بخشی از مقاله

ارزيابي مطلوبيت حمل و نقل وترافيک شهري براي معلولان با استفاده از مدل Topsis،نمونه موردي شهر ساري

چکيده
معلوليت به عنوان جزئي از حيات انساني زندگي انسان خصوصا انسان شهرنشين را تحت تاثير خود قرار داده است .انواع گوناگون
معلوليت مانند معلوليت هاي جسمي-حرکتي و حسي نمود خود را در زندگي شهري در کشور هاي پيشرفته به مقدار زيادي از دست داده و بدان معناست که نهاد هاي ذي مدخل در امور شهري سعي کرده اند،فضاي شهري و معماري را براي معلولين مناسب نموده تا اين قشر از جامعه، بدون جدايي گزيني از سايرين ، اقدام به زندگي عادي در جامعه نمايند.ارزيابي فضاهاي عمومي با توجه به نيازهاي معلولين و جانبازان و برنامه ريزي آن ، يکي از ضروريات هر جامعه بخصوص جامعه ما که بعد از جنگ تحميلي با جمع کثيري از جانبازان و معلولين مواجه شده ايم مي باشد.در اين پژوهش به نيازهاي معلولين در سطح فضاهاي شهري يعني ترافيک مي پردازيم .هدف بررسي و ارزيابي کيفيت ترافيک و حمل و نقل شهري برحسب نيازهاي معلولين با مدل Topsisدر سه محدوده مرکز شهر، ميدان امام حسين و پارک قائم شهر ساري ومناسب سازي مي باشد. ابتدا صرف تحليل مبتني بر طراحي شهري و طبق اصول شهرسازي مدنظر بود اما با اضافه شدن ابعاد اجتماعي حضور معلولين سعي شد با نگاه يک توان ياب به کاستي هاي ترافيکي و حمل و نقل توجه کرده و مورد ارزيابي قرار گرفته شود.روش تحقيق مبتني بر مطالعات کتابخانه اي و اسنادي ، مشاهدات ميداني، مصاحبه به دست آمده ، پرسش نامه ها توزيع ، نتايج بررسي و راه حل هايي پيشنهاد و ارائه گرديد.
نتايج نشان مي دهند وضع ترافيک محدوده پارک قائم به سمت صفر ميل مي نمايد که بيان کننده وضعيت نامطلوب ترافيک ، ميدان امام حسين تا حدودي مناسب و در مرکز شهر به نسبت مطبوب تر است ؛ وضع ترافيک در ه مرکز شهر مناسب تر است اما اين بدين معني نيست که معلولان در اين محدوده امکان تردد بيشتري دارند!
واژگان کليدي :معلولين ،فضاي شهري، ترافيک ،مناسب سازي،حمل و نقل شهري،مدل Topsis.

١-مقدمه
شهر تبلور کالبد جامعه است که براساس نيازها، فعاليت ها و رفتارهاي ساکنين آن شکل گرفته است . ميزان سازگاري فضا ،کالبدبافعاليتهاو رفتارهاي جاري درآن ، معيارمهمي براي ارزيابي ميزان توسعه اجتماعي وغناي فرهنگي يک جامعه است .انسان بعنوان موجودي اجتماعي همواره درصدد ايجاد ارتباط با فضاي اطراف خود و انجام فعاليت هاي اجتماعي است که به حضور ديگران در فضاي عمومي نيازمند است .بهبود و مناسب سازي کيفيت فضاهاي عمومي شهرها برفعاليتهاي روزمره و اجتماعي شهروندان يک شهر تأثير مهمي ميگذارد،وجود کاستي ها درشهر،استفاده مطلوب از فضاهاي شهري را به حداقل رسانده و در بسياري موارد غير ممکن ميسازد.بخشي ازنيروهاي فعال جامعه که عمدتاً شامل : سالمندان ، خردسالان و افراد معلول و جانباز هستند، به سبب کم تواني جسمي و حرکتي، نابسامان بودن و عدم انطباق فضاهاي شهري با نيازها و شرايط اين افراد،امکان حضور فعال در شهر را ندارند و بطور کلي عدم توجه به بهينه سازي محيط شهري از جمله عوامل بازدارنده خروج معلولين از منزل به شمار ميروند و همين مسأله عمده ترين عامل گوشه نشيني و انزواي معلولين است و اين مهم در بلند مدت موجب بروز خسارت هاي اجتماعي و اقتصادي فراواني خواهد شد.کشورهاي توسعه يافته، همسو با پيشرفت هاي اقتصادي و اجتماعي در تلاشند تا بهترين امکانات را براي همه افراد جامعه فراهم آورند و سطح بهداشت شهروندان خود را بالا ببرند. براي نمونه، دولت آلمان در برنامه توان بخشي اجتماعي معلولين در آوريل ١٩٧٠، مناسب نمودن شرايط زندگي اجتماعي براي معلولين را يکي از مهم ترين هدف هاي اين طرح برشمرد[١].وضع قانون جامع حمايت از معلولان در ارديبهشت ١٣٨٣ توسط مجلس شوراي اسلامي قدمي مکمل و اثرگذار براي جلب توجه دست اندر کاران توسعه شهري اعم از مديريتي و کارشناسي به مقوله لزوم مناسب بودن محيط شهري براي کم توانان و معلولين بود.اين قوانين که تحت عنوان قوانين جامع حمايت از معلولان در ١۶ ماده قانوني به تصويب رسيد هم اکنون يکي از مهم ترين قوانين حمايتي معلولان در ايران مي باشد که البته بسياري از مواد اين قانون به دليل عدم تخصيص بودجه مناسب ، به طورکامل اجرا نميشود.با وجود عدم کامل اين قانون در سال ١٣٨٧ به کوشش اعضاي فعال سازمان هاي مردم نهاد مجلس شوراي اسلامي رسما کنوانسيون حمايت از افراد کم توان را به تصويب رساند تا جمهوري اسلامي ايران به اين کنوانسيون بين المللي بپوندد [٢].تاکيد بسياري بر بهسازي و مناسب سازي فضاهاي شهري براي اقشار آسيب پذيراجتماعي وسالمندان شده است .در«سند اتحاديه اروپايي» (٢٠٠۵) درباره معلولين به اين نکته اشاره شده که اگرچه فضاهاي شهري بر اساس حقوق شهروندي به تمام اقشاراجتماع تعلق دارند،ولي بسياري از گروه هاي اجتماعي نمي توانند ازاين فضاها استفاده کنند.اوليور ميلز،نيز به بهبود کيفي زندگي معلولين درعرصه فضاهاي جمعي اشاره داردکه به نظر وي تنها ازطريق ايجاد فرصت هاي عادلانه و مساوي زندگي براي ورود معلولين به ساختارهاي شهري وعرصههاي زندگي جمعيت تحقق مييابدو فضاهاي شهري ميتوانند عرصهاي براي آموزش معلولين جهت زندگي اجتماعي باشندکه بي شک بدون امکان دهي فيزيکي به حضور معلولين در عرصه فضاهاي جمعي حاصل نميشود [٣]
٢-بيان مسأله و سوال تحقيق
انسان ها همواره تمايل دارند امور شخصي خود را به صورت مستقل انجام دهند. از سوئي برخي افراد در سطح جامعه وجود دارند که براي انجام کارهاي روزمره خود محدوديت هائي دارندکه به علت کم تواني جسمي و نابساماني و عدم انطباق فضاهاي شهري بانيازهاي آنها،امکان حضور فعال درشهررا ندارند و اين موضوع دربلند مدت موجب بروز خسارت هاي اجتماعي و اقتصادي فراواني خواهد شد.مديريت مناسب و تجهيز مکان ها،بويژه در محيط هاي شهري براي جانبازان و معلولين موجب مشارکت بيشتر آنها درفعاليت هاي و به دنبال آن افزايش سطح سلامت جامعه و ارتقاي روحيه خودباوري، اعتماد به نفس و هم چنين نشاط و سرزندگي اين نيروي فعال جامعه خواهد شد[١].معلولان ، به خصوص آناني که درگيرمسائل جسمي- حرکتي هستند، براي جابجايي شرايط خاصي دارند،که به هيچ عنوان امکان استفاده از وسيله نقليه شخصي را ندارند،برخي ديگر براي سوار شدن در اتومبيل عادي نياز به کمک دارند و بعضي به تنهايي اما شايد به سختي، سوار ماشين ميشوند.همچنين وسايل کمک حرکتي (ويلچر ، واکر و...) گاه مانع استفاده آنان ازسواريهاي شخصي ميشود.اين چنين است که استفاده از اتومبيل معمولي (تاکسي و آژانس ) صرف نظر ازمسائل مالي،نکات ويژه اي داردکه جابجايي با آن را همهگير و راحت نميکند[٤].امروزه مهمترين بحثي که درخصوص مناسب سازي فضاهاي شهري براي معلولين مطرح ميباشد،برداشتن موانع درمسيرهاي حرکتي و مناسب سازي ترافيک شهري براي اين قشر ميباشد زيرا افراد معلول نه تنها از نظر حمل و نقل و جابجايي، بلکه از ديدگاه اجتماعي و بعد انساني نيز حائز اهميت مي باشد،معيار مطلوب يک محل براي معلولان و جانبازان مناسب بودن فضاي شهري اطراف با نيازهاي حرکتي آنان و قابل استفاده بودن آن است .اين بخش از جامعه که به سبب ناتواني جسمي-حرکتي،عملا استفاده از فضاهاي شهري محروم گشته است ،علت را نه در» معلول بودن شهر» که در«معلول بودن خويش » جستجو ميکند وخودرا از نزديک شدن به اين فضاهاي شهري باز مي دارد [٥].به منظور مناسب سازي محيط شهري و شناسايي مشکلات و موانع و مناسب سازي اين فضاها به خصوص ترافيک شهري و حضور مثبت معلولان در شهر ساري، سعي مي گردد به سؤال مطرح شده در اين ارتباط پاسخ داده شود :
تا چه حد ترافيک و سيستم حمل و نقل عمومي شهر ساري تسهيل کننده حضور معلولين در فضاهاي شهري مي باشد؟
دسترسي معلولين به بناها و تجهيزات شهري، شبکه حمل و نقل ، مراکز تفريحي و ساير کاربري هاي متنوع شهري، نه تنها موجب مي گردد تا از استعدادها و نيروهاي آنان استفاده مفيد به عمل آيد، بلکه نوعي پيشگيري از وقوع معلوليت هاي جديد نيز به شمار مي آيد[٦] .
٣- ضرورت پژوهش
طبيعي است که هر انساني، مادامي که قصد فعاليت اجتماعي داشته باشد براي رفتن به مدرسه، دانشگاه ، محل کار،براي تفريح ، براي درمان ، نياز به جابجايي فيزيکي دارد. احترام به منزلت ذاتي،عدم تبعيض ،احترام به تفاوتها و پذيرش افراد داراي معلوليت ، برابري فرصتها و... اصول همان کنوانسيوني است ،که جمهوري اسلامي ايران به آن پيوسته است [١].اين قوانين از دولتها مي خواهندکه ، امکان حضور معلولين درجامعه را فراهم کنند و تمامي خواسته ها زماني محقق مي شودکه طراحي معابرو اماکن عمومي بگونه اي باشدتا معلولان باتوجه به شرايط خاص خود،بتوانندبه راحتي ازاين امکانات بهره مند شوند. معلولين با نگرش واقع بينانه، معلوليت وپيامدهاي ناشي از آنرا پذيرفته و با واقع نگري و مثبت انديشي درصدد خنثي نمودن پيامدهاي آسيب زا برآمدند،پس جوامع هم بايد در نگرشي هم سو،تعهدات و قوانين مرتبط با ايشان را بپذيرند و اقدامات موثر براي حضور و بروز توانمندي معلولين در جامعه به انجام رسانند [٧].
ارزيابي فضاهاي عمومي با توجه به نيازهاي معلولين و جانبازان و برنامه-ريزي جهت آن ، به اين دلايل مهم است که بنا به آمارهاي رسمي مرکز آمارکشور درسال ١٣٨۵، ١٠١٢٢٢٢ نفر (٧درصد) ، جمعيت کشور دچار معلوليت مي باشند،که از اين تعداد ١٠٣۵٠نفر جمعيت شهر ساري را معلولين و جانبازان تشکيل مي دهند،از سويي ديگر جامعه به سوي سالمندي در حرکت است و هر سال بر تعداد افراد سالمند نيز اضافه مي شود که خود نوعي ناتواني بوده ، ضرورت ديگري براي مناسب سازي است و بايد با فراهم کردن حضور ايمن اين افراد در جامعه از بروز ناتواني هاي جدي تر و مشکلات روحي و رواني حاصل از آن جلوگيري کرد و سالمندان به علت مشکلات جسمي ،حضور آنها در برخي از اماکن مثل بيمارستان ها و درمانگاه ها الزامي مي شود و بايد مسير دسترسي براي آنها کم خطر و کم هزينه باشد تا دغدغه حضور در جامعه را نداشته باشند و در سيستم حمل و نقل عمومي در مديريت شهري،بايد طراحي ها به نحوي باشد تا معلوليني را که با ويلچر و واکر حرکت مي کنند و نيز نابينايان در استفاده از آن دچار مشکل نشوند[٨].بنابر مطالب بيان شده اهميت و ضرورت توجه به مناسب سازي فضاهاي شهري و بهبود سيستم حمل و نقل عمومي با توجه به نيازهاي معلولين و جانبازان در اين شهر دو چندان مي شود.
۴-اهداف تحقيق
هدف اصلي پژوهش همان طور که از عنوان آن بر مي آيد مناسب سازي فضاهاي شهري و ارتقا حمل و نقل شهري براي همه گروه هاي جامعه مي باشد اما از اهداف ديگري که در دل پژوهش نهفته اند مي توان به ايجاد زمينه مناسب براي حضور بيشتر گروه هاي کم توان در سطح جامعه و برقراري ارتباط بين آنها و شهروندان از يک سو و ايجاد تعلق خاطر به شهر و فضاهاي عمومي از سوي ديگر اشاره نمود که با گسترش فضاهاي باز شهري مي توان به اين مهم دست يافت .
براساس مسئله پژوهش و با استناد به اهميت و ضرورت موضوع تحقيق ، اهداف اين تحقيق عبارتند از:
-بررسي و ارزيابي موانع ترافيکي سيستم حمل و نقل شهري ساري با توجه به نيازهاي معلولين در محدوده مورد مطالعه
- بررسي ميزان مطلوبيت سيستم حمل و نقل عمومي شهري در فضاهاي مورد مطالعه از نظر معلولين
۵-روش تحقيق
شهر ساري واقع در کوهپايههاي رشته کوه البرز داراي دو بخش کوهستاني و دشت ميباشد.جمعيت شهر ساري بر اساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسکن سال ١٣٩٠، ٢٩۶٬۴١٧ نفر بوده است که از سال ٨۵ تا به حال ٢٫۵۵ درصد رشد داشته است .[٢]براي ارزيابي ميزان مناسب بودن ترافيک و حمل و نقل شهري براي معلولين سه محدوده ،مرکز شهر، ميدان امام حسين و پارک قائم انتخاب گرديدند،انتخاب مناطق بر مبناي نياز بيشتر معلولين با توجه به تردد بالاي جامعه آماري انتخاب شده اند.جامعه آماري پژوهش تمامي معلولان حسي و حرکتي بالاي ٦ سال مي باشندکه با توجه به انواع معلوليت ها به ٥ گروه ضايعات نخاعي،کم بينا، نابينا، معلول جسمي -حرکتي و ناشنوا تقسيم بندي گرديد.با توجه به جمعيت معلولين و جانبازان و بر طبق فرمول کوکران ١٢٠پرسشنامه به طور اتفاقي توزيع گرديد.روش تحقيق دراين پژوهش مبتني برمطالعات کتابخانه اي و اسنادي،مشاهدات
ميداني،مصاحبه و به دست آوردن داده ها،از طريق پرسشنامه وتجزيه وتحليل اطلاعات مي باشد.همچنين براي ارزيابي و رتبه بندي مناطق از مدل تصميم گيري (Topsis) استفاده گرديد .
۶-مباني نظري
١-۶ يافته هاي تحقيق
از آنجا که ساختار اکثر شهرهاي ايران بر پايه و اصول شهرسازي استوار نبوده اند و ضوابط ، معيارها و قوانين شهرسازي يا وجودنداشته يا به کار گرفته نشده اند باعث بوجود آمدن مشکلات بسياري ازجمله انقطاع حرکت ،عدم امکان حرکت ، خطرات حرکتي ،ناخوانايي مسيرحرکت و غيره درسطح شبکه هاي عبور و مرور و حمل و نقل شده است ازسويي ديگر عدم درک واقعي از نيازهاي معلولان ,عدم ضمانت اجرايي قوانين مرتبط در سطح کشور و عدم پيش بيني و تخصيص اعتبارات لازم جهت مناسب سازي و رعايت شدن ضوابط معماري و شهرسازي از جمله مشکلات معلولان است [٧].
١-١-۶ معلوليت
معلوليت عبارت است از محروميت و وضعيت نامتناسب يک فرد که پيامد نقص و ناتواني است و مانع از انجام نقشي مي شود که براي فرد با توجه به شرايط سني ، جنسي ، اجتماعي فرهنگي ، نرمال و طبيعي تلقي مي گردد.معلولان تنها بخشي از گروه هاي کم توان جسمي مي باشند و مجموعه شهرونداني که نياز به مناسب سازي فضاهاي شهري براي استفاده دارند را گروه هاي زير تشکيل مي دهند:
«١-معلولان حسي شامل بينايي و شنوايي
٢-معلولان احشايي شامل قلبي،عروقي،تنفسي و کليوي
٣-معلولان حرکتي شامل انواع معلولان حرکتي و اعصاب »[١٢]
«۴-سالمندان
۵-خردسالان »[١٣]
«۶-خانم هاي باردار
٧-افراد داراي معلوليت موقت (مانند شکستگي پا)»[١٤].
٢-١-۶ مناسب سازي
يعني ايجاد محيط هاي بدون مانع يا تسهيل دسترسي براي همه
.اين يکي از راهکارهاي ارتقا کيفيت زندگي براي کليه افرا جامعه به ويژه افراد داراي معلوليت است .همه آحاد جامعه بايد قادر باشند آزادانه و بدون خطر در محيط پيرامون خود اعم از ساختمان ها و اماکن عمومي و معابر شهري تردد کنند و از کليه حقوق اجتماعي خود برخوردار شوند.ماده ٢ قانون جامع حمايت از حقوق معلولان کليه وزارتخانه ها،موسسات و سازمان ها و شرکت هاي دولتي و نهادهاي عمومي و انقلابي را موظف مي کند که در طراحي ،توليد و احداث ساختمان ها و اماکن عمومي و معابر و وسايل خدماتي به نحوي عمل نمايند که امکان دسترسي و بهره مند از آنها براي معلولان همچون افراد عادي فراهم شود [٩].
٣-١-٦ مديريت ترافيک
هدف آن به کار بردن روش ها و اقداماتي است که بهترين و بيشترين استفاده را از تسهيلات سيستم جهت افزايش ظرفيت و ايمني برده ،هم چنين کمترين تاثير را بر محيط زيست وارد نمايد.با اعمال مديريت پويا و مناسب ترافيک مي توان باعث افزايش جريان ترافيک در مسيرها شده و از ايجاد وقفه هاي ترافيکي در شبکه تا حدود زيادي جلوگيري نمود و هم چنين مشکلات بوجود آمده را با روش مناسب برطرف کرد.ترافيک در لغت به معناي تردد و آمد و شد است .ترافيک در عمل بررسي ارتباط في ما بين انسان ،وسيله نقليه،راه و محيط اطراف است [١٠].
۴-١-۶ فضاهاي شهري و معلولين
فضاهاي شهري فضاهايي هستند که غالب فعاليت هاي اجتماعي در آن صورت مي گيرد و آداب رفتاري مردم در اين مکانها بروز مي کند.فضاهاي شهر به سه نوع قابل تقسيم هستند: فضاهاي عمومي ،فضاهاي نيمه عمومي ،فضاي خصوصي . فضاهاي عمومي شامل خيابان ها،ميادين و پارکها،فضاي نيمه عمومي همچون پاساژها،فرهنگ سراها و فضاهاي خصوصي که عرصه مالکيت هاي شخصي است .
٢-۶ وضع موجود ترافيک شهري از ديد معلولان در مرکز شهر ساري
نتايج کسب شده از پرسشنامه در حوزه ترافيک با تأکيد بر وضعيت پياده در خيابانها، بدين صورت عنوان کرده اند: نامناسب بودن پياده روها و ناهموار بودن به عنوان اولين و مهمترين مشکل مرکز شهر است ،نامناسب بودن وضعيت پياده روها و ناهموار بودن آنها ازمشکلات جدي بوده و استفاده از آن در بعضي از قسمت ها براي آنها به هيچ وجه امکانپذير نبوده است و دربعضي از قسمتها ناگزير به استفاده از خيابان به عنوان مسير عبور هستند.با توجه به نمودار شماره ١ خواهيم ديد که بيشتر معلولان از اتومبيل شخصي(٣٨.٣٣ درصد) و آژانس (٢۶.۶۶ درصد) استفاده نموده اند و تنها ٩.١٦درصد از معلولان از اتوبوس و ميني بوس استفاده کرده اند که اين مهم خود دليلي بر نامناسب بودن سيستم حمل و نقل عمومي مي باشد .

احتمال برخورد با عابرين و شلوغي پياده روها،نامناسب بودن پله ها,جدول هاو پل هاو... به عنوان مشکل بعدي عنوان شده است ،وضعيت نامناسب و بد کف سازي هاي معابر موجود در مرکز شهر،سبب شده تا اکثر معلولين به هنگام پياده روي در اين محدوده ها دچار مشکل شوند آنان بيان مي نمودند که اين محدوده ها اصلاًايمن و مناسب نبوده و احتمال زمين خوردن در اين مکانها که ناشي از کنده شده و ناهمواربودن کف پوشها زياد است ،کف سازي ها وترميم پياده روها بصورت مقطعي انجام ميپذيرد واين امروضعيت پياده رو را نسبت به قبل نامتناجس تر مينمايد، بايستي اقدام به ترميم و بازسازي کل پياده رو نمود.در ارتباط با وضعيت پياده روها، هر دو محدوده ميدان امام حسين و معابر پارک قائم داراي مشکلات مشابه اي مانند ناهموار بودن واختلاف سطح هاي موجوددر پياده روها مي باشند اما معابر و پياده روهاي منتهي به سه راه انقلاب داراي مشکلات مشابه است ولي شرايط بهتري نسبت به دو محدوده قبلي دارد.

از عمده مشکلات مرکز شهر،احتمال برخورد با عابرين و شلوغي پياده روها مي باشد که با توجه به عرض کم و نامناسب بودن آنها امکان تردد را براي افراد معلول به طرز قابل ملاحظه اي کاهش مي دهد و باعث عدم تمايل اين اشخاص از استفاده از اين فضاهاي شهري مي شود.مشکل تردد معلولان به خصوص درمعابر شهري يک مشکل پايه اي است که زمينه ساز بسياري از محدوديت ها براي آنان مي شود.در کشور ما معلولان از همان لحظه ورود به پياده رو با مشکل نامناسب بودن مسيرها روبه رو هستند.ميزان ازدحام و شلوغي که توسط مشاغل مزاحم درپياده روها و بويژه پياده رو اطراف ميدان هفت تيردر مرکز شهر بوجود مي آيد دليلي براستفاده کمتر معلولين از اين فضاهاست ،همچنين عدم وجود پارکينگ ويژه معلولين خود مزيد برعلت است .درجدول شماره ٢ کمبودها و مشکلات درارتباط با شبکه ارتباطي و موانع موجود بيان شده است .موانع فيزيکي دو دسته موانع موقت و موانع دائم تقسيم ميگردند،ازموانع موقت به مصالح ساختماني، زباله، دستفروشي درپياده رو وکندن پياده رو براي تأسيسات شهري،پارک اتومبيل و...ميتوان اشاره نمود،اين موارد درمرکز شهر به حداکثر ميرسد.موانع دائم که ازعرض مسير پياده ميکاهد به جداول ،درختان و فضاي سبز،کانالهاي آب و وجود اختلاف سطح ميتوان اشاره نمود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید