بخشی از مقاله
مقدمه
سرطان نوعی بیماري است که با رشد کنترلنشده سلولی و تهاجم به بافـتهـاي موضـعی سیسـتماتیک مشخص میشود (هالت((Holt، .(2000 علیرغم پیشرفتهاي قابلتوجه علم پزشکی، سرطان یکی از بیماريهاي قرن حاضر و عامل مرگ و میر پس از بیماريهاي قلب و عروقی است (حسنپور و آذري، .(1384 پیشبینی شده است که تا سال 2015 میلادي، حدود 45 درصد از کل مرگ و میر در دنیا، ناشی از بیماريهاي غیرواگیردار خواهد بود. در این میان، سـرطان حـدود 13 درصـد از کـل مرگها را در جهان به خود اختصاص خواهد داد (وانلیر((VanLier و همکاران، .(2008 در ایران نیز سرطان پس از بیماريهاي قلبی و عروقی و تصادفات موتوري، در ردیف سوم از نظر مرگ و میـر قرار دارد (خادمی و سجادي، .(1386 از موضوعات بسیار مهم سالهاي اخیر در مورد بیماران دچار سرطان، بحث عوامل روانشناختی ازجمله اضطراب، افسـردگی، وسـواس، پرخاشـگري و کیفیـت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان میباشد. سرطان بهعنوان یک بیماري فلجکننده و غیرقابل علاج در جامعه تلقی میشود. فرد متعاقب تشخیص آن، دچار اضطراب و افسردگی ناشی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش انرژي اجتماعی میگردد، بهطوريکه ضرورت بستري مکرر و نگرانیهاي مـداوم براي بیماران و خانوادههاي آنها، فرد را به سوي اختلالات روانی میکشاند (هالت، .(2000 سرطان، ضمن ایجاد مشکلات جسمانی براي مبتلایان، سبب بروز مشکلات متعدد اجتماعی و روانی در این بیماران میشود و واکنشهایی نظیر پرخاشگري، خشم، افسردگی، استرس و احساس گناه را به دنبال دارد (ایسمیلته((Smilyte و همکاران، 2013؛ پیکاردي و آبنی((Picardi & Abeni، .(2001 مهـمتـرین عامل مربوط به سلامت روان در این بیماران خشم و اضطراب است. چنانچه خشم بهوجودآمده در این بیماران به درستی ابراز نگردد، این ممکن است به درون فرد جهت یابد و منجر بـه افسـردگی، ناامیدي و تلاش در راسـتاي خودکشـی شـود (دیسـتفانو((Distefano و همکـاران، .(2008 مطالعـه کروئنکه و همکاران 2010) )، با استفاده از پرسشنامه SCL-90 و مصاحبه بالینی، در گروهی از زنان مبتلا به سرطان نشان داد که مبتلایان از نظر شاخص کلی سلامت روانی، نسبت به جمعیت عادي در سطح پایینتري هسـتند و از نظـر شـاخصهـاي افسـردگی، حساسـیت بـین فـردي، اضـطراب و روانپریشــی داراي مشــکل جــدي بــوده و نیــاز بــه مراقبــتهــاي روانشــناختی دارنــد . همچنــین کراتنماچر( (Krattenmacher و همکاران، طی مطالعهاي اظهار داشتند که بیماران مبتلا بـه سـرطان از مشــکلات بــین فــردي، حساســیت در روابــط متقابــل و مشــکلات روانــی- اجتمــاعی رنــج
کارآمدی شناختدرمانی مذهبمحور بر کاهش نشانههای روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان ۷۸
میبرند(کراتنماچر و همکاران، .( 2013 نتایج بررسی کیفیت زندگی 291 بیمار زن 31-88 ساله مبتلا به سرطان رحم نیز نشان داد که این بیماران، با وجود استفاده از مکانیسمهاي مقابلهاي مؤثر، از نظر سلامت روان همچنان در سطح نـامطلوب مـیباشـند (کورفاگـه((Korfage و همکـاران، .(2009 در مطالعهاي دیگر، ریس و همکاران (2013) به این نتیجه دست یافتند کـه طـی 12 الـی 14 هفتـه از شیمیدرمانی، در این بیماران افسردگی معناداري ایجاد میشـود کـه در کنـار اضـطراب شـدید بـا مشکلات جسمی و شکایات جسمانی متعدد همراه میشود.
