بخشی از مقاله
هستيا ايزد بانويي است كه در اسطورهها به معني زن دانا و آگاه آمده است، زني كه گرما و روشني خانههاي مردم از اوست.
1- معرفي:
هستيا انديش، كانوني است غير دولتي، غيرانتفاعي كه به همت گروهي از افراد فعال و آگاه در عرصه مسائل اجتماعي با هدف حساس سازي و تغيير نگرش مردم نسبت به مسائل جنسيتي در يك جامعه مدني پويا از طريق توانمند سازي و ارتقاء آگاهي با آموزش، پژوهش، اطلاع رساني، ترويج و لابي گري در سال 1381 تأسيس شده است.
2-چشم انداز:
آرمان كانون، جامعهاي است انساني، آزاد، عادلانه و عاري از خشنونت، جايي كه زنان و مردان با برخوداري از حقوق انساني وفرصتهاي برابر، صرف نظر از تبعيضهاي جنسيتي، نژادي، طبقاتي، قومي، مذهبي، سني وديگر وضيعتهاي محروميت زا همگام با هم در توسعه انساني پايدار صاحب نقش باشند و از ثمرات آن بهرهمند گردند.
3- اهداف:
• رفع كليشههاي تبعيض جنسيتي
• رسيدن به برابري زن و مرد در چارچوب معيارهاي حقوق بشر
• بهبود زندگي زنان
• مشاركت زنان در حوزههاي تصميم گيري، مشاغل مديريتي و پستهاي كليدي
• دستيابي زنان به سرمايه، توليد و اطلاعات در زمينههاي مختلف
• تلاش براي گسترش تفاهم و گفتمان اجتماعي ميان زنان و مردان
• بهبود بخشيدن ديد جامعه نسبت به توانايي زنان در تمامي عرصهها
• آسيب شناسي زنان با تكيه بر محيط اجتماعي و فرهنگي
• رايزني و تبادل تجربيات ميان اعضا، سازمانهاي ملي و بينالمللي
• انجام پژوهش در امور زنان و انعكاس نتايج به دست آمده به مردم و مراجع مسئول
• مخالفت با همه اشكال خشونت ديدگان در جهت بهبود وضعيتشان
• تغيير ارزشها و طرز تلقيها و اعمال تقويت كننده خشونت
4- اعضاي هئيت مؤسس چه كساني هستند؟ جلوه جواهري، بيتا طاهباز، مونا محمدزاده، سارا لقماني، كاوه مظفري
5- چه كسي يا كساني NGO را حمايت مالي ميكنند؟ از طرف محل يا نهاد خاصي حمايت نميشوند اعضاي NGO خودشان هزينهها را پرداخت ميكنند و افراد عضو هم ماهانه هزار تومان پرداخت ميكنند.
6- مشكلات سازمان چيست؟ مالي، امنيتي (اجراي مراسم)، گرفتن مجوز، جانيفتادن نقش NGO در جامعه و…
7- روابط اعضاي NGO با همديگر چگونه ميباشد؟ چون اعضاي NGO در كل جوان ميباشند همگي اعضاء زير 30 سال سن دارند روابطشان خيلي با همديگر صميمانه ميباشد.
8- آيا با NGO ها يا نهادهاي ديگر در ارتباطيد؟ بله مثلاً NGO هاي محيط زيست وهمانديش زنان و…
9- فعاليتهاي انجام شده توسط هستيا را ذكر بفرماييد؟
- برگزاري مراسم 8 مارس 1381: حقوق انساني و كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان
- توانا سازي اعضا با شركت در كارگاهها، كلاسهاي آموزشي و برگزاري دورههاي مطالعاتي
- چاپ نشريه هستيا
- مشاركت در كمپين زنان و مردان عليه خشونت تا ؟ مارس
- جمعآوري طومار از دانشگاهها در اعتراض به طرح سهميهبندي جنسيتي در پذيرش رشتههاي پزشكي و فرستادن آن به مجلس
- برگزاري مراسم 8 مارس سال 1382: زنان، صلح و خشونت
- راه اندازي سايت هستيا
- مشاركت در كمپين اعتراضي عليه صدا و سيما
- پيوستن به گروه همكاري پكن
- برگزاري و شركت در جلسات همانديشي زنان.
