بخشی از مقاله

چکيده
در قرن حاضر همزمان با رشد شهرها و افزايش جمعيت ، مسائل و مشکلات شهرنشيني رشد چشمگيري يافته است ، بروز انواع ناهنجاريهاي اجتماعي در فضاهاي شهري ازجمله اين مشکلات است . اين ناهنجاريها در بين شهرهاي کشورهاي در حال توسعه ، رشد و توسعه بيشتري يافته است که نتيجه اين آسيب هاي اجتماعي بر هم خوردن نظم شهري، کاهش امنيت اجتماعي، افول سرمايه اجتماعي و کاهش امنيت ذهني و عيني شهروندان و.. مي باشد. در اين تحقيق به شناسايي آسيب هاي اجتماعي و علل بروز اين آسيب ها و تأثيرات آن در فضاهاي شهري و در نهايت دستيابي به راهکارهايي در خصوص کاهش و مديريت بهتر آسيب هاي اجتماعي پرداخته شده است . نتايج پژوهش نشان مي دهد تقويت و بهبود شاخصهاي اجتماعي موضوعي نيست که بتواند در يک دوره کوتاه مدت اتفاق بيافتد بلکه فرآيندي است که راه حل اساسي آن کاهش نابرابريهاي اجتماعي در سطوح مختلف برنامه ريزي هاي توسعه است و برخورد با مسائل اجتماعي در فضاهاي شهري نخست شناخت علمي ريشه هاي اجتماعي آن است و دوم شيوه برخورد و مديريت آنها است و لزوم برخورد سيستمي با مسائل شهري به ويژه با مقولۀ آسيب شناسي شهري مستلزم آن است که مجموعه آسيب هاي اجتماعي و غير اجتماعي جامعه شهري و تأثير پذيري هاي متقابل آنها بر هم را مورد توجه قرار داد.
واژگان کليدي: شهرنشيني و فضاهاي شهري- سازمان فضايي- آسيب هاي اجتماعي .
١- مقدمه
شهر به عنوان واقعيتي جغرافيايي، اقتصادي، سياسي و جامعه شناختي در هر دوره اي از رشد و تحول خود از هر کدام از اين عوامل تأثير پذيرفته و بر هر کدام از آنها تأثير گذاشته است . پيچيدگي هر يک از اين عوامل خود موجد پيچيدگي شهر به عنوان تبلور فضائي آنها بوده است . مطمئنا سازمان دادن و نظم بخشيدن به شهر و چگونگي رشد و تحول آن نيازمند موضوع شناسي شهر و مسائل شهري و سپس برنامه ريزي براي آن مي باشد (٣٢ :١٩٨٠ ,Sutcliffe). در اين ميان بحث فضاي شهري، از دغدغه هاي بسيار پر جاذبه اي در حيطه شهر سازي است که بسياري از انديشمندان اين رشته را به سوي خود جذب نموده و توجه آنان را به خود معطوف داشته است (ستارزاده و ديگران ، ١٣٨١: ١١٣). در حقيقت فضاهاي شهري يکي از عناصر ساخت فضايي شهر است که همراه با تاريخ يک ملت در دوره هاي مختلف شکل مي گيرد و دگرگون مي شود، اين عنصر که فعاليت هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي يا سياسي همواره در آن جريان دارد سرگذشت شهر را رقم مي زند (توسلي و بنيادي، ١٣٨١: ١).
در هر جامعه شهري حضور و نمود آسيب هاي اجتماعي مانند اعتياد، طلاق ، زنان بي سرپرست و بدسرپرست ، کودکان فرار، کار و خياباني، خشونت و ...يکي از واقعيت هاي اجتماعي ميباشد و هيچ جامعه اي را نمي توان به دور از اين گونه آسيب هاي اجتماعي متصور شد(پروين و ديگران ، ١٣٩٢: ٩). آسيب هاي اجتماعي داراي منابع و منشاهاي گوناگوني بوده و داراي پيامدهاي متفاوتي مي باشند. به بيان ديگر اين آسيب هاي اجتماعي( طلاق ، خودکشي، اعتياد، سرقت و... ) اصولا نشان کژکارکردي و نارسايي دستگاههاي عمومي جامعه و عدم ايفاي صحيح وظايف آن هاست (آقايي و تيمورتاش ، ١٣٨٩: ٤).
٢- بيان مسئله
شروع انقلاب صنعتي شهر به طور روزافزوني ذهن آدمي را به عنوان يک موضوع مورد مطالعه به خود مشغول ساخته است و بدون شک همانگونه که شهرها به توسعه خود ادامه مي دهند پديده شهر نيز توجه زيادي را به خود معطوف خواهد کرد. تاثيرات انقلاب صنعتي در شهرهاي اروپايي سبب گسترش بي سابقه آنها مي شود. اين توسعه به مرور زمان مشکلاتي براي اين شهرها ايجاد مي کنند(پوراحمد و حاتمي نژاد و حسيني، ١٣٨١: ١١٩) و در کشورهاي رو به رشد از يک سو محدوديت هاي ظرفيت هاي توليدي و از سوي ديگر عامل بروز مشکلات عديده اي در شهرهاي بزرگ اين کشورها محسوب مي شود(اعتصامي پور، ١٣٨١: ٤). مي توان گفت از اين زمان به بعد انديشه برنامه ريزي و طرح ريزي براي شهر به طور جامع شکل مي گيرد که ايجاد انديشه هاي آرمانشهري همانند فوريه و اون و بعدها هاوارد و ديگران را مي توان پيامد نارساييهاي محيط شهري دانست (پوراحمد و حاتمي نژاد و حسيني، ١٣٨١: .(119
فضاهاي شهري و عناصر ساختاري شهر مستقل از يکديگر نيستند، همپيوندي، ارتباط و اتصال آنها با يکديگر است که شهر را معني دار ساخته و موجب جريان فعاليت و زندگي در آن مي شود(٣٢ :١٩١٤ ,Alson.) فضاهاي شهري ابعاد و جنبه هاي گوناگوني اما در اين ميان در جوامعي چون کشور ما برخي از دارد که هر يک قابل ارزيابي و مطالعه مي باشندآسيب ها در اين فضاهاي شهري رو به افزايش و چشمگير است و از يک سو موجب نگراني جامعه و مسئولان شده است (پوراحمد و حاتمي نژاد و حسيني، ١٣٨١: ١١٩). به گونه اي که امروزه از موضوعات مهمي که همواره ذهن جامعه شناسان ، انديشمندان و برنامه ريزان اجتماعي را به خود مشغول داشته ، مسائل و آسيبهاي اجتماعي است (پروين و ديگران ، ١٣٩٢: ٩). آسيب هاي اجتماعي نيز در همه ي جوامع کم و بيش يافت مي شود و تنها تفاوت در شدت و ضعف و ميزان آن است . به عنوان مثال خودکشي در همه جوامع وجود دارد ايکن در برخي جوامع زياد و چشمگير و در برخي اندک و نادر است . طلاق ، سرقت مسلحانه ، کيف قاپي، تجاوز به عنف ، اعتياد و ساير آسيب ها يا انحرافات اجتماعي هم در همه جوامع قابل مشاهده است . نکته آن است که در جوامعي چون کشور ما برخي از اين آسيب ها رو به افزايش و چشمگير بوده ، از يکسو موجب نگراني جامعه و مسئولان شده است و از سوي ديگر نا امني مخصوصا نا امني اجتماعي را دامن زده است (آقايي و تيمور تاش ، ٩٨٤٥: ٩).
٣- اهميت و ضرورت تحقيق
شهر به عنوان واقعيتي جغرافيايي، اقتصادي، سياسي و جامعه شناختي در هر دوره اي از رشد و تحول خود از هر کدام از اين عوامل تأثير پذيرفته و بر هر کدام از آنها تأثير گذاشته است . پيچيدگي هر يک از اين عوامل خود موجد پيچيدگي شهر به عنوان تبلور فضائي آنها بوده است . مطمئنا سازمان دادن و نظم بخشيدن به شهر و چگونگي رشد و تحول آن نيازمند موضوع شناسي شهر و مسائل شهري و سپس برنامه ريزي براي آن مي باشد، به طور کلي اعتقاد به بهبود محيط يکي از سرچشمه هاي ايده برنامه ريزي شهري و شايد مهمترين ايدئولوژي ثابت و استوار آن مي باشد(پوراحمد و حاتمي نژاد و حسيني، ١٣٨١: ١١٩). درخصوص اهميت موضوع بايد گفت شهر به عنوان يک نظام پويا و در عين حال پيچيده در فرآيند توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و ... نقش تعيين کننده اي دارد. شهر و شهرنشيني در ايران به ويژه در ٠٢ سال اخير از رشد شتاباني برخوردار بوده است . پيچيدگي شهر گاه سبب شده که به قول لون بيشتر درباره عوارض ناشي ازشهر تحقيق شده است تا خود شهر(رستم پور، ٩٨٤٩: ٠٢).
در اين ميان سياست اجتماعي و جامعه شناسي از ابتداي پيدايش خود به دنبال فهم مکانيزم تحولات اجتماعي و شناخت روندهاي دگرگوني، به منظور کنترل و کاهش آسيبها و معضلات اجتماعي ناشي از حرکات مذکور بوده است . تحولات اجتماعي شتاباني همچون رشد سريع جمعيت و بالطبع رشد سريع شهرنشيني، جا به جايي توده هاي وسيع جمعيت و مهاجرت به شهرهاي بزرگ و پيدايش شهرهايي با رشد قارچ گونه و شهرک هاي اقماري و حاشيه نشيني در اطراف کلانشهرها، افزايش نابرابري اجتماعي و شکاف طبقاتي در کلانشهرها، دگرگوني در ساخت و کارکرد خانواده ، فروپاشي الگوها و هنجارهاي سنتي رفتاري و افزايش تنش هاي اجتماعي، پيامدهاي اجتماعي ناگواري را در زندگي شهري جوامع معاصر بر جاي گذاشته است (پروين و ديگران ، ١٣٩٢: ٩). مي توان چنين بيان نمود در هر جامعه اي که آسيب هاي اجتماعي از ميزان معين و متعارفي عبور کند، نگراني مقامات مسئول و آحاد جامعه را فراهم ساخته و آن ها را به انديشه اتخاذ تدابير خاص وامي دارد. با توجه به مراتب فوق و وجود اين ديدگاه که جامعه ما در برخي آسيب هاي اجتماعي سير صعودي و نگران کننده اي داشته و امنيت اجتماعي را به خطر انداخته است ، به نظر مي رسد مطالعه و بررسي دقيق اين موضوع داراي اهميت مي باشد(آقايي و تيمور تاش ، ٩٨٤٥: ٤). و مي توان گفت بي شک شناسايي عوامل بروز آسيب هاي اجتماعي، نخستين گام مبارزه با کجروي هاي اجتماعي در جامعه است (کلانتري و آيت ، ٩٨٤٢: ٤٤)
٤- پيشينه پژوهش
از دير باز انديشمندان علوم مختلف ، مباحث مفصلي را به مطالعه پيرامون عوامل زمينه ساز و بروز آسيب هاي اجتماعي در سطح شهرها و کلانشهرها مطرح کرده اند. جغرافيا جزء آن دسته از علومي است که به بررسي تأثير محيط جغرافيايي بر ناسازگاريهاي اجتماعي تأکيد کرده است (عباسي ورکي، ١٣٨١: ١٢). آسيب هاي اجتماعي دلايل مختلفي دارند؛ لذا به عنوان يک موضوع ميان رشته اي در حيطۀ بررسي علوم مختلفي در حوزه هاي محيطي و اجتماعي قرار دارند. در تمامي اين علوم آسيب شناسي اجتماعي از منظر رابطۀ ميان فضا و رفتار، فضا و اجتماع يا محيط و رفتار اجتماعي مورد مطالعه قرار مي گيرد. با وجود اين که در علوم اجتماعي ادراک از مفاهيم فضا هنوز به درجۀ قابل قبولي نرسيده و در علوم محيطي نير چارچوب نظري کاملي براي نقش اجتماع و رفتار اجتماعي عرضه نشده است ، ولي چگونگي ارتباط متقابل فضا و رفتار به پيدايش الگوهاي نظري مختلفي در اين علوم منجر شده است (رهنمايي و ديگران ، ١٣٨٩: ٢). در روانشناسي محيطي تاثير عوامل بيروني يعني محيط طبيعي(جغرافيا) و محيط فيزيکي يا تکنولوژي(معماري) بر رفتار انسان مورد مطالعه قرار مي گيرد(ونز و ديگران ، ٠٢٢٩: ٨٩). در جغرافيا تحليل رابطۀ ميان محيط و رفتار انسان با طرح نظريه محيط گرايي آغاز شد که براساس آن شرايط محيط طبيعي(اقليم ) نقش تعيين کننده در ادراک، احساس و رفتار انسان دارد؛ در حالي که در مکتب اختيار يا امکان گرايي، محيط در رفتار انسان تأثيرگذار است ولي نقش تعيين کننده ندارد. جغرافياي شهري سنتي از اين دو ديدگاه متأثر شده است ، درحالي که در جغرافياي شهري معاصر روابط ميان محيط جغرافيايي و جرائم شهري از ديدگاه جغرافياي اجتماعي مورد بررسي قرار مي گيرد که در آن نقش مؤلفه هاي جغرافيايي شهر در بروز جرائم و آسيب هاي شهري مطالعه مي شود(علي اکبري، ٩٨٤٨: ٠٢).
٥- هدف
در اين تحقيق به شناسايي آسيب هاي اجتماعي و علل بروز اين آسيب ها در فضاهاي شهري و ارزيابي تأثيرات و پيامدهاي اين آسيب ها در جامعه پرداخته شده است و در نهايت دستيابي به راهکارهايي در خصوص کاهش و مديريت بهتر آسيب هاي اجتماعي از جمله اهداف اين تحقيق است .
٦- روش
روش بررسي در اين پژوهش به صورت توصيفي– تحليلي بوده است . اطلاعات مورد نياز نيز با تکيه بر مطالعات اسنادي و کتابخانه اي جمع آوري شده و مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته است . در روش اسنادي کليه ي مدارک، نوشته ها و اسناد مکتوب جمع آوري گرديده و سپس مبادرت به تدوين چهارچوب نظري تحقيق شده است و به تجزيه و تحليل اطلاعات پرداخته شده به طوري که با رجوع به منابع مختلف ضمن توصيف مفاهيم به شناسايي آسيب هاي اجتماعي و ارزيابي تأثيرات اين آسيب ها در فضاهاي شهري پرداخته شده و در نهايت به نتيجه گيري و جمعبندي از مباحث ذکر شده و ارائه ي راهکارهايي جهت اصلاح نارساييها پرداخته مي شود.
٧- مباني نظري تحقيق
٧-١. شهرنشيني و شهرگرايي
شهرگرايي به کليه خصائص و ويژگي هاي اجتماعي، اقتصادي، و سياسي شيوه هاي حاکم بر زندگي شهري اطلاق مي گردد که از آن طريق مي توان علقه ها، ارزش ها، هنجارها و قواعد رفتاري افراد را مورد ملاحظه و ارزيابي قرار داد. شهرنشيني در مقابل بار مکاني دارد و به فرآيند سکوت گزيني افراد جامعه در فضاهاي نوين دلالت مي کند که محصول افزايش تراکم و تمرکز جمعيت در يک پهنه ي خاص فضايي و شدت جريانات مهاجرتي مي باشد. بنابراين هنگام بحث از شهرگرايي به نظام رفتاري و شيوه ي زندگي شهري توجه داشته و در رجوع به مفهوم شهرنشيني فرآيند مکان گزيني افراد جامعه در کانون هاي شهري مورد توجه مي باشد
٧-٢. فضا
واژه نامه ي نوين جغرافيايي، فضا را پهنه اي از سرزمين تلقي مي کند که در صحنه آن نظام هاي جرياني/ فعاليتي صورت بندي هاي خاص خود را خلق مي کنند. در اين مفهوم فضاي جغرافيايي، يک فضاي تجربي مي گردد که با بشر و ادراک او پيوند مي خورد و به عبارتي در اينجا فضا نتيجه و محصول ادراک متوالي مکان هاست به انضمام نظام اتصال و روابط بين اين توالي مکان ها(ميسرا، ٩٨٠٨: ٩٩). فرهنگ انگليسي آکسفورد هم دست کم ٩٥ معني براي اين واژه مي آورد، که از جمله مي توان به اينها اشاره کرد : گستره اي پيوسته که در آن اشياء وجود دارند و حرکت مي کنند- مقداري از يک منطقه که چيزه خاصي آن را اشغال مي کند يا براي


هدف خاصي در اختيار گرفته شده است و فاصله ميان نقاط يا اشياء، اين معاني نشانگر برخي از موارد درک مشترک از اين واژه اند که در زندگي روزمره به کار مي رود(مدني پور، ٩٨٣٥: ٠٨).
٧-٣. فضاهاي شهري
فضاهاي شهري بخشي از فضاهاي باز و عمومي شهر هستند که به نوعي تبلور ماهيت زندگي جمعي مي باشند. يعني فضايي که شهروندان در آن حضور دارند و صحنه اي که داستان زندگي جمعي در آن گشوده مي شود(لينچ ، ٩٨٣٤: ٠٨).
٧-٤. تعامل فضايي
تعامل فضايي پيوندهاي ساختاري و کارکردي ميان مکانهادر فضا مي باشد. مقصود از سازمان فضايي يک شيوه توزيع فعايت ها در سطح کشور و ديگري توزيع و چگونگي فعاليت افراد در مناطق مختلف جامعه است . به عبارتي سازمان فضايي چگونگي سازمان يابي و نحوه ي اجراي فعاليت ها را در سطح کشور مشخص مي سازد. بنابراين سازمان فضايي عبارت است از ترتيب توزيع نظام يافته ي واحدهاي يک مجموعه در فضا در راستاي عملکردهاي عمومي مجموعه مي باشد(رستم پور، ٩٨٤٩: ٠٢).
٧-٥. سازمان فضايي
مقصود از سازمان فضايي يک شيوه توزيع فعاليت ها در سطح کشور و ديگري توزيع و چگونگي فعاليت افراد در مناطق مختلف جامعه است (رستم پور، ٩٨٤٩: ٠٢). اقتصاددانان و برنامه ريزان سازمان فضايي شهر را محصول و تجلي عوامل تأثير گذار بر بازار کار و مصرف مي پندارند. نظام حمل و نقل و مکان هاي کار و اشتغال و تجمع جمعيت در نتيجه مراودات بازار املاک تأثيرگذار بر فرم فضايي و اقتصاد مکان و نهايتا سازمان فضايي است ( ٢٠٠١:١٢ ,Bertoud). به بياني ديگر به چگونگي شکل گيري مجموعه اي از عناصر به هم پيوسته نظير جمعيت ، فعاليت ، نقاط گروهي، کانونها، شبکه دسترسي، نقش و کارکرد مراکز و... و نيز رولبط متقابل ميان اين عناصر در فضا اطلاق مي گردد(Misra and Achyutha,٢٢٢١٩٩٠).

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید