بخشی از مقاله

چکیده

مدرن شدن، زندگی به سبک غربی است و با فرهنگ ما ایرانیان مغایرت دارد. گذار از سنت به مدرنیته و تأثیری که مدرن شدن بر جامعه میگذارد باعث میگردد خانواده و سرمایه اجتماعی آن و همچنین ارزشها، ساخت و کارکردهای آن دستخوش تغیییرات چشمگیری شود. از این حیث پاسخ به این سوال ضروری به نظر میرسد که تأثیر آسیبهایی مدرنگرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده چیست؟

هدف این تحقیق بررسی جامعهشناختی تأثیر آسیبهای مدرن گرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده است. نظریه دیدگاه تعاملی دیالکتیکی و دیدگاه نوسازی به مثابه چارچوب نظری انتخاب شد. روش تحقیق شیوه پیمایش بوده است و خانوادههای ساکن در منطقه 5 شهرداری تهران، ناحیه 7، محله شاهین جامعه آماری آن را تشکیل داده اند. انتخاب نمونه به روش نمونه گیری تصادفی و محاسبه با فرمول کوکران و همچنین حجم نمونه 330 نفر تعیین شد. محاسبه آماری از طریق برنامه آماریSpss انجام شده است. فرضیات این تحقیق بررسی رابطه بین مدرنگرایی و سرمایه اجتماعی خانواده است. در تحلیل چند متغیری، 6 متغیر مستقل بر متغیر وابسته - سرمایه اجتماعی - دارای تأثیر معنیداری میباشند. این متغیرها عبارتند از باورهای مذهبی، ترویج مصرفگرایی، افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق، فردیت سازی شدن خانواده، افزایش استفاده از رسانهها و فضاهای مجازی. حضور 6 متغیر مربوطه در معادله تحقیق معنادار است و به طور معناداری بر نسبت می افزاید. - سطح معنی داری - 0/042 است. با بررسی میزان بتاها پیبردیم که استفاده از رسانهها دارای بالاترین میزان بتا - 0/331 - است و همچنین سطح معنیداری آن نیز 0/024 است و از سایر متغیرهای مستقل دارای بیشترین تأثیر بر روی متغیر وابسته است. متغیرهای دیگر نیز دارای رابطه مستقیم با متغیر وابسته هستند.

مقدمه و هدف

مدرنگرایی متأثر از فکر و اندیشه نو است. مدرن شدن اندیشه انسان را تغییر می دهد. جهان عینی و ذهنی او را عوض می کند. انسان در اولین مرحله از حیات خویش در این جهان، در خانواده به وجود میآید و در بستر خانواده رشد میکند. نخستین جایی که گرایش به مدرن شدن اتفاق میافتد در خانواده، این نهاد مهم اجتماعی است. جریان مدرنشدن کارکردهای خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. تغییرات پنهان و آشکار، تخریب و آسیبهایی را با خود به همراه میآورد. و این تغییرات در نهاد خانواده، بحث به زوال رفتن خانواده را مطرح مینماید. خانواده خود پدیدهای است که به بیان گورویچ هر لحظه در حال دگرگونی بوده و از فراگردهای »ساختی شدن«، »از ساخت افتادن«، »بازساختی شدن«، برخوردار است. لذا، هرگونه نگرشی به خانواده بایستی نگرشی پویا و دیالکتیکی باشد. جامعه سالم در داشتن خانواده سالم است. حال تجددگرایی باعث می شود که این نهاد مهم اجتماعی، که سلامت جامعه از سلامت اوست، دستخوش طوفان، تندباد تغییرات و تضعیف شود. تأثیرپذیری سرمایه اجتماعی خانواده ایرانی از جریان تجددگرایی در حد ظواهر نیست بلکه باید گفت ساخت خانواده ایرانی در حال تغییر است. تأثیرپذیری کارکرد خانواده از فرآیند نوسازی از سوی اسملسر - 1959 - ، لرنر - 1958 - ، پارسونز - 1966 - ، مورد تاکید قرار گرفته است. بنابراین مسئله اصلی پژوهش این است که آیا آسیبهای مدرنگرایی تأثیری در رابطه با سرمایه اجتماعی خانواده داشته است؟ اگر این تأثیر معنادار است، میزان و رابطه آن با هریک از مولفه ها چگونه است؟

یکی از زمینه های اساسی تحول نهادین در جامعه ما تغییرات سرمایه اجتماعی خانواده در عصر حاضر است. امروزه پیامدها و دگرگونیهایی که در نهاد خانواده در جامعه ایران به وجود آمده است، جامعه را دچار نگرانی و دلواپس کرده است. عدهای معتقدند که سرمایه اجتماعی خانواده از بین رفته و برخی پایان خانواده را بیان میکنند و برخی دیگر معتقد به پیدایش اشکال جدیدی از خانواده هستند. به هرحال این مسئله وجود دارد که در شرایط کنونی خانواده بین دو جریان - سنت و تجدد - در کشاکش است و همین باعث سردرگمی شده است و برای خانواده ابهاماتی را به همراه دارد. همچنین مدرنیته، پیامدهایی را از طریق عواملی مانند رسانه ها، تحصیلات، شهرنشینی بر خانواده ایرانی وارد کرده و این نهاد را به لحاظ امکانات بالقوه - سرمایه اجتماعی - مختل کرده است. هدف انجام تحقیق فوق در راستای رسیدن به راه حلهایی برای کمک به کاهش آسیبهای متأثر از تجدد در رابطه با خانواده است و رسیدن به راه حلی در جهت انسجام خانواده. چرا؟ زیرا اصلیترین تغیرات حاصل از جریان تجدد در نظام اجتماعی ایران در کانون خانواده به وجود آمده است. برای مثال: نسل جدید خواهان الگوهای مدرن و نوین در زمانه خودش است و تمایلی به ارزشها و الگوهای سنتی قدیمی ندارد. به همین دلیل ارتباطی دیالکتیکی در روابط اعضای خانواده و فرد به وجود آمده است

اهداف پژوهش

هدف کلی، بررسی جامعه ناختی تأثیر آسیبهای مدرن گرایی در رابطه با سرمایه اجتماعی خانواده در محله شاهین در منطقه 5 شهرداری تهران است. در کنار هدف کلی فوق، اهداف فرعی نیز دنبال می گردد.

-1 بررسی متون، دیدگاه ها و نظرات صاحب نظران مختلف در ارتباط با موضوع.
-2 بررسی ارتباط تجددگرایی و سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن در محله شاهین.

-3 بررسی ترویج مصرف گرایی متأثر از مدرنگرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن در محله شاهین.

-4 بررسی افزایش سن ازدواج متأثر از مدرنگرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن در محله شاهین.

-5 بررسی افزایش طلاق متأثر از مدرنگرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن در محله شاهین.

-6 بررسی باورهای مذهبی متأثر از مدرنگرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن در محله شاهین.

-7 بررسی فردیت سازی شدن متأثر از مدرن گرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن در محله شاهین.

-8 بررسی افزایش استفاده از رسانه ها و فضای مجازی متأثر از مدرن گرایی بر سرمایه اجتماعی خانواده های ساکن در محله شاهین.

-9 ارائه پیشنهادات لازم برای کاهش آسیب های مربوط با توجه به موضوع تحقیق.
تئوری و پیشینه تحقیق

با توجه به تغییرات اجتماعی سریع در دوران معاصر، خانواده دچار تغییرات محسوسی شده است. در تبیین این که چرا خانواده تغییر میکند و چه عواملی بر این تغییر تأثیرگذارند، میتوان به یک شناخت نظری دست یافت و پاسخ به این سوال را در چارچوب نظریههای مطرحشده جستوجو نمود. این چارچوبهای نظری در قالب دیدگاه تعاملی دیالکتیکی و نظریههای نوسازی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
دیدگاه تعاملی دیالکتیکی

پدیده های اجتماعی ترکیبی از ذهنیت و معنا و غایت هستند و هیچ گاه به نهایت و اتمام نمی رسند، پدیده های ناتمامی هستند که همواره در حال تغییر و شدن هستند، به خصوص این که پدیده های اجتماعی در یکدیگر تأثیر میگذارند و یکدیگر را مشروط و محدود میکنند. کنش انسانها در بستری که تقابل بین دو انسان میباشد و در یک فضای ارتباطی نقش می بندد بالطبع، تجددگرایی در این بستر، کنش انسانها را مدرن میکند. رویکرد تعاملی دیالکتیکی در حقیقت همه تحولات جامعه انسانی و بالطبع خانوادهها را ارزیابی میکند، چراکه هر کنش انسانی در تجربه ای اجتماعی شکل میگیرد که این تجربه اجتماعی در قالبی متشکل از عینیت و ذهنیت انجام میشود. و نمیتوان گفت مشکل انسانها فقط در عینیت یا در ذهنیت صورت می پذیرد. رویکرد نظری تقابلهای اجتماعی و ساختی متشکل از ذهنیت و عینیت است که کنشهای ما در داخل آن صورت می پذیرد.

دیدگاه نوسازی

رویکرد نوسازی و مدرنیزاسیون به عبارتی نوعی بازاندیشی و بازنگری در نوع رفتار و نگرش و زندگی است. الهام از نسخه غربی - توسعه و ترقی - است. عناصر صنعتی شدن، شهرنشینی، آموزش مدرن، ارتباطات و وسایل الکترونیکی. تغییرات خانواده و ابعاد آن و الگوی ازدواج با انطباق با شرایط اقتصادی اجتماعی. نکته: رویکرد نوسازی در بحث تغییرات خانواده بر این باور است که نهاد خانواده تحت تأثیر عناصر نوسازی، هم از نظر - ساختاری و هم از نظر کارکردی - دچار تغییر و دگرگونی شده است. نظریه پردازان: - لرنر، پارسونز، اس ان ایزنشتاد، نیل اسلمسر - . تحول تجدد را در نهاد خانواده پذیرا میکنند و در یک تقابل دیالکتیک بین سنت و تجدد، الزام اجتماعی کاهش می یابد. ضمنا این نظریات تا حدی به همه ابعاد تغییر و تحولات به عنوان یک کلیت اشاره نموده و نسبت به سایر نظریات از عینیت پذیری بیشتری برخوردار است. پارسنز برای جوامع سنتی و نوگرا » متغیرهای الگویی« را مطرح میکند. نیل اسملسر، نوسازی را حرکت جوامع از فنون ساده به دانش عملی به کار میبرد. همچنین وی به تأثیر نوسازی بر بی نظمی و آسیبهایی که در جوامع در حال توسعه پدید میآورد نیز توجه دارد. استفاده از دیدگاه نوسازی در تحقیق برای این بوده است که ما در پی یافتن گذار و تغییر در ساختار خانواده متأثر از مدرنگرایی بودیم. زیرا در دیدگاه نوسازی علاوه بر تغییرات ساختار خانواده در جریان مدرنگرایی، به تمایزات کارکردی نهادی خانواده هم پرداخته میشود
جدول شماره -1 جدول فرضیات تحقیق در ارتباط با چارچوب نظری

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید