بخشی از مقاله

ارائه راهبردهايي براي جذب دانشجويان خارجي در ايران
چکيده
در شرايط جهاني شدن اقتصاد، فرهنگ و فناوري ، جذب دانشجويان خارجي موجب مشارکت فعال در روند جهاني توليد علم و تسهيل انتقال فناوري و غني شدن فرآيند آموزش مي شود. امروزه عواملي چون ظهور آموزش عالي به مثابه يک کسب و کار و نقش کليدي دانش آموختگان خارجي در توسعه فرهنگي و اجتماعي کشورهاي مبداء و تأثير تحرک و جابه جايي دانشجويان در ارتقاء سرمايه انساني باعث توجه به مزيت هاي پنهان جذب دانشجويان خارجي شده است . همچنين نقش آموزش چند فرهنگي در غنا بخشيدن به آموزش ها و ارتقاي برابري، احترام ، پذيرش و فهم متقابل فرهنگ ها اهميت بين المللي سازي آموزش عالي را مضاعف کرده است . با وجود اين که در دو دهه اخير تعداد دانشجويان خارجي جهان ٢.٣ برابر شده و کشورهاي منطقه نيز در يک رقابت جدي برنامه هاي بلند پروازانه اي براي جذب دانشجويان خارجي تدارک ديده اند، در کشور ما نوعي بي تصميمي و خلاء راهبرد کلان ملي در اين زمينه مشهود است . مقاله حاضر مي کوشد با مطرح نمودن تجارب مختلف جهان بويژه کشورهاي منطقه ، الگوهاي مختلف و انواع تلاش هاي جاري در اين زمينه را معرفي نمايد. سپس از طريق انجام يک مطالعه اکتشافي - پيمايشي نظرات خبرگان ، متخصصان و مديران آشنا با موضوع پيرامون گزينه هاي مختلف راهبردي از طريق برجسته سازي اولويت هاي مورد نظر آنان تدوين شده است .
يافته هاي اين مطالعه بيانگر اولويت تمرکز بر رقابت منطقه اي (در مقابل خط شکني در عرصه جهاني و يا حفظ وضع موجود) با تمرکز بر محوريت پژوهش و فنآوري در جذب دانشجويان خارجي است .
خبرگان پيرامون "راهبرد پذيرش دانشجو" جذب دانشجويان شايسته (در مقابل جذب نخبه و يا سياست درهاي باز) را توصيه نموده اند. همچنين ارکان اصلي راهبرد ايراني از نظر پاسخگويان عبارتند از: تمهيد زيست بوم مناسب علمي و رفاهي، ارائه کيفيت بالاي آموزش ، آموزش انعطاف پذير و ارائه خدمات آموزشي ارزان .
واژگان کليدي:
جذب دانشجويان خارجي، بين المللي شدن آموزش عالي، تحرک دانشجويان ، آموزش چند فرهنگي.


مقدمه
توسعه علمي يک حرکت چند وجهي است که در ظرف محيط بين المللي رخ مي دهد. پديدة جهاني شدن اقتصاد و فرهنگ از سويي و موضوع جهان وطن بودن علم و فنآوري ازسوي ديگر، روند رو به رشد فعاليت هاي بين المللي را افزايش داده است . حرکت آزاد و بدون محدوديت سرمايه ، اطلاعات و ايده در سطح جهان که تحرک و جابجايي دانشجويان و پژوهشگران و نوآوران بخشي از آن است بن مايۀ تشکيل سرمايه انساني در يک چارچوب و استاندارد جهاني است .
برخي ازمزاياي بين المللي شدن آموزش عالي عبارتند از: ارتقاي هويت ملي وابزار معرفي فرهنگ ملي، رشد پيوندهاي اقتصادي، رشد رقابت اقتصادي، معرفي علم به عنوان منبع اقتصادي ،گسترش امنيت ملي و ارتقاء تفاهم ودرک متقابل بين المللي .
امروزه کشورها با ارتقاء سطح همکاريها و تبادلات بين المللي علمي نه تنها مشروعيت جانبي و منزلت کسب مي کنند بلکه به نوسازي اقتصاد و کارآمدي فناوري خود مدد مي رسانند. تحرک دانشجويان در سطح جغرافياي جهان زمينه هاي تسهيل انتقال فناوري، همچنين ظهور نوآوريهاي راديکال را فراهم نموده است . بازار علم و نظام عرضه و تقاضاي آموزش عالي را نيرومند ساخته و تراکم و انباشت مناسبي از نيازها و کالاهاي جديد فرهنگي و نرم افزاري را سامان داده است . اين تراکم که همراه با تنوع و غناي فرهنگي است موتور محرک توسعه علمي است .
طرح مساله
جذب دانشجويان خارجي براي مؤسسات از جنبه هاي مختلف مثبت ارزيابي مي شود.جالب آنکه اين امر همه انواع سرمايه سازماني دانشگاهها ومؤسسات را ارتقا مي بخشد:
. افزايش سرمايه مالي و فيزيکيازطريق شهريه
. افزايش سرمايه فرهنگيازطريق رسوب دانش هم چنين کسب اعتبار وپرستيژ
. افزايش سرمايه اجتماعي از طريق گسترش ارتباطاتعلمي-بين المللي
. افزايش کيفيت آموزش و پژوهش
برخي کشورهاي دانشجو پذير جهان در اين زمينه داراي تجارب ارزشمندي هستند. در استراليا به منظور تشويق دانشجويان به شرکت در طرحهاي مبادلۀ دانشجويان بين المللي طرحي تحت عنوان «سفر به فرهنگهاي ديگر» توسط دانشگاه ملبورن در دست اجراست (گستا وهمکاران ،٢٠٠٦ ).
در نيوزيلند فشار تقاضا براي پذيرش دانشجوي خارجي موجب تعيين سهميه براي دانشگاهها شده است . يافته هاي يک مطالعه در اين کشور نشان داد اگر چه دانشگاه هاي دولتي نيوزيلند از اهميت نقش دانشجويان بين المللي در جريان درآمدزايي و بين المللي کردن مؤسساتشان آگاهي دارند، کنترل تعداد دانشجويان بين المللي و در نظر گرفتن اهداف ديگر را نيز حائز اهميت مي دانند (لين ،اسميت وري،٢٠٠٦).
از آنجا که کشورهاي محتلف جهان به نقش و اهميت جذب دانشجوي خارجي پي برده اند، ژانرها و سبک هاي متعدد بازاريابي براي جذب دانشجوي خارجي شکل گرفته است .
يک از پژوهشگران در تحقيق خود چهار نمونه از ژانر بازاريابي دانشجويان بين المللي از فنلاند، اسکاتلند، استراليا و ژاپن را با هم مقايسه کرده است ( اينگر،آسکهاو،٢٠٠٧) ).
هم اکنون بيشتر کشورهاي جهان به ويژه کشورهاي در حال توسعه اي چون مالزي، ترکيه ، سنگاپور، امارات متحدة عربي، جمهوري آذربايجان و ارمنستان و ... برنامه هاي مدون و بلند پروازانه اي براي توسعه جذب دانشجوي خارجي تدارک ديده اند.
به دليل مزاياي بي بديل تحرک بين المللي دانشجويان وهمان گونه که در جدول شماره (١) ملاحظه مي شود سهم درآمد برخي کشورها از اين محل قابل توجه است .
جدول شماره ١. درآمد کشورها از جذب دانشجويان خارجي سال تحصيلي ٢٠٠٨-٢٠٠٧

نگاهي به سير افزايش کمي دانشجويان خارجي در سطح جهان بيانگرجهش اين تعداد به ميزان ٢.٣برابر در دهه اخير بوده است . افزايشي که کشور ايران آن را تجربه نکرد.

نگاهي به آمار دانشجويان خارجي برخي کشورهاي رقيب ايران در آسيا عمق عقب ماندگي ايران را در اين زمينه نشان مي- دهد.

دولت سنگاپور به عنوان يک راهبرد، براي تحقق هدف بلندمدت سال ٢٠١٥ مندرج در جدول بالا ،براي جذب استعدادهاي درخشان به دانشگاه ها سوبسيد پرداخت مي کند اما راهبرد امارات تبديل شدن به قطب علمي – فرهنگي خاورميانه است .در اين کشور فستيوال سالانه متفکرين خاورميانه باهدف توسعه بين المللي شدن برگزار مي شود.
مرکزيت اجراي اين طرح با کالج عالي تکنولوژي با حمايت ام .آي.تي. هاروارد و استنفورد و تحت مديريت کلان انگليسي هاست .
احداث قريۀ المعرفه که هم اکنون حدود سي هزار دانشجو جذب کرده است نيز در راستاي تبديل شدن به مرکزيت منطقه اي آموزش عالي دنبال شده است کشور ترکيه حرکت خود را در اين زمينه ديرتر از بقيه کشورهاي آسيايي آغاز نموده است .
بعد از حادثه ١١ سپتامبر، چهار دانشگاه ترکيه (اوتادغو – غازي- آنکارا- حاجت تپه ) طرحي براي جذب دانشجويان خارجي مسلمان به نخست وزير اين کشور ارائه دادند.
اما راهبرد مالزي در اين زمينه بالا بردن کيفيت و پايين آوردن هزينه است . دراين کشور براساس آمارفوق تعداد دانشجويان خارجي در سه سال گذشته جهشي بيش از صد درصد را تجربه کرده است
در اين ميان سهم کشور ايران از تحرک دانشجويان بين المللي بسيار اندک است .چنانچه تعداد دانشجويان شاغل به تحصيل در سال ٨٩-٨٨ سه ميليون وهفتصدو نودهزار باشد، تنها حدود يک دهم درصد از اين تعداد خارجي هستند. اين سهم اندک با اهداف مندرج در سند چشم انداز يعني تبديل شدن به قدرت اول منطقه در عرصه علم وفناوري همخواني ندارد.

ترکيب دانشجويان خارجي در ايران نشان مي دهد ٥٠.٨١ درصدآنها از کشورهاي خاورميانه هستند.(٤١.٥ درصد افغاني- ٢٠% سوري و ...).هم چنين ٢١.٣٧ در صد آنان از کشورهاي آساي ميانه و ٨.٧٢ درصد از هند و پاکستان و بقيه نيز از آسياي جنوب شرقي و اروپاي شرقي هستند.
به اعتقاد برخي پژوهشگران ، چهار عامل مؤثر در ترکيب جمعيتي مذکور عبارتند از: نزديکي مواضع سياسي و عقيدتي کشورها – نزديکي جغرافيايي – اقامت اتباع بيگانه در ايران – هم زباني با زبان فارسي (بزرگمهري، ١٣٨٥)
اين موضوع که چرا سهم ايران در جذب دانشجوي خارجي بسيار ناچيز است قابل تأمل است . اين موضوع مسئله اصلي مطالعه حاضر را شکل مي دهد.
درسال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي جدي ترين اقدام در زمينه جذب دانشجوي خارجي تأسيس دانشگاه بين المللي امام خميني (ره ) است .
قانون تأسيس دانشگاه بين المللي اسلامي در تاريخ ١٣٦٢.١١٢.٢ در مجلس شوراي اسلامي تصويب و جايگاه خوبي براي آن تعريف شد. اين دانشگاه داراي شوراي عالي به رياست رئيس جمهور است .
اما اين دانشگاه در عمل راه اندازي نشد تا اينکه در سال ١٣٧٠ مؤسسه آموزش عالي زبان فارسي دهخدا به دانشگاه بين المللي امام خميني تبديل شد. پس از گذشت سالها از تأسيس اين دانشگاه بسياري از مفاد اساس نامه دانشگاه مصوب ٧٧.٤.٣٠ ، شوراي عالي انقلاب فرهنگي اجرايي نشده است و از٨٠٠٠ نفر دانشجو تنها دو درصد تعداد دانشجويان اين دانشگاه خارجي هستند. اين دانشجويان فقط دوره شش ماهه آموزش زبان فارسي را در اين دانشگاه سپري مي کنند. اين نکته نيز بخشي از وجه مساله زاي موضوع است .
هم اکنون کشور ايران با عقب ماندگي جدي در زمينه جذب دانشجوي خارجي روبه روست . مهم ترين جنبه آن درحوزه راهبردي وسياستي است . پس از پرکردن اين خلاء راه براي اقدامات عملي و تمهيد زيرساخت ها فراهم خواهد شد.
پرسش اين است که در اين بازار بين المللي سهم کشور ما چقدر است ؟ عليرغم توسعه کمي جهشي در آموزش عالي ايران که موجب شده است تعداد دانشجويان از ١٧٥ هزار نفر در سال ١٣٥٧ به ٤.٢٠٠.٠٠٠ در سال ١٣٩٠ برسد، از نظر شاخص تعداد دانشجويان خارجي در چه وضعيتي هستيم ؟ راهبرد کلان کشور در اين زمينه چيست و راهبرد مطلوب و بهينه بر اساس نظرات خبرگان و کارشناسان بايد داراي چه ويژگي ها و ارکاني باشد؟
سؤالات تحقيق
اين مطالعه درجستجوي پاسخ به پرسش هاي زير است :
.1 جذب دانشجويان خارجي (به عنوان يک مصداق از بين المللي شدن آموزش عالي) در ايران بهتر است با تمرکز بر آموزش باشد يا پژوهش و فناوري؟
.2 از نظر قلمرو بهتر است رقابت منطقه اي هدف قرار گيرد يا خط شکني در عرصه بين المللي يا استمرار وضع موجود؟
.3 از نظر جذب و پذيرش دانشجو جذب نخبگان هدف گيري شود يا دانشجويان شايسته (متوسط به بالا) يا همه متقاضيان جذب شوند؟ (راهبرد درهاي باز؟)
.4 مؤلفه ها و ارکان اصلي راهبرد مطلوب براي ايران کدام اند؟
.5 چه سناريوهاي اجرايي و اقدامات زير ساختي جذب دانشجويان خارجي اولويت دارد؟
.6 آيا بين اولويت هاي راهبردي مورد نظر مديران ستادي با سرپرستان دانشجويان خارجي در دانشگاه ها اختلاف نظر معني داري وجود دارد؟
آموزه هاي نظري
١- ظهور آموزش عالي به مثابه يک کسب و کار
از دهه ١٩٧٠ به بعد به تدريج شاهد پديده تجاري شدن و کالايي شدن آموزش عالي ظهور ارزش هاي مبادله اي و اقتصادي آموزش عالي و وابستگي روز افزون نظام هاي اقتصادي- تکنولوژيک به همديگر به دليل امواج فراگير انقلاب صنعتي هستيم . هم چنين نيرومند شدن هر دو بعد عرضه و تقاضاي آموزش عالي، کنشگران اين عرصه ١ و نهادها و سازمانهاي ذي نفع را به ميدان کشانده است . از اين تحول به تکامل بلوکهاي سازنده بازار آموزش عالي مي توان ياد کرد. اين تحولات موجب ورود فعال بخش خصوصي به صنعت آموزش عالي در عرصه بين المللي شده است .
هم چنين عوامل زير به کسب وکار آموزش عالي رونق داده وآن را به بازاري بين المللي تبديل نموده است :
. انقلاب در فناوري اطلاعات و ارتباطات ٢ و سهولت مبادله آموزش
. ابزاري شدن نگرش نسبت به علم (علم و حکمت براي خود شکوفايي فردي ، تبديل به : بنگاه دانش )
. تبديل دانشگاه نخبه گرا به دانشگاه توده اي ١ و دانشگاه سبک ٢
. روندهاي عام جهاني شدن فرهنگ و اقتصاد و تکنولوژي
. تبديل روند خطي دانش به شبکه هاي دانش ، جريانات دانش که ماهيت جهاني دارند
٢- عامل تغيير اجتماعي ، سياسي ، فرهنگي
نويسنده کتاب "آموزش بين المللي در يک زمينۀ جهاني" معتقد است که آموزش بين المللي بسيار فراتر از برنامه هاي تحصيل در خارج از کشور است . چرا که آموزش بين المللي عوامل متغير اجتماعي، سياسي و اقتصادي فراواني را شامل مي شود که نه تنها بر مراکز آموزشي تأثير ميگذارند بلکه بر روي جوامع جهاني در فضايي که نگراني و بلاتکليفي همۀ دنيا را فراگرفته است تأثير مي گذارند (اورياس ، ٢٠٠٨ )
پژوهشگري ديگر معتقد است که جذب دانشجويان خارجي به آماده سازي ساير دانشجويان براي کارکردن در دنياي واقعي کمک مي کند، زيرا آنها ناگزيرند با انسانهايي با پيش زمينه هاي فرهنگي مختلف برخورد کنند. از سويي دانشجويان و دانش آموختگان خارجي ارتباطات بين المللي مهمي فراهم مي کنند. اين ارتباطات مي تواند منجر به همکاري تحقيقاتي و آشنايي با دولتها و همکاري مديران و رهبران شود. هم چنين حضور دانشجويان خارجي اعتبار دپارتمانها و مؤسسات علمي را افزايش مي دهد (تريس ،٢٠٠٢) محققان چيني به اثرات فرهنگي واجتماعي تحصيلات درخارج از کشورتوجه ويژه اي دارند. آنها يادآور مي شوند که آموزش خارجي (عمدتا آموزش غربي) به تدريج به عنوان سرمايۀ فرهنگي غالب و مهمترين ابزار جابجايي اجتماعي در چين مدرن ، جايگزين آموزش چيني سنتي شد. آموزش خارجي در مرحلۀ اوليۀ ارائۀ آن به هيچ وجه داراي ارزش نبود، اما در طولاني مدت مفهوم اجتماعي منفي آن تا حدي تغيير يافت که تبديل به سرمايه فرهنگي مفيدي شد. مشاغل و تجربۀ زندگي اولين گروه دانشجوياني که در دهه ١٨٨٠ از آمريکا برگشتند به خوبي فرايند اين تغيير را نشان مي دهد. سه عامل در توضيح چنين فرايندي بسيار مهم بودند: شرايط اجتماعي، شرايط شغلي و شکل گيري گروهي. شرايط اجتماعي منحصر به فرد اواسط قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم در چين براي اولين دانشجوياني که به اين کشور برگشتند، فرصت هايي را فراهم کرد تا عملکرد برجسته و دست آوردهاي حرفه اي خود را نشان دهند. به طور هم زمان ، فرايند انتخاب روش ها و سبک زندگي غربي منجر به افزايش تقاضا براي دانش و مهارت هاي غربي در چين شد و در نتيجه ، موجب نوعي تغيير شکل شغلي شد و کمکي بود براي ارتقاء بخش شغلي جديد که دانشجوياني که به چين برگشته بودند در آن ايجاد شغل مي کردند. سرانجام ، اولين گروه دانشجويان بازگشتي فعالانه شيوة آموزش غربي را در چين ارتقاء دادند ودانشجوياني که از غرب برمي گشتند را به عنوان سمبل اجتماعي مفيدي نشان مي دادند.(هانگ ،٢٠٠٢) هم چنين يکي از استادان دانشگاه فودان چين درمقاله خود به بررسي نقش دانشجويان خارجي پس از بازگشت به وطن در آموزش عالي چين پرداخته است .
اين مقاله مروري اجمالي مي کند بر سوابق تاريخي و شرايط اجتماعي که آموزش عالي چين در آن رشد کرد و بر اينکه چگونه نفرت از مدلها و انديشه هاي خارجي بر تاريخ معاصر و مدرن آن تأثير گذاشت . در اين مقاله ، به وضعيت و تأثيرات و نقش پنج نسل از کساني که پس تحصيل در کشور خارجي به وطن باز گشته اند در نوسازي اجتماعي، اقتصادي، علمي و سياسي چين به طور کلي و نوسازي آموزش عالي به طور خاص توجه ويژه اي شده است .
همانطور که معرفي آموزش عالي مدرن در چين ،پيامد مستقيم ارتباط با دنياي خارج از اين کشور بود، دانشجويان چيني که در خارج از اين کشور تحصيل کرده اند نقش بسيار مهمي در اين تعامل بين المللي داشته اند. اين مقاله بر نقش منحصر به فرد اين دانشجويان تأکيد مي کند و تأثير و نقش آنها را در آينده پيش بيني مي کند
٣- تحرک و جابجايي دانشجويان
اين ديدگاه مرتبط با نظريه سرمايه انساني بوده و پيرامون بازگشت وعدم بازگشت جمعيت - هاي دانشجويي مهاجر و تأثير آن براقتصاد ملي مي پردازد. تفاوت تحرک دانشجويي با مهاجرت در ماندگاري کوتاه تر آن است .اين جابه جايي از الگوهاي موقعيتي ومحلي خاص خود پيروي مي کند.براي مثال ميزان اين جابه جايي در قاره اروپا حدود ده درصد است .
مطابق چند يافتۀ تجربي، تحرک و جابه جايي دانشجويان در عرصۀ بين المللي را مي توان شکلي از يک زندگي نامۀ انتخابي (زندگينامۀ خود انجام ) دانست که هدفش ظهور شخصيتي آزادتر است . نتايج بررسي نظرات هشتاد دانشجو بر مبناي تجربه هاي ناشي از اجراي طرح «اراسموس » در اروپا نشان مي دهد که دانشجويان با قبول مخاطرات ، با تغييرات محيط مقابله مي کنند و کنترل مسير زندگي شخصي خود را به صورت بازتابي بدست مي گيرند. در چشم انداز دانشجويان تجربۀ جابه جايي و تحرک بين المللي، انگيزة رشد شخصي و استقلال فردي را بروز مي دهد و بر آگاهي فرهنگي و سياسي، مهارت بين فرهنگي و حس بسط يافتۀ تعلق تأثير مي گذارند (واسيليکي،٢٠٠٥)
در سال هاي اخير به ويژه پس از واقعه يازده سپتامبر روابط سياسي کشورها بر کم وکيف تحرک دانشجويي تأثير داشته است . ازنظر ميزان تحرک مطالعات نشان ميدهند کساني که سطح تحصيلات بالاتري دارند، يعني دانشجويان تحصيلات تکميلي تحرک بيشتري دارند.
(هانگ ،چيائو،١٩٩٨)
هم اکنون راهبردهاي مديريت تحرک علمي ١دانشوران که توسط سياستگذاران علمي
کشورها دنبال مي شود عبارتند از :
. جلوگيري از مهاجرت
. جبران هزينه ها
. راه بازگشتي
. مديريت چرخش نخبگان علمي
. جذب پيشگيرانه (درگير کردن دانشوران در توسعه علمي کشور) تجربه نشان مي دهد دو راهکار اخير با موفقيت بيشتري همراه بوده است .
٤-آموزش چند فرهنگي
جذب دانشجوي خارجي وبين المللي کردن فضاي کلاس هاي درسي با هدف چندفرهنگي کردن آموزش نيز صورت مي گيرد. منظور از اين فرآيند،آموزش رها از تعصبات و تمايلات به ارث برده شده است که همراه با کشف چشم اندازها و فرهنگ هاي ديگر است و هدف آن شکل دهي به احساسات دانش آموزان و دانشجويان به سوي چندگانگي زيست انساني، سبک هاي متفاوت تحليل تجارب و ايده ها و راههاي نگريستن در سراسر جهان است .(گي ،١٩٩٤)

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید