بخشی از مقاله


بررسی مضمونی خط نگاره های مسجدالنبی قزوین (با تأکید بر مضامین مذهبی)

چکیده: در معماری اسلامی و ایرانی جایگاه خط، جایگاه ویژهای است که حامل پیام و زیبایی میباشد. پیام اصلی معماری مستقیماً از طریق استفاده از کتیبهها ابلاغ میگردد. انواع کتیبه سازی ها با خط های متفاوت از کاشی و به صورت معرق، هفت رنگ و یا کاشی و آجر تهیه میشود. به این ترتیب در تزیینات نما، چه از نظر شکل ظاهری و چه از نقطه نظر معنوی، با به کار بردن اسامی ائمه طاهرین و آیات شریفه قرآن مجید، به بناهای سنتی شکل خاصی داده میشود. علی رغم نگاه محققان در سال های اخیر به مقوله معماری مساجد در دوره های مختلف، دوره قاجار که بسیاری از نگرش ها، باورها و رفتارهای فرهنگی، هنری کشور متأثر از آن است مورد بیمهری از سوی دوستداران هنر قرار گرفته است. بسیاری از بناها از جمله مساجد در این دوره در شهرهای ایران بنا شده است که متاسفانه تاکنون تحقیق و پژوهشی جامعی در خصوصی شناسایی و تحلیل نقوش آنها صورت نگرفته است و مسجد النبی که یکی از شاخص های تزیینات معماری دوره قاجار در قزوین میباشد، از این قاعده مستثنی نیست. در این مسجد انواع کتیبه با خطوط ثلث، نستعلیق و معقلی در مضامین مذهبی به کار رفته است. در این نوشتار سعی میشود با تکیه بر مطالعات میدانی و کتابخانهای، بررسی مضمونی خط نگارههای در مسجدالنبی قزوین با تکیه بر مضامین مذهبی ارائه گردد. از این روی، محل نصب کتیبهها، محتوای آیات و احادیث و دلیل انتخاب هریک مورد توجه واقع شده است. باشد که این نیم گام علمی راهگشای تحقیقات کاملتر و تخصصی تر در این زمینه شود تا با دست یافتن به معانی ضمنی آن به غنای فرهنگ ایرانی در دوره قاجاریه دست یابیم.
واژگان کلیدی: خط نگاره، مضامین مذهبی، مسجدالنبی قزوین، دوره قاجاریه.
مقدمه
مسلمانان در طول تاریخ بر پایهٔ فرهنگ و تمدنهای ملی و بومی خود، سلیقهها و شیوههای هنری گوناگونی را در ساخت و ساز مساجد به کار بستهاند. کتیبههای مساجد بیانگر این حقیقت نمادین دینی است که کل جهان و حیات آدمی، همه آیات الهی اند که در سرزمین خداوند و در پرتو عنایات او به ذکر، مراقبه، تفکر و تدبر مشغولند. جهان کتاب گشوده الهی است، قران بانگ بیدار باشی اسمانی و کتیبه ها زنجیرهای وصل و طنین کلام الهی از این کتاب بزرگ است. وجود کتیبه بر بناها و دیگر اثار اسلامی، نشانگر این حقیقت بزرگ است که آیات الهی در تمام حیات انسانها پرتو افکن است. هیچ اثر و نشانهای نیست مگر آن که کلام الهی را در خود نهفته دارد و کتیبهها گوشهای از این راز را برملا میسازند. خوشنویسی هنری است که مسلمانان در طول تاریخ بیش از سایر هنرها پروراندهاند. خط و خطاطی نزد اربابان معرفت و علمای علم روحانی منزلتی مقدس و عظیم دارد. خط و زبان از ودیعه های الهی قلمداد می شوند که خداوند در قران با بیانی لطیف به ان اشاره فرموده است و الرحمن، علم القران، علمه البیان » (سورهٔ الرحمن، آیه ۲). خطاطان به ویژه خطاطان اسلامی نوعی قداست روحانی برای پیدایش خط قایل هستند و به اعتقادی عارفانه به سوی خوشنویسی روی میآورند (معمار زاده، ۱۳۸۶، ۲۸۹-۲۹۲). علی رغم گستردگی کاربرد خطوط در طول تاریخ پردرخشش اسلامی، امر کتیبه نویسی در معماری تقریباً رو به فراموشی کامل میرود. نکتهای که رونق و کاربرد مجدد ان نقش بسیار مهم و ارزندهای در احراز هویت اسلامی خواهد داشت. توجه به مواردی از این قبیل روح عرفانی و مسایلی زیباییشناسی در هنر معماری را احیا خواهد نمود. مسجد النبی قزوین از جمله مساجدی است که در دوره قا یکی از بزرگترین مساجد باقی مانده قزوین میباشد. متأسفانه تنها کتابی که توضیحاتی در این خصوص دارد کتاب مینودر آقای گلریز است که در بعضی قسمتها به اشتباه مطالبی عنوان گردیده و در کتب دیگر نیز اگر مطلبی در مورد این مسجد ذکر شده، به نقل از این کتاب می باشد. در حالی که معماری مسجد النبی قزوین از ابعاد مختلفی قابل بحث است که یکی از آنها میتواند مبحث به کارگیری مضامین به کار رفته در خط نگارههای این مسجد
شده است و باشد. آنچه تاکنون کار زیادی راجع به آن نشده و جا دارد که با بررسی مضمونی به پیامهایی که معمار مسلمان با استفاده از تعالیم مذهبی در گوشه گوشه اثر خود به یادگار گذارده است، پرداخته شود. پژوهشی از نوع تاریخی و روشی بررسی توصیفی و تحلیلی محتوا میباشد. براساسی این روش ابتدا، هنر و معماری قاجار مورد توجه قرار گرفته سپس مسجد النبی قزوین وصف گردیده است. در ادامه کتیبه های به کاررفته در این مسجد در جداولی بررسی ودر پایان مضامین به کار رفته به تفصیلی بیان می گردد.
• بسترهای سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی قاجار در دوران فرمانروایی سلسله قاجار، ایران در عرصه های مختلف فرهنگ، هنر و سیاست دچار تحولات زیادی شد و خواه ناخواه تأثیرپذیری از غرب به اوج خود رسید؛ هرچند که یک حکومت مرکزی پایدار دوباره بنا نهاده شد اما قدرتهای توانمند اروپایی از جوانی گوناگون به ایران دست اندازی نمودند. در این قرن از سویی، شاهد اصلاحات اولیه و تا حدی تقویت کشور در برابر تهدیدات آینده و از سوی دیگر تغییرات اجتماعی و اقتصادی از جمله نوسازی و انواع گوناگون ناآرامیها و آشفتگیهای فراوان هستیم. تاریخ نیمه اول قرن سیزدهم هجری / نیمه اول قرن نوزدهم میلادی از جهاتی چند، بخشی از مهمترین قسمتهای تاریخی است زیرا در این ۵۰ سال وقایع و حوادثی بزرگ در اروپا روی داد که اثرات ان از حدود اروپا خارج شد و در سایر قطعات عالم وارد گردید و ایران نیز به نوبه خود از اثرات آن حوادث مهم مانند انقلاب کبیر فرانسه و جهانداری ناپلئون کبیر و لشگرکشی ها و فتوحات او بی نصیب نماند. مساله جنگ های ایران و روسیه و توجه شدید دربارهای فرانسه و انگلستان به ایران و رقابت شدید آن دو با یکدیگر برای جلب موافقت شاه و درباریان قاجار، وضعیت سیاسی مبهم و غیر قابل تفکیکی در ایران ایجاد نمود که دربار قاجار را از هرجهت به ارتکاب خبطهای مهم سیاسی واداشت و او را از اتخاذ یک مشی ثابت و رویه روشن و متینی که هدف آن اصلاح کشور باشد باز داشت (شمیم، ۱۳۸۷، ۵۱). در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری / نوزدهم میلادی، تماسی ایران با اروپا روز به روز بیشتر و گستردهتر می شود. از یک طرف به علت سیاست استعماری دولتهای مغرب زمین و مخصوصاً روسی و انگلیسی، ایران در گردونه تاریخ جهان میافتد و سرنوشت آن با سیاست کشورهای دیگر آمیخته میشود. از طرف دیگر تحولات داخلی، دگرگونیهای بزرگ و عمیقی ایجاد میکند که در انقلاب مشروطیت اثار ان به شکلی انفجارآمیزی آشکار میگردد (مسکوب، ۱۳۷۹، ۲۸۹). انقلاب
مشروطه از طریق قانونگذاری و آموزش سیاسی، زمینه لازم را برای اصلاحات گستردهتر در حکومت و مالیه فراهم اورد؛ گرچه نتوانست بخش عمدهٔ برنامه خود را عملی سازد. اندیشهها و جنبش های سیاسی مهمی در دوران قاجار شکل گرفت که بعد ها حیاتی دوباره یافت. تاریخ دوران قاجار دستاوردهایی را در برخی زمینه ها، ازجمله و به ویژه در زمینه توسعه صنعت چاپ، تأسیس دارالفنون (آموزش به شیوه نوین)، ایجاد ارتشی مدرن، پیدایش روزنامه، گسترش افکار دموکراتیک، تماس با فرهنگ غرب و ترجمه ادبیات و علوم اروپایی، تحولی در نثر و نظم فارسی، پیدایش عکاسی که خود بیش از نقاشی نشانگر زندگی روزانه مردم آن زمان بود، تاتر مدرن و سینما به همراه داشته است. جامعه ایران در دوره قاجاریه علی رغم تمدن و فرهنگ کهنسالی و درخشان دیرین خود، یک جامعه تقریباً قرون وسطایی و واجد قسمت عمده مشخصات قرون وسطی بود و تعصبات ملی و مذهبی شدید بر روح و فکر اکثریت قریب به اتفاق این جامعه حکمفرمایی داشت. افراد این جامعه سخت پابند آداب، سنن، رسوم ملی و شعایر مذهبی خود بودند (شمیم، ۱۳۸۷، ۳۴۹). آغا محمد خان در هنگام تاجگذاری و بستن شمشیر مرصع شاهی سوگند خورد که به مذهب شیعه وفادار بماند. زیرا این شمشیر از پادشاهان صفوی به یادگارمانده و اهمیت تاریخی داشت. او و فتحعلی شاه که هردو برای تأسیس و حفظ سلسله خود به حمایت علما و مجتهدین نیاز داشتند، تمایل بر این داشتند تا علما را در ایران نگهدارند و در این زمینه به گونه زیرکانهای مانند سلاطین صفویه رفتار کردند. فتحعلی شاه عنصر مذهبی را قوام بخشید و توجه چشمگیری به عظمت و مقام روحانیت نشان میداد. وی روحانیون را در اجرای وظایف دینی خود بسیار تشویق میکرد و در واقع روحانیون نیز از آرامشی که در پرتو قاجاریه پدید امده بود خشنود بودند (آوری، ۱۳۸۲، ۷۳). گرچه دوران قاجار با وجود تنوع و تحولی داخلی بسیار در بستر زمان، مدرن سازی چشم گیری را در خود ندید، اما شاهد گسترش نیروهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ای بود که می بایست دگرگونی های سریع تری را درپی می آورد ولی بنا به عللی که در این مقال نمی گنجد، چنین امری به وقوع نپیوست. شاخصههای هنر و معماری دوره قاجار تزیینات و نقوشی هنر و معماری قاجار، حاصل عوامل مختلفی است که تا ان را می توان در هنر این دوره مشاهده کرد. نگاهی تحسین برانگیز و آرزومندانه به شکوه عظمت و هنر دوره صفویه، سفر دولتمردان و سیاست گذاران، درک نسبی عقب ماندگی اقتصادی، مدنی و فضای دموکراسی ایران در برابر غرب و نیز گرایش تجدد طلبی و نوگرایی باعث گردید عده کثیری از هنرمندان و دانشجویان به کشورهای اروپایی فرستاده شوند. این افراد پس از بازگشت، فرهنگ بیگانه را نیز با خود به همراه آوردند و همین امر باعث بوجود آمدن نوعی واقعگرایی شدید به دور از مضامین عمیق عرفانی و فلسفی در هنر ایران گردید که در نهایت ویژگی های بصری و فضایی هنر دوره قاجار را شکل داده و در تزیینات معماری خود را به صورت نقوشی انبوه و فشرده و تقریبا بدون ربط منطقی نشان می دهند. شاید منطقی تر این است که تلفیق این دو نظام را تا حد زیادی ناخواسته و نتیجه نفوذ دیرپای سنت کهن از یک سو و عدم آشنایی کافی با اصول علمی و اکادمیک هنر اروپایی از سوی دیگر تلقی کنیم. سنگینی و رسوب نظام زیباییشناسی هنر و معماری ایران، نا آگاهی از مبانی هنر آکادمیک جدید و خام دستی در تقلید کامل از آن، به ظهور این (ملقمه) جالب منجر شد که صرف نظر از مقایسه آن باهنر اروپایی، ویژگی های ممتاز و یگانه ای دارد (بانی مسعود، ۱۳۸۸، ۷۴). لکن از منظر دیگر صاحب نظرانی نیز هستند که برای معماری و هنر قاجاریه جایگاه دیگری قایل هستند بدین گونه که، معماری قاجار را از زاویه خلاقیت های فضایی آن ارزیابی می نمایند. اگر از این منظر به معماری دوره قاجار نظر بیفکنیم، معماری این دوره ارزشی بالایی پیدا میکند و در جایگاه برتر و تکامل یافته تری نسبت به معماریهای دورههای قبل از خود چون زندیه و صفویه قرار میگیرد. چرا که در این دوره خلاقیتهای فضایی افزایش می یابد، تنوع فضاها بیشتر و فضاهای نوینی خلق می شوند، فضاها به گشایش و سبکی بیشتری میرسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل مییابند. اما از طرف دیگر وقتی معماری را از زوایای دیگری مانند اندازهها، تناسبات، شکل ها و تزیینات نگاه کنیم، معماری دوره قاجار وضعیت نازلی تری را نسبت به دوره های گذشته خود و به خصوص دوره صفوی نشان میدهد. شکلی ها استواری و صلابت قبلی را ندارند، تناسبات در مرتبه نازل تری نسبت به تناسبات موزون و اندیشیده شده دورههای قبلی قرار میگیرند، تزیینات معماری گاه تا حد ابتذال سقوط میکنند و بی بندوباری و هرج و مرج جایگزین تزیینات محدود و با وسواس دورههای درخشان سلجوقی و صفوی می شوند (میرمیران، ۱۳۷۹، ۵۵-۵۴). فتحعلی شاه قاجار، حامی و پرورشگر معماری در این دوره بوده که مساجد بسیاری در نقاط مختلف ایران برپا ساخت. تمامی این مساجد به نام مسجد شاه خوانده شدهاند و دارای مساحت وسیعی با نقشه چهار ایوانی شامل «ایوان قبلهای» فراختر از سه ایوان دیگر، هستند. قاجاریان به کرات ابنیه باقی مانده از عهد صفوی را توسعه دادند یا از زینت کاری انها تقلید کردند. با این همه برخی قالبهای نو پیدا در معماری قاجار به کار برده شد که باید ذاتاً پدیدهای قاجاری در معماری دانست و آن دروازههای تزیینی هستند که چون سردر ورودی به شهر های عمده برپا گردیدند (فریه، ۱۳۷۴، ۱۰۷). در ساخت مساجد شاهد ساخت حجرههایی جهت طلاب در پشت یا اطراف ایوان ها هستیم و در کاشیکاری دوره قاجار، رنگ های جدید همچون ارغوانی روشن، سفید و زرد و نقوشی عامیانه دیده می شود. در این دوره کوشش برای نوآوری بیشتر از علاقه به سنت یا رعایت آن به چشم میخورد. تأثیر از فضای تجملی و ملموس مادی و به کارگیری آنها در تزیینات بناهای مذهبی عمومی، ازدحام بیش از حد نقوش و عناصر در یک کادر، ساده سازی خطوط بنایی و اجرای آن ها بدون ویژگی ها و آرایههای تزیینی، تنوع بیش از اندازه در رنگ و خصوصاً در اشکال به طوری که در بسیاری از موارد وحدت بصری آثار خدشه دار شده است و نیز اهمیت به رنگ بیش از فرم در اثار هنری دوره قاجار به چشم میخورد (گودرزی، ۱۳۸۸، ۳۱۳۳). گاهی دیده میشود در آثار هنری دوره قاجار اصراری سنتی بر حفظ تعادلی وجود دارد و هنرمندان این دوره از روشی «قرینه سازی» برای ایجاد تعادل بسیار استفاده کردهاند اما نکته شایان ذکر نوع عالی زینتکاری، آینهکاری سقف و دیوار تالارها بوده است که در معماری قاجاری رایج و شکوفان شد. بهرهگیری از برخی حرکتها و زیرساختهای تصویری سنتی به صورت سطحی و جایگزین کردن اشکال و عناصر طبیعی به جای آنها از دیگر ویژگیهای هنر دوره قاجار به زیینات معماری است. در دوره قاجاریه، تهران به ت انتخاب و قزوین به علت واقع بودن در مسیر جاده تهران به اروپا و روسیه اهمیت قابل ملاحظهای مییابد. در این دوره بناهای بسیاری ساخته شدند که از حیث تزیینات و به کارگیری نقش و رنگ در خور توجه میباشند. در این میان مسجد النبی (مسجد شاه)، به عنوان تجلی معماری قاجاریه در قزوین جلوه گری می نماید.
« مسجد النبی (مسجد شاه)
این مسجد که از حیث وسعت و عظمت و اسلوب ساختمان و استحکام بنا و حسن سلیقه ای که در آن به کار رفته است نه تنها یکی از اعاظم مساجد قزوین است، بلکه در سراسر ایران هم نظیر و مانندی ندارد. شاردن در سیاحتنامه خود درباره این مسجد و پیشینه آن چنین می نویسد: «... مسجد شاه نیز از بهترین و بزرگترین مساجد ایران است و در پایان کوچه ای وسیع قرار دارد که دارای درخت های بزرگ و کهن می باشد و در اولی کوچه در بزرگ کاخ شاهی واقع شده است. شاه اسماعیل اول این مسجد را آغاز کرد و همین که یک طبقه آن را ساخت به جهان دیگر شتافت و اتمام آن به همت شاه تهماسب صورت گرفته و به انجام رسیده است.....» (شاردن، ۱۳۵۴، ۲۰۹). چنین به نظر میرسد که پس از انقراض دولت صفویه، با گذشت زمان و عدم مراقبت به صورت ویرانه ای در آمده تا اینکه در دوره قاجاریه به دستور فتحعلی شاه، مسجد جدیدی جایگزین آن شده است. بنای مسجد به صورت چهار ایوانی ساخته شده و دارای صحن وسیعی است. مساحت کلی مسجد، حدود ۱۲۲۴۰ و مساحت صحن ان، ۶۶۶۴ متر مربع می یاشد (محمدی، ۱۳۷۸، ۱۷۹). مسجد از جانب شمالی دارای جلوخان طولانی و عریضی است که از دو طرف با دیوارهای اجری و طاقنماهای منظم (۲۴ طاقنما) محصور گردیده و در انتهای شمالی به وسیله پلکانهایی که مطابق با عرضی جلوخان است، به خیابان امام خمینی (ره) متصل میگردد. سردر شمالی مسجد بسیار مجلل و رفیع است و سرتاسر آن با کاشی های هفت رنگ و اسلوب بدیعی تزیین گردیده است. حیاط مسجد به شکل مربع مستطیلی بوده و در هریک از جهات اصلی آن، ایوانی قرار دارد. در طرفین هر ایوان، رواق و شبستانهایی ساخته شده است. هریک از رواق های شمالی و جنوبی دارای چهار طاق نما و رواقهای شرقی و غربی دارای نه طاق نما هستند و هر یک از طاق نماها نیز ارسی های سه چشمهای دارند که مشرف به صحن مسجد میباشد. امروزه به جای ارسی های قدیمی، درهای چوبی جدیدی کار گذاشتهاند (گلریز، ۱۳۶۸، ۵۸۱۵۸۰) (تصویر ۱).

ایوان های چهارگانه، با کاشیهای هفت رنگ و معقلی
مزین گردیده و در هر ایوان، کتیبهای از کاشی لاجوردی و به خط ثلث (۱) نگاشتهاند. صحن مسجد از سه طرف به خارج راه دارد و معبر آن، از گوشوارههای دوطبقه واقع در طرفین ایوان ها میباشد. سردر ورودی غربی نیز بسیار محتشم و رفیع است و تزیینات بدیعی از کاشیهای هفت رنگ به تاریخ ۱۲۲۰ ه. ق / ۱۸۰۵ م دارد. متصل به ایوان جنوبی، مقصوره رفیعی به ابعاد ۱۵X۱۴ متر قرار دارد که ازاره آن از سنگ و بقیه آن اندود گچی است. در دیوار جنوبی این مقصوره، محرابی از سنگ مرمر قرار دارد که با کاشی های هفت رنگ تزیین یافته است. در هر یک از دیوارهای شرقی و غربی مقصوره، ارسی سه چشمهای قرار دارد که از آنها می توان به شبستانهای اطراف مقصوره راه یافت. این شبستانها هریک دارای ۲۸ طاق کوچک هر طاقی به وسعت ۱۶ مترمربع است که به فاصله ۶ متر از همدیگر ساخته شده و روی ۱۸ ستون استوار شده اند (گلریز، ۱۳۶۸، ۵۸۲). بر فراز مقصوره، گنبد بزرگ و زیبایی به قطر دهانه ۱۵ متر قرار دارد.

این گنبد به صورت دو پوسته پیوسته ساخته شده و ارتفاع تیزه داخلی آن تا کف بنا، ۸۳/۲۰ و ارتفاع رأسی خارجی آن تا کف حدود ۲۵/۲۳ متر است. ضخامت بدنه گنبد در پاکار نیز حدود ۷۰/۱ متر میباشد. سطح خارجی گنبد با کاشی پوشیده شده و دارای طرحهای هندسی و خطی است. سطح داخلی گنبد گچ اندود است. در داخلی گنبد، احادیث و آیاتی چند به خط ثلث ممتاز در کاشی لاجوردی به تاریخ ۱۲۲۰ ه. ق / ۱۸۰۵ م کتیبه شده است (محمدی، ۱۳۷۸، ۱۷۹). در وسط حیاط، یک حوضی بسیار بزرگ سنگی به شکل مربع مستطیل ساخته شده است. همچنین در مغرب دالان شمالی مسجد، حوضخانهای قرار دارد که طاق های آن روی شش ستون سنگی قرار گرفته و حوض بزرگی از سنگ دارد. در همین دالان لوحی از سنگ مرمر از فتحعلی شاه قاجار در دیوار جنوبی نصب شده است. این مسجد به شماره ۱۲۲ به ثبت تاریخی رسیده است. تزیینات مسجد النبی مجموعهای از انواع نقوشی هندسی، گیاهی و خط نوشته ها است که بیشتر بر گنبد، ورودی ها و ایوان ها متمرکز گشته است. سایر بخش ها به خصوصی فضای داخلی گنبد خانه و شبستانها به صورت موردی، آن هم در حد نگاشتن یک کتیبه و یا کاشیکاریهای محراب، تزیین شده اند. کتیبهها بخشی از تزیینات بنا را تشکیل میدهند. آن ها غیر از جنبه تزیینی و آرایش بنا اهمیت زیادی از نظر تاریخی و مذهبی دارند و میتوان گفت پیام اصلی معماری در اثار اسلامی، مستقیما از طریق کتیبه ها ابلاغ میشود. قابل ذکر است در این مقال تنها به بررسی کتیبههای مسجد النبی پرداخته خواهد شد. بدین لحاظ شناخت نقش خوشنویسی و کتیبهها در معماری اسلامی و کتیبهنگاری در دوره قاجاریه نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.
• نقش خوشنویسی و کتیبه ها در معماری اسلامی خوشنویسی والاترین هنر اسلامی به شمار میآید زیرا وسیله ای برای تجسم کلام وحی است و به هنرهای دیگر صورت و معنای زیبا می بخشد. در واقع خوشنویسی اسلامی به سبب دستیابی به کمال زیبایی شناختی، همچون محوری در میان سایر هنرهای بصری جای گرفت. ارزشی زیباشناختی خوشنویسی اسلامی بیش از هرچیز، در قابلیت تنظیم و ترکیب ابعاد حروف است (پاکباز، ۱۳۸۱، ۲۰۷۲۰۸). حدیثی منسوب به پیامبر میگوید: شخصی که بسمله یعنی (بسم الله الرحمن الرحیم» را زیبا بنویسد وارد نت می شود. توجه به این معنا که قران کلام خداوند است و باید به اسلوبی مناسب مطالب آن نوشته شود به توسعه اسلوب های مختلف خوشنویسی منجر شد (معمار زاده،۱۳۸۶، ۲۸۱). خط عنصر بسیار مهمی به لحاظ زیبایی شناسی، تاریخی، هویت بخشی، و معنایی در هنر ایران است. از دیرباز در معماری ایران از انواع خطوط کوفی، نسخ، ریحان، ثلث، نستعلیق و غیره با روشهای گوناگون در بخشیها و فضاهای مختلف معماری استفاده میکردهاند. خط در معماری اسلامی در قالب کتیبه متجلی میشود. کتیبهها اطلاعات مهمی در خصوصی تاریخ ساخت بناها، بانیان، سازندگان و هنرمندان به ما میدهند. با استفاده از کتیبهها می شد به طور دقیقی هدف و نقشه هر یک از ساختمان ها و عناصر ساختمانی که در بناهای گوناگون دارای عملکردهای متفاوتند را روشن کرد و همین امر می تواند تا حدودی علت استفاده زیاد از کتیبه و تنوع ان ها را بیان کند (گرابر و هیل، ۱۳۷۵، ۱۱۲). حبیب الله فضایلی در تعلیم خط درباره وجه تسمیه کتیبه چنین می نویسد: «وقتی ما منظره کتیبه را به دقت بنگریم مطابقت آن را با معنی لغوی متوجه می شویم که همچون سواره نظام در حالی رژه دیده میشود. فراشته ها و حرکات مختلف آن، سرهای شمشیر و نیزه ها و پرچم ها را به خاطر میآورد. کتیبه را تذکره نامه ها در سیاق فارسی کتابه هم گفتهاند و آن عبارت از خطوط درشت و جلی است که از روی کاغذ و از دست کاتب به صفحات کاشی منتقل و بر سردرها و دیوارها و محراب های مساجد و مکانهای مقدس و بناهای مهم دیگر قرار گرفته و میگیرد و یا به درها و ضرایح امکنه و اعتاب متبرکه، بر روی مینا و قطعات چوب و فلز نقش بسته و نصب شده است» (فضایلی، ۱۳۸۲، ۱۳۰).
نوشتن هر نوع خط از انواع اسلامی به صورت کتیبه ممکن است و از این رو به کتیبه های کوفی || ۲ || ثلث ||۳|| محقق، نستعلیق || ۴ || و... در دورههای گذشته بر میخوریم. با این حالی کاربرد خط ثلث در کتیبهنویسی بر سایر خطوط غلبه دارد. براساس کتیبههایی که تاکنون به دست آمده، ابتدا کتیبهنویسی با خط کوفی شروع گردیده و این خط تا حدود سده پنجم هجری / یازدهم میلادی، تنها خط جهت کتیبهنویسی بوده است و از این تاریخ به بعد است که خطوط دیگر نیز به مورد استفاده قرار میگیرد. کتیبههای بناهای اسلامی معمولا از آجر، کاشی، سنگ، گچ، چوب و قلم ساخته شدهاند. متن عبارات کتیبه معمولاً نام های مبارک حق تعالی، آیات سوره های قرآن، القاب مبارک حضرت رسول و ائمه طاهرین، دعاها، مناجات، شعارهای مذهبی، نام سفارش دهنده اثر، نام حاکم و یا سلطان وقت، نام سازنده اثر، نام کاتب و خطاط کتیبه، تاریخ ساخت اثر، اشعار فارسی و عربی، سخنان بزرگان و حکما، فرامین پادشاهان، عهدنامهها و پند و اندرز را شامل میگردد. خطوط عربی و فارسی به سبب خصوصیات موافق و کیفیت حروف، جنبه تزیینی به خود میگیرند و در کنار تزیینات گیاهی و اتصال به ان ها منظره زیبایی به وجود می اورند. کتیبهنگار، هنرمندی است که علاوه براگاهی و توانایی ارایه هنرخطاطی به نحوی هنرمندانه و زیبا با رعایت کلیه اصولی و تناسبات، بتواند تار و پود کتیبه راطوری به هم آورد که از نظر نظم، زیبایی، وضوح و خوانایی به حد کمال برسد (زمانی، ۱۳۵۲، ۱۵). هنر خطاطی به صورتی که در بناهای اسلامی به کار گرفته شده، از عوامل مهم تزیین معماری است که به طرق مختلف بیانگر ندای الهی و کلام بزرگان میباشد و رجوعی پیوسته به وجود خدای یکتا و رهنمودهای پیامبر اسلام و دیگر بزرگان دین و ادب فراهم می کند.

به کتیبه نگاری در دوره قاجاریه
در دوره قاجار کتیبهها همانند دورههای قبل اهمیت ویژهای داشتند. در این دوره کتیبههای متعددی به خطهای ثلث و نستعلیق به چشم میخورد. تا اواخر دوره صفویه خط ثلث خط رایج کتیبهها بود اما در دوره قاجار خط نستعلیق کاربرد ی در کتیبهها پیدا کرد. نکته قابل تأمل این که به لحاظ فنی خطوط ثلث، ریحان، نسخ و کوفی برای کتیبهنگاری قابلیت بیشتری نسبت به خط نستعلیق دارند. لذا انتخاب این خط برای کتیبه نگاری میتواند علل و عوامل مختلفی داشته باشد: ۱- در دوره قاجار هویت هنر ایرانی تحت تاثیر هنر غربی قرار گرفت لذا خط نستعلیق که خطی کاملا ایرانی است محور و نمادی از وحدت و نشانه هویت ملی تلقی شد. ۲- رواج، ترویج و تشویق شعر و ادب فارسی و همگامی آن باهنر و هنرمندان، موجب شد بیشتر کتیبههای نستعلیق قاجار در قالب اشعار و به خط نستعلیق نوشته شوند. ۳- به اوج رسیدن خط نستعلیق و پذیرش و ارزشمندی این خط در این دوره بسیار تأثیر گذار بوده است. به هر جهت زیباترین کتیبههای نستعلیق در تاریخ معماری ایران منحصراً مربوط به دوره قاجار است (مکی نژاد، ۱۳۸۷، ۵۵۵۴). گونه دیگری از خط نگارهها خطوط معقلی || ۵ || است که استفاده از آن سابقه قبلی داشت و در این دوره نه تنها تحول عمدهای صورت نگرفت بلکه نسبت به دورههای قبلی، تنوع و ترکیب بندیهای ان کمتر شد. کتیبههای ثلث قاجار عموما در مقایسه با کتیبههای دوره صفوی کم فروغ و کم جلوه اند. استفاده از کاشی معرق در کتیبه های قاجار بسیار نادر بود و کتیبهها به روشی هفت رنگ کار می شدند. کاربرد کتیبهها بیشتر در حاشیه دور گنبدها سطح دیوارها بالای سردرها و محراب ها بوده است. علاوه بر آن از خط نگارهها در نقوش مهری، قاب های هندسی و کتیبههای ترنجی نیز استفاده شده است. در دوره قاجار بهترین نمونههای کتیبههای گچی نیز با تنوع خطی و اجرای مطلوبی دنبال شد و خط نگاره های نام معصومین در قابهای گره چینی استفاده گردیده که پیوند نقوشی هندسی و خط نگارهها را در سطحی وسیع نشان میدهد. خط در کتیبههای این دوره غالبا به رنگ سفید و برروی کاشی با زمینه لاجوردی نگاشته شده است اما به رنگ های دیگر و بر مصالح مختلف دیگر نیز نقش بسته و به کار رفته است. در مجموع خط نگارههای کاشیکاری شده این دوره در نوع خود نمونههای بی نظیر و منحصر به فردی به یادگار گذاشته است که در این نمونهها حرکت های خلاقانه کاملاً مشهود است. کتیبهها هنگامی که در تزیینات به کار میروند از الگوهای مشترکی پیروی میکنند. همچنین در نگارش آن ها، در هر دورهای نظم و هماهنگی خاصی دیده میشود؛ به عنوان مثال، نام کاتب بعد از واژه «کتبه»، «راقمه » و «حرره » در انتهای متن و معمولا عمود بر جهت نگارش کتیبه می آید و در اکثر موارد به ابتدای آیه، عبارت (قال الله تبارک و تعالی» و به پایان آن (صدق الله العلی العظیم» افزوده میشود. نامی که پس از واژه «عمل » میآید، معمولاً به حجار کتیبه اشاره دارد نه به کاتب آن؛ نام کارفرما نیز پس از عبارت «حسب الامر»، «حسب الفرمایش» یا «بسعی» ذکر می گردد. همچنین تاریخ نگارش کتیبه پس از واژه «فی»، «فی سنه» یا «سنه» به حروف عربی یا به عدد نوشته میشود. روش متداول دیگر استفاده از ماده تاریخ است که اکثرا در مصارع پایانی یک شعر آورده می شود (بهپور، ۱۳۸۴، ص ۸۷).
بررسی مضمونی خط نگاره های مسجد النبی قزوین (با تأکید بر مضامین مذهبی )
در بنای مسجد النبی همانند دیگر بناهای مذهبی و علمی ایران کتیبه نگاری از عناصر اصلی تزیین است، علاوه بر تزیین و شاید مقدم برآن ویژگی پیام رسانی کتیبه هاست زیرا مضمون تمامی ان ها را ایات قرانی، اسماء الله، اسامی معصومین و دیگر مضامین مذهبی تشکیل میدهد. حضور ایات قرانی با خط ثلث در این بنا چشمگیر بوده و معمولاً در زمینه آبی و با متنی سفید در هماهنگی با عرفان اسلامی و اصولی فنی اجرا شدهاند. به عبارتی صورت دیداری قرآن را در سطوح بنا با جلوه خاصی به معرضی مشاهده اهل دل گذارده اند. مکان یابی کتیبهها معمولا براساس محتوای آنها صورت میگیرد و کلمات یا عبارات مناسب را در مکان مربوط قرار میدهند. به طور مثال در سردر مسجد حدیث «انا مدینة العلم و علی بابها» را می بینیم و یا آیات و احادیث در سردر، ایوان ها و در داخل قبه گنبد و... دیده میشوند. در مسیر راهیابی به بیان مضامین به کاررفته در کتیبهها لازم می آید ابتدا انواع خطوط به کاررفته در کتیبه های مسجد النبی در جدول ۱ مقایسه گردند. در این جدول نوع اجرا، نوع خط به کاررفته، متن کتیبه و محل آن مورد توجه قرار گرفته، سپس به بیان مفاهیم کتیبه ها با رویکرد مذهبی و بر اساسی محلی نصب ان ها پرداخته می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید