بخشی از مقاله
بررسی تأثیر سبکهای مدیریت وظیفه مدار و رابطه مدار بر رضایت شغلی کارکنان
چکیده پژوهش
اعمال مدیریت اثربخشی و نیل به حداکثر کارایی در هر واحد سازمانی به شناخت نیروی انسانی و استفاده مؤثر از آنها بستگی دارد. توجه به نیازهای روحی و روانی هر کارمند و همچنین اتخاذ شیوه های رهبری مناسب از عوامل مؤثر است که می تواند موجب بازدهی بالا در هر سطح سازمانی شود بر این اساسی، هدف این تحقیق بررسی رابطه بین سبک های وظیفه مداری و رابطه مداری مدیران با رضایت شغلی کارکنان شرکت های توزیع برق استان تهران می باشد. مسئله ای که مطرح است عبارت است از اینکه آیا بین سبک وظیفه مداری و سبک رابطه مداری مدیران با رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد که در ارتباط با این مسئله سه فرضیه زیر مطرح می شود
۱- بین سبک های مدیریت و رضایت شغلی کارکنان رابطه وجود دارد؛ (فرضیه عام)
۲- بین سبک مدیریت وظیفه مدار و رضایت شغلی کارکنان همبستگی منفی وجود دارد؛
۳- بین سبک مدیریت رابطه مدار و رضایت شغلی کارکنان همبستگی مثبت وجود دارد؛
جامعه آمار این تحقیق، کلیه کارکنان شرکتهای توزیع برق استان تهران بوده است (تعداد کل ۶۰۸۹ نفر) از میان این تعداد ۱۰۵۰ نفر به عنوان نمونه از ۷ شرکت توزیع برق جنوبغرب، شمالغرب، شمالشرق، مرکز، جنوبشرق، غرب استان (کرج) و قم به شیوه نمونه گیری تصادفی (هر شرکت ۱۵۰ نفر) انتخاب شدند. با توجه به اینکه موضوع تحقیق مطالعه تغییر میزان رضایت شغلی در اثر تغییرات روش مدیریت میباشد از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است، ابزار اندازه گیری این تحقیق پرسشنامه سه قسمتی بوده است. در ابتدا پرسشنامه مشخصات شخصی در قسمت دوم سئوالات مربوط به رضایت شغلی و در قسمت سوم سبک های مدیریت پرسش گردیده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون tمی باشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که: با ۹۹ درصد اطمینان بین وظیفه مداری مدیران و رضایت شغلی کارکنان رابطه منفی و معکوس وجود دارد. با ۹۹ درصد اطمینان بین رابطه مداری مدیران و رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. بین سبک های مدیریت و رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. قبل از اجرای پرسشنامه برای اطمینان حاصل نمودن از قابلیت اجرای آن به اجرای آزمایش پرسشنامه نمونه ای به اندازه حجم ۵۰ نفر مبادرت گردید. نتیجه از ۷۵ درصد اندازه نمونه (۳۸ نفر) بیشتر بود، لذا پس از تغییر و اصلاح به مرحله اجرا درآمد و بعد از اجرا برای
محاسبه پایانی [۱] توسط نرم افزار کامپیوتری SPSS ضریب آلفای کرانباخ [۱] محاسبه شد که این ضریب برای سئوالات وظیفه مداری۰/۷ و برای سئوالات رابطه مداری ۰/۷ و برای سئوالات رضایت شغلی ۰/۱۳ به دست آمده. نتایج نشان می دهد که پرسشنامه از پایایی تقریباً بالایی برخوردار بوده است.
مقدمه یکی از مسائلی که در شرکتهای توزیع برق استان تهران باید مد نظر قرار گیرد توجه به منابع انسانی میباشد. چگونگی رفتار و عملکرد کارکنان حاکی از موفقیت یا عدم موفقیت در تحقق اهداف سازمانی است. لذا پی بردن به این امر که نیازها، علایقی و رغبت های درونی و بیرونی فرد منشاء رفتار او در محیط کار می باشد، همواره مورد توجه سازمان ها و مدیران بوده است. از طرفی رفتار و طرز برخورد سازمان ها و مدیران نسبت به کارکنان از عوامل مؤثر در چگونگی رفتار آنان میباشد. این رفتار یا طرز برخورد باید ناشی از شناختن باشد که مدیران از خواسته ها، رغبت ها و تمایلات کارکنان خود دارد. || ۲] وحدت و قدرت و تأثیر کارکنان موقعی افزایش مییابد که افراد موجبات اقناع تمایلات و رفع نیازمندیهای خود را در آن سازمان ببینند. در انجام دادن وظایف رهبری برای بهبود برنامه، مدیر باید از این نیازمندیها و آرزوها آگاه باشد و تا حدی که قدرت او اجازه می دهد، محیطی فراهم آورد که اقناع این خواستها را ممکن سازد. به عبارت دیگر مدیر باید در ایجاد و تقویت روحیه کوشش کند. منظور از روحیه عکس العمل عاطفی و ذهنی فرد در باب کار و حرفه ای میباشد. روحیه ممکن است قوی یا ضعیف باید. نحوه رفتار و عملکرد مدیر و به طور کلی سبکی که مدیر در اعمال مدیریت اتخاذ می کند، مستقیماً بر محیط کار و روحیه کارکنان و کیفیت جو سازمانی و نهایتاً میزان بازدهی مؤثر است. منظور از سبک مدیریت، الگوهای رفتاری خاصی است که مدیر برای انگیزش کارکنان در جهت تحقق اهداف سازمانی اتخاذ می نماید و معمولا در دو طیف «وظیفه گرا» و «رابطه گرا» با درجاتی از شدت و ضعف میگنجد.
یکی از صاحب نظران به نام «واتسون ویلسون» میگوید: اگر هر مسئله و مشکلی را عمیقاً موشکافی کنیم در می یابیم که هسته اصلی آن را انسان تشکیل می دهد.
شرح مقاله مسئله مورد نظر این پژوهش عبارت از اینکه آیا بین شیوه های رهبری وظیفه مداری و رابطه مداری مدیران شرکت های توزیع برق استان تهران با رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد یا خیر؟ برای پاسخگویی به این مسئله سه فرضیه ارائه شد که به طور خلاصه یافته های این پژوهش در تأیید یا رد فرضیه های تحقیقی به شرح زیر می باشند. فرضیه اول : بین سبک مدیریت وظیفه مدار و رضایت شغلی کارکنان همبستگی منفی وجود دارد. ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن بین میانگین مجموع امتیازات میزان وظیفه مداری مدیران و میانگین مجموع امتیازات میزان رضایت شغلی کارکنان شرکت های توزیع برق استان تهران مورد بررسی که معادل (۰/۱ - ) به دست آمد با استفاده از آمار استنباطی از طریق مطابقت آن با توزیع t استودنت مشخص شد که ضریب همبستگی به دست آمده در سطح ۰/۰۱ معنی دار است و میتوان گفت که با ۹۹ درصد اطمینان بین وظیفه مداری مدیران شرکت های توزیع برق و رضایت شغلی کارکنان رابطه منفی، معکوس و معنی داری وجود دارد.
نتیجه ای که از این داده ها میتوان گرفت این است که مدیران از نظر کارکنان خیلی وظیفه مدار نیستند وظیفه مداری آنان در حد متوسط است.
فرضیه دوم : بین سبک مدیریت رابطه مدار و رضایت شغلی کارکنان همبستگی مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن بین میانگین مجموع امتیازات میزان رابطه مداری مدیران شرکت های توزیع برق و میانگین مجموع امتیازات میزان رضایت شغلی کارکنان شرکت های توزیع برق مورد بررسی معادل (۰/۷) به دست آمده با استفاده از آمار استنباطی از طریق مطابقت آن با توزیع t استودنت مشخص شد که این ضریب در سطح ۰/۰۱ معنی دار است و می توان نتیجه گرفت که با ۹۹ درصد اطمینان بین رابطه مداری مدیران و رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت و مستقیم و معنی داری وجود دارد. یعنی به حدی می رسد که هر چه مدیران رابطه مدارتر باشند روحیه کارکنان افزایش مییابد.
ارقام فوق نشان دهنده این واقعیت است که جو غالب مدیریت در شرکتهای توزیع برق رابطه مداری است.
براساس داده های جدول فوق بیشتر افراد در حول حوش میانگین از نظر میزان رضامندی هستند.