بخشی از مقاله
چکیده
کارکنان عامل اصلی توسعه و تغییر در سازمانند، اما سکوت آنها، صدای خاموش شکست سازمان است. اطلاعات، دانش، ایدهها و نظرات کارکنان در سازمانها، عامل حیاتی است؛ اما اگر کارکنان تسهیم اطلاعات نکنند، وجود دانش و ایدههای خلاقانه ارزشی ندارد.اگر انسان به سازمان روح می دهد و سرمایه استراتژیک آن محسوب می شود، بدلیل آن است که متولیان رصدخانه سازمانی که در آن، مسائل فرا روی سازمان و مدیران شناسایی و برای حل آن ها ارائه طریق می شود، خود کارکنان هستند. در این پژوهش به ارایه چهارچوب مفهومی در خصوص ارتباط مولفه های فرهنگ سازمانی - فرهنگ نوآورانه، فرهنگ مشارکتی، فرهنگ عقلایی و فرهنگ ثبات - ، جو سازمانی - اعتبار، احترام، عدالت، افتخار و صمیمیت - و تعهد سازمانی - تعهد هنجاری، تعهد مستمر و تعهد تکلیفی - با جو سکوت ادراک شده - نگرش مدیریت عالی به سکوت، نگرش سرپرست به سکوت و فرصت های ارتباطی - و رفتار سکوت سازمانی پرداخته می شود. وقتی سکوت، سازمانی را فرا می گیرد، رکود در شبکه های فیزیکی و اجتماعی سازمان رسوب می کند و مزیت رقابتی برای سازمان بی معنا می شود. از همین رو ضرورت این تحقیق برای سازمان ها بسیار مفید خواهد بود.
واژگان کلیدی: فرهنگ سازمانی، جو سازمانی و تعهد سازمانی، جو سکوت ادراک شده و رفتار سکوت سازمانی
مقدمه
امروزه سازمان ها به طور فزاینده ای نیازمند کارکنانی هستند که خلاق و موآور باشند، درباره مسائل گوناگون سخن بگویند و مسئولیت پذیر باشند . - Quinn & Spreitzer, 1997 - زمانی که یک سیستم جو سکوت را تقویت می کند، جوی در سازمان ایجاد می شود که مشوق اظهار نظر نخواهد بود، از این رو چنین سیستمی وارد فرایندی می شود که نخواهد توانست اهداف خود را به طور مناسب تحقق بخشد و به دنبال تلاش برای یادگیری از تجربیات باشد. در حقیقت چنین سیستمی در راهی گرفتار می شود که اثرات منفی سکوت بر تصمیم گیری سازمانی و فرایندهای تغییر در آن تقویت خواهد شد . - Duncon & Weiss, 1997 - پیندر و هارلوز سکوت سازمانی را خودداری کارکنان از بیان ارزیابی های رفتاری، شناختی و اثربخش در مورد موقعیت های سازمان، تعریف می کنند . - Pinder & Harols, 2001 - موریسون و میلیکان نیز، سکوت سازمانی را به عنوان پدبده ای اجتماعی در نظر می گیرند که کارکنان در آن از ارائه نظرات و نگرانی های خود در موزد مشکلات سازمانی امتناع می ورزند. سکوت، توسط بسیاری از ویژگی های سازمانی تحت تاثیر قرار می گیرد. این ویژگی ها شامل فرایندهای تصمیم گیری، فرایندهای مدیریت فرهنگ و ادراکات کارکنان از عوامل موثر بر سکوت است . - Dimitris & Vakola, 2007 - اما در عین حال دو عامل اصلی که سبب سکوت کارمندان در سازمان می گردد عبارتند از:
-1 ترس مدیریت از بازخور منفی از سوی کارمندان به دلیل به خطر افتادن منافع و موقعیتشان
-2 ادراکات کارکنان از باورهای ضمنی مدیریت در مورد آن ها. این باورهای ضمنی شامل برخی تفکرات مدیریت است مبنی بر اینکه کارمندان فقط منافع شخصی خود را در نظر می گیرند، مدیریت سازمان بیشتر از همه می فهمد و بهترین ها را می داند و اینکه اختلاف عقیده ها ماهیتا مسائل مضری برای سازمان است . - Slade, 2008 -
سکوت سازمانی، با محدودکردن اظهار نظر کارکنان، سبب کاهش اثر بخشی تصمیم گیری های سازمانی و فرایندهای تغییر می گردد. این پدیده رفتاری به وسیله ممانعت از بازخور منفی، مانع تحول و توسعه سازمانی موثر می شود، از همین رو سازمان توانایی بررسی و تصحیح خطاها را از دست می دهد . - Perlow, 2003 - در بسیاری از سازمان ها کارکنان از ارائه نظرات و نگرانی های خود در مورد مشکلات سازمانی امتناع می ورزند که این پدیده جمعی سازمانی را سکوت سازمانی می نامند - نصر اصفهانی و دیگران،. - 1391 موریسون و میلکن نشان داده اند که سکوت سازمانی توسط بسیاری از ویژگی های سازمانی تحت تاثیر قرار می گیرد . - Vakola & Bouradas, 2005 - بنا به تعریف دیگری، سکوت سازمانی خودداری کارکنان از بیان دیدگاه های خود در مورد موقعیت های سازمان است . - Pinder & harlos, 2001 - ماخذ سکوت سازمانی به عنوان عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی تعریف می شود. ترس مدیران از بازخور منفی، مجموع اعتقادات ضمنی که مدیران غالبا در مورد کارکنان و ماهیت مدیران دارند، ساختار سازمانی، ویژگیهای تیم های مدیریت عالی، متغیرهای سازمانی و محیطی، همنوایی با عقاید عمومی، سبک رهبری و جو سازمانی از جمله عوامل سکوت سازمانی هستند - دانایی فرد و همکاران، - 1390،,. - Morrison et al
برای ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی مکانیزمها و روش های مختلفی وجود دارد از قبیل نظام مدیریت مشارکتی، نظام پذیرش و بررسی پیشنهادات و غیره به هر میزان که مشارکت این سرمایه در اهداف و وظایف سازمانی بیشتر شود میزان کارایی و اثر بخشی سازمانی نیز بهبود خواهد یافت. بر اساس تجارب مدیریتی در حوزه منابع انسانی همواره ذهنم درگیر این سئوالات بود که چرا برخی از جلسات سازمانی با سکوت مطلق برگزار می شود؟ هیچکس اظهار نظر نمی کند؟ و به بیان ایده ها ونظرات نمی پردازند؟ چرا برخی از کارکنان همواره از مشکلات و نارضایتی ها دم می زنند ولی بر زبان نمی آورند؟ دلایل سکوت سازمانی چیست؟ آیا سکوت سازمانی خوب است یا بد؟ سکوت سازمانی چه تاثیری در سازمان دارد؟ چرا با وجود استقرار نظام پیشنهادات در سازمانها، پیشنهاداتی از سوی کارکنان مطرح نمی شود؟
مدتی بود که این سئوالات ذهنم را درگیر کرده بود که یکی از کارشناسان شعبه بناب مطلبی را با عنوان سکوت سازمانی برایم نقل فرمودند که با مطالعه مقالات متعدد در این زمینه جواب برخی از سئوالاتم مشخص شد. با عنایت به اینکه سکوت سازمانی مفهوم جدید و ناآشنایی است و کمتر در ادبیات مدیریتی منابع انسانی به آن پرداخته شده به تبیین و بررسی موضوع می پردازم امید است که مورد عنایت دوستان نیز قرار گیرد. سکوت سازمانی - Silence Organizational - پدیدهای جدیدی است که در آن کارکنان سازمان به دلایل متفاوت از اظهار نظر در رابطه با مشکلات سازمان خودداری و امتناع ورزیده وسکوت میکنند. سکوت علامتی برای بیماری سازمانی محسوب می شود و مدیران باید عامل اصلی آن را ردیابی و برطرف نمایند. بی توجهی به این موضوع میتواند سبب سکون و حتی مرگ سازمان شود.با توجه به نوع انگیزه کارکنان سکوت در سازمانها به 3 دسته زیر قبل تقسیم بندی است: –1 سکوت مطیع: انگیزه این نوع سکوت کناره گیری، تسلیم بودن و رضایت دادن به هر چیزی است.