بخشی از مقاله
چکیده:
تشکیل حکومت یکی از برنامه هایی است که در آموزه های فرهنگ دینی و اسلامی برای زندگی انسان ها به صورت جدی پی گیری شده است، زنان بیش از هر کس از برپایی حکومت اسلامی سود میبرد و بیش از هر کس از نبود حکومت اسلامی صدمه میبیند، هدف از انجام این پژوهش بررسی نظرگاه فرهنگ دینی در تبیین جایگاه زنان در دکترین حکومت اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای انجام شد و برای گردآوری مطالب ضمن مراجعه به کتب علمی، تفسیری و روایی، از مجموع مقالات و نظرات کارشناسان و صاحبنظران نیز بهره برداری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور خطوط اساسی و جهت گیری های کلی هدف ها و سیاست های هر بخش را تعیین می کنند و امور اجرایی نیز در مسیر آن هدف ها پیش می روند. در حال حاضر نقش زنان برای سازمان ها و برنامه ریزان امور توسعه یک اولویت انکارناپذیر محسوب می شود.
واژگان کلیدی: زنان، حکومت اسلامی، آموزه های فرهنگ دینی، انقلاب اسلامی، عصر پیامبر، ظرفیت های مشارکت
مقدمه:
برخی از اندیشمندان معاصر و فقهای نو اندیش که با ذهنیتهای قرن بیستمی تفقه می نمایند، معتقدند زن و مرد در اسلام به لحاظ حقوقی شناختی، از جایگاه برابری برخوردار بوده و آنچه از نابرابری در جوامع اسلامی مشاهده می گردد، عارضی بوده و منشإ اسلامی ندارد. زن در نظام اسلامی - نظام شناختی، حقوقی و ارزشی - جایگاهی همانند مرد دارد. آیات قرآن کریم و احادیث سنت شریف که تواتر معنوی دارند، گواه بر این حقیقت هستند. - شمس الدین، 1376، ص - 22 به قول علامه طباطبایی: »زن از برکت اسلام، مستقل به نفس و متکی برخویش گشت، اراده و عمل او که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت خود در همه ادوارش چنین مقامی به زن نداده بود] اسلام[ مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر، چنین مقامی برای زن نخواهید یافت. « - علامه طباطبایی، المیزان، 1375، ج2، ص - 414
البته انکار »تساوی حقوقی اجتماعی« جایگاه زن در اسلام، از ارزش خدمات اسلام به زن نمی کاهد، زیرا حقوق اجتماعی اسلام در موقعیتی به زنان اعطا شد که زنان از هرگونه شإن اجتماعی محروم بودند. بنابر گفته خلیفه دوم »عمر«، زن قبل از اسلام اصلا »صاحب حقوق« نبود. »والله ان کنا فی الجاهلیه ما نعد للنسإ امرا حتی انزل الله تعالی فیهن ما انزل و قسم لهن ما قسم.» «به خدا قسم ما در جاهلیت برای زنان هیچ شإنی قائل نبودیم تا خداوند - در قرآن - درباره آنها، آیاتی نازل کرد و حقوق و بهره هایی برایشان قائل شد. « - صحیح مسلم، ج 4، ص: - 190 1 حکومت اسلامی دوره پیامبر - ص - حکومت رسول اکرم الگویی برای تمام حکومتهای اسلامی در طی تاریخ است.
شاید بتوان با استبداد فردی و یا حزبی در اندک زمانی بر ملتی حکمفرمایی کرد، لکن هیچ حکومتی بدون حمایت همه جانبه افراد آن جامعه، پایدار نخواهد ماند و زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه در تقویت و تضعیف نظامها، نقش کلیدی داشته و دارند. یکی از دشوارترین مراحل دوران زندگانی رسول خدا، سیزده سال ابتدای پیامبری اوست که این مدت را در سرزمین مکه سپری کرد. رسول خدا و کسانی که به آن حضرت ایمان آوردند، سختترین دوران خود را در آن سرزمین گذراندند. و تنها رسالت پیامبر در این دوران، ابلاغ وحی الهی، و تنها وظیفه مسلمانان، ایمان به توحید و نبوت آرین پیامبر آسمانی بود؛ چرا که هنوز دستور الهی برای تشکیل »حکومت« به حضرت ابلاغ نشده بود.
مطالبات زنان مبتنی بر نیازهای طبیعی و فطری آنان است که به خواسته تبدیل شده و شارع مقدس اگر مصلحت تشخیص دهد، مورد تأیید قرار داده و آنگاه است که حقوق زنان شکل میگیرد که باید صیانت شود. در زمان حکومت پیامبر - صلّیاللّه علیهو اله و سلّم - زنان باجرأت مطالبات خود را طرح میکردند و پیامبر واکنش مناسب نشان میداد. همچنین با توجه به سابق تضییع حقوق زنان در زمان پیش از اسلام مخالفتهایی با احیاء حقوق آنان به عمل میآمد که رسول خدا به شکل نظری و عملی به مبارزه و برخورد و اقناع آنان میپرداخت. هدف حکومت نبوی از احیای مطالبات و حقوق زنان به کمال و سعادت رساندن آنان بود و لذا پیامبر در مقابل حقوق، حدودی را هم تعیین میفرمود تا به دور از افراط و تفریط به کمال جامعه انسانی کمک کند. بنابراین نوع طرح مسائل و مطالبات زنان و نحوهء تأمین آنها در حکومت نبوی به شکل معتدل و جامع میتواند الگویی برای حکومت اسلامی در عصر حاضر و تمام اعصار و قرون