بخشی از مقاله

چکیده:

در این مقاله با یک دید کاربردی و با تاکید بر مفاهیم مختلف مدیریت دانش و اقتصاد دانشی بعنوان عوامل تغییر و تاثیر گذار حوزه های سازمانی در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه چالوس بررسی می گردد.تفاوت اقتصاد سنتی و اقتصاد دانشی و عوامل تاثیر گذار آن را با استفاده از مدل مفهومی توضیح داده و تلاش سازمان های دولتی در جستجوی دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و در راستای خلق دانش استراتژیک برای مقاصد استراتژیک سازمانی را اشاره داده و مدیریت دانش و اقتصاد دانشی و همچنین به چالش وزارت نفت و شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی در جهت رضایت کارکنان که به تبدیل دانش و مدیریت دانش به اقتصاد دانشی پرداخته و مفهوم اقتصاد دانشی و ماهیت دانش سازمانی و نحوه اداره اقتصاد دانشی با استفاده از مدیریت دانش را در سطح کلی و مورد مطالعه را بیان می نماییم.

واژه های کلیدی: مدیریت دانش،جامعه و اقتصاد دانشی، شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه چالوس

مقدمه

از اواخر دهه 90، مدیریت دانش به عنوان روش نوین مدیریتی، بحث داغ متون مدیریت و دیگر حوزههای وابسته بود. این روش، در واقع تکامل دیگر روشهای مدیریتی است، نه چیزی که ناگهان کشف شده باشد و بتواند طی شش ماه در سازمان پیاده شود. سازمانهای موفق، دریافتهاند که دانش، مهمترین دارایی آنهاست و برخی اصول اساسی مدیریت دانش، در کارکنان و سازمان و جود دارد و آنان به مدیریت دانش به عنوان عامل کلیدی موفقیت سازمان مینگرند. مدیریت دانش رویکردی است که به سرعت در حال تکامل است و به چالش های اخیر برای افزایش کارایی و بهبود اثر بخشی فرایند های تجاری محور، همراه با نوآوری مستمر، توجه زیادی دارد.

ما نه تنها در هزارهی جدید، که در عصر جدید زندگی میکنیم. در این دوره، اصطلاحات گوناگونی مثل عصر فراصنعتی - هوبر، - 1990 عصر اطلاعات - شاپیرو و واریان، - 1999 موج سوم - هوپ و هوپ، - 1997 یا جامعه دانشی - دراکر، - 1993 برای توصیف وضعیت کنونی به کار می روند. صرف نظر از اصطلاحات مذکور، اغلب صاحبنظران معتقدند که یکی از موضوعات مهم مطرح شده دراین دوره، مفهوم مدیریت دانش است؛ مفهومی که هیجان ایجاد کرده و باعث بحث و مناظرهی فراوان شده است.نیاز به مدیریت دانش براساس رشد ادراک جامعه تجاری، از این واقعیت سرچشمه میگیرد که دانش در عملکرد سازمانی و دسترسی به مزیت رقابتی پایدار، عنصری مهم تلقی می شود - گروور.داونپورت1، - 2001

مدیریت دانش، رویکرد کلیدی در حل مشکلات تجاری نظیر رقابت پذیری، کاهش سهم بازار، پارادکس بهره وری، اطلاعات اضافی و نیاز برای خلاقیت در مواجهه با شرکت های متعدد است. منطق نیاز به مدیریت دانش، بر پایه تغییرات عمده در محیط تجاری است. بنابراین آشنایی با تعاریف و مفاهیم این اصطلاح امری ضروری است. در این مقاله ضمن تعریف عباراتی همچون داده ها، اطلاعات و دانش، تعاریف و مفاهیم پایهای مدیریت دانش، به استفاده آن در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه چالوس مورد اشاره قرار می گیرد.

مبانی نظری پژوهش : تعریف مدیریت دانش:

اغلب، مدیریت دانش به طور کلی تعریف شده و آن را به عنوان هر آنچه که سازمان برای داشتن نحوهی انجام وظایف و فعالیت هایش نیاز دارد، تعریف کردهاند. این تعریف از مدیریت دانش، شامل دانش رسمی، قوانین برنامه ها و رویه ها و دانش فنی ناملموس، مهارت ها و تجارب افراد است. همچنین تعریف بالا از مدیریت دانش، شامل روش انجام کار توسط سازمان ها، ارتباط، تجزیه و تحلیل موقعیت، ارایهی راه حل های جدید برای مسائل و توسعهی روش های جدید انجام کسب و کار است. علاوه بر آن، تعریف بالا شامل مباحث فرهنگی، قومی و ارزش ها و روابط با تامین کنندگان و مشتریان نیز هست.مدیریت دانش، شامل همهی روش هایی است که سازمان، دارایی های دانش خود را اداره می کند که شامل چگونگی جمع آوری، ذخیره سازی، انتقال، بکار گیری، به روز سازی و ایجاد دانش است - ویکراماسینق.روبیتز - 2007,1

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید