بخشی از مقاله
بررسی دو نگاره شیرین در چشمه و خسرو در حال نظاره در مکتب های هرات و شیراز قرن نهم ه.ق
چکیده
مثنوی خسرو شیرین در حدود سال 576 هـ.ق توسط حکیم نظامی گنجوی سروده شد.یکی از داستانهای معروف این مثنوی،داستان عاشقانهی شرح دلدادگی خسرو پرویز به شیرین و عشق جاودانه فرهاد به شیرین را به نظم کشیده است. این اثر در طی قرون هفتم تا یازدهم هـ.ق همواره مورد توجه نگارگران بوده است.ازجمله صحنههای بسیار مشهور که بیش از سایر صحنهها به تصویر کشیده شده صحنهی خسرو و آبتنی شیرین است. معروفترین تصاویر صحنه مذکور متعلق به دو مکتب شیراز و هرات هستند که در قرن نهم هـ.ق تصویر شدهاند. در این مقاله تلاش میشود با مقایسهای تطبیقی به مباحث ساختاری و زبان تصویری آثار مصور در این دو مکتب،پرداخته شود
کلمات کلیدی
نگارگری،مکتب شیراز،مکتب هرات،مثنوی خسرو شیرین
مقدمه
نگارگری ایرانی هنری تزیینی،خیالانگیز و دلپذیـر اسـت.هنری که به عالم ذهن تعلق داشته و از دنیای بیکران آن بهره میجوید.نگارگری ایرانی از بازنمایی عینی طبیعت مبرا و نیازهای مخاطب را که اثر برای روح او خلق میشود،همیشه مدنظر دارد و معجزاتی میآفریند کـه در ذهـن هنرمند غربی که خود را ملزم به رعایت قوانین طبیعت میداند تخطی محسوب میشود.
نگارگری ایرانی از ابتدا تا سدهی نهم هجری قمری در خدمت مصورسازی متون ادبی بوده است؛روشی کـه بـاعث اولویـت برخی دورنمایههای تصویری و نگرشهایی از قـبیل:حـماسی،عـاشقانه تغزلی یا واقعگرا شده است.
صحنههای عاشقانه در نقاشی ایرانی سرشار از لطافت و ظرافت است و میان عاشق و معشوق ارتباط عمیقی وجود دارد اما پرداخـت مـوضوع هـمچنان با حجب و حیا توأم است.
نظامی گنجوی شـاعری اسـت که زبان شعر وی سرشار از تصاویر است.
وی در سال(535-599 هـ.ق/1140-1202 م)در گنجه آذربـایجان مـتولد شـد.
اثر ارزشمند خمسه با پنج مثنوی نظامی بین دهههای(560 هــ.ق /1160 م تا 580 هـ.ق/1190 م)همزمان با دورهی سلاطین آق قویونلو و عهد تیموریان سروده شده است.پنج مثنوی حاوی قصههای حـماسی و عـاشقانه اسـت و پس از شاهنامه بیشترین تعداد نسخههای مصور را به خود اختصاص داده است.
در ایـن مـنظومه به شرح رویدادهای مربوط به عشق شاهزاده خانمی از ارمنستان به نام شیرین نسبت به خسرو پرویـز شـاهزاده ایـرانی پرداخته شده است.یکی از صحنههای این منظومه که همواره مورد توجه نـگارگران قـرار گـرفته صحنهی شیرین در چشمه و خسرو درحال نظاره است.هنگامی که خسرو جوان سوار بر اسـب زیـبای خـود شیرین را به هنگام آبتنی در چشمه میبیند،محو زیبایی او میگردد.اما این شیفتگی صرفا عـملی نـظربازانه نیست؛بلکه منظور نمایش لقای الهی،همان عنایت هر مؤمن از طریق بازنمایی عـشق دنـیوی اسـت.
اشاره شد که منظومهی ارزشمند خسرو و شیرین در عهد تیموری پدید آمد؛در این زمان نـسخ فـراوانی در شهرهای هرات و شیراز مصور گردید که از لحاظ شیوه اشتراکاتی داشت و بیانگر نوعی ارتـباط و یـکپارچگی در سـبک هستند.(ذکرگو،1378،ص 31)در این مقاله نگارهی شیرین در چشمه و خسرو درحال نظاره در دو مکتب هرات و شیراز در قرن نـهم هــ.ق مقایسه تطبیقی شده و به مباحث ساختاری و زبان تصویری آنها پرداخته میشود.
دوران حـکومت تـیموریان
سـال(802 هـ.ق/1400 ق)را باید با پیروزیهای بزرگ تیمور همزمان دانست دورانی که امکان یکپارچه کردن دستاوردهای مـکاتب گـوناگون نـقاشی ایرانی بهوجود آمد.(ذکرگو،1378،ص 30)تیمور برجستهترین هنرمندان و صنعتگران را از شهرهای گوناگون به سـمرقند پایـتخت مورد علاقهاش فراخواند؛اما این دوران دیری نپایید و تیمور کشورگشا در سال (807 هـ.ق/0405 م)درگذشت.در این زمان قدرت از سـمرقند بـه و لایات شمالی ایران،خراسان و ماوراء النهر منتقل شد و سرانجام به هرات در افـغانستان امـروزی رسید.(گرابار،1383،ص 54)دورهی تیموری از مقاطع خاص و درخـور تـوجه هـنر ایران است.در این دوره مکتب هرات ظـهور کـرد؛ محققین این مکتب را نقطه اوج نقاشی ایران میدانند.(گودرزی،1383، ص 111)هرات حدود یک قـرن بـه درخشانترین مکتب نگارگری ایران مـبدل گـشت.همزمان مـکاتب نـگارگری شـیراز و تبریز نیز فعالیت میکردند؛ اما در مـقایسه بـا مکتب نگارگری هرات از جلال و شکوه کمتری برخوردار بودند.در این میان نقش خـاندان تـیموری و حمایت آنان از هنرمندان را نباید از نظر دور داشـت.(گرابار،1383،ص 55(
دورهی حکومت تـیموریان شـامل فرمانروایی تیمور و جانشینان وی، پسرش شـاهرخ و نـوادههایش بایسنقر،ابراهیم سلطان و اسکندر ابن عمر شیخ(برادرزاده شاهرخ)میگردد.علایق و حمایتهای شـاهان تـیموری و اشتیاق به نقاشی ایرانی در شـکلگیری مـرقعات نـقش عمدهای داشت.از آنـجاکه در ایـن دوران نگارگری در دو شهر هرات و شـیراز نـسبت به دیگر شهرها از رونق بیشتری برخوردار بود،به اختصار به نگارگری دو مکتب هرات و شـیراز اشـاره میشود.
مکتب هرات
مکتب هرات در زمـان سـلطنت شاهرخ،پسـر تـیمور در سـال(799 هـ. ق 850 م)در شهر هرات بـهوجود آمد.دیری نپایید که وی شایستگی خود را به عنوان فرمانروایی روشنفکر و حامی هنرمندان نشان داد.دورهی حـکومت شـاهرخ بدون شک از پررونقترین ادوار تاریخ نقاشی ایـران بـه شـمار مـیرود.هـرات در زمان شاهرخ بـه مـرکز بیبدیل نقاشی ایرانی مبدل گشت.(بینیون،1383،ص 147(
شاهرخ در سال(815 هـ.ق/1414 م)پسر خود بایسنقر1را به حکومت هرات بـرگزید.بـایسنقر مـیرزا هنرمندان سرآمد عصر خویش را در زمینههای گوناگون در هـرات گـردآوری و مـورد حـمایت قـرار داد.هـنرمندانی که تحت حمایت بایسنقر میرزا قرار داشتند،پیش از آن در خدمت اسکندر سلطان،برادرزاده شاهرخ بودند.اغلب هنرمندانی که در هرات گرد آمده بودند،مهاجرینی از شهرهای سمرقند،تبریز و شیراز بـودند.دورهی حکومت سلطان حسین نیز دورهی درخشان دیگری از هنر تیموریان است.وزیر هنرمند سلطان حسین،امیر علی شیرنوایی2همچون خود او حامی ادبا، شعرا و هنرمندان بود.(گودرزی،1383،صص 112-113)
ویژگیهای مکتب هـرات مـکتب هرات تا اواسط سدهی نهم هجری قمری/پانزدهم میلادی تفاوتهایی نهچندان بارز با سایر مکاتب داشت،اما مقارن با این ایام ویژگی کاملا متمایزی بهدست آورد و متحول شد.
نگارگران هـرات در فـضاسازی،صحنهپردازی،بهکارگیری رنگهای درخشان،نقوش تزیینی و طراحی و ترکیببندی پیکرهها پیشرفت قابل ملاحظهای کردند.(پاکباز،1379،ص 644(
ترکیببندیهای کاملا متعادل که شالودهی آنها متشکل از عناصر افـقی،عـمودی و مورب است.اجتناب از قرینهسازی مـحض بـه نگارگر امکان داده است تا صحنههای شکار و کارزار را پرجنبش و مجالس بزم و ضیافت را ساکن و آرام مجسم کند.(پاکباز،1379،صص 75-73(
طراحی پیکرهها دارای تنوع در حالات و حرکات هستند و ترسیم گـیاهان و حـیوانات واقعگرایانه است.رنگهای مـکمل بـه شکل علمی و از رنگهای خانواده قرمز کمتر استفاده شده است.همچنین کاربرد فراوان رنگهای طیف قهوهای،آبی،ارغوانی و صورتی روشن در کناره سیاه و سبز قابل مشاهده است.
نگارگر نهایت سنجیدگی را در گروهبندی پیـکرهها،تـنظیم سطوح رنگی و ریزهکاریهای معماری و مناظر طبیعی بهکار میبرد و به مدد رنگبندی دقیق و حسابشده میکوشد فضای تصویری را فراخ و عمیق بنمایاند.(پاکباز،139،صص 75-73(
شاخصترین نگارگران مکتب هرات
کمال الدین بهزاد را باید شـاخصترین نـگارگر مکتب هـرات دانست.وی نخستین کسی بود که آثار خود را امضاء میکرد.بهزاد از حدود سال(855 هـ.ق/1480 م تا 942 هـ.ق/1535 م)فعالیت داشـت.هنگامی که حکومت تیموریان افول کرد،بهزاد پس از مدتی از هرات به دربـار صـفوی در تـبریز مهاجرت کرد و مورد توجه شاه اسماعیل قرار گرفت.
از دیگر هنرمندان مکتب هرات میتوان به پیراحمد باغشمالی،نـصر اللّه ابـو المعالی،روح اله میرک،محمد آصفی،قاسم علی و خلیل اشاره کرد.
آثار مهم مکتب هـرات
گـلستان سـعدی مربوط به سال(830 هـ.ق/1427 م)به دستور بایسنقر میرزا،توسط خلیل تصویر شده است.دو نسخه شـاهنامه و دو نسخه کلیله و دمنه3شاهنامه«انجمن سلطنتی آسیایی انگلیس»که به محمد جوکی یـکی از فرزندان شاهرخ تقدیم شـده بـود از دیگر آثار قابل ذکر مکتب هرات است.
خمسه نظامی مربوط به سال(850 هـ.ق/1464 م)نیز از آثار مهم این زمان است.این نسخه براسا نوشته آخرین صفحه آن،توسط خواجه علی تبریزی مصور شـده و در کتابخانه توپقاپوی ترکیه نگهداری میشود.
مکتب شیراز
به سبب مصون ماندن فارس از هجوم مغو لان شهر شیراز به کانونی جهت حفظ میراث فرهنگی و هنری ایران بدل گشت.در سده(8 هـ.ق /14 م)نگارگران شیراز نـسبت بـه نگارگران دیگر کمتر تحت تأثیر هنر بیگانه قرار گرفتند.
سبک مشخص شیراز در سده(9 هـ.ق/15 م)شکل گرفت و تا اواخر سده(10 هـ.ق/16 م)به تحول کند اما مستمر خود ادامه داد.(پاکباز،1378 صص 336-337(
شـاهرخ پسـازآنکه هرات را مرکز قلمرو خویش قرار داد،کارگاهی جهت مصورسازی متون ادبی ایجاد کرد.وی اسکندر سلطان از نوادههای تیمور را به فرمانروایی شیراز منصوب کرد.
اسکندر سلطان برجستهترین هنرمندان زمان را در شیراز گردآورد. بـه یـاری این هنرمندان گام نخست در تحول کتابنگاری عهد تیموری برداشته شد.سرانجام درگیریهای شاهرخ با اسکندر سلطان به سرنگونی وی انجامید و دیری نگذشت که ابراهیم سلطان به دستور شاهرخ بـه فـرمانروایی فـارس منصوب گشت و تحت حمایت حـاکم جـدید تـحول دیگری در سبک نگارگری شیراز ایجاد شد(پاکباز،1379،ص 72(
ویژگیهای مکتب شیراز
نگارگران شیراز نسبت به نگارگران تبریز و مراکز دیگر بسیار کمتر تـحت تـأثیر هـنر بیگانه قرار گرفتند.(پاکباز،1378،ص 336).در نگارههای مکتب شیراز پیـکرههای بـزرگ انسانی در چشماندازهای خشن و نسبتا خامدستانه قرار داده شده است(کنبای،1378 ص 52)صخرههای اسفنجی در حاشیه افق رفیع،قلمگیری صخرهها به شکل دنـدانهای، ابـرهای پیـچان و دنبالهدار،آسمان آبی یا طلایی درخشان،لاجوردی و پرستاره،گل بـوتههای گوناگون و منظم،درختان با برگهای فشرده و یکنواخت،جویبارهای نقرهای پرپیچوخم،معماری نسبتا ساده،بناهای آراسته با کاشیهای مـنقوش و پیـکرههای بـاریک اندام در جامههای رنگین، از ویژگیهای نقاشی شیراز در عهد تیموری بهشمار میروند.(پاکـباز، 1379،ص 71(
بـا اینکه مجموعه رنگهای مکتب شیراز غنی است،اما موزون و هماهنگ نیست.رنگپردازی و شیوهی نگارگری مکتب شـیراز بـا مـکتب هرات مغایرت دارد و در ترکیببندیها تأثیرات نگارگری بغداد و تبریز محسوس است؛واقعگرایی در پیکرههای انـسانی وحـیوانی چـندان به چشم نمیخورد.منظرهپردازی شامل کوههاو صخرهها با خطوط کنارهنما و بوتههای علوفه با شـاخوبرگهای شـکوفا اسـت و نوعی ایجاز در نگارهها به چشم میخورد.(اپهام پوپ،1378،ص 67(
نگاگران مکتب شیراز نظام قانونمندی را برای تـرکیببندی و پیـوند عناصر نوشتاری و تصویری ابداع کردند.اساس این نظام بر تناسب و روابط هندسی شـکلها بـنا شـده است.ابیات در کتیبههای چهارتایی یا دوتایی در بالا و پایین تصویر جای میگیرند و فضایی را جهت عـناصر تـصویری بهوجود میآورند.این فضا به پیروی از اندازهی عرضی هر کتیبه و به مدد مـحورهای نـامرئی عـمودی به بخشهای دارای تناسب قابل تقسیم است.بخش میانی(فضای درونی)محدوده فعل اصلی و مکان عـناصر اصـلی داستان و جایگاه عناصر فرعی،در بخشهای کناری راست و چپ است.(پاکباز،1378،ص 237)نگارههای مـکتب شـیراز از لحـاظ رنگآمیزی سبکتر و کمرنگتر از نگارههای مکتب هرات است.(اسون دیماند،1383،ص 55(
آثار مهم مکتب شیراز
یکی از کـهنترین نـسخ مـصور که میتوان آن را برگرفته از مکتب شیراز دانست،شاهنامه استانبول است که در تاریخ(772 هــ.ق/1397 م) مـصور شده است.شاهنامهای نیز در مجموعهی آ.چستربیتی وجود دارد مربوط به تاریخ(800 هـ.ق/1379 م)و نسخهی دیگری مربوط به پایـان سـده هشتم/چهاردهم میلادی که در تاریخ(801 هـ.ق/1398 م)مصور شده و متعلق به موزهی اسـتانبول اسـت.