بخشی از مقاله
تاريخچه شركت پاكشو
شركت پاكشو از سال 1340 در كارخانه كوچك به مساحت 400 مترمربع و تنها 5 نفر در آن مشغول به كار بودند آغاز بكار كرد و نخستين محصول خود يعني مايع طرفشويي گلرنگ را به بازار فرستاد. يك سال بعد مايع سفيدكنند و پس از چهار سال يعني در سال 1345 مايع شيشهشوي گلرنگ را به بازار مواد شوينده و پاك كننده عرضه كرد شركت پاكشو در سال 1346 يكي از محصولات خود يعني جرم گيري توالت گلرنگ را وارد بازار كرد و 6 سال بعد يعني سال 1351 امتياز توليد چهار فرآوردة ياد شده بطور رسمي به شركت پاكشو واگذار شد و به اين ترتيب دورة تازه فعاليتهاي توليدي اين شركت تداوم يافت. در طول سالهاي 53 و 54 محصولاتي چون پودر لباسشوئي و ظرفشويي و صابون و مايع دستشوئي به بازار عرضه شد.
پس از انقلاب فرآوردههايي در اولويت توليد قرار گرفت كه مواد اوليه آن در شركت وجود داشته باشد. در اجراي اين سياست از سال 68 به بعد توليدات منحصر به مايع ظرفشوئي، سفيد كننده، جرمگير توالت وشيشهشوي مورد استقبال فراوان و غير قابل پيشبيني مصرفكنندگان قرار گرفت و در نتيجه شركت ناچار شد تشكيلات خودرا گسترش دهد.
بطوريكه هم اكنون فعاليتهاي توليدي اين شركت با استفاده از خدمات كاركنان اين واحد در بخشهاي گوناگون توليد، تحقيقات و توسعه كنترل و كيفيت امور اداري و حتي همچنين نظارت دقيق 40 كارشناس مجرب و ماهر در ردههاي دكترا، مهندسي و كارشناسي ارشد با موفقيت ادامه دارد.
مو و لزوم استفاده از شامپوها:
ابتدا نگاهي گذرا به ساختان مو خواهيم داشت سپس روشهايي كه مواد مصرفي در شامپوها و حالت دهندههاي مو ميتواند ساختمان مو را تحت تأثير قرار دهند بررسي ميشوند.
ساختمان مو بر اساس نژاد، تغذيه ومنطقهاي كه فرد در آن قرار دارد و خصوصيات وراثتي متغير است. ولي به طور كلي سه منطقه در برش عرضي مو ديده ميشود.
لاية اول كوتيكول است كه خارجيترين لاية مو است. از پروتئين كراتينه شده تشكيل شده است و بصورت فلسهايي است كه بر روي هم قرار گرفتهاند. مقاومت موي انسان نسبت به مواد شيميايي به ميزان ضخامت لاية كوتيكول آن بستگي دارد. اگر چنانچه لاية كوتيكول مو آسيب ببيند مو حالت خشكي و خشني پيدا خواهد كرد.
لاية كورتكس زير لاية كوتيكول قرار دارد و قسمت اعظم مو را تشكيل ميدهد. اين لايه از سلولهاي سوزني شكل تشكيل شده كه در طول محور ليف مو قرار دارند. الاستيسيته و قدرت مو به ساختمان كورتكس بستگي دارد. كورتكس از اسيدهاي آمينه مانند تريپتوفان و تيروزين واز اجزاء بسيار كوچك معدني و از تركيبات گوگرددار مانند سيستين تشكيل شده است.
كانالي كه در مركز مو قرار دارد مدولا ناميده مي شود كه معمولاً از كراتين نرم تشكيل شده است. گفته ميشود كه اين لايه بر خواص شيميايي و مكانيكي مو تأثير چنداني ندارد.
لاية كوتيكول مناسبترين لايه براي ايجاد تغييرات ساده در مو ميباشد. براقيت و نرمي مو توسط افزودن مواد شيميايي كراتين دار به كوتيكول مو تأمين ميشود. تشكيل لايه يا فيلمي بر روي تار مو به صورت ممتد يا غير ممتد باعث بهبود خواص فيزيكي فلسهاي مو، براقيت و نرمي ميشود كه خود بر خواص نوري مو مؤثر است. براي اين منظور ميتوان از يك نرم كنندة اسيدي استفاده كرد.
در اثر جذب مواد شيميايي در لاية كوتيكول، براقيت، شفافيت و سهولت برهم لغزيدن تارهاي مو بهبود مييابد.
گروههاي آمينو آزاد كراتين مو، هر چند منبع الكترون ميباشند ولي از لحاظ شيميايي بدون بار هستند. اين گروهها ميتوانند از لحاظ پيوند الكترواستاتيكي باتركيباتي كه از لحاظ الكتروني ضعيف هستند پيوند يافته و يك كمپلكس قوي ايجاد نمايند. دترجنتهاي كايتوني به عنوان اسيد لوئيس و مو به عنوان بازلوئيس عمل ميكند وعمل جايگريني مواد در لاية كوتيكول انجام ميشود.
هنگامي كه مو تحت تأثير مواد شميايي قرار ميگيرد كورتكس مو در محل انتهايي مو به صورت بيحفاظ باقي مي ماند. جايگزين كردن مواد حالت دهنده در اين قسمت به علت اندازه بزرگ مولكول محدوديت دارد. بنابراين همانگونه كه يك مولكلول وارد اين جزء مو ميشود ميتواند از آن جز نيز خارج شود مگر آنكه با لاية كورتكس واكنش دهد.
مدولا به علت غير قابل دسترس بودن كمتر در دسترس عمليات حالت دهندگي قرار ميگيرد.
ريشة مو مواد چربي را ترشح ميكند كه اين مواد محتوي اسيدهاي چرب، روغنهاي اوليئك چربيها، هيدروكربنها و استرونيدها ميباشد.
به منظور زدودن چربي، لازم است كه مادهاي كه چربي را به خود جذب ميكند كه به نام مواد ديترجنت ناميده ميشود به شامپو افزوده ميشود. اين ماده بايد موجب خيس شدن مو شود. اين عمل از طريق كاهش كشش سطحي آب انجام ميشود. ثانياً كشش بين چرك و مو بايد تا حدي كاهش يابد كه ذرات چرك توسط محلول ديترجنت جانشين گردند.
در انتخاب ديترجنت لازم است به موارد زير توجه كنيم:
1-اثر ديترجنت بر روي سطح مورد نياز
3-پايدراي ديترجنت
3-اثربخشي ديترجنت با غلظتهايي كه از نظر اقتصادي مقرون به صرفه باشد.
اگر ديترجنت را به عنوان پاية شامپويي استفاده ميكنيد بايد به نكات زير توجه كنيد.
1-سرعت و سهولت انتشار شامپو بر روي مو
2-قدرت كف كنندگي ديتر جنت نظير كف، سرعت تشگيل كف و پايداري كف درمو
3-سهولت كاربرد شامپو از نظر شستشوي مو
4-رنگ و شفافيت شامپو
5-سهولت شانه زدن موهاي مرطوب بعد از استعمال شامپو
6-موها بايد بعد از مصرف شامپو براق گردند.
7-سرعت خشك شدن موها.
در شامپوهاي جديد الكلهاي چربي سولفاته والكل اترهاي چربي سولفونه به كار برده ميشود.
شامپو و انواع آن:
يكي از تعاريفي كه براي شامپو ارائه شده به اين صورت است.
شامپو سورفكتانتي (مادة فعال در سطحي) است كه به فرم صحيحي (مايع- جامد يا پودر) تهيه شده و قادر است كه در صورت مصرف در شرايط معين چربي ها و كثيفي را از روي پوست سر و تار مو جدا كند بدون اينكه اثرزيان آوري روي پوست سر يا مو يا سلامتي مصرفكننده داشته باشد. بطور كلي ابتدائيترين عملكرد شامپو تميز كردن مو و پوست سر ميباشد. پس از آن براي جلب رضايت بيشتر مشتري ميتوان موادي به شامپو افزود تا به مو خاصيت نرمي و لطافت بدهد و نيز ميتوان با طراحي فرمول شامپو خواص ديگري به آن داد براي مثال حداقل كردن تحريك چشم، كنترل شورة سر و يا افزودن مواد ديگري كه شامپو را بيشتر مورد پسند مصرف كننده قرار دهد.
انواع شامپوها:
شامپوها به صورتهاي مختلفي قابل تهيهاند از جمله به صورت: مايع شفاف، لوسيون، خمير ژل و يا به صورت خشك كه هر يك انواع مختلفي دارد از جمله:
شامپو مخصوص موهاي خشك، معمولي و يا چرب، شامپوي ضد شوره، شامپوي بچه، شامپوي نرم كننده، شامپوهاي غير صابوني و…
شامپوهاي مايع پايدار بوده و به راحتي آنها را ميتوان رنگين و معطر نمود حاوي لوريل سولفات و يا لوريل اترسولفات به علاوه موادي جهت ايجاد كف و غلظت مناسب هستند.
خصوصيات شامپو:
در تهيه شامپو به نكات زير توجه ميشود:
1-قابليت پخش و پراكنده شده شامپو
2-قدرت كف كنندگي
3-قابليت پاك كنندگي
4-قابليت شسته شدن توسط آب
5-به آساني شانه شدن موها
6-عدم توليد الكتريسيته
7-بيضرر بودن موادي كه در ساخت شامپو به كار ميرود.
مواد تشكيل دهندة شامپوها:
1-سورفكتانت ها
2-مواد پايدار كننده و افزانيده كف
3-امولسي فاير
4-مواد افزايش دهندة ويسكوزيته
5-مواد صدفي
6-مواد شفاف كننده
7-مواد حالت دهنده مو
8-مواد محافظ و آنتي اكسيدان در مواقع لازم
9-مواد مخصوص از قبيل پروتئينها و ويتامينها و تركيباتي كه جنبة تجارتي دارند.
10-رنگ
11-اسانس
ديترجنتها (سورفكتانتها):
از ديترجنتها به عنوان مواد فعال درسطح ياد ميشود. اين مواد باعث كاهش كشش سطحي آب ميشوند. زيرا داراي نيرهاي جاذبه بين مولكولي ضعيفتري نسبت به حلال هستند و به اين ترتيب تمايل دارند تا به خرج مولكولهاي آب در سطح متمركز شوند.
مواد فعال درسطح مي تواند شامل مواد تر كننده، شويندهها، آنتي بيوتيكها، باكتريكشها و غيره باشد.
حال به تعاريفي از ديترجنت ميپردازيم:
Deterygency is defined as the process by which soil is disLodged and brought in to a state of solution or dispersion. In its usual sense deteryency has the effect of cleanivg surface. On the other hand IUPAC defines a deterent as a surfactant (or a mixture containing one or more sur factants ) having cleaning properties in dilute solution.
ديترجنتها به نامهاي مختلفي ناميده ميشوند كه در زير بيان شده:
Tensides shortened form of tensio- active substaces.
Surfactants shortened form of surface- active agents.
Syndets shortened form of synthetic detergents.
سورفكتانت ها بر اساس ساختمان مولكولي به چهار دستة زير تقسيم ميشوند:
Anionic : the anion is the surface- active radica.
Cationic : the cation is the surface- active radica.
Non- ionic : the whole molecule is surface active and does not ionise in solution.
Amphoteric : the molecule contains an anioic and cationic radical. Either of which can be activated under different PH conditions and in the extreme bothe will be activated to form a zwitterion.
دترجنتهاي آنيوني:
اين سورفكتانت ها حاوي گروه آنيوني از يك طرف و گروه هيدروكربني با زنجير بلند از طرف ديگر ميباشند.
گروههاي آنيوني ميتواند كربوكسيلات، سولفات، تيوسولفات، سولفانات، سولفينات و سولفون آمين باشد.
آلكيل بنزن سولفوناتها از جمله ديترجنتهاي آنيوني هستند كه قدرت پاك كنندگي بالايي دارند و درمايع ظرفشويي و پودرهاي رختشويي استفاده ميشود. با تغيير اندازة گروه آلكيل خواص دترجنت تغيير خواهد كرد. اگر گروه آليكل شامل چهار تا هشت اتم كربن باشد يك عامل مرطوب كننده خواهيم داشت. اگر گروه آلكيل 10 تا 14 اتم كربن داشته باشد ديترجنتي مطلوبترخواهيم داشت. زنجير آلكيل بايد به صورت خطي باشد تا قابل تجزيه درطبيعت باشد.
سديم لوريل سولفات يك پاك كننده با كف كنندگي خوب در صنايع شامپو سازي كاربرد فراوان دارد. آلكيل سولفاتهايي كه داراي 18- 12 كربن هستند مفيدترند. به خصوص آنهايي كه 18- 14- 12 اتم كربن دارند كف عالي داشته و مو را نرم و لطيف ميكنند. هر چه تعداد كربن گروه آليكل بيشتر باشد كف كمتري توليد ميكند.
روغن نارگيل داراي درصد اسيد چرب بالايي بوده و بهترين سورفكتانتها را حاصل مينمايد.
سديم لوريل سولفات به دليل آنيونيك بودن و قليائيت بالا سبب سوزش چشم شده وامروز درصنايع شامپوسازي مورد مصرف قرار نميگيرد.
منوگليسيريدهاي سولفونه شده يكي از بهترين ديترجنتهاي مصرفي در تهيه شامپوها است اگر گروه آلكيل متصل به آن 11 اتم كربن داشته باشد. اين ماده نسبت به سختي آب مقاوم است ودر صورت مصرف مو را نرم و لطيف مي كند. اين تركيب به صورت خنثي يا اسيدي بايد نگهداري شود.
آلكيل اتوكسي سولفاتها كه فرم كلي آنها به صورت است جزء ديترجنتهاي ارزان و بيضرر محسوب ميشوند. به دليل داشتن گروه پلي اتيلن گليكول براي چشم و پوست كم ضررترند و خاصيت التهاب آوري كمتري دارند وبه دليل وجود اين گروهها قدرت آنيونيك آنها ضعيفتر بوده و در دامنة وسيعتري از PH ميتوانند فعال باشند. معمولاً اگر n برابر 2 يا 3 باشد خاصيت كف كنندگي عالي خواهد بود سديم لوريل اترسولفات يكي از رايج ترين ديترجنتهاي مصرفي در شامپو ميباشد كه با علامت اختصاري SLES شناخته ميشود. اين ماده با در صدهاي مختلفي توسط شركتهاي متفاوت توليد ميشود. جرم مولكولي متوسط آن را 384 در نظر ميگيرند. آزمايشات نشان داده هر چه تعداد اتيلن اكسايد در مولكول بيشتر باشد تحريك چشم و پوست كمتر شده و ديترجنت ملايمتري خواهيم داشت.
دترجنتهاي كاتيوني:
اين دترجنتها حاوي گروه كاتيوني و گروه آلكيل با زنجير بلند هستند. نسبت به شويندههاي آنيوني كاربرد كمتري دارند. خاصيت شويندگي آنها ضعيف بوده و باعث تحريك پوست و چشم ميشود. اين تركيبات گران قيمت بوده و داراي خاصيت ضد باكتريايي هستند. بيشتر در گندزداها، نرم كنندهها و امولسي فايرهاي خاص استفاده ميشود. اين سورفكتانت خاصيت مرطوب كننده، كف كننده و امولسي فاير دارد. استفاده اين سورفكتانت همراه با دترجنت آنيوني در شامپو محدوديت دارد. زيرا تركيب شدن اين دو جزء با هم باعث ميشود خواص هر دو جزء كاهش يابد. بنابراين امروزه دترجنتهاي كاتيوني توليد ميشود كه همراه با دترجنت آنيوني مصرف ميشود و يك شوينده آنتي استاتيك قوي محسوب ميشود. سورفكتانتهاي كاتيوني به كراتين مو صدمه زده و باعث شكسته شدن تار مو ميشود. به همين دليل امروزه از اين دترجنتهاي به عنوان حالت دهنده به ميزان كمتر از 5% استفاده ميشود.
دترجنتهاي كاتيوني معمولاً انواع مختلفي از تركيبات آمينو هستند. كه مؤثرترين آنها نمكهاي آمونيوم چهارتايي است (Quaterium) با يك زنجير بلند كه به نيتروژن متصل ميشود.
دترجتهاي آمفوتريك:
دترجنتهاي آمفوتريك هم خاصيت آنيونيك و هم خاصيت كاتيونيك دارند. آلكيل آمينو اسيدها مانند Sodium cocamino propionate از اين جمله هستند.
اين ماده در نقطه ايزوالكتريك كمتر از 5/4 به عنوان كاتيونيك عمل ميكند. در محيط كمي آنيونيك، كف كنندگي آن بيشتر و درمحيطي كه كمي كاتيونيك باشد اثر حالت دهندگي (نرم كنندگي) دارد.
دترجنتهاي غير يوني:
دتر جنتهاي غير يوني مولكولهايي هستند كه درمحلول يونيزه نميشوند.
اين سورفكتانتها براي پايدار شدن كف و افزايش ميزان كف كنندگي به شامپو افزوده ميشوند.
قسمت گستردهاي از اين دترجنتها از تركيب شدن اتيل اكسايد با يك هيدروفوب توليد ميشود.
به علت وجود اتصال اتري در ساختار محصول،تركيب مورد نظر يونيزه نميشود و يونهاي فلزي روي آن تأثير نميگذارد.
واكنش بالا ميتواند ادامه داشته باشد ولي خاصيت شويندگي در رنج 15- 10 مولكل اتيلن اكسايد به ازاي هر مولكول فتي الكل حفظ ميشود.
حلاليت آن به طول زنجير و به اكسي اتيلن بستگي دارد. ميزان حلاليت با تغيير تعداد گروههاي اتيلن اكسايد متغير است.
دو سيل فنول اتوكسيله دسته وسيعي از دترجنتهاي غيريوني است كه به عنوان امولسي فاير خاص در صنعت كشاورزي استفاده ميشود. همچنين دينونيل فنول اتوكسيله به عنوان يك تركيب ضدكف در پودرهاي ماشيني استفاده ميشود.
نونيل فنولها با 7- 6 مولكول در دماي اتاق در آب محلولند و از 12- 8 مولكول خاصيت شويندگي آنها به خوبي نمايان ميشود. ولي آلكيل فنون اتيلن اكسايدها از گستردهترين شويندههاي غير يوني هستند.
گروه ديگري از دترجنتهاي غيريوني از واكنش يك فتي اسيد با اتيلن اكسايد به دست ميآيد.
ولي فتي اسيد اكسايد درمحيط اسيدي و بازي هيدروليز شده به فتي اسيد و پلي اتيلن گليلكول. دسته دگير از تركيب شدن اتيلن اكسايد با آمين نوع اول است كه يك تركيب غير يوني را به وجود ميآورد . اين دسته از مواد استفادة زيادي در شويندهها ندارند. اين تركيبات در محيط اسيدي خصلت كاتيوني و در محيط خنثي و قليايي به عنوان يك تركيب غيريوني عمل ميكنند.
واكنش اتيلن اكسايد با يك آميد منجر به توليد دسته ديگري از تركيبات غيريوني ميشود. آميد مورد نظر از واكنش يك آلكيلول آمين با يك فتي اسيد به دست ميآيد. دسته خاصي از اين تركيبات خاصيت شويندگي دارند و مواد غير دترجنت را به مواد دترجنت تبديل ميكنند.
اسيدهاي چرب تركيب شده با سوربيتول ايجاد استرهاي سوربيتان از جمله Tween ميكنند. توئينها در آب كم محلولندو بيشتر در شامپوهاي بچه كاربرد دارند. اين مواد التهاب آوري سورفكتانتهاي آنيونيك را كاهش ميدهد. اين ماده به علت غيريوني بودن خاصيت التهاب آوري ندارد.