بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش فراشناخت بر خودکارآمدی در دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری، انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری در مقطع ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1394 - 95 به تعداد 133 نفر بود که به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و با گمارش تصادفی، 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و مادوکس - 1982 - بود.
تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس - ANCOVA - از طریق نرم افزارIBM SPSS 23 نشان داد که آموزش فراشناخت بر خودکارآمدی و مولفه های آن، میل به آغازگری رفتار، میل به گسترش تلاش برای کامل کردن تکلیف و متفاوت در رویارویی با موانع در دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری تاثیر دارد.
مقدمه
در سال های اخیر، این نظریه در میان روان شناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیین کننده عوامل ذاتی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیرذاتی دیگری نظیر راهبردهای یادگیریٌ و یا به اصطلاح فنی تر راهبردهای شناختی و فراشناختیٍ در این رابطه مهم قلمداد می شوند - ملکی، . - 1384 بنا به تعریف، راهبردهای شناختی به هرگونه رفتار، اندیشه یا عمل یادگیرنده گفته می شود که او در ضمن یادگیری مورد استفاده قرار می دهد و هدف آن کمک به فراگیری، سازماندهی و ذخیره سازی دانش ها و مهارت ها و نیز سهولت بهره برداری از آن ها در آینده است - واینستاین و هیومَ، . - 1998 از سوی دیگر، فراشناخت به دانش ما درباره فرآیندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آن ها برای رسیدن به اهداف یادگیری اطلاق می شود - بایلر و اسنومنُ، . - 1993 در واقع، در آموزش فراشناختی، هدایت و نظارت بر فعالیت ها و فرآیند های شناختی آموزش داده می شود
پژوهش های انجام شده درباره راهبردهای شناختی و فراشناختی نشان داده است که استفاده از این تدابیر به افزایش یادگیری یادگیرندگان منجر می شود. این تاثیر به ویژه برای یادگیرندگانی که به نحوی با مشکلات یادگیری مواجه اند، چشمگیر است
از طرفی بسیاری از رفتارهای انسان با مکانیزم های نفوذ بر خود، برانگیخته و کنترل می شوند که یکی از مکانیزم های نفوذ بر خود، باور به خودکارآمدی شخصیّ است. بر اساس نظریه شناخت اجتماعی بندوراْ، خودکارآمدیَ به باورها یا قضاوت های فرد در مورد توانایی های خود در انجام وظایف اشاره دارد - بندورا، . - 1997 خودکارآمدی به واسطه ی انگیزه ی درونی موجب می شود که فرد به طور خودانگیخته در محیط تلاش کند و به باورهای کارآمدی خود دست یابد
از سوی دیگر، هافمنُ - 2004 - معتقد است که ناتوانی در مهارت های اجتماعی،احتمالاً مهمترین مشکل دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در مقایسه با کودکان عادی است، به این علت که ناتوانی در مهارت های اجتماعی، در چگونگی عملکرد حوزه های مختلف زندگی شامل مدرسه، خانه و حتی در بازی اثر می گذارد - لاوویًٌ، . - 2005 یافته های پژوهشی نشان میدهد که مداخلات شناختی در افزایش فهم و درک رفتارهای هیجانی - اجتماعی و اصلاح رفتارهای دشوار کودکان دچار ناتوانی یادگیری تاثیر دارد و سبب افزایش قدرت تفکر دانش آموزان در زمینه فرضیه سازی، درک و فهم شوخی در روابط اجتماعی می شود
ازسوی دیگر، پژوهش حق رنجبر و همکاران - 1390 - نشان داد که میزان خودکارآمدی در دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری کمتر از دانش آموزان عادی است. چنان که نریمانی و وحیدی - 1392 - نتیجه گرفتند که به دلیل آن که دانش آموزان ناتوان یادگیری انتظارات پایینی از خود دارند، سطوح پایینی از باورهای خودکارآمدی و عزت نفس را تجربه می کنند. پژوهش خدامی و همکاران - 1390 - نشان داد که آموزش فراشناخت بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مؤثر است. همچنین، لطیفی و استکی آزاد - 1390 - نشان دادند که آموزش فراشناخت توانسته است میزان خودکارآمدی - عمومی، تحصیلی و اجتماعی - کودکان دچار ناتوانی یادگیری را به طور معنی داری افزایش دهد.
پژوهش های دیگری چون ابوراس و همکارانٌ - 2012 - ؛ لوویو و همکارانٍ - 2012 - ، کورتیز و همکاران َ - 2011 - و فریلیچ و شتمنُ - 2010 - نشان دادند که فراشناخت در زمینه هایی نظیر حل مسئله، خواندن، نگارش، تفکر انتقادی و فرآیند یاددهی و یادگیری تاثیر دارد و از طریق آموزش مهارت های شناختی و فراشناختی می توان رفتار مربوط به تکلیف را افزایش داد و عملکرد تحصیلی را بهبود بخشید.
دانش فراشناختی، یادگیرنده را قادر می سازد تا لحظه به لحظه از فعالیت یادگیری خود و چگونگی پیشرفت کارش آگاه باشد و هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف خودش را تشخیص دهد، از این رو، واترمن و پیترزِ - 1982 - بیان می کنند که افراد موفق کسانی هستند که دانش فراشناختی خوبی دارند. یعنی، خوب برنامه ریزی می کنند، اهداف ویژه را تشخیص می دهند و راهبردها را طرح ریزی می کنند
با توجه به این که بسیاری از افراد مبتلا به مشکلات یادگیری از نظر هوشی و نیز سایر توانایی های ذهنی در سطح مناسبی قرار دارند و از آنجا که اختلالات یادگیری مانع از شکوفایی استعدادهای دانش آموزان می شود و باعث سرخوردگی و تحقیر آن ها می شود، شناسایی و تشخیص اختلالات یادگیری و اقدام در مورد درمان و رفع مشکل آنان امری است که باید مورد توجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد. بر این اساس، دستیابی به اهداف زیر از مهمترین دغدغه های پژوهش حاضر است:
تعیین تاثیر آموزش فراشناخت بر خودکارآمدی دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری.
تعیین تاثیر آموزش فراشناخت بر مولفه های خودکارآمدی دانش آموزان دارای اختلال های یادگیری.