بخشی از مقاله

بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت اجتماعی زنان در ایران (مطالعه موردی: فیس بوک)


چکیده

در این مقاله تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر برخی از ابعاد هویت اجتماعی(از جمله هویت دینی،قومی،خانوادگی و شخصی)را با استفاده از روش پیمایشی مورد مطالعه قرار داده است.این مطالعه در شهر مشهد در میان دو گروه از دختران دانشجو،کسانی که عضو شبکه اجتماعی بوده اند و آنهایی که نبوده اند،صورت گرفته است.مطالعه و تحلیل نشان داد که میان دو گروه مذکور به لحاظ هویت دینی،قومی ،خانوادگی و شخصی تفاوت معناداری وجود دارد و هویت دینی ،قومی ،خانوادگی و شخصی در گروه اول ضعیف تر از افراد گروه دوم می باشد.که بیانگر این نکته است که تحولات کیفی در هویت یابی عصر تکنولوژی صورت گرفته و تاثیر کانال های سنتی هویت یابی کاهش یافته است. در نتیجه علی رغم تلاش نهادهای سنتی و غیر رسمی(خانواده،دین) و نهادهای رسمی برنانه ریزی فرهنگی در اثرگذاری بر هویت اجتماعی،شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت اجتماعی افراد موردمطالعه تاثیر تعیین کننده ای داشته و تعامل در فضای شبکه های اجتماعی سبب دور شدن زنان ایرانی از هویت اجتماعی خود شده است.

کلمات کلیدی:شبکه های اجتماعی مجازی،فیس بوک،هویت،هویت اجتماعی


1

مقدمه

تکنولوژی های جدید و بزرگراه های اطلاعاتی آن،به ویژه اینترنت منجر به تحول در شدت و میزان ارتباط انسان ها در جهان شده و تحولی کیفی در نحوه ارتباط انسان ها با یکدیگر ایجاد کرده است.در واقع اینترنت را می توان یک پدیده جهان شمول در عصر حاضر دانست که فضایی را برای افراد فراهم می کند که بتوانند تمام اطلاعات و خدمات مورد نیاز خود را هر زمان و هر کجا که بخواهند دریافت کنند. در این میان،آثار و پیامدهای سیاسی و فرهنگی تکنولوژی های جدید نیز اهمیت و موضوعیت یافته است.از جمله پدیده های جدیدی که بر اثر ادغام فناوری های مختلف ارتباطی در سال های اخیر شکل گرفته،شبکه های اجتماعی مجازی است.این شبکه ها با شرایط عضویت آسانی که برای کاربران فراهم می نمایند،توانسته اند در جریان سازی های مختلف،نقشی اساسی بر عهده داشته باشند.

علی رغم وجود شبکه های اجتماعی چون فیس بوک،مای اسپیس،اورکات،فرندفید و توییتر در فضای مجازی کنونی،فیس بوک به عنوان محبوب ترین شبکه ی اجتاعی که اقشار مختلف از آن استفاده می کنند،در بیشتر کشورها با استقبال عامه مردم مواجه شده است.طبق آمار ارائه شده نزدیک به 61درصد از کاربران وب در سراسر دنیا،روزانه به شبکه های اجتماعی مراجعه می کنند.در این امار،شبکه اجتماعی فیس بوک با 31/9 درصد آراء،پرمخاطب ترین شبکه ی اجتماعی لقب گرفته است.(( Golder, 2007 فیس بوک یک شبکه اجتماعی مجازی است که در آن کاربران توانایی به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی،تصاویر،عضویت در گروه های گوناگون و ملحق شدن به افرادی را دارند که در فهرست دوستانشان هستند. Buckman, 2005) )در ایران نیز برخلاف فیلتر بودن این شبکه اجتماعی،در سال های اخیر بسیاری از کاربران ایرانی به دلیل متنوع بودن فضای این شبکه در برقراری ارتباط،تبادل آزادانه ی اطلاعات و وجود نداشتن عرصه ی عمومی در ایران عضو این شبکه شده اند.(عاملی،(304 :1389

موضوع و ماهیت هویت،یکی از مسائل چالش برانگیز و پردامنه ای است که در دهه های اخیر،مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران قرار گرفته است.هویت اجتماعی،منبع اصلی برقراری ارتباط و تعامل و یکی از چارچوب های اصلی سازماندهی و دخل و تصرف در معانی فضاهای کنشی است.هویت اجتماعی،نوعی شناخت فرد یا گروه از خود در ارتباط و مقایسه با دیگران در اجتماع است که مشخص می کند فرد یا گروه به لحاظ اجتماعی،چه جایگاه و ویژگی هایی در مقایسه با دیگران دارد.( ,1998 :34 (Turnerحضور در فضای مجازی و استفاده از اینترنت،خصوصا به صورت مدوام و پیوسته،نه به شکل حاشیه ای و مقطعی،بلکه با انگیزه هایی حرفه ای و نیمه حرفه ای و حتی انگیزه های صرفا فراغتی،بنا به ویژگی ها،خصوصیات،امکانات و کارکردهای خاص این فضا تاثیرات عمیقی در جنبه های متفاوت هویت کاربران ایرانی خواهد گذارد.(ذکایی و خطیبی،(165: 1385 به بیان دیگر محیط معناشناختی فرد و تعامل او با این محیط ،نقش بسیار مهمی در هویت یابی اجتماعی او ایفا می کند.از جمله مهم ترین بخش های تشکیل دهنده این محیط معنا شناختی،شبکه های اجتماعی هستند.اگر رسانه های چاپی،انسان عهد مدرن را به سمت هویتی پایدار و معین،رهنمون می ساخت،داده ها و اطلاعات اینترنت و رسانه های الکترونیکی جدید،هویت کاربران را می سازند؛هویتی که کاملا سیال و تغییر پذیر است.(صالحیار،(5-3: 1377 بنابراین ظهور و گسترش این رسانه نوین ارتباطی،هویت افراد را تحت تاثیر قرار داده است.به عبارتی،افراد با عضویت در آن به نوعی به بیان خود می پردازند.


2

اگر دگرگونی در فناوری های ارتباطی را موجب دگرگونی فرهنگی بدانیم،باید اذعان کنیم که تکنولوژی های نوین ارتباطی که تناسبی با فرهنگ پیشین ندارند،عدم تجانسی نسبتا بادوام آفریده اند و این عدم تجانس یا تاخر فرهنگی موجب پیدایی بحرانی فرهنگی شده است که با دگرگونی های اجتماعی بروز پیدا می کند.(محسنی،(45: 1380همین امر موجب شکل گیری منابع جدید هویتی برای فرد می شود و او را در یک سردرگمی قرار می دهد.اینجاست که بحران هویت بروز خواهد کرد که خود زمینه ساز آسیب های مختلف اجتماعی،فرهنگی،فردی و روانی می شود.گسترش چنین شبکه هایی که به نظر می رسد به تغییرات عمده ای در ارزش ها و نگرش ها و شیوه های زندگی افراد منجر گشته و تغییرات هویتی،به ویژه در زنان ایجاد کرده باشد.

از آنجا که هویت اجتماعی،زمینه ساز رفتارهای فردی و اجتماعی است مطالعه و چند و چون این تغییرات به ویژه در زنان به دلیل نقش و اهمیتی که در نهاد خانواده دارند؛ از یک سو مسائل و آسیب های احتمالی را آشکار می سازد و از سوی دیگر می تواند در جهت برنامه ریزی و رفع مشکلات و نیازهای زنان،مفید و موثر واقع شود.با توجه به پرمخاطب بودن شبکه اجتماعی فیس بوک در مقایسه با سایر شبکه ها،مقاله حاضر بر روی این شبکه تمرکز نموده است.لذا در پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده از نظریات جامعه شناسی و بهره گیری از یافته های تحقیقاتی اندیشمندان به بررسی نقش شبکه های اجتماعی بر هویت اجتماعی زنان پرداخته شود و سوال اصلی این پژوهش آن است که شبکه اجتماعی مجازی به سبب نقش اجتماعی خاص خود تا چه اندازه بر هویت اجتماعی زنان موثرند؟

اهداف تحقیق

هدف کلی در این تحقیق،واکاوی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت اجتماعی زنان است.

فرضیه های پژوهش

بین میزان استفاده از شبکه اجتماعی و میزان هویت اجتماعی رابطه وجود دارد.

بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و هر یک از ابعاد هویت اجتماعی (قومی،دینی،خانوادگی و شخصی)رابطه وجود دارد.

ادبیات و پیشینه تحقیق

هویت

هویت مجموعه ای از معانی است که فرد برای تعریف خود به کار می برد.(بورک،(2004 دو معنای اصلی هویت؛تمایز و تشابه مطلق است.هویت یا Identity ریشه در زبان لاتین دارد(identitas که از Idem یعنی «مشابه و یکسان» ریشه می گیرد.)و دو معنای اصلی دارد.اولین معنای آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق استغیعنی این با آن مشابه است.معنای دوم به مفهوم تمایز است که با مرور زمان سازگاری و تداوم را فرض می گیرد.به این ترتیب،به مفهوم شباهت از دو زاویه مختلف راه می یابد و مفهوم هویت به طور همزمان میان افراد یا اشیاء دو نسبت محتمل برقرار می کند:از یک طرف شباهت و از طرف دیگر،تفاوت.(جنکینز،(5 :1381در

خصوص مفهوم هویت نقطه نظرات فراوانی ارائه شده اند که مولفه های مختلفی همچون تاریخ،سیاست،اقتصاد و غیره در آنها محوریت دارند(لابل،1996؛بایرون،2000؛براون،1996؛تاجفل،(1978 جکویسن)1998 هویت را احساس تمایز شخصی،احساس تداوم شخصی و احساس استقلال شخصی می داند

در جامعه شناسی واژه هویت به معنی چه کسی بودن است و حس نیاز به شناساندن خود است که سلسله ای از عناصر فرهنگی و تاریخی را در فرد یا در گروهی انسانی تحریک می کند.هر نوع وابستگی اجتماعی،نمودار بخشی از ویژگی های انسان است.این ویژگی ها،معرف و شناخت ابنای بشر را تسهیل می کند.(مجتهدزاده،(147: 1376 هویت یک امر ساخته شده است و ساخته شدن آن پایانی ندارد؛چون فرد مدام دانش و اطلاعات خویش را در راه تعریف و نظم دادن دوباره به فعالیت ها و هویتش و نیز چگونگی بازنمایی این هویت در جهان صرف می کند و به همین دلیل،هویت حالت بازتابی دارد و در نتیجه ایستا نیست.هویت شخصی چیزی نیست که در نتیجه تداوم کنش های اجتماعی فرد به او تفویض شده باشد،بلکه فرد باید آن را به طور مداوم و روزمره خلق کند و در فعالیتهای بازتابی خویش مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد.(گیدنز، (81: 1378

هویت در اثر تعامل میان خود و جامعه شکل می گیرد،امااین سوژه هنوز یک هسته مرکزی و جوهر اصلی دارد که همان من واقع است.هویت برساخته ای اجتماعی است.هویت ساخته و پرداخته شرایط انسان هاست.معناساز بودن هویت برساختگی بودن آن دلالت دارد.هویت چیزی طبیعی و ذاتی و از پیش موجود نیست،بلکه همیشه باید ساخته شود.بدین مفهوم که عوامل اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه ای که در آن زندگی می کنیم بر خوانش دیگران از ما تاثیر می گذارد و هویت دیگری از ما می سازد.هویت در این برداشت ارتباط درونی میان فردت-آنچه در ذهن رخ می دهد درباره این که چه کسی هستیم و اجتماع جامعه ای که در آن زندگی می کنیم و عوامل اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی که تجارب ما را شکل می دهد و خوانش دیگران از ما- است.دراین برداشت است که مفهوم هویت فردی مطرح می شود و تعریف هویت به وسیله عواملی از قبیل موجود طبیعی،روانی یا اجتماعی صورت می گیرد.(دوران،(1383 اثرگذاری متقابل انسان و محیط اجتماعی و شکل گیری هویت افراد طی این روابط متقابل تکیه دارد.مید،هویت یا خود را به دو بخش من فاعلی و من مفعولی تقسیم می کند که بویژه در من مفعولی موردنظر مید،تاثیر و نظارت محیط اجتماعی بیشتر احساس می شود.به باور مید،تکوین و شکل گیری هویت جدای از زمینه اجتماعی امکان پذیر نیست.(کوزر، (446: 1378در نهایت،به باور مید،هویت تحت تاثیر همین فضا،محیط و عرصه اجتماعی ماهیت مرکبی دارد و در فرآیند تحولات اجتماعی ظهور و رشد می کند.مقوله تعیین کننده کنش انسان ها،تفسیرها و تعریف آنها از هر وضعیت،خاص است.افراد برای بقا،به هماهنگ شدن و مطابقت با شرایط زندگی و جهان نیاز دارند.اما جهان پیوسته در حال تغییر است و افراد نمی توانند تمام این تغییرات را به طور مستقیم درک کنند از طریق تعامل با دیگران،ما درک جدیدی از پدیده ها پیدا می کنیم و در رفتار خود تغییراتی می دهیم تا به بهترین وضعیت دست یابیم.(جوادی یگانه و عزیزی،(194 : 1387 علاوه بر درونی و برونی بودن هویت، زمان و مکان هم از منابع ساخته شدن هویت در اجتماع هستند. »شناسایی یک چیز به معنای این است که آن را در زمان و مکان جای دهیم« (همان: .(46 هویت یک پروسه و فرایند مستمر است که در طی زمان تولید و بازتولید می شود. هویت های اجتماعی پایه هایی هستند که بر آنها نظم و پیش بینی پذیری در سپهر اجتماعی استوار می شود. هم چنان که گفته شد معنا بر اثر تجارب و فعالیت ها ساخته می شود. تجارب پدیده های زمان مندی هستند. عمل های آینده شخص مهلم از تجارب گذشته می تواند باشد. رفتارهای گروهی یک جامعه به حافظه تاریخی آن جامعه ارجاع داده می شوند.


4

فهم تأملی هر فرد از هویت خودش در رویارویی با دیگران و از لحاظ شباهت یا تفاوت ساخته میشود و بدون آن ما قادر به شناسایی خود و عمل نخواهیم بود. به عبارت دیگر بارزترین فرق میان هویت فردی و جمعی در این است که هویت فردی بر تفاوت، و هویت جمعی بر شباهت تأکید دارد. انسانها آنچه را از جامعه میگیرند، در درون پردازش میکنند؛ آنگاه آن را درونی کرده و میپذیرند و همین مسأله هویت فردی آنان را تشکیل میدهد. در هر دو نوع، هویت همواره یک مفهوم ارتباطی بوده است؛ به این معنا که ما بهوسیلهی تشابهها و تفاوتهایی که با دیگران داریم شناخته میشویم. هویت ها شالوده و سازه های اجتماعی هستند که در فرآیند سازماندهی یا شالوده ریزی اجتماعی به وجود می آیند و در ساخته شدن آنها علاوه بر ساختار عینی و مادی جامعه یعنی تاریخ،جغرافیا،سیاست و اقتصاد،ساختار معرفتی از جمله فرهنگ،زبان،آرمان ها،ایدئو لوژی و سنت نیز به طور هم زمان نقش ایفا می کنند. هویتها دستاورد گفتمانها هستند; مقولات اجتماعی نیز ساخته و پرداختهگفتمانهایند . واقعیات اجتماعی در گفتمانها زاده میشود و شکل میگیرد و وجودی خارجاز گفتمانها ندارد. بنابراین استنتاج، هویتها هم ریشه در گفتمانها دارند .وانگهی چونگفتمانها سیالاند، انسداد طلبی ندارند، حقیقت محور نیستند; پیامد آن هویت هم، متغیر ودگرگون شوندهاند. اگر حال و هوای گفتمان دگرگون شود هویت هم تغییر مییابد. اینگونهاست که هر انسانی استعداد برخورداری از چند هویت را دارد. اگر هویت را به معنای متمایز بودن، تداوم و ثبات داشتن و در جمع و با دیگران بودن بدانیم، توانایی مکان برای تأمین و حفظ هویت بیشتر از فضا است. فضا توانایی چندانی برایتأمین نیازهای هویتی ندارد. در حالی که مکان مرزپذیر و تحدیدپذیرتر است، فضا مرز گریزو تحدیدناپذیرتر است. مکان همواره به تثبیت کردن و متصلب ساختن گرایش دارد، ولی فضاامور را سیالتر و آزادتر میسازد. مکان فاصله و جدایی میآفریند و فضا نزدیکی و اختلاطرا بهوجود میآورد. همچنین، از آنجا که مرزپذیری و قابلیت تحدید فضا کمتر از مکاناست، فضا منازعه پذیرتر از مکان است. در واقع، به همین دلیل است که مکان قابل کنترلتر ازفضا بهشمار میآید. از آنجا که فضا مرزگریز است، در نتیجه نمیتواند حریمی انحصاری ونسبتا نفوذناپذیر برای هویتها فراهم سازد. بنابراین، فضا به آسانی به عرصه حضور و تاختو تاز هویتها تبدیل میشود و امکان هویت یا بیمنفعلانه و سنتی، کموبیش از بین میرود. بیگمان فضای گریزان از ثبات، تصلب و کلیت یافتن، بستری امن برای هویت سازی فراهمنمیکند. زمان یکی دیگر از عوامل هویتساز بهشمار میآید. اگر هویت را نوعی نظام بازنماییبدانیم، زمان و فضا مختصات اصلی این نظام بهشمار میآیند و همه هویتها در فضا و زماننمادین قرار میگیرند. یکی از عناصر بنیادین هویت، تداوم داشتن است . فرد هنگامی میتواند مدعی هویت داشتن باشد که از تداوم خود اطمینان حاصل کند. این تداوم چیزی نیست مگراحساس ثبات شخصیت در طول زمان. هویت بر تداوم استوار است و تداوم هم در چارچوبزمان معنا مییابد. بنابراین، هرگونه هویت فردی و اجتماعی نیازمند تداوم فردی و اجتماعیاست و چنین تداومی را احساس نمیکنیم مگر در صورتی که وجود یک گذشته معنادار رافرض کنیم. ازلحاظ فردی، »گذشته« همان خاطره است و از لحاظ جمعی، تاریخ.زمان در جوامع سنتی به دلیل مکانمند بودن به خوبی از عهده انجام کارویژه هویتی خودبرمیآمد. در فرایند تجدد و انقلاب اطلاعات و ارتباطات و جامعه شبکهایو اطلاعاتی، زمان تداوم را از بین میبرد. تحتتأثیر این فرایند، زمان چنان فشرده میشود کهدیگر نمیتواند در خدمت هویتهایی خاص قرار گیرد. فرهنگ واقعیت مجازی که با نظامالکترونی چندرسانهای ارتباط دارد، به دو شیوه مختلف به دگرگونی در زمان در جوامعجدید کمک میکند: همزمانی و بیزمانی.

هویت اجتماعی

5

هویت اجتماعی،منبع اصلی برقراری ارتباط و تعامل و یکی از چارچوب های اصلی سازماندهی و دخل و تصرف در معانی فضای های کنشی است.هویت اجتماعی،نوعی شناخت فرد یا گروه از خود در ارتباط و مقایسه با دیگران در اجتماع است که مشخص می کند فرد یا گروه به لحاظ اجتماعی،چه جایگاه و ویژگی هایی در مقایسه با دیگران دارد.(لسللپص،(34: 1999 هویت اجتماعی عبارت است از دریافت ما از اینکه چه کسی هستیم و اینکه دیگران چه کسی هستند و اینکه مردم چه فهمی از خودشان و دیگران دارند.بنابراین هویت اجتماعی حاصل توافقات و عدم توافقات است.بدون چهارچوبی برای ترسیم کردن هویت های اجتماعی،من مانند شما خواهم بود و هیچ کدام از ما نمی تواند با دیگران ارتباط معنادار و پایداری برقرار کند.(Jenkins ،(15: 1996 اگرمحور و مبنای زندگی اجتماعی را برقراری ارتباط پایدار و معنادار با دیگران بدانیم، هویتاجتماعی چنین امکانی را فراهم میسازد. به بیان دیگر، بدون تعیین چارچوبی برای هویتاجتماعی، افراد مانند دیگران خواهند بود و هیچکدام از آنان نخواهند توانست به صورتیمعنادار و پایدار با دیگران پیوند یابند.

هویت اجتماعی یک فرد به خصوصیات و مشخصات و تفکرانی اشاره می کند که فرد آنها را ازطریق اشتراکات اجتماعی و عضویت در گروه ها و مقوله های اجتماعی کسب می کند.در واقع فرد در فرآیند اجتماعی شدن و ارتباط با گروه ها یا واحدهای اجتماعی موجود در جامعه،کسب می کند و مشخص ترین آنها ،گروه یا واحد اجتماعی است که خود فرد با ضمیر ما به آن اشاره می کند و خود را از لحاظ عاطفی و تعهد و تکلیف،متعلق و منتسب و مدیون به آن می داند(عبداللهی،(142: 1375 شکل گیری هویت هر فرد از طریق سازماندهی نگرش ها ی فردی دیگران در قالب نگرش ها ی سازمان یافته اجتماعی این گروهی شکل می گیرد به عبارت دیگر تصویری که فرد از خود می سازد و احساسی که نسبت به خود پیدا می کند بازتاب نگرشی است که دیگران نسبت به او دارند. فردریک بارث نیز بر این باور صحه می گذارد که فرستادن پیام راجع به هویت کافی نیست، و این که پیام باید توسط دیگران صاحب اهمیت پذیرفته شود تا بتوان گفت هویتی کسب شده است.

جوهره ی هویت اجتماعی به برقراری روابط دوستانه و عاطفی منوط است،زیرا پایه ی هر گونه نظم اجتماعی،حتی در جوامع مدرن،عاطفه است و این امر در وابستگی عاطفی به جمع و روابط عاطفی در جوامع ریشه دارد. ارتباطات گسترده موجب تقویت هویت اجتماعی می شود و هر قدر بعد اجتماعی هویت در مقیاسی کلی تر،مثلا مقیاس ملت،قوی تر باشد،شخصیت اجتماعی شهروندان نیز منسجم تر و جدی تر پی ریزی می شود.

آنچه از بحث هویت اجتماعی برمی آید این است که فرایند هویت سازی این امکان را برای یک کنشگر اجتماعی فراهم می کند که برای پرسشهای بنیادی معطوف به کیستی و چیستی خود پاسخی مناسب و قانع کننده پیدا کند. در واقع هویت، معطوف به بازشناسی مرز میان »خودی « و »بیگانه« است که عمدتاً از طریق هم سنجی های اجتماعی و انفکاک میان درون گروه از برون گروه ها ممکن می شود. اهمیت تمایزها، ستیزها و تنش های گروهی، حتی در شرایط نبود تضاد منافع، از این جنبه هویت ناشی می شود (گل محمدی، (224 : 1381هویت اجتماعی در روند مراحل اجتماعی شدن شکل می گیرد و از طریق تثبیت نقش، برآورد فاصله نقش با هویت فردی و تحول نقش، توسعه می یابد. هویت اجتماعی یک فرد می تواند از نقشهای اجتماعی متفاوتی که بر عهده دارد، تشکیل شود. این نقش ها در کنار یکدیگر شخصیت اجتماعی فرد را تشکیل می دهند. فرد بایستی میان نقش های متفاوت خود تعادل ایجاد کرده ، بطور همزمان انتظارات گوناگون این نقش ها را به جا آورد. ایجاد تعادل میان نقش های اجتماعی از یک طرف و استعدادها و علایق فردی از طرف دیگر کاری است، بس طاقت فرسا، با این وجود انسانها در طول زندگی خود برای ایجاد تعادل میان این دو

6

قطب بسیار تلاش می کنند. میان ارزشهای فردی و جمعی و میزان انطباق نقش های انتخابی فرد در جامعه، با گرایشها و نظام ارزش های فردی او، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. مردم اغلب هویت خود را از طریق عضویت در گروه های خاص اجتماعی که بدانها احساس تعلق دارند،تعریف می کنند. در نتیجه بعضی اوقات لازم است، هویت فردی خود را فدای انتظاراتی کنند، که نسبت به هویت اجتماعی آنان وجود دارد.

ابعاد هویت اجتماعی

هویت اجتماعی،منتزع از منابع معنا ساز مهم اجتماعی، مثل: گروه خانواده ، دین، ملیت، نژاد، جنسیت، طبقه اجتماعی و تمامیت گروهی و قومی است. هویت اجتماعی، به احساس مشترک یک جمع مثل اقلیت های قومی و دینی، گروه های کوچک و بزرگ اجتماعی و ... باز می گردد.وجود منابع مشترک، همه افراد دارای هویت مشترک را به هم وصل می کند. با این تعریف، هویت یک مفهوم ارتباطی پیدا می کند. به این معنا که ما به وسیله تشابه ها و تفاوت هایی که با دیگران داریم، شناخته می شویم. در واقع هویت به ریشه های زندگی، روش ها و منش هایی که با آن زندگی می کنیم،گره خورده است. اموری مثل اندیشه های باطنی و درونی فرد، آداب و رسوم اجتماعی، مذهب، نوع لباس پوشیدن، غذا خوردن، خلق و خوهای مربوط به روابط اجتماعی؛ نمونه هایی است که هویت یک جامعه را از جامعه دیگر و یاحتی هویت فرد را از فرد دیگر متمایز می کند.مهمترین ابعاد هویت اجتماعی عبارتند از :

-1 هویت خانوادگی به یکی از مهمترین گروههای مرجع یعنی والدین و خانواده مربوط میشود. ویژگیهای شخصیتی و سبک زندگی والدین بر روی هویت شخصی و اجتماعی فرد به شدت تاثیر میگذارد و بدنه ی هویت فرد در کودکی و نوجوانی شکل میگیرد
.هویت خانوادگی را میتوان تعیین نسبت میان جوان و خانواده و میزان تعلق او به خانواده دانست. عوامل متعددی در ایجاد و تقویت هویت خانوادگی نقش دارند از جمله مقبولیت، تکریم منزلت، تبادل عاطفی، مشورت و تفاهم با اعضای خانواده به ویژه با والدین (شرفی، .(63 :1381

-2 هویت دینی که به رابطهی انسان با دین و نسبتی که با آن پیدا میکند اطلاق میشود. سنگ بنای هویت دینی تعهد و پایبندی است (شرفی، .(95 :1374 هویت دینی نشاندهنده احساس تعلق و تعهد به دین و جامعه ی دینی است. مهمترین دستاوردهای هویت دینی پاسخ دادن به پرسشهای بنیادی، جهت بخشیدن به زندگی، وحدت اعتقادی و معنا بخشیدن به جهان است (شرفی، (99-102 :1374

-3 هویت قومی: در مطالعه و تحلیل مسائل مربوط به هویت قومی و گروههای قومی در جامعهشناسی اتفاق نظر وجود ندارد. براساس دیدگاه کنشگرایی شش ویژگی برای قومیت وجود دارد که شامل وابستگی خونی و نژاد، زبان، سرزمین، مذهب و رسوم مشترک است (احمدی، .(47 :1379 درنهایت، هویت قومی را میتوان باورهای مشترک و احساس تعلق براساس وابستگیهای خونی، نژادی، زبانی، سرزمینی و خویشاوندی دانست. براساس این موارد نوعی احساس تعلق در فرد نسبت به عناصر و نهادهای مشترک آن قوم به وجود میآید که میتواند تعیینکننده ی رفتار شخص باشد . تا قبل از دهه 1990 سه دیدگاه مسلط در مقوله »قومیت« وجود داشت: ازلیانگاران، ابزارگرایان و نمادپردازان قومی. ازلی انگاران هویت قومی را مقولهای پیشینی میدانند که همچون میراثی به فرد

7

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید