمیت و کیفیت پژوهشهای انجام شده در رسیدن به وضع مطلوب از حیث کاربرد یافتهها مؤثر واقع نخواهد شد. 101)ـ(100

این وضعیت در یک مقایسه شهودی (بهنقل از مردیت گال و همکاران، ترجمه نصر و همکاران، (1383 به خوبی مطرح شده است. در نظر بگیرید اگر پزشکان، پایه دانش پژوهشی پزشکی خود را از دست میدادند، بیشترشان از کار باز میماندند و در اینصورت هیچ فکری برای درمان هیچ بیماریی، به جز بیماری های عمومی نداشتند، برای مثال، اگر جراحان فاقد دانش مبتنی بر پژوهش درباره کارکردهای قلب، بی هوشی، معنای علایم بیماری و خطرهای احتمالی شیوههای خاص جراحی بودند، نمیتوانستند جراحی قلب باز را انجام دهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید