بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضــر آشــنایی با نقش مدرســه و معلمان در کنترل و کاهش آســیبهای اجتماعی اســت. دانش آموزان مهمترین و ح ساسترین عنا صر در نظام آموزشوپرورش و سرمایههای ملی این مرزوبوم به شمار میآیند. مدر سه نیز به عنوان یکی از مهمترین نهادهای رسمی و آموزشی کشور که همه کودکان با رسیدن به سن تحصیل وارد آن میشوند موظف است تا با تمهیدات لازم و مفید، با بالا بردن ســطح دانش و آگاهی دانش آموزان، آنها را در برابر رفتارهای پرخطر و ناســالم اجتماعی محفوظ مصــون نگاه دارد. اگر امروزه در جهت پیشگیری، کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی اقدامات لازم انجام ندهیم بیشک سرمایههای مادی، معنوی، انسانی و اجتماعی ارزشــمندی را که همان فرزندانمان هســتند از دســت میدهیم. بنابراین در این مقاله به بررســی مواردی چون نقش نظام آموز شی ک شور در پی شگیری از آ سیبهای اجتماعی، عوامل م ستعد کننده بروز آ سیبهای اجتماعی، مدر سه و آ سیبهای اجتماعی، نقش معلم در پی شگیری و کنترل آ سیبهای اجتماعی پرداخته شده ا ست. نتایج حاکی از آن ا ست که مدر سه، به دلیل کارکردهای مهم آموزشی و تربیتی و جایگاهی که در بین دانش آموزان دارد، نقش مهمی را درزمینه ی ارتقای توانمندی و مراقبت از آنها در برابر آ سیبهای اجتماعی، بر عهده دارد و توجه بیشازپیش به این نهاد ب سیار خطیر را در کنار نهاد خانواده میطلبد. تلاش بر این بوده که صرفاً بیان آسیبها نباشد بلکه راهکار درمان برای اصلاح این آسیبها ارائه شود. درنهایت پیشنهادهایی به امید بهبود و کاهش هرچه بیشتر آسیبهای اجتماعی در بین دانش آموزان ارائه گردیده است.

کلمات کلیدی: آسیب اجتماعی، مدرسه، دانشآموز، خانواده

مقدمه

هرگاه در یک نظام اجتماعی، رفتاری بهطور مشخص، با هنجارهای اجتماعی تعارض پیدا کند که موجب کاهش یا از دست دادن کار آیی و عملکرد مثبت فرد، خانواده یا گروههای اجتماعی شود، این پدیده آسیب اجتماعی شناخته میشود. (قاسمی گلافشانی،.(1831 نیروی انسانی و بهخصوص جمعیت جوان بهعنوان یکی از جلوههای قدرت و توانمندی در هر کشور بهحساب میآید . درواقع دانش آموزان در استراتژی رشد و توسعه و در چشمانداز هر جامعه یک عامل تعیینکننده و جزو سرمایه ملی به شمار میآیند که در حفظ سلامتی آنان باید تلاشهای لازم صورت بگیرد. معمولا بحرانیترین و آسیبپذیرترین دوره زندگی هر فرد دورانی است که از آن بهعنوان دوران جوانی ]و نوجوانی [ یاد میکنند. (راهکارهای تقویت نقش خانواده، مدرسه و جامعه در کاهش آسیبهای اجتماعی، سال یازدهم). امروزه در مطالعات مربوط به کژ رفتاریها و آسیبهای اجتماعی از قبیل دزدی، بزهکاری، مدرسه گریزی، اعتیاد به دخانیات و مواد مخدر، انحرافات جنسی، ولگردی و خانهبهدوشی، ضمن توجه به زمینههای زیستی، روانشناختی و اجتماعی انحرافات، بیشترین بها به مسئله چگونگی فرایند تکوین شخصیت و نظام پرورشی و آموزشی خانه و مدرسه داده میشود. (پیوند،.(1831 ارج نهــادن و توجــه بهسلامت جســمی، روانی و اجتماعی جوانــان، سرمایهگذاری بــرای آینده هر کشــور اســت؛ زیرا نوجوانان و جوانان ســالم و تندرست فرصت بهتری برای تبدیلشدن به بزرگسالانی سالم، مