بخشی از مقاله


بررسی تطبیقی علامتهاي تجاري در استاندارد حسابداري ایران و سایر کشورها

چکیده

حسابداري داراییهاي نامشهود به طور اعم و علامتهاي تجاري به طور اخص، از مسائل مهم در گزارشگري مالی است. علامت تجاري یک آرم مشخص است که اجناس و خدمات به خصوص، که توسط شخص یا تشکیلات خاصی تولید و فراهم شدهاند، را متمایز میکند. علامت تجاري یکی از محدود داراییهایی است، که میتواند مزیتهاي رقابتی بلندمدت براي شرکتها ایجاد نماید. بنابراین نحوهي برخورد با آنهابه طور فزایندهاي بر وضعیت مالی و عملکرد مالی شرکت اثر میگذارد. در این مقاله سعی شده است که در قالب ادبیات تطبیقی، موضع بیان شده در استاندارد بینالمللی و ایران با استاندارد حسابداري کشورهاي آمریکا، فرانسه، آلمان، استرالیا وهنگکنگمورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.

واژههاي کلیدي: علامتهاي تجاري، داراییهاي نامشهود، استاندارد حسابداري بینالمللی (IASC)، استاندارد حسابداري استرالیا (AASB)، استاندارد حسابداري هنگکنگ .(HKAS)


مقدمه:
اهمیت داراییهاي نامشهود به عنوان یک عامل مهم در افزایش عمر اقتصادي و موفقیت عملیات شرکتها، روز به روز در حال گسترش است. داراییهاي نامشهود بخش قابل توجهی از ارزش شرکت را تشکیل میدهند. یک نوع از طیف بسیار گسترده داراییهاي نامشهود، علامتهاي تجاري هستند. علامت تجاري را میتوان به عنوان یک کلمه، صدا(آهنگ)، نماد یا طرحی براي تشخیص و تمیز یک محصول یا گروهی از محصولات از سایر محصولات تعریف نمود. اما، براي علامتهاي تجاري بیشتر از یک نام یا نشان استفاده میشود. به طور کلی، علامتهاي تجاري تصویر منحصر به فردي از کالا یا خدمت و کیفیت آن در ذهن مشتري ایجاد میکند؛ خصوصاً در صنعت محصولات مصرفی (تولیدي)،آنها به عنوان یک عامل رقابتی و کلیدي مؤثر بر ترجیحات مصرف کننده محصول و در نتیجه سطح فروشهاي شرکت هستند.

علامت تجاري، نامشهود خاصی است که در خیلی از واحدهاي تجاري مهمترین دارایی آنها را تشکیل میدهد. دلیل آن، اثر اقتصادي است که علامت تجاري دارد. آنها بر انتخاب مشتریان، کارمندان، سرمایه گذاران و سازمانهاي دولتی اثر میگذارند. در دنیاي پر از انتخاب، چنین اثري در موفقیت تجاري و ایجاد ارزش براي سهامدار، نقش حیاتی دارد. حتی سازمانهاي غیر انتفاعی، علامت تجاري را به عنوان یک دارایی کلیدي براي بدست آوردن هبه و حمایتهاي مالی تلقی میکنند. با ارزشترین علامت تجاري در دنیا، کوکا- کولا، بیش از 118 سال قدمت دارد.[7]

به دلیل اهمیت علامت تجاري در پیشرفت اقتصادي یک تجارت خاص، نحوهي عمل حسابداري آن در بسیاري از کشورها مورد بحث است. منشأ آن به زمان باستان بر میگردد؛ وقتی که صنعت گران امضاها یا علائم خود را روي آثار هنري و کاربردي خود چاپ میکردند. در طی سالها، این علامتها جاي خود را به سیستم امروزي ثبت و حفاظت آرم تجاري دادند. این نظام به مصرفکنندگان کمک میکند که از کالاها و خدماتی که ماهیت و کیفیت آنها مورد نظرشان است و با آرم مخصوص مشخص شدهاند، بهره بگیرند. در ادامه، نحوه شناسایی، اندازهگیري و تحصیل و ثبت آن در صورتهاي مالی ارائه میشود.
شناسایی علامتهاي تجاري به عنوان دارایی و اندازه گیري اولیه آن

علامتهاي تجاري اقلام نامشهودي هستند. شناسایی آنها به عنوان دارایی در ترازنامه بستگی به این دارد که با تعریف داراییهاي نامشهود مطابقت داشته باشند. بنابراین طبقه بندي اقلام نامشهود به عنوان دارایی، گام اول در این بررسی است.

تعریف داراییهاي نامشهود:

در IAS 38 (پ. (71 یک دارایی نامشهود به صورت "یک دارایی غیر پولی، قابل شناسایی و فاقد محتواي فیزیکی" تعریف شده است. یک دارایی "منبعی است که (الف)توسط واحد انتفاعی به عنوان نتیجه وقایع گذشته قابل کنترل باشد؛ و (ب)انتظار میرود که منافع اقتصادي آن به درون واحد انتفاعی جریان یابد" (پ. .(8 واحدهاي انتفاعی دائماً بابت تحصیل، توسعه، نگهداري یا افزایش منابع نامشهود خود مثل دانش علمی یا فنی، طراحی و اجراي فرایندها یا سیستمهاي جدید، حق الامتیازها، داراییهاي معنوي، دانش (آگاهی) بازار و علامتهاي تجاري (شامل نامهاي تجاري و عناوین نشر) منابع خود را خرج میکنند و یا بدهیهایی را تحمل میکنند (پ..(9 همه اقلام نامشهود ویژگی یک دارایی نامشهود را ندارند یعنی، "قابل شناسایی، قابل کنترل در مدت استفاده از منبع و وجود منافع اقتصادي آتی"(پ. .[4](10

IAS 38، ملزم میکند که "یک دارایی نامشهود براي تمیز از سرقفلی باید قابل شناسایی باشد"(پ. .(11 یک دارایی زمانی قابل شناسایی است که "تفکیک پذیر" باشد یعنی، یک واحد انتفاعی نتواند آن را به منظور فروش، انتقال، اعطاي حق امتیاز، اجاره یا مبادله" به صورت جداگانه یا همراه با یک قرارداد" با یک دارایی یا بدهی قابل شناسایی، از واحد انتفاعی جدا کند(پ. .(12 اما اثبات قابل شناسایی بودن یک دارایی به روش دیگري هم امکان پذیر است. IAS 38 فرض میکند که "یک واحد انتفاعی بر دارایی کنترل دارد" اگر"توانایی تحصیل جریان منافع اقتصادي آتی ناشی از منبع مورد نظر را داشته باشد و همچنین بتواند دسترسی دیگران به آن منافع را محدود نماید(پ. .(13 جریان منافع اقتصادي آتی شامل "درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمت، درآمد حاصل از تقلیل هزینه یا سایر منافع حاصل از استفاده دارایی توسط واحد انتفاعی است"( پ. .[4](17

تعریف و توضیح ارائه شده در IAS 38 بیش از متن استاندارد آلمان و به ویژه فرانسه، به جزییات میپردازد. در آلمان داراییهاي نامشهود همانند داراییهاي مشهود به طور قانونی تعریف نشدهاند. در استاندارد حسابداري آلمان "طبق اصول مناسب حسابداري"2 و اهداف حسابداري مالی، تعریف داراییهاي نامشهود همانند داراییهاي مشهود است. بنابراین، داراییهاي نامشهود با تعریف داراییهاي عمومی مطابقت دارد؛ ثابت اما غیر قابل لمس و غیر پولی (یعنی بدون ماهیت فیزیکی). تفاوت عمده این تعریف با IAS 38 این است که تعریف آلمان صریحاً بر ویژگی "منافع اقتصادي آتی" تأکید نمیکند. آلمان در مورد "ارزش اقتصادي" لاینفک از دارایی نامشهود صحبت میکند و به طور ضمنی، منافع اقتصادي آتی را دخیل میدهد. دو عنصر برجسته در تعریف آلمان از دارایی که شباهت کامل با IASC دارد این است که دارایی باید قابل شناسایی باشد و به طور مستقل و اتکاپذیر اندازه گیري شود. قابل شناسایی بودن به معنی آن است که آیتم نامشهود را بتوان از واحد انتفاعی جدا کرد و منافع اقتصادي آن را به طور جداگانه و به هر شکلی مصرف نمود. بنابراین، اصطلاح تفکیک پذیري یک قلم نامشهود از واحد انتفاعی و قابلیت اندازه گیري مستقل و اتکاپذیر در تعریف داراییهاي نامشهود از استاندارد آلمان،کاملاً شبیهبه موارد اشاره شده درIASC است.[7]

در فرانسه، طرح حسابداري عمومی3، دارایی نامشهود را به صورت وجود دارایی ثابت غیر از دارایی مشهود یا مالی (پولی) تعریف میکند. دارایی ثابت به صورت یک دارایی تعریف میشود که براي استفاده بلندمدت در عملیات واحد تجاري کسب شده است. تعریف عمومی از یک دارایی به این صورت است: "... یک قلم از خالص داراییها که ارزش اقتصادي مثبتی براي شرکت دارد". در این تعریف به مفهوم " قابل شناسایی بودن" و "تفکیک پذیري" اشارهاي نشده است . بنابراین داراییهاي نامشهود فقط از طریق مقایسه با داراییهاي مشهود شناسایی میشوند.[7] بنابراین میتوان ادعا نمود که تعاریف ارائه شده در استاندارد آلمان و فرانسه از داراییهاي نامشهود، با استاندارد 38 تضاد ندارد، اما در شناسایی داراییهاي نامشهود صراحت کمتري دارد و به دلیل متفاوت بودن تعریف دارایی عمومی با دارایی نامشهود، این سه استاندارد بر اساس ویژگی "منافع اقتصادي آتی" قابلیت مقایسه ندارند. با توجه به این که متن استانداردهاي استرالیا، ایران، هنگکنگ در این زمینه شبیه استاندارد بینالمللی است از ذکر مجدد آنها خود


داري شده است. نگاره (1) به طور مقایسه اي، تعریف داراییهاي نامشهود در استانداردهاي مورد بررسی را ارائه میدهد.
دارایی قابل شناسایی، غیر پولی، داراییهاي ثابت غیر از هیچ تعریف قانونی وجود ندارد . عملاً
دارايهاي ثابت غیر از داراییهاي مشهود یا
بدون ماهیت فیزیکی داراییهاي مشهود یا پولی
پولی

نگاره (1) تعریف داراییهاي نامشهود


اصول شناسایی علامت تجاري

در IAS 38، تعاریف مختلفی از علامت تجاري ارائه شده که مهمترین آن در حوزه داراییهاي نامشهود است اما در قوانین حسابداري فرانسه و آلمان، علامت تجاري به نوعی از اقلام نامشهود مربوط میشود که شناسایی آن میتواند ممکن یا حتی ضروري باشد.[7]
شناسایی یک قلم نامشهود به عنوان دارایی مستلزم آن است که با "تعریف دارایی نامشهود" ارائه شده در بخش قبلی مطابقت داشته باشد، علاوه بر آن "دو معیار شناسایی" بیان شده در این استاندارد را داشته باشد:

الف. جریان منافع اقتصادي آتی مورد انتظار منسوب به آن دارایی به درون واحد تجاري محتمل باشد؛

ب. بهاي تمام شده آن دارایی را بتوان به طور اتکاپذیري اندازه گیري کرد(پ..[4](21

قبل از بررسی دقیق امکان پذیري شناسایی علامت تجاري در فرانسه و آلمان، باید اشاره نمود که طبق آرتیکلهاي 9و 10 از رهنمود چهارم در 25 ژوئیه 1978، به منظور شمول داراییهاي نامشهود در ترازنامه، علامت تجاري باید دو ویژگی زیر را داشته باشد:
2. با ما به ازاي با ارزشی تحصیل شود و نیازي نباشد که آن را در سرقفلی نشان دهیم؛ یا بابت آن تعهد ایجاد شود تا اینکه قانون ملی شناسایی آن را به عنوان دارایی مجاز بداند.[7]

منافع اقتصادي احتمالی آتی

مطابق با IAS 38 "یک واحد انتفاعی باید منافع اقتصادي احتمالی آتی مورد انتظار را با استفاده از فرضیات منطقی و قابل تأیید ارزیابی کند که بیانگر بهترین برآورد مدیریت از مجموعه شرایط اقتصادي باشد که در طول عمر مفید دارایی وجود دارد" (پ..(22 استاندارد حسابداري استرالیا4 و استاندارد حسابداري هنگکنگ5 نیز همان شرایط IAS 38 را بیان میکنند. در استاندارد حسابداري ایران بیان شده است: "زمانی جریان منافع اقتصادي آتی مرتبط با دارایی نامشهود به درون واحد تجاري محتمل است که سه شرط ذیل برقرار باشد:

1. دستیابی به خالص جریان ورودي منافع اقتصادي آتی به درون واحد تجاري محتمل باشد؛
2. واحد انتفاعی توانایی و قصد استفاده از دارایی نامشهود را داشته باشد؛

3. به منافع فنی و مالی کافی براي کسب منافع اقتصادي آتی دارایی دسترسی داشته باشد"(پ..[8](13

همان طوري که پیش از این ذکر شد در آلمان،منافع اقتصادي آتی صراحتاً بهتعریف دارایی نامشهود اشاره ندارد.

اندازه گیري اتکاپذیر بهاي تمام شده دارایی نامشهود

تعیین ارزش علامت تجاري، به عنوان یک مسئولیت مدیریتی کلیدي به دلایل ذکر شده حائز اهمیت است:(( 1 حداکثر کردن ارزش سهامدار از طریق حداکثر کردن ارزش علامت تجاري؛ (2) برآورد ارزش یک شرکت در ادغام و تحصیل؛ (3) تعیین حق الامتیاز علامت تجاري؛ (4) براي اهداف حسابداري. با وجود آنکه در بسیاري از شرکتها، ارزش علامت تجاري در ترازنامه افشاء میشود، بسیاري از شرکتهاي فرعی براي دستیابی و استفاده از علامت تجاري آن را در دفاتر خود محاسبه میکنند و بیشتر شرکتها به این دلیل تحصیل میشوند که علامت تجاري آن شرکت به عنوان دارایی لحاظ شود. همچنین علامتهاي تجاري باید داراي ارزش باشند زیرا، آنها به طور فزایندهاي موضوع دعاوي حقوقی هستند.[7]

معرفی قواعد و رویههاي جدید در حسابداري، تأثیر عمدهاي روي ارزشیابی و گزارشگري داراییهاي نامشهود در صورتهاي مالی دارد. هم اکنون بسیاري از شرکتهاي معتبر، به استثناي ژاپن، کره جنوبی، سوئیس، کانادا و شرکتهاي بزرگ آمریکاي جنوبی ملزم هستند که داراییهاي نامشهود را تحت قوانین استاندارد گزارشگري مالی بینالمللی 6IFRS گزارش نمایند. بعد از سال 2001، IFRS افشاي جداگانه داراییهاي نامشهود را در ترازنامه شرکتهاي تحصیل کننده الزامی نمود؛ البته به شرط آنکه همهي معیارهاي ارزشیابی داراییهاي نامشهود را داشته باشد.[2] نگاره (2)، نحوهي برخورد جوامع حسابداري کشورهاي مختلف را در خصوص گزارشگري داراییهاي نامشهود نشان میدهد.

با وجود نیاز به شناسایی علامتهاي تجاري به عنوان دارایی، موضوع کلیدي در ارزشیابی علامتهاي تجاري، انتخاب یک روش ارزشیابی مناسب است که مبتنی بر قواعد عینی با تأکید بر منافع اقتصادي آتی باشد. متدهاي مختلفی براي ارزش گذاري داراییهاي نامشهود وجود دارد که در کل به سه رویکرد تقسیم میشوند:

1. رویکرد بهاي تمام شده (رویکرد بهاي تمام شده تاریخی یا رویکرد بهاي جایگزینی)

2. رویکرد درآمد (که رویکرد سود نیز نامیده میشود)

3. رویکرد بازار (در مقایسه با سایر رویدادهاي مالی)2]و.[7


.1 رویکرد بهاي تمام شده

ارزشیابی یک دارایی نامشهود ممکن است بر مبناي "بهاي تمام شده" تولید آن یا بهاي تمام شده بازآفرینی یک نوع دارایی مشابه با تقاضاي مصرف یا مطلوبیت تجاري یکسان، باشد. براي داراییهاي نامشهود مثل علامتهاي تجاري، عموماًبهاي تمام شده شامل: اعتبار(شهرت)، تحقیق و طراحی محصول، طراحی بسته بندي (از نظر زیبایی)، مخارج تبلیغاتی و فروش است. این متد هیچ گونه منافع اقتصادي براي دارنده دارایی از طریق استفاده آن فراهم نمیکند. در این متد بین بهاي طراحی محصول و اثر آن روي عملکرد مالی شرکت (یعنی درآمدها و سودها) ارتباط کم یا اصلاً هیچ رابطهاي وجود ندارد؛ هر چند در زمان ایجاد یک علامت تجاري، ارزش دارایی نامشهود براي دارنده آن میتواند بیشتر از بهاي تمام شده آن باشد.[2]

.2 رویکرد درآمد( یا سود)

در این روش ارزش یک دارایی نامشهود با در نظر گرفتن خالص ارزش فعلی (NPV) منافع آتی تحقق یافته آتی برآورد میشود. به طور خلاصه، بر مبناي اصل جایگزینی، جریان سودي که بالاترین NPV متناسب با سطح ریسک داده شده را دارد، منجر به محتملترین ارزش براي دارایی نامشهود میشود.[2]

.3 رویکرد بازار

در رویکرد بازار که به رویکرد "شبه فروش"7 معروف است، ارزش منصفانه یک دارایی نامشهود در مقایسه با فروش واقعی داراییهاي مشابه تعیین میشود، اما یک دارایی نامشهود همانند علامت تجاري را نمیتوان به طور جدا از سایر داراییهاي واحد تجاري فروخت. بنابراین، یافتن قیمت پرداخت شده در یک فروش قطعی براي داراییها جهت تقویت ویژگی قابل مقایسه بودن آسان نیست. همچنین، بسیاري از داراییهاي نامشهود ارزشمند، منحصر به فرد هستند و صرف نظر از اینکه هیچ معاملهاي در مورد آن دارایی وجود ندارد، هیچ قیمت قابل قیاسی نمیتواند به ارزیابی آن کمک کند.[2]

به طور عملی، رویه حسابداري براي شناسایی علامت تجاري و خصوصاً انتخاب یک رویکرد ارزشیابی، به روشی بستگی دارد که شرکت علامت تجاري را به دست میآورد: تحصیل جداگانه ( تحصیل بدون هزینه یا با معاوضه )، تحصیل به عنوان بخشی از ترکیب تجاري (ادغام یا تحصیل شرکت فرعی)، یا تولید (ایجاد کردن) در داخل شرکت.[7]

تحصیل جداگانه:

مطابق با IAS 38 "اگر یک دارایی نامشهود به طور مجزا تحصیل شود"، بهاي تمام شده آن را میتوان به طور قابل اتکایی اندازه گیري کرد؛ به خصوص زمانی که ملاحظات خرید آن به شکل نقد یا سایر داراییهاي پولی است. هنگامی که یک علامت تجاري (یا بخشی از آن) به صورت معاوضه با سایر داراییها (مشهود یا نامشهود) تحصیل میشود، باید به ارزش منصفانه آنها که "معادل با ارزش منصفانه یا قیمت نقدي دارایی واگذار شده است" اندازه گیري شود (پ.26و.[4](34 در استاندارد شماره 17 ایران و 8AASB138 و 9HKAS 38 نیز به همین صورت عمل میشود. البته قسمت اخیر استاندارد بینالمللیصراحتاً رد استاندارد ایران بیان نشده است. در فرانسه، علامت تجاري براي منفعت آن کسب میشود و با آن همانند داراییهاي ثابت نامشهود برخورد میکنند؛ همچنین تحت عناوینی چون کارمزد و حقوق مشابه، حق اختراع، حق امتیاز تولید، علامت تجاري، فرایندها، نرم افزار، حق تقدم خرید سهام و داراییهاي مشابه ثبت میشوند. همانند سایر داراییها، ارزش ثبت شده براي علامتهاي تجاري، بهاي تحصیل پرداخت شده براي آن است .10 یک دارایی کسب شده به روش معاوضه باید به ارزش بازار، قیمتی که در شرایط معامله آزاد پرداخت میشود، شناسایی شود. بنابراین اندازه گیري علامت تجاري کسب شده در IAS 38 و قوانین فرانسه مشابه است.

در جامعه حسابداري آلمان، پیش از پذیرفتن قانون علامت تجاري در 25 اکتبر 1994، فروش علامت تجاري به طور جداگانه امکان پذیر نبود، بلکه به طور مشترك با کل شرکت یا کسب و کار شرکت داراي علامت تجاري فروخته میشد. امروزه میتوان یک علامت تجاري را به طور جداگانه، بدون هرگونه ارتباطی با فروش کل شرکت یا اجزاي آن فروخت (استاندارد حسابداري آلمان، پ..11 (27 با وجود آنکه، اندازه گیري بهاي تمام شده قابل اتکا شرط ضروري براي شناسایی یک دارایی نامشهود است، شناسایی علامت تجاري به منفعت قابل تحصیل از آن نیز بستگی دارد تا قیمت مورد انتظار براي اندازه گیري بدست آید. بنابراین اگر یک علامت تجاري براي منفعتی تحصیل شده باشد، باید مثل همهي داراییهاي نامشهود دیگر به بهاي تحصیل

شناسایی شود. به هنگام شناسایی اولیه علامت تجاري به روش معاوضه، میتوان آن را به ارزش منصفانه دارایی واگذار شده یا بهاي انتقالی آن اندازه گیري کرد.[7]

در رویداد تحصیل مجزاي یک علامت تجاري، HKAS 38, AASB138, IAS 38، استاندارد17 ایران و قوانین حسابداري فرانسه و آلمان، اندازه گیري اولیه علامت تجاري را بر مبناي بهاي تحصیل پیشنهاد میکند؛ بنابراین فقط روش بهاي تمام شده تاریخی مناسب است. تعریف بهاي تحصیل در هر شش مجموعه استاندارد یکسان است. بهاي تحصیل مجزاي یک داراي نامشهود، از قیمت خرید (شامل عوارض کالاهاي وارداتی و مالیات غیر قابل استرداد خرید) و هرگونه مخارج مرتبط مستقیم در خصوص آماده سازي دارایی به قصد استفاده از آن تشکیل میشود با یک تفاوت که، آن به نحوهي برخورد با حقالزحمههاي حرفهاي و مخارج قانونی مربوط میشود که در استاندارد فرانسه جزء بهاي تمام شده نیست. در رابطه با علامت تجاري کسب شده به روش معاوضه نیز همهي استانداردها مشابه عمل میکنند.

تحصیل به عنوان بخشی از ترکیب تجاري (صورتهاي مالی تلفیقی):

بندهاي 34-41، IAS 38 نحوهي برخورد با داراییهاي نامشهود تحصیل شده در ترکیب تجاري را پوشش میدهد. در این استاندارد بهاي تمام شده یک دارایی نامشهود"مبتنی بر ارزش منصفانه آن در تاریخ تحصیل است" (پ..(33 تعیین ارزش منصفانه یک دارایی نامشهود نیاز به قضاوت دارد. در چنین مواردي IAS 38 بیان میکند که "قیمتهاي اعلام شده در یک بازار فعال، قابل اتکاترین برآورد از ارزش منصفانه یک دارایی نامشهود است" (پ..(39 "اگر هیچ بازار فعالی براي یک دارایی نامشهود وجود نداشته باشد، ارزش منصفانه آن مبلغی است که واحد اقتصادي میتواند در تاریخ تحصیل، براي یک دارایی در معاملهاي حقیقی و آزاد بین خریدار و فروشنده آگاه و مایل بر مبناي بهترین اطلاعات موجود بپردازد (پ.78،.(40 همچنین IAS چندین متد براي برآورد ارزش منصفانه دارايهاي نامشهود، همانند جریان وجوه نقد آتی تنزیلی، بیان میکند(پ..(41 در استاندارد بینالمللی قبلی 12 بیان شده بود که "اگر بهاي تمام شده یا ارزش منصفانه یک دارایی نامشهود را نتوان به طور اتکاپذیري اندازه گیري کرد، به عنوان یک دارایی نامشهود مجزا شناسایی نمیشود بلکه در سرقفلی منظور میشود "13، در استاندارد جدید این بند حذف شده است.[4] شناسایی مجزاي علامت تجاري فقط یک درخواست براي افشاي اطلاعات اضافی است و هیچ تأثیر مهمی روي سود خالص ندارد زیرا حداقل، طول دوره استهلاك سرقفلی و علامت تجاري یکسان است. چهارمین 14 و پنجمین 15 رهنمود اروپایی هیچ گونه اطلاعات صریحی در خصوص نحوهي برخورد با داراییهاي تحصیل شده از طریق ادغام یا تحصیل یک شرکت تابعه را بیان نمیکند، اما میتوان نتیجه گرفت که اگر چنین داراییهایی قابل شناسایی باشند باید به طور مجزا شناسایی و اندازه گیري شوند6]و.[7

موضع به کار گرفته شده توسط IASC کمی متفاوت از عملیات و قوانین فرانسه است. در استانداردهاي فرانسه، اگر شرکتی از ابتدا داراي حسابهاي تلفیقی باشد، تفاوت بین بهاي تحصیل یک شرکت و سهم از خالص داراییهاي تحصیل شده به عنوان علامت تجاري ثبت میشود. این تفاوت از دو عنصر نشأت میگیرد:اولاً،تفاوت ارزش مثبت یا منفی دارایی نامشهود خاصی که به ارزش منصفانه بیان میشود و ثانیاً،ارزش باقیماندهايکه نمیتواند تخصیص داده شود، "تفاوت تحصیل" یا سرقفلی نامیده میشود. در رابطه با تفاوت ارزش، شوراي حسابداري ملی 16 در بیانیهاي به تاریخ 15 ژوئیه 199017بیان نمود که "این عناصر نامشهود باید در زمره داراییهاي نامشهود باشند: شبکههاي تجاري، سهام بازار،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید