بخشی از مقاله

چکیده:

ورود تکنولوژی ووسایل ارتباط جمعی نهاد خانواده رانیز تحت تاثیر قرار داده است و باعث شکل گیری تغییرات در روابط درون خانواده شده است متعاقب این تغییرات جامعه نیز از آسیبهای روانی و اجتماعی آن در امان نمانده و عوامل متعددی از جمله میزان زمان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی،تغییر سبک زندگی والدین و فرزندان،شبکه های ماهواره ای و سریالهای آن،اعتیاد به اینترنت و....سبب تحول ارزشی شده و بازتاب آن در تغییر سبک زندگی نمود پیدا میکند این امر تدریجا صورت گرفته و کم کم دیدگاه ها و ارزشهای افراد را دگرگون نموده و در نهایت باعث تغییر سبک زندگی آنهاشده و آسیبهای اساسی به نظام خانواده ودر نتیجه جامعه وارد میکند.این مسئله و تنوع آسیبهای اجتماعی از دیرباز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است.

همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها ، محرومیتهای ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواستها و نیازهای زندگی موجب گسترش شدید و دامنهدار فساد ، عصیان ، تبهکاری ، سرگردانی ، دزدی و انحراف جنسی و دیگر آسیبها شده است .از سویی باوجود انواع متمایز آسیبها و میزان گسترش آنها در جوامع عمدتا همپوشیهایی بین آنها دیده میشود .از انواع آسیبهای اجتماعی میتوان به فقروبیکاری ،سرقت ،خودکشی ، مهاجرت ،طلاق،اعتیاد و وابستگی روانی اشاره نمودکه علاوه بر آثار سوء روحی و روانی فردی بار مالی و اقتصادی خانواده را افزایش داده ومتعاقب آن سلامت جامعه را آماج نابسامانیهای خودقرار میدهد.اهداف تحقیق:در این تحقیق عوامل موثر بر آسیبهای اجتماعی رامورد بررسی قرار داده و به طور خاص دربعد تاثیر فضای مجازی برکودکان و نوجوانان یعنی جامعه هدف عرصه تعلیم و تربیت متمرکز شده و در جستجوی اثرات مثبت و منفی استفاده از فضای مجازی و آسیب های روانی اجتماعی ناشی از استفاده نادرست بوده و به بررسی عوامل متعدد اثرگذار در این زمینه می پردازد.

روش تحقیق:مقاله مروری از نوع توصیفی-تحلیلی با مطالعه کتابخانه ای بوده و ازگزارشات و مقاله های علمی سایتهای مختلف در این زمینه استفاده شده است.

کلمات کلیدی:آسیبهای اجتماعی،فضای مجازی،مهارتهای اجتماعی،راهکارهای مقابله ای ،نوجوانی

مقدمه:

تاثیرات و پیامدهای مثبت و منفی فضای مجازی به عنوان یک پدیده نوین در مناسبات اجتماعی در حال گسترش است. هر روز از سوی صاحب نظران و رسانهها نقش مثبت اینترنت و فضای مجازی در توسعه اقتصادی و نقش منفی آن درتوسعه فرهنگی برجسته سازی میشود. انسان بر اساس طبیعت ذاتی خویش احتیاج به برقراری ارتباط دارد، از آغاز برای برقراری ارتباط و رساندن پیام خود به دیگران، شیوههای گوناگون را به کاربرده است: از اشارههای رمز گونه گرفته تا استفاده از پیشرفتهترین وسایل ارتباط مدرن امروزی. رسانهها امروزه با تحول چشمگیری روبهرو شدهاند: به گونهای که عصرحاضر را - - عصر اطلاعات و ارتباطات - - میخوانند، آن هم ارتباط در جوامع انسانی یعنی ارتباط بین کالا،سرمایه،فرهنگ و اعتقادات که به آسانی از مرزهای جغرافیایی می گذرند و وارد قلمرو دیگر جوامع می شوند. هم چنین عصر حاضر را - - عصر جریانهای اجتماعی و تحول - - نیز نامیده اند تحول در عقاید،انگار ها ،پیام ها،ارزش ها.

در چنین شرایطی اگر فرزندان به ارتباطات انسانی و واقعی اطرافیان و مسایل اجتماعی پیرامون خویش کم توجه و دربرخی مواردبی توجه شوند هشداری جدی برای خانواده هاوزمینه ساز انواع آسیبها و بزهکاریهای اجتماعی محسوب می شود که باید در صددرفع این مشکل بر آیند. در میان فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی که ساختار اطلاعاتی جوامع امروز را تغییر داده اند،اینترنت که فضای مجازی را در زندگی واقعی انسان وارد کرده است از ویژگی های خاصی برخوردار است و تاثیر گذاری آن در بخش های مختلف زندگی روز به روز درحال افزایش است شبکه اینترنت به نوعی توانسته است همه رسانه های نوین را در خود جای دهد.این ابزار به خودی خود می تواند رقیبی برای والدین محسوب شده و فرزندان را ازبسترهای تربیتی والدین جداسازد.

بیان مسئله

علم و فناوری هردو سازنده تمدن بشر است توسعه هرکدامبدون دیگری ممکن نیست.علم بهمعنای شناخت عالم هستیویافتن قوانین حاکمبر طبیعت است.در صورتیکه منظوراز فناوری کاربردعلوم و یافته هایعلمی در عمل بااستفادهازرویههاومطالعات منظم وجهت داربرای ارضای خواسته های مادی استوغالبابااختراعات وکاربردوسایل و تجهیزات در ارتباط است."سمپوزیوم بین المللی در مورد یاددهی فناوری در آموزش عمومی یونسکو1985وص[8]"8بیان می کند که به طور کلی آموزش دو هدف عمده دارد:-1آمادهکردن جوانان برای کسب دانش-ومطالعات بیشتر -2آماده کردن جوانان برای دنیای کاروزندگی اولین هدف به آموزش علوم و هدف دوم مربوط به آموزش فناوری است. این دو هدف لازم و ملزوم یکدیگرندوجداسازی علوم از فناوریدرکیفیت آموزشاثرات نامطلوبی دارد.

از جمله فناوریهای نوین ارتباطی میتوان به شبکه های اجتماعی،رسانه های گروهی ،تلویزیون و شبکه های ماهواره ای،تلفن همراه،اینترنت و ...اشاره نمود که کاربرد آنها در جوامع پیشرفته کنونی اجتناب ناپذیر است اما آنچه در این مقاله مورد کاوش قرار میگیرد چالشها و آسیب شناسی کاربرد نادرست این فناوریها و مشکلاتی که میتوانند به همراه داشته باشندوراهکارهای کاهش آسیبهای اجتماعی و روانی آنهاست که تنهااز طریق آموزش صحیح و توانمند سازی افراد از سنین کودکی در زمینه کسب مهارتهای اجتماعی وزندگی در دنیای متمدن و پیچیده امروزی امکان پذیر است . امروزه رسانه ها، خصوصاً رسانه های جمعی عامل مهمی در اثرگذاری بر افکار عمومی و جهت دهی به رفتارهای اجتماعی محسوب می شوند.

ازسویی جامعه دانش آموزی کشور و به ویژه دانش آموزان مقطع متوسطه به عنوان آینده سازان این مرز و بوم از اهمیت و حساسیت خاصی برای مسئولان و دلسوزان نظام و جامعه برخوردارند. ارتباط از طریق فضای مجازی در سال های اخیر جایگاه قابل توجهی در بین نسل جوان جامعه ما پیدا کرده است. شبکه های اجتماعی در ابعاد مختلف زندگی افراد - فردی و اجتماعی - تأثیرگذارند. در شکل دهی به هویت نقش دارند و حتی روی ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جوامع هم تأثیرگذارند. امروزه با توجه به نقشی که تاکنون در ابعاد مختلف زندگی داشته اند، نمی توان آن ها را نادیده گرفت. در حال حاضر اینترنت ابزاری مناسب برای توسعه ی افکار و اندیشه های بشری محسوب می شود به شرط آن که در راه صحیح استفاده شود

.که به فرموده رهبر معظم انقلاب اینترنت هم یک نعمت است و هم یک نقمت. افراد باید برای ورود به دنیای مجازی اطلاعات کافی در اختیار داشته باشند تا دچار مشکلات مالی و اجتماعی نشوند.ارتباطات سالم در فضای مجازی و لزوم هوشیاری جوانان و خانواده ها نسبت به تهدیدات فضای سایبری در درجه ی نخست اولویت قرار دارد. پیشگیری از آسیب های اجتماعی و توجه والدین به رفتار فرزندان بسیار مهم می باشد و برای جلوگیری از هم پاشیدگی خانواده ها، والدین باید تا حدودی به فناوری های روز دنیا مسلط باشند و آگاه باشند که تغییر در رفتار فرزندان به معنای ایجاد تغییر در طرز فکر آن هاست و هنگامی که بنیان فکری و شخصیت آن ها به صورت ناصحیح شکل گیرد، راه نفوذ شیادان به حریم خصوصی افراد و محیط امن خانواده باز می شود.لذا، چنانچه خانواده ها نسبت به شیوه های جدید ارتباط فرزندان خود آگاهی و شناخت کافی و لازم را داشته باشند، از انجام بسیاری از جرایم و ارتباطات پنهانی آنان جلوگیری به عمل می آید.

انواع آسیبهای اجتماعی:

.1-1اعتیاد و وابستگی روانی : اعتیاد به معنی تمایل به مصرف مستمر یا متناوب یک ماده برای کسب لذت یا رفع احساس ناراحتی اطلاق میشود که قطع آن ناراحتیهای روانی یا اختلالات جسمانی ایجاد میکند. در گرایش به اعتیاد عوامل مختلفی شناسایی و مطرح شدهاند. این عوامل هر چه باشند - که البته در مباحث مربوط به علت شناسی حائز اهمیت هستند. - سرچشمه بسیاری مشکلات فردی ، خانوادگی و اجتماعی هستند. اعتیاد به سبب ویژگیهای ذاتی خود ، اغلب با سایر آسیبها همراه میشود و موجب هدر رفتن نیروهای ثمربخش جامعه میشود .

.1-2انحرافات جنسی:
غریزه جنسی هم میتواند منشأ بروز عالیترین نمودارهای ذوقی و هنری باشد و هم منشأ تشکیل بنیاد یک خانواده و هم منشأ بسیاری از جرائم. عوامل مختلف محیطی و خانوادگی و اجتماعی سر منشأ بروز انواع انحرافات جنسی هستند. هر چند برخی از این نوع انحرافات.مشکلاتی فردی هستند، ولی اکثر آنها به آن جهت که در ارتباط با فرد دیگر معنی پیدا میکنند عوارض اجتماعی را در بر خواهند داشت از سوی دیگر مبارزه با این دسته از آسیبها در برخی موارد نیازمند تغییرات اساسی اجتماعی است و لازم است تحولاتی کلی و برنامه ریزیهای دقیقی جهت رفع آنها صورت گیرد و این تغییرات با ارائه آموزشهای وسیع اجتماعی برای افراد و خانوادهها و رفع عوامل بنیادی امکانپذیر خواهد بود. این دسته از انحرافات نیز اغلب با سایر آسیبها در ارتباط نزدیک هستند و گاهی حتی موجب بروز مشکلات جدی میشوند. مثل بیماری ایدز که با انحرافات جنسی ارتباط نزدیک دارد.

.1-3سرقت:
بطور کلی سرقت و دزدی هم از لحاظ عرفی و هم از لحاظ قانونی به عنوان یک آسیب جدی محسوب میشوند. هر چند عوامل متعددی در بروز این مشکل شناخته شدهاند، مثل فقر و بیکاری ، اعتیاد و شیوههای تربیتی ، اما باید توجه داشت مبانی شخصیت اهمیت ویژه در ارتکاب دزدی دارند. این افراد معمولا از لحاظ رشد اخلاقی در سطح خیلی پایین و ضعیف هستند و بطور کلی ثبات و استواری و قدرت تحلیل و تفکر درباره پیامدهای رفتار خود را به قدر کافی ندارند. در مباحث مربوط به علل دزدی به علل تربیتی تأکید فراوان میشود. الگوهای رفتاری خود والدین ، واکنشهای آنها درباره دزدیهای کوچک دوران کودکی ، مسأله پول توجیی و کمک به شناخت مسأله مالکیت در دوره کودکی در ارتباط نزدیک با رفتارهای دزدی بزرگسالی و نوجوانی دارند .

.1-4خودکشی:

خودکشی هر چند در وهله اول یک مشکل فردی به شمار میرود ولی از آنجایی که فرد در اجتماع زندگی میکند و تأثیرات متقابلی همواره بین آنها برقرار است، به عنوان یک معضل اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. آمار خودکشی معمولا با سایر جرایم و آسیبها ارتباط پیدا میکند، بطوری که در میان گروههای مبتلا به اعتیاد خودکشی بیشتر دیده میشود. همچنین در آسیبهای مربوط به انحرافات جسمانی بویژه در میان قربانیان این انحراف خودکشی پدیده شایعی است. در میان بیماران روانی بویژه افسردگیهای شدید نیز اغلب خودکشی مسأله قابل توجهی است .به هر حال خودکشی پیوندهایی با متغیرهای اجتماعی دارد بطوری که علاوه بر تأثیری که از شرایط اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. ارائه راهکارهای مناسب در بررسی مشکلات گروههای در معرض خطر مثل معتادین و خانوادههای آن ، بیماران روانی و خانوادههای آنها ، خانوادههای نابسامان و آموزشهای فردی در مواجهه با تغییرات اساسی روشهایی سودمند خواهد بود. در این راستا توجه به گروههای سنی که در معرض خطر بیشتری هستند و خودکشی در میان آنها رواج بیشتری نسبت به سایر گروههای سنی دارد، مثل نوجوانان و جوانان اهمیت زیادی دارد .

.1-5مهاجرت:

مهاجرت علاوه بر مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی که دارد مستلزم تغییراتی خاص است که مطابقت و سازگاری با آنها اغلب مشکلاتی را برای فرد و جامعه ایجاد میکند. به عبارتی علاوه بر اینکه مهاجرت در برنامه ریزیهای کلان اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مشکلاتی را ایجاد میکند، مثل مهاجرت روستاییان به شهرها که خالی شدن روستاها از سکنه ، کاهش کشاورزی ، افزایش مشاغل کاذب و ... را به دنبال دارد موجب میشود، تا فرد برای سازگاری با تغییرات حاصل فشار زیادی را متحمل شود .شوک فرهنگی یکی از عوارض حاصل از مهاجرت است که با اضطراب و افسردگی ، احساس جدا شدن و مسخ واقعیت و مسخ شخصیت مشخص است. تحقیقات نشان میدهد شیوع مشکلات روحی و روانی بین مهاجرین بخصوص در بین مهاجرینی که شرایط مقصد بسیار متفاوت از شرایط مبدأ یا محل سکونت قبلی آنها بوده است شیوع بیشتری دارد. رایجترین اختلال علائم پارانوئید یا سوء ظن است که به احتمال قوی به دلیل تفاوتهای آنان از نظر زبان ، عادات و آداب و رسوم ، چهره ، نوع لباس و غیره است .

.1-6بی خانمانی:

منابع فزایندهای وجود مسائل ویژهای را در افراد بی خانمان تأیید میکنند. چنین کسانی ممکن است در خیابانها سرگردان باشند یا به علل برخی بزهکاریهای دیگر که معمولا توأم با بی خانمانی آنهاست مثل دزدی ، اعتیاد و ...در زندانها یا کانونهای اصلاح و تربیت بسر برند. در بین افراد بی خانمان دستههای مختلفی از افراد دیده میشود، یک دسته شامل بیماران روانی شدید هستند که اغلب یا مدتهاست از خانواده خود دورند یا بطور موقتی از خانه خارج شدهاند. معتادین گروه دیگری از این افراد را شامل میشوند که معمولا مراحل عمیق اعتیاد خود را

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید