بخشی از مقاله
خلاصه
نظام رتبهبندی دانشگاه ها به منظور انجام ارزیابی دقیقتر از عملکرد دانشگاه و ارائه رتبهبندی جامع از جایگاه دانشگاه در سطح جهانی با معیارها و شاخصهای گوناگون تعریف شده است. امروزه یکی از اهداف بلندمدت دانشگاهها، ارتقا رتبه آنها در سطح کلاس جهانی است. با توجه به اهمیت نقش دانشآموختگان به عنوان یکی از شاخصهای مهم در ایفای این امر، شناسایی عوامل کلیدی دستیابی به ارتقا رتبه دانشگاه، توسط دانش آموختگان امری ضروری محسوب میشود.
در این پژوهش ارتقا رتبه دانشگاه به عنوان هدف ده ساله انتخاب شده است. پس از بررسی ادبیات پژوهش، عوامل موثر بر موفقیت در ارتقا رتبه دانشگاه توسط دانشآموختگان بررسی شد. در راستای تکمیل فرایند، با گرایش تحقیقات توصیفی - پیمایشی، پرسشنامهای محققساخته، بین اساتید هیئت علمی و دانشآموختگان مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا با جامعهی آماری 90 نفر که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 0/81 محاسبه و تایید شد. پس از طبقهبندی، عوامل نهایی، در 3 حوزه ورودی - امکانات و بودجه - ، فرآیند - برنامهریزی،کنترل و نظارت - و خروجی، تقسیمبندی شدند.
روابط علّی بین عوامل و میزان تاثیر آنها بر یکدیگر با کمک خبرگان حوزه موضوعی پژوهش تعیین شد. پس از رسم نگاشت ادراکی فازی، عوامل حیاتی موفقیت در ارتقا رتبه دانشگاه توسط دانشآموختگان با رویکرد "مرکزیت مفاهیم" شناسایی شدند.
نتایج پژوهش، عوامل حیاتی موفقیت برای ارتقا رتبه دانشگاه توسط دانشآموختگان را "تعداد دانشآموختگان نخبه"، "هماهنگی آموزش با نیاز صنعت"، "ارتقا رتبه دانشگاه - به عنوان هدف ده ساله - "، "اعتبار و وجهه دانشگاه"، "میزان استخدام دانشآموختگان"، " تامین نیازهای مهارتی صنعت" و "تعداد مقالات پر استناد دانشآموختگان" معرفی می کند. از نرمافزارهای FCMapper و Pajek برای رسم FCM استفاده شد.
.1 مقدمه
پایه اصلی رتبهبندی دانشگاه ها نخستین بار در سال 2003 در سطح بینالمللی منتشر شد که به رتبهبندی علمی شهرت دارد.[1] نظام رتبهبندی دانشگاه ها به منظور انجام ارزیابی دقیقتر از عملکرد دانشگاه و ارائه رتبهبندی جامع از جایگاه دانشگاه در سطح جهانی با معیارها و شاخصهای گوناگون تعریف شده است. با توجه به این نظام، دانشگاه ها بر اساس میزان موفقیت در هر یک از معیارهای تعریف شده، رتبهبندی میگردند. معتبرترین و بهترین نظام هایی که دانشگاه ها را در سطح جهانی رتبهبندی میکنند، عبارتند از شانگهای، تایمز، لایدن، کیواس، یو. اس. نیوز، سایمگو و رتبهبندی دانشگاه های جهان اسلام .
- ISC - در محیط پویای کنونی، دانشگاه ها باید محیط خود را با نگاهی جامع رصد کنند و عوامل کلیدی دستیابی به ارتقا جایگاه خود را در این محیط شناسایی کنند و در برنامهریزیها و تصمیمگیریها، به این عوامل توجه کنند. شناسایی عوامل حیاتی موفقیت - CSF - موجب می شود که سازمان، تصمیمات راهبردی خود را در درجه اول بر اساس برخورداری حداقلی از همه عوامل و در درجه دوم بر اساس برتری در چند عامل پایهگذاری کند.[2] نگاشت ادراکی فازی - - FCM، این عوامل را به صورت کلی نشان داده و روابط علّی بین آنها را نشان میدهد. نگاشت ادراکی فازی روش محاسباتی معمولی برای الگو کردن سیستمها و ابزاری بسیار کارآمد برای شناخت پدیدهها و روابط میان متغیرهای گوناگون است[3] و میتواند کمک شایانی در شناسایی متغیرهای کلیدی و نیز روابط میان این متغیرها کند.
امروزه یکی از اهداف بلندمدت دانشگاهها ارتقا رتبه آنها در سطح کلاس جهانی است. ارتقا رتبه دانشگاهها میتواند تاثیر ذهنی مثبت داشته باشد، مبنی بر جذب دانشجویان بینالمللی و عمل کردن به آن به عنوان استراتژی بازاریابی آموزشی است، بنابراین عامل مهمی در اقتصاد کشورهاست.
نظامهای رتبهبندی دانشگاهی به عنوان یک ابزار سیاستی شناخته میشوند که تاثیر بسزایی در جهتدهی و برنامهریزی دانشگاهها دارند. مدیران مراکز آموزشی و دانشگاه ها برای تدوین برنامه راهبردی، دستیابی به اهداف بلندمدت خود و مقایسه جایگاه خود با جایگاه مطلوب، با به کارگیری شاخصهای رتبهبندی به دنبال ارتقای رتبه دانشگاه هستند. به عبارت دیگر رتبهبندی باعث تغییر و پویایی در آموزش عالی خواهد شد و تمام فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی را هدفمند و جهتدار خواهد کرد.
یکی از شاخصهای مهم در رتبهبندی جهانی دانشگاهها، دانشآموختگان می باشند و وزن زیادی را برای مقایسه به خود اختصاص دادهاند.[5] با توجه به با اهمیت بودن وجهه و رتبه دانشگاه ها در سطح جهانی و اهمیت نقش دانشآموختگان در ایفای این امر، شناسایی عوامل کلیدی دستیابی به ارتقا رتبه دانشگاه توسط دانشآموختگان امری ضروری محسوب میشود.
لذا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی، بررسی و اولویتبندی عوامل حیاتی موفقیت در ارتقا رتبه دانشگاه از طریق دانشآموختگان به روش FCM است. در این تحقیق برای شناسایی عوامل حیاتی موفقیت، از روشهای مختلفی از جمله مطالعه موردی، مصاحبه گروهی، بازنگری ادبیات موضوع و مطالعه تطبیقی دانشگاه های برتر در این زمینه از جمله؛ دانشگاه آکسفورد، هاروارد و ام آی تی استفاده شده است.[31] سپس با توجه به اهمیت نگاشت ادراکی فازی که یک نقشه شناختی است، اولویت و روابطعلّی عوامل مشخص گردیده است. همچنین برای رسم نگاشت ادراکی فازی از نرم افزارهای اف سی مپر و پاجک و تحلیلهای آن استفاده شده است.
.2 ادبیات پژوهش
پایه اصلی رتبهبندی دانشگاهها نخستین بار در سال 1998 توسط دانشگاه جیائوتانگ شانگهای در چین پایهگذاری شد و در سال 2003 در سطح بینالمللی منتشر شد که به رتبهبندی علمی شهرت دارد
رتبه بندی دانشگاهها معمولا برای کمک به برتری دانشگاه در سطح جهانی تلاش میکند و منجر به ایجاد خط مشیها و رهبری در دانشگاه میشود.[6] رتبهبندی جهانی دانشگاهها برای "ارزیابی کیفیت" آموزش عالی به عنوان ابزارهای محاسباتی به طور فزایندهای مهم است[7] و نقش قابل توجهی در تخصیص منابع عمومی به دانشگاهها دارد.
ارتقا رتبه دانشگاهها میتواند تاثیر ذهنی مثبت داشته باشد، مبنی بر جذب دانشجویان بینالمللی و عمل کردن به آن به عنوان استراتژی بازاریابی آموزشی است و این هدف اشاره دارد به ارتقای کیفیت موسسههای آموزشی و ایجاد انگیزه بین آنها، بنابراین عامل مهمی در اقتصاد کشورهاست
اخیرا تلاشهای زیادی برای توسعه سیستمهای رتبهبندی برای دانشگاهها صورت گرفته است. افزایش رقابت در نتیجهی جهانی شدن، اقتصاد مبتنی بر دانش و علاقه بیشتر به اطلاعات مربوط به مؤسسات آموزش عالی، موجب محبوبیت چشمگیر سیستمهای رتبهبندی شده است. بسیاری از محققان و سازمانها تلاش میکنند تا یک چارچوب رتبهبندی را با تمرکز بر معیارهای مختلف و روشهای متفاوتی در نظر بگیرند.
نظامهای رتبهبندی دانشگاهی به عنوان یک ابزار سیاستی شناخته میشوند که تاثیر بسزایی در جهتدهی و برنامهریزی دانشگاهها دارند. مدیران مراکز آموزشی و دانشگاهها برای تدوین برنامه راهبردی، دستیابی به اهداف بلندمدت خود و مقایسه جایگاه خود با جایگاه مطلوب، با به کارگیری شاخصهای رتبهبندی به دنبال ارتقای رتبه دانشگاه هستند. به عبارت دیگر رتبهبندی باعث تغییر و پویایی در آموزش عالی خواهد شد و تمام فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی را هدفمند و جهت دار خواهد کرد.
برای رتبهبندی دانشگاهها شاخصها و معیارهای مختلفی وجود دارد. شاخصهای رتبهبندی دانشگاه در مقایسه با عملکرد دانشگاهها در سراسر جهان، ابزار بسیار معروف ارزیابی هستند. قرار گرفتن در این شاخصهای معتبر، تبلیغات قوی برای یک دانشگاه محسوب میشود و به آنها کمک میکند که دانشآموزان و دانشمندان نخبه را در سراسر جهان جذب کنند.
یکی از شاخصهای مهم در رتبهبندی دانشگاهها، دانشآموختگان میباشند و در رتبهبندیهای جهانی وزن زیادی را برای مقایسه به خود اختصاص داده است.[5] از جمله این شاخصها میتوان به میزان استخدام دانشآموختگان توسط کارفرمایان، جوایز نوبلی که توسط دانشآموختگان کسب میشود و تعداد مقالات پر استناد آنها اشاره کرد11]و12و.[13 دانشگاه در جوامع صنعتی نوین، با تربیت دانشآموختگان فرهیخته، عامل اصلی پیدایش و شکلگیری اندیشهها و جهانبینی های نو و نهضتهای فلسفی و اجتماعی و نیز مکانی مناسب برای تضارب افکار است.[14] از طرفی یکی از کارکردهای آموزش عالی، انتقال دانش تولید شده به نسلهای جوان به منظور تربیت دانشآموختگان فرهیخته و نیروی انسانی متخصص برای جامعه است