گرچه پیشرفتهاي وسیع در زمینه درمان سرطان موجب واکنش بهتر تومور به درمانهـا و افـزایش طول عمر این مددجویان گردیده است، اما اغلب این درمانها با عوارض جانبی بسیاري مانند ورم لنفاوي، ضعف، درد، بیحسی، محدودیت در حرکت مفصل شانه، احساس سنگینی در دست و اختلالات روانی اجتماعی همراه بودهاند. اینها خود موجب کاهش چشمگیر کیفیت زندگی این بیماران میشود (کیلبرث و رفشاگ((Kilbreth & Refshauge، .(2006 به همین دلیل، امروزه بر رواندرمانی این بیمـاران تأکیـده شـده است. بسیارياز پزشکان جدیداً ایمان و معنویت را بهعنوان یک منبع مهم در سلامت جسـمی و بهبـود افراد میشناسند، بهگونهايکه آنها اغلب ضروري میدانند که در فرایند درمان مسـائل معنـوي بیمـاران را مورد توجه قرار دهند (پتت((Peteet، .(2012 در شناخت درمـانی مـذهبمحـور، عـلاوه بـر روشهـاي شناختدرمانی، که هدف آن تغییر باورداشتهاي غلط بیمـار و تبـدیل افکـار خودکـار منفـی بـه افکـار منطقی است، طی جلسات درمانگري به مراجع کمک میشود تا اعتقادات معنوي و باورهاي دینی خود را تقویت کند و به نظم جهان هستی، وجود قدرت مطلق پروردگار و رحمت الهی توجه نمایـد. همچنـین توکل به خدا و اعتقاد به امداد الهـی، سـبب مـیشـود کـه امیـد بـه زنـدگانی افـزایش یابـد (لمبـرت و دولاهیت((Lambert & Dollahite، .(2008 در جلسات درمانگري، این باور در بیمار ایجاد میشود کـه هـر تلاش و رنجی که در زندگی رخ میدهد بیفایده نبوده، بلکه با بازتاب و پاداش الهی در سطوح مختلف زندگی توأم است. با ایجاد چنین طرز فکري، بیمار از احساس پوچی و سرگردانی رهایی مییابد.
در رواندرمانی مشکلات روانشناختی، مطالعات متعدد تأثیر مثبـت درمـان شـناختی - رفتـاري بـر کاهش افسردگی (عیسیزادگان و همکاران، 1392؛ کهرزایی و همکاران، (1389، کاهش اضطراب مـرگ (هندلی((Handley و همکاران، (2013، کاهش پرخاشـگري و مشـکلات سـازگاري (ورایـیس((Vries و ایستفیل، 2013؛ رینولدس((Reynolds و همکـاران، (2013 و بهبـود کیفیـت زنـدگی و کـاهش اسـترس (تایرر((Tyrer و همکاران، (2013 در بیماران مبتلا بـه سـرطان را نشـان داده اسـت. مطالعـه کهرزایـی و
۸۸ ، سال هشتم، شماره اول، بهار ۴۹۳۱
همکاران (کهرزایی و همکاران، (1390 نیز نشان داد که درمانشناختی– رفتاري، همه ابعـاد روانشـناختی SCL-90 را کاهش میدهد. در کنـار مطالعـات مربـوط بـه درمـانشـناختی - رفتـاري، درمـان شـناختی مذهبمحور نیز در کاهش اضـطراب و اسـترس (بـولهري و همکـاران، (1390، بهبـود کیفیـت زنـدگی (دلگادو گوي((Delgado-guay و همکاران، (2011 و سازگاري (سـیمونی((Simon و همکـاران، (2002 در بیماران مبتلا به سرطان تأثیر مثبتی داشته است. در همه این مطالعات، بین گروه آزمایشی و گروه کنتـرل تفاوت معنیداري در متغیرهاي مورد بررسی بهدست آمده است. مطالعـه رحمتـی و همکـاران (1388)، نشان داد که گروه درمانی معنوي- مذهبی بر کاهش سوء ظن و بدبینی، خصومتورزي، خلق افسـرده و اضطراب مؤثر واقع شده است. برخی از مطالعات نیز (شاه((Shah و همکـاران، 2011؛ پـرود((Perroud و همکاران، 2011؛ گیرینگ((Gearing و همکاران، (2011، در زمینه تأثیر مثبت درمان معنـوي- مـذهبی در کاهش افکار پارانوئیدي و حساسیت بینفردي نتایج معناداري را بهدست آوردهاند.
تا آنجاکه نگارندگان اطلاع دارند، مطالعهاي که بهصورت همهجانبه تأثیر رواندرمـانی مـذهبمحـور بر تمام ابعاد مورد بررسی در فهرست نشانههاي روانشناختی (افسردگی، اضطراب، ترس مرضی، افکـار پارانوئیدي، روانگسستگی، شکایات جسمانی، وسواس - اجبار و حساسیت بینفـردي)، بیمـاران مبـتلا بهسرطان را بررسی کند، وجود نداشت. درنتیجه، با توجه به مبانی و پیشـینه پـژوهش، انجـام مطالعـاتی نظیر این پژوهش، ضروري به نظر میرسد تا در کنار درمانهاي پزشـکی، سـودمندي شـناخت درمـانی مذهبمحور نیز در نمونهاي از جمعیت بیماران مبتلا به سرطان بررسی و مشخص شـود. از ایـن طریـق میتوان به بهبودي سریعتر این بیماران کمـک کـرد و مـدت زمـان بسـتري در بیمارسـتان و درنهایـت، هزینههاي بیمارستانی آنان را کاهش داد. بنـابراین، ایـن پـژوهش بـا هـدف بررسـی اثربخشـی شـناخت درمانی مذهبمحور بر کاهش نشانههاي روانشناختی در بیماران مبتلا به سرطان انجام گرفت.
روش پژوهش
طرح این پژوهش، نیمهآزمایشی پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل مـیباشـد. جامعـه آمـاري پژوهش، شامل تمام بیماران مبتلا به سرطان در سال 1392 تحت پوشـش مؤسسـه آرزو (مؤسسـه خیریه حمایت از بیماران مبتلا به سرطان) در شهرستان پـارسآبـاد مغـان بودنـد .(N=300) نمونـه پژوهشی شامل 30 بیمار، در محدوده سنی 18 تا 65 بود که با روش نمونهگیـري در دسـترس و بـا توجه به معیارهاي ورود زیر انتخاب شدند: تشخیص بیماري سرطان بهوسـیله پزشـک متخصـص،
جلسـه دوم:
کارآمدی شناختدرمانی مذهبمحور بر کاهش نشانههای روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان ۹۸
سن بالاي 15 سال، عدم اختلالات عمده روانپزشکی بر اساس DSM-IV، عدم بیمـاري یـا مشـکل جسمی دیگر، که مانع حضور بیمار از جلسـات درمـانی گـردد، عـدم اسـتفاده از مـواد، دارا بـودن تحصیلات حداقل ابتدایی، همگونی نسبی از لحاظ اقتصادي– اجتماعی و اینکه بیماران در مراحـل پایانی بهبودي از سرطان نباشند. پس از بررسی شرایط بیماران و مصاحبه بالینی توسط روانشـناس بالینی، 30 نفر از بیمارانی که معیارهاي لازم را برآورده میکردند، انتخـاب شـدند. پـس از توضـیح کامل اهداف پژوهشی و کسب رضایت کتبی آنان، بهصورت تصادفی به گـروه کنتـرل و آزمایشـی (هرکدام 15 نفر) اختصاص یافته و ابزارهاي پژوهش را تکمیل نمودند. اعضاي گروه آزمـایش، بـه مدت 8 جلسه 2 ساعته و یکبار در هفته تحت شـناخت درمـانی مـذهبمحـور قـرار گرفـت. امـا اعضاي گروه گواه، هیچ مداخلهاي دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات درمانی آزمودنیهاي هر دو گروه، مجدداً ابزارهاي پژوهشی را تکمیل نمودند. دادههاي بهدستآمده با استفاده از آمار توصـیفی
(مانند میانگین و انحراف معیار ) و با تحلیل کواریانس چندمتغیـري (MANCOVA) و بـا اسـتفاده از نرمافزار spss19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پس از تکمیل رونـد پـژوهش، بـا ابـراز علاقـه اعضاي گواه به دلیل رعایت اصول اخلاقی جلسات درمانی براي آنها نیز اجرا گردید.
از پرسشنامه فهرست نشانگان روانشناختی (SCL-25)، براي سنجش ابعـاد روانشـناختی بیماران استفاده شد. این پرسشنامه فرم کوتـاه SCL-90 دراگـاتیس (1984 ) اسـت کـه توسـط نجاریان و داودي (2001) ساخته شده است. آنها این فرم را براي سنجش آسیبشناسی روانی عمومی توصیه کردند. این مقیاس ابعاد روانگسستگی، جسمانیسازي، وسواس- اجبار، افکـار پارانوئیدي، حساسیت بینفردي، افسردگی، اضطراب و ترس مرضـی را مـیسـنجد و در یـک مقیاس 5 درجهاي از هیچ ( (0 تا به شدت (4) نمرهگذاري میشود. نتـایج حاصـل از بررسـی تحلیل عاملی آنها نشان داد که SCL-25 با وجود کاهش 65 ماده، از مجمـوع 90 مـاده مقیـاس اصلی، همبستگی بالاي 0/95 با آن دارد. روایی SCL-25 از طریق محاسـبه همسـانی درونـی و ضرایب بازآزمایی مورد بررسی قرار گرفتـه اسـت. همسـانی درونـی در دختـران، 0/97 و در پسران، 0/98 بهدست آمده است. ضریب روایی، به شـیوه بازآزمـایی در نمونـه 312 نفـري از دانشجویان دانشگاه چمران اهواز و به فاصله 5 هفتـهاي در نمونـه کـل، 0/78 بـهدسـت آمـده است. ضریب همبستگی SCL-25، با مقیاس اضطراب عمـومی 0/69، مقیـاس افسـردگی بـک، 0/49 و با مقیاس کمالگرایی، 0/66 بهدست آمده است (نجاریان و داودي، .(1379
۰۹ ، سال هشتم، شماره اول، بهار ۴۹۳۱
محتوای جلسات شناخت درمانی مذهبمحور
جلسه اول: الف: اعضاي گروه آزمایشی با ذکر اسم، سن، تحصیلات، وضـعیت تأهـل، وضـعیت اشـتغال، وضعیت اقتصادي، تعداد فرزند، نوع سرطان، زمان ابتلا و روند درمان با یکدیگر آشنا شدند.
ب: در مورد کلیات درمان ازجمله تعداد جلسات 8) جلسه)، زمان هر جلسـه 120) دقیقـه)، روشهـا و تکنیکهایی که استفاده خواهد شد (مانند تکلیف جمعآوري احادیث و آیات در زمینه مشکلات، صـبر، توکل، آموزش تکنیک تغییر افکار ناکارآمد، آموزش آرامسـازي عضـلانی، بحـث و بـه چـالش کشـیدن افکار و هیجانات منفی تجربهشده)، به اعضاي گروه توضیح داده شد.
پ: اهداف درمان بهوسیله ترکیب آموزههاي دینی و نیز روشها و تکنیکهاي شناختی- رفتـاري، بـراي تقویت حفظ آرامش و استقامت و تغییر نگرش به بیماري سرطان و تغییر افکار منفی و تعـدیل اسـترس در مسیر پیگیري روند درمان توضیح داده شد.
ت: قوانین و ضرورتها شامل بهموقع و بدون غیبت شرکت در جلسات، احترام به دیگر اعضاي گـروه، حفظ صداقت و همکاري در تکالیف، و رازداري در مورد مسائل مطرح شده توسط اعضا و انجـام تمـام تکالیف ارائهشده به اعضا توضیح داده شد.
ث: تکنیک تشخیص هیجانهاي ناخوشـایند، رویـدادهاي برانگیزاننـدة منفـی و افکـار ناخوشـایند آموزش داده شد.
ج: در آخر جلسه اول، بهعنوان تکلیف خواسته شد تا اعضا چند رویداد ناراحتکننده اخیـر و هیجانهـا و افکار تجربهشده در طی این اتفاقها را یاداشت کنند تا در جلسه بعد آنها را در مورد آنها بحث کنیم.
الف: تکلیف خانگی جلسه اول دریافـت و در مـورد رویـدادهاي ناخوشـایند و افکـار منفـی
ایجادشده و نحوه تغییر آنها بحث شد.