فاطمه كريمي
- مسائل زن و خانواده از محضر آيتالله اميني:
1- جايگاه زن از ديدگاه اسلام
2- ناقص بودن عقل زنان
3- مسائل حقوق بشر درباره جايگاه زن و مرد
- حق حيات و زندگي
- حق آزادي
- حق استفاده از منابع طبيعي
- حق بهداشت و درمان
- حق اشتغال
- حق تملك و تصرف در اموال خود
- حق امنيت
- حق جعل قانون و در سايه قانون زيستن
- حق دخالت و مشاركت در حكومت
- حق اختيار همسر
- حق داشتن و تربيت فرزند
- حق انديشيدن و عقيده داشتن
- حق تحصيل علم
- حق تكامل روحي و معنوي
4- روابط زن و مرد در جامعه
5- الگوي زن مسلمان
- خانهداري
- شوهرداري
- شركت در كارهاي بيرون از خانه
6- نتيجهگيري
آيتا… اميني جزو كساني است كه سابقه طولاني در عرصه تحقيق . تأليف و خصوصاٌ اولويت دادن به موضوعات تربيتي، خانوادگي و به ويژه مسائل زنان دارد. اين كتابها و تأليفات عبارتند از: آئين همسرداري، آئين تربيت، انتخاب همسر، بانوي نمونه اسلام. اين كتابها مشخصاٌ پيرامون موضوع زن و مسائل زنان ميباشد. البته در كتابهاي ديگري مثل كتاب «آشنايي با مسائل كلي اسلام» هم حدود 90 صفحه كه تقريباٌ يك سوم كتاب است در مورد مسائل زنان ميباشد.
1- جايگاه زن از ديدگاه اسلام:
مقام زن در قرآن و در اسلام، در واقع همان مقام انسان است. اصولاٌ خيلي جالب است كه در هزار و چند صد سال قبل كه زن را معمولاٌ يك جنس پستتر و ضعيفتر ميدانستند و حتي بعضيها در انسان بودن او ترديد داشتند، اسلام هيچ اين مسأله را به طور مستقيم مطرح نميكند، بلكه مسائلي را كه درباره انسان بيان ميكند به طور طبيعي شامل زن و مرد و هر دو ميكند. بنابراين براي تبيين مقام زن بايد بررسي كنيم و ببينيم كه مقام انسان از ديدگاه اسلام چيست؟
اسلام انسان را موجودي ممتاز و برتر از موجودات مادي ميداند كه مركب از جسم و روح است. انسان موجودي است باقي كه در آفرينش او هدفي وجود دارد و
آن هدف، تكامل نفساني و سعادت در مجموعه حيات و بويژه سعادت اخروي است. با اين بيان مقام زن هم روشن ميشود. در قرآن و احاديث نسبت به اين موضوع تأكيد شده است. از جمله در قرآن خداوند ميفرمايد: ما بنيآدم آدميزادگان را گرامي داشتيم، يعني مقامشان را بالا برديم از ساير موجودات مادي- هم زنان آدميزادهاند و هم مزدان- و براي اينها در خشكي و دريا وسيله حمل فراهم كرديم و براي رزق و روزيشان غذاهاي پاكيزهاي تهيه ديديم و آنان را بر بسياري موجودات برتري داديم. پس در اين آيه در صدق عنوان بنيآدم، زن و مرد مساوي هستند. اگر زن برتر نبود گفته ميشد:«ما مردها را برتري داديم».
در موضوع آفرينش آدم به طور كلي داستانش در قرآن مفصل است كه خداوند متعال به فرشتگان فرمود كه من ميخواهم خليفهاي را در زمين بيافرينم. اما آن خليفه مرد تنها نبود. بلكه انسان بود يعني بنيآدم و همه انسانها در طول تاريخ خليفه خدا هستند و در اين جهت زن و مرد تفاوت نميكنند. اينكه اسلام اصلاٌ زن و مرد را جدا نكرده است خيلي مسئاله جالبي است، يعني اين امر مسلمي است كه اصلاٌ قابل بحث نيست، خصوصاٌ در آن زمانها كه حتي بعضيها در انسان بودن زن ترديد ميكردند، اسلام احتياجي به دفاع نميبيند هيچ جايي نداريم كه اسلام گفته باشد زن هم انسان است، چون اين امر مسلمي است.
ما در تمام قرآن حتي يك آيه پيدا نميكنيم كه زن را پايينتر از ورد بداند و احتمال نقصان و ضعفي را در عقل و يا در كارهاي اجتماعياش داده باشد. مرد محوري، خودمحوري و مرد را عاليتر دانستن، همه اينها از رسوماتي است كه از سابق باقي مانده است. الان هم در همه جوامع افرادي هستند كه زن را عقبتر از مرد ميدانند. اسلام با اين افكار موافق نيست.
2- ناقص بودن عقل زنان:
در كتب حديث، مواردي داريم كه بانوان را به عنوان نواقصالعقول ذكر كردهاند. تعداد اين احاديث خيلي زياد نيست. آنچه كه من در كتابهاي شيعه ديدهام، شايد حدود ده حديث، يا كمي زيادتر باشد، كه اينها، هم از لحاظ دلالت و هم از لحاظ سند قابل بحث هستند. چون
حديثي كه در كتابها نوشته شده كه حجت نيست. اين احاديثي كه ما در مورد بانوان داريم چون متواتر و قطعيالصدور نمي باشند ما بر اساس اينها نميتوانيم بگوييم كه عقيده اسلام اينست كه زنان ناقصالايمان و ناقصالعقلند. كسي نميتواند در مورد اين موضوع مهم ته يك گمان وطن ترتيب اثر بدهد.
در جايي كه آدم يقين ندارد و مظنه دارد بايد تحقيق و بررسي كند زنان را آزمايش كند ببيند كه واقعاٌ همين طورست و اينها ناقصالعقلند يا نه؟
و در توضيح اين مورد بايد گفت: كه اصولاٌ ما دو نوع عقل داريم: ذاتي و اكتسابي. در عقل ذاتي همه انسانها با هم مساويند و اصلاٌ زن و مرد در اين جهت فرق نميكنند، هر دو انسانند و هر دو عاقل.
عقل اكتسابي را هم هر دو ميتوانند داشته باشند. يك مرد را اگر در محيط محدود و كوچكي نگه دارند تكامل پيدا نميكند اما وقتي در اجتماع به او مسئوليت بدهند عقلش كاملترميشود. اگر مردي تحصيل نكند عقلش ناقص است اما وقتي تحصيل كرد عقلش كامل ميشود. انان هم همينطور هستند. زنان هم اگر وارد اجتماع نشوند و در يك محيط محدودي زندگي كنند معلوم است كه عقلشان خيلي كامل نخواهد بود، اگر در اجتماع باشند كاملتر ميشود و اين را عرض كنم كه منظورم اين نيست كه با هر نوع حضوري، عقلشان كامل ميشود. ما خيلي زنان را در اجتماع داريم خصوصاٌ در غرب كه خيلي هم آزادي و رفت و آمد دارند. اما عقلشان كامل نميشود. عقل به وسيله مسئووليت پذيري و تحصيل علم و دانش و امثال اينها كامل ميشود و زن و مرد در اين جهت تفاوتي نميكنند.
3- مسائل حقوق بشر درباره جايگاه زن و مرد:
موضوع حقوق بشر همانطور كه ميدانيد در حدود يك قرن ميباشد كه در سطح جهاني مطرح است. البته اسلام از ابتدا در اين قسمت بحث كرده و حقوق زن عرض ميكنم همان حقوقي است كه بعضاٌ به عنوان حقوق بشر مطرح ميشود، و بين زن و مرد مشترك است و در اينجا به مهمترين آنها اشاره ميكنيم:
• حق حيات و زندگي:
انسان به عنوان يك موجود زنده اين حق را دارد كه حياتش را ادامه دهد و كسي حق ندارد كه بدون مجوز قانوني و شرعي اين حق را از او سلب كند.
• حق آزادي:
هر انساني، چه زن و چه مرد، آزاد آفريده شده است و اين آزادي در نهادش گذاشته شده است. كسي هم حق ندارد اين آزادي را از او سلب كند مگر اينكه مزاحم آزادي ديگران يا مزاحم مصلحت خودش و جامعه شود.
• حق استفاده از منابع طبيعي:
انسان در يك جهاني زندگي ميكند كه نيازهاي خاصي دارد. نياز به آب، هوا، غذا . لباس دارد بايد از اينها استفاده كند كسي هم حق ندارد مانع او بشود مگر اينكه استفاده از اين حق، مزاحم حقوق ديگران شود.
• حق بهداشت و درمان:
زن و مرد به عنوان انسان حق دارند كه براي صيانت از حيات و سلامتي خود، از محيط سالم و بهداشتي بهرهمند باشد م آنچه را كه براي درمان و رفع بيماري نيازمندند در اختيار داشته باشند و اين حق طبيعي هر انساني است كه هيچ كس نبايد مانع آن بشود.
• حق اشتغال:
لازمه تأمين نيازهاي زندگي، كار كردن است. و لذا زن و مرد حق دارند كه براي رفع احتياجات خود به كار بپردازند و نتيجه كار هر كسي متعلق به خودش باشد. بنابراين هر كسي كه راي ديگري كار ميكند بايد مزد عادلانهاي دريافت كند. مزد عادلانه يعني مزدي كه به اندازه كار است. با قطع نظر از اينكه نيروي كار، زن است يا مرد، سياه است يا سفيد. چرا كه هر كسي در قبال كاري كه انجام ميدهد حق دريافت مزد دارد. نميشود به كسي گفت كه چون تو زن هستي بايد به ازاي كار مساوي، حقوق كمتري دريافت كني. اسلام كاملأ با اين امر مخالف است.
از نظر اسلام اگر زن در خانه يا در هر جاي ديگري كار كند همان حقوقي به او تعلق ميگيرد كه به مرد تعلق ميگيرد. يعني زن بودن نيايد يك معيار باشد خودكار و شرايط و بازده آن است. مشاغل زنان در داخل يا خارج خانه براي زنان خوب است ولي نبايد وارد مشاغل سخت و سنگين شوند يعني بايد شغلاشان طوري باشد كه به زيبايي و ظرافتشان و به تربيت فرزندانشان لطمه نزند. به مردان توصيه ميكنم كه در صورتي كه ضرورت اقتضا نكند از خانمها كارهايي را كه به شادابي خود و تربيت فرزندانشان لطمه ميزند انتظار نداشته باشند از نظر اسلام زن مثل گل و ريحان است و او را فوق طاقتش نبايد به كارهاي سنگين واداشت ولي اگر خانمها بخواهند كار بكنند اگر ظوابط شرعي و حجاب را رعايت كنند اشكالي ندارد.
اشتغال بايد با وضعيت روحي و رواني زنان سازگاري داشته باشد و اگر خانمي شاغل است اين شغل در تربيت فرزندان و نگهداري خانه و خانواده نبايد خدشهاي وارد كند چون خانمها آمادگي بيشتر و بهتري براي تربيت فرزند دارند. البته مردها هم آمادگي تربيت را دارند ولي وجود عاطفي خانمها مهمترست. شايد هيچ كاري از حيث تأثير بنيادي و ثمرهاي كه براي سعادت كل جامعه بشري دارد با اهميتتر از كار تربيت انسان نيست. پس خانمها باير بيشتر فكرشان روي اصل بقاي خانواده متمركز باشد. نكته ديگر اينست كه اشتغال خانمها به كارهايي كه موجب تماس و ارتباط زياد بين زن و مرد ميشود به مصلحت نيست، زيرا اختلاط و ارتباط بيش از حد علاوه بر ايجاد فشارهاي روحي و رواني و اختلال كندي در كار ممكن است مفاسدي در پي داشته باشد و به قوام خانواده آسيب برساند. از نظر من بايد زنان در كارشان محدوديتهايي ايجاد كنند و اين به معني ممنوع يا حرام بودن معضي از كارها براي خانمها نيست بلكه توجه به اين مسايل باعث ميشود كه در عين فعاليت و حضور مؤثر در اجتماع براي خود و خانواده و جامعهشان مشكلي پيش نيايد.
فعاليتهايي كه براي زنان خيلي مفيد است مثل تمامي مراحل تعليم و تربيت از ابتداييترين و مقدماتيترين سطوح تا عاليترين سطح و حتيالامكان در محيطهايي كاملأ مستقل و تحت اختيار خودشان، امور مربوط به بهداشت و درمان، فعاليتهاي علمي، ادبي، فرهنگي و هنري، كارهايي مانند تحقيقات علمي در رشتههاي گوناگون نويسندگي، نقاشي، خياطي، قاليبافي، همه اينها براي خانمها خوب است با خانهداري و بچهداري هم ميسازد. پس در كل بعضي از مشاغل به خانمها توصيه ميشود و برخي ديگر هر چند منع شرعي هم ندارد ولي توصيه نميشود و يكي از دلايل آن هم، توجه به اصالت و بقاي خانواده است.