بخشی از مقاله

چکیده

وضعیت زنان هر کشور نشانگر میزان پیشرفت و اعتلای آن کشور است. قلب جامعه در سینه خانواده می تپد و زن ضربان حیات خانواده است. زنان در مقایسه با مردان فقیرتر هستند و مسئولیت بیشتری برای حفظ بهداشت و سلامت خانه و سایر اعضای خانواده در طول زندگی خود و آنان بر عهده دارند. برای آنکه زنان تندرست باشند، باید نیازهای اساسی آنان را برآورد. این نیازها شامل درآمد تضمین شده، شرایط کار سالم و زیست، خوراک و آب کافی و پاک، تعلیم و تربیت، و مراقبت های بهداشتی، داشتن مقام و پایگاه مناسب در جامعه، تقسیم عادلانه کار - از جمله تولید،، مراقبت از فرزند، کارهای خانه - ، و رهایی از خشونت می باشد. این تحقیق به روش مروری - تحلیلی با هدف تعیین عوامل موثر بر سلامت زنان با استفاده از منابع کتابخانه ای، جستجوی اینترنتی، مرور سایر منابع نظیر مقالات و ژورنالهای مرتبط صورت پذیرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که عوامل موثر بر سلامت زنان شامل عوامل بیولوژیکی، عوامل روانشناختی، رفتارهای فردی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و دسترسی به خدمات بهداشتی و تغذیه ای می باشد.

کلمات کلیدی: زنان، سلامت، عوامل موثر بر سلامت

مقدمه:

زنان هر کشور نیمی از افراد جامعه را تشکیل میدهند. آنان سازندگان و پرورش دهندگان نسل آینده و همچنین منبع انسانی بالقوهو مهمی در توسعه علمی، اجتماعی و فرهنگی کشورها محسوب میشوند. نقش زن به عنوان یک عنصر اساسی و اصلی جهتایجاد ثبات، حفظ یکپارچگی در خانواده و نیز استمرار روابط والای انسانی در جامعه از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است. یک زن چه در نقش همسر و چه در حکم مادر عامل کلیدی در حفظ و تحکیم خانواده محسوب میشود - شاهدی و فوجردی، . - 1394 قلب جامعه در سینه خانواده می تپد و زن ضربان حیات خانواده است. زنان موجب امنیت خاطر و شکل گیری پیوندهایاخلاقی و عاطفی خانواده می باشند و وظیفه تربیت و پرورش نسل آینده، نگهبانی از سلامت روحی، روانی و جسمانی اعضای خانواده و جامعه را به عهده دارند - عباس زاده و همکاران،. - 1389

تحقیقات انجام یافته در ایران نشان میدهند که جامعه زنان بهدلایل مختلف، در مقایسه با مردان از مشکلات و مسائل بیشتری رنج میبرند، به طوریکه در دسترسی به آموزش، اشتغال و
 خدمات بهداشتی- درمانی و بهره مندی از حقوقحقّه خود از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند و هرجا که این تفاوت بیشتر باشد، وضعیت کودکان آنان وخیمتر و به طبع خانواده هایشان محرومتر به نظر میآیند. سلامت زنان در ایران نیز از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و همگام با زنان دیگر کشورها، کمبود های بدنی، آسیبهای فیزیولوژیکی، زایمان، عارضه های پس ازبارداری و مرگ و میر مادران را تجربه میکنند - ودادهیر و همکاران،. - 1387 نقش های سنتی زنان معمولا از دیدگاه جنس مذکرچنان تعریف شده که زنانگی غالبا با بیماری تداعی شود و آنان افراد سالمی در نظر نیایند. نه تنها رفتار و نگرش آنان بیمار گونهنمایانده شده ؛ بلکه فقدان سلامت آنان نیز به واسطه فشار کار مضاعف خانه داری و اشتغال ، بازتولید می شود تا موید قالب نظری مزبور گردد. آنان مسئول سلامت خانواده شناخته میشوند. بدیهی است آن دسته از زنانی که در مراقبت از سلامتی خود توانمند تر هستند بهتر میتوانند سلامت خود و خانواده شان را تعیین و تسهیل نمایند - باقیانی مقدم و همکاران، . - 1394

سلامت و ابعاد آن

سازمان جهانی بهداشت، سلامتی را برخورداری کامل جسمی ، روانی و اجتماعی می داند و معتقد است سلامتی صرفا نبود بیماری و ضعف بدنی نیست - سازمان جهانی بهداشت، . - 2004 همچنین سلامت مفهوم وسیعی است و تعریف آن تحت تاثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار میگیرد. ضمن اینکه سلامتی یک روند پویاست و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر خواهد کرد. قدیمی ترین تعریفی که از سلامتی شده، بیمار نبودن است. فرهنگ وبستر سلامتی را وضعیت خوب جسمانی و روحی و بخصوص عاری بودن از درد یا بیماری میداند. فرهنگ آکسفورد سلامتی را وضعیت عالیجسم و روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و موثر انجام شود میداند - سید نوزادی ،. - 1387سلامتی ابعاد زیر راشامل میشود:

-سلامت جسمانی: سلامت جسمانی عبارت است از عدم وجود بیماری، عدم وجود نشانه های بیماری و عدم استفاده ازمرخصی های استعلاجی - بیک محمدلو، . - 1384

-سلامت روانی: سلامت روانی همانند سلامت جسمانی چیزی فراتر از نبودن بیماری یا سایر مشکلات نیست. سلامت روانی به عواطف و احوال، یعنی به احساسات و افکار ما اطلاق میشود و شامل اگاهی و پذیرش طیف گسترده ای از احساسات در خود و دیگران، توانایی نشان دادن آنها، مستقل عمل کردن و توانایی کنارآمدن با مشکلات و موانع استرس زای روزانه است - سجادی و صدرالسادات،. - 1383

-سلامت اجتماعی: سلامت اجتماعی بدین معناست که جامعه و اجتماع استانداردهایی را برای فعالیتهای مطلوب با تجه به نقشها و وظایف اجتماعی ارائه داده است.سلامت اجتماعی به توانایی فرد در تعامل موثر با دیگران و اجتماع، به منظور ایجاد روابط ارضا
 کننده شخصی و به انجام ساندن نقشهای اجتماعی اطلاق میشود. سلامت اجتماعی شامل مشارکت اجتماعی، زندگی سازگار با سایر انسانها، ایجاد روابط مثبت متکی به یکدیگر و داشتن روابط سالم است - سجادی و صدرالسادات،. - 1383

- سلامت معنوی: یکی از زمینه های عمده بیماری ها و مشکلات روانی و عوارض جسمانی و اجتماعی آن، احساس پوچی،بیهودگی و تزلزل روحی است که ناشی از فقدان بعد معنوی در افراد است. ایمان، هدف دار بودن زندگی، پایبندی اخلاقی، تعاون،داشتن حسن ظن و توجه بیشتر به مسائل معنوی زندگی باعث کاهش اضطراب، تزلزل روحی و عوارض ناشی از آن میشود.جنبههای معنوی زندگی باعث میشود فرد همواره برای اهداف عالی تر زندگی تلاش کند و در مقابل کمبودها و مشکلات، تحمل و بردباری بیشتری داشته و همواره از رضایت خاطر برخوردار باشد، ضمن اینکه در ارتباط با افراد دیگر جامعه نیز رفتار مناسب خواهد داشت.

بنابراین تقویت جنبه معنوی به سلامت جسم و روح افراد و در نهایت، سلامت جامعه بزرگ بشری کمک بسزایی خواهد کرد - سیدنوزادی،. - 1387ویچد و همکارش - - 1991 لایه های موثر بر سلامت فاکتورهای ارثی - سن و جنس - ؛ فاکتورهای سبک زندگی؛ حمایتها - حمایتهایمالی و ... - و تاثیرات جامعه که میتواند تداوم بخش یا مخرب سلامت باشد؛ وضع ز ندگی و کار و دسترسی به خدمات وتسهیلات و وضع اقتصادی، وضع فرهنگی و زیست محیطی؛ مانند استانداردهای زندگی، آزار کار و .... میدانند.سلامتی و بیماری طیفی ندارد و بهتر است برای آن طیفی در نظر گرفته شود که یک طرف آن سلامت کامل و طرف دیگر آن مرگ قرار دارد - سیدنوزادی،. - 1387

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید