بخشی از مقاله

بررسی ارتباط متغیرهای اقلیمی و بروز حمالت آسم منجر به بستری در بیمارستان کودکان شهر خرم آباد

 

چكيده:

آسم یکی از شایعترین بیماریهای مزمن دوران کودکی و یکی از عوامل عمده بستری بیمارستانی در این سنین می باشد.از علل عمده مرگ و میر فزاینده ناشی از آسم، ضعف در تشخیص و دست کم گرفتن شدت بیماری تاخیر در ارجاع و درمان نامناسب را می توان نام برد.بنا بر این تشخیص زودرس کودکان در معرض خطر برای پذیرش فوری در واحد مراقبت های ویژه و همچنین شناسایی عوامل محیطی مؤثر در بروز و تشدید این بیماری سهم مهمی در مدیریت بیماری آسم بازی می کند. در این پژوهش ارتباط بین متغیر های اقلیمی چون دما، تبخیر، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی، تعداد روز های یخبندان وسمت و سرعت باد با تعداد دفعات حمالت آسم کودکان شهر خرم آباد که منجر به بستری شدن آنها در بیمارستان آموزشی درمانی شهید آیت اهلل مدنی )تنها بیمارستان کودکان( این شهر شده است مورد بررسی قرار گرفته است.به منظور بررسی و شناسایی متغیرهای اقلیمی موثر در بروز حمالت آسم کودکان از شیوه آماری رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شده است. در این روش تعداد 10 متغیر اقلیمی مستقل با متغیر وابسته حمالت آسم کودکان مورد بررسی قرار گرفته و طی سه گام سه متغیر اقلیمی مؤثر در برآورد تعداد مراجعات حمالت آسم کودکان شناسایی شده اند. در گام اول متغیر معدل ماهانه ساعات آفتابی با ضریب همبستگی 31/5 درصد و مقدار p 0/058 به مدل وارد و صحت متغیر تأیید گردید در گام دوم متغیر حداقل مطلق دما با فرض ثابت بودن متغیر اول نسبت به متغیر وابسته به مدل رگرسیون وارد شد و در گام سوم متغیر تعداد روزهای یخبندان به مدل وارد و ضریب همبستگی چندگانه به 78/15 رسید. نتایج نشان می دهد که از ميان متغیرهای اقلیمی، معدل ماهانه ساعات آفتابی، حداقل مطلق دما و معدل ماهانه تعداد روزهای یخبندان به ترتیب بیشترین همبستگی را با حمالت آسم کودکان داشته اند

واژگان کلیدی: آسم کودکان- متغیرهای اقلیمی- رگرسیون گام به گام-شهر خرم آباد.


مقدمه:

آب و هواشناسي كاربردي دانستههاي اقليمي را در اجراي اهداف علمي، اقتصادي و صنعتي بكار ميگيرد . اثرات اقليمي محيط در زمينه پزشكي به ويژه در قرن اخير از اهميت زيادي برخوردار گشته است. سازمان بهداشت جهاني، بهداشت را به عنوان حالتي از تندرستي كامل جسمي، ذهني، اجتماعي و نه صرفاً عدم بيماري و ضعف تعريف كرده است. بي شك جنبههاي خاص اين تندرستي نسبت به اقليم و آب و هوا حساس هستند.]1[

آسم يك نشانگان باليني مزمن تنفسي است كه سبب التهاب، تحريك پذيري و تنگي راههاي هوائي ريه ميشود. اپيدمولوژي آسم و آلرژي به علت افزايش شيوع و شدت تأثيرات اجتماعي و اقتصادي آنها بر سيستمهاي ارائه دهنده خدمات سالمتي مورد توجه و حائز اهميت است.]2[ عضفوري ) 1380( در مقالهاي تحت عنوان آسم و ساحلنشيني با بررسي كه بر روي اطفال 12 تا 6 ساله ساكن در مناطق ساحلي و مرتفع انجام داد به اين نتيجه رسيد كه شيوع آسم برونشيال در اطفال ساكن مناطق مرتفعتر 801-1200( متري( معادل نصف شيوع آن در اطفال ساكن مناطق ساحلي 501-800(متري( بوده است. عالوه بر آن شدت شكايات در آن گروه كمتر بوده است.]3[

محمدي )1381( در پژوهشي با عنوان «تأثير عناصر اقليمي و آاليندههاي هواي تهران بر بيماري آسم» طي سالهاي 1995-1999رابطه بيماري آسم با عناصر اقليمي و آاليندههاي شهر تهران را مورد بررسي قرار داد. در اين تحقيق با بكارگيري روشهاي آماري به تجزيه و تحليل ارتباط بيماري آسم با عناصر اقليمي و آاليندهها در دوره زماني مشخص شده اقدام گرديده است. نتايج حاصل معنيدار بودن ارتباط بيماري آسم و افزايش آاليندهها را طي پنج سال مورد بررسي به نحو چشمگيري نشان ميدهد.]4[

عباس رنجبر )1383( با انجام تحقيقي در شهر رشت و مقايسه آمارهاي بدست آمده در سال 1381 با نتايج سال 1384 دريافت كه شيوع عالئم آسم در كودكان شهر رشت افزايش يافته است كه ميتواند ناشي از افزايش تشخيص و آتوپي توسط پزشكان، افزايش شيوع واقعي بيماري آتوپيك و آلرژيك، افزايش تماس با آلرژنهاي خانگي يا آاليندههاي محيطي يا استفاده مناسب از روشهاي تشخيصي باشد. ولي به رغم افزايش عالئم آسم يا بيماري آسم از شدت بيماري كاسته شده است.]5[

حيدرنيا و همكاران )1386( با انجام تحقيقي تحت عنوان شيوع عالئم آسم در ايران براساس فرا تحليل مطالعات كشوري به اين نتيجه رسيدند كه شيوع عالئم آسم در كشور باالتر از ميانگين جهاني است. هم چنين شيوع عالئم آسم و هزينههاي بهداشتي، اجتماعي و اقتصادي آن در كشور رو به افزايش است.

شواهد فراواني دال بر افزايش آسم و آلرژي در جهان وجود دارد. اما به دليل متودولوژي غيريكسان اين مطالعات قابل مقايسه نيستند )رنجبر .)1383

از عالئم عمده مرگ و مير فزاينده ناشي از آسم، ضعف در تشخيص و دست كم گرفتن شدت بيماري يا تأخير در ارجاع و درمان مناسب را ميتوان نام برد. بنابراين تشخيص زودرس كودكان در معرض خطر براي پذيرش فوري در واحد مراقبتهاي ويژه
و همچنين شناسايي عوامل محيطي موثر در بروز و تشديد اين بيماري سهم مهمي در مديريت بيماري آسمي بازي ميكنند .]6[ با توجه به موارد عنوان شده اين پژوهش با هدف بررسي و شناسايي متغيرهاي اقليمي موثر در بروز جمالت آسم كودكان طراحي
و انجام شده است.

مواد و روشها:

در اين پژوهش از دو نوع داده به منظور بررسي رابطه بين متغيرهاي اقليمي و بروز حمالت آسم در كودكان استفاده شده است. اولين نوع داده مورد بررسي متغيرهاي اقليمي همچون باد، روزهاي يخبندان، ساعات آفتابي، نم نسبي،تبخير و دما در طول دوره آماري 1387تا 1379، به صورت ميانگين ماهانه بوده است. دومين نوع داده مورد استفاده آمار تعداد حمالت آسم كودكان كه منجر به بستري در بيمارس تان آموزشي، درماني شهيد آيتاله مدني شهر خرمآباد )تنها بيمارستان كودكان اين شهر( شده است ميباشد كه اين آمار به صورت مجموع ماهانه براي دوره آماري 1379-1387 تهيه شده است.

از آنجائيكه هدف اصلي اين تحقيق تعيين رابطه بين متغيرههاي اقليمي و تعداد بروز حمالت آسم كودكان براساس اطالعات موجود بوده است از روش اسنادي كتابخانهاي استفاده شده است. دادههاي مورد نياز در ارتباط با متغيرهاي اقليمي از اداره كل هواشناسي استان لرستان و بانك اطالعات اين داره كل تهيه و استخراج شده است. پس از انجام آزمونهاي آماري الزم به منظور تعيين صحت كيفيت و دقت دادهها، خالصه اطالعات مورد نياز به شرح جدول شماره 1 بدست آمد. دادههاي مورد نياز در باره تعداد حمالت آسم كودكان با مراجعه به قسمت اسناد و مدارك پزشكي بيمارستان آموزشي، درماني شهيد آيتاله مدني خرمآباد گردآوري


و پس از استخراج به صورت ماهانه در قالب جدول شماره 2 ارائه شده است.

در اين پژوهش با استفاده از نرمافزار آماري مينيتب، روش رگرسيون گام به گام استاندارد Standard stepwise( )Regression بكار رفته است در اين روش تعداد10 متغير اقليمي مستقل )جدول شماره )1 با متغير وابسته حمالت آسم كودكان )جدول شماره)2 مورد بررسي قرار گرفته و طي سه گام سه متغير موثر در برآورد تعداد مراجعات حمالت آسم شناسايي شدهاند.

از ميان 10 متغير اقليمي كه جهت پيش بيني تعداد حمالت آسم كودكان انتخاب شدهاند بدون شك بعضي پيشبيني كنندههاي بهتري هس تند و از اين موارد در ساختن رگرسيون به طور عادي رخ ميدهد. هدف آن است كه مدل ساده و مناسبي تشكيل شود كه به خوبي پيشبيني را انجام دهد.

مسلماً اگر بتوان با استفاده از چهار متغير به جاي 10 متغير، متغير وابسته مورد نظر را به خوبي پيشبيني كرد مدل كوچكتر سادهتر و بهتر است. هنگاميكه يك متغير نامربوط وارد مدل شود خطاهاي معيار بدون آنكه پيشبيني را بهبود ببخشد افزايش مييابد.

از طرف ديگر اگر متغيرهايي كه پيشبيني كنندههاي مهمي هستند كنار گذاشته شوند مدل اريب ميشود، يعني نماينده مدل واقعي نخواهد بود. در اين روش متغيري كه داراي بزرگترين ضريب همبستگي ساده يا متغير وابسته ميباشد، اولين متغير ورودي خواهد بود و دومين متغير براساس بزرگترين ضريب همبستگي جزئي با متغير پاسخ به مدل وارد ميشود و به همين ترتيب اين روند ادامه مييابد تا تمام متغيرهاييكه تاكنون وارد مدل شدهاند و پيشبيني كننده معنيداري نيستند از مدل خارج ميگردند يعني متغيرهاييكه اهميتشان با اضافه شدن متغيرهاي ديگر كاهش مييابد از مدل حذف ميشوند. در روش گام به گام به دو معيار نياز است يكي بررسي ورود متغير به مدل و ديگري براي حذف آن از مدل. در ابتدا دو متغير اول به روشي رو به جلو به مدل وارد ميشوند و سپس با استفاده از قواعد حذف رو به عقب كليه متغيرهاي را كه تاكنون وارد مدل شدهاند بررسي كرده و اگر معيار الزم را داشته باشند، الگوريتم متوقف ميشود .]7[

نتايج:

در گام اول متغیر معدل ماهانه ساعات آفتابی )X4( که بیشترین همبستگی را با متغیر وابسته )تعداد حمالت آسم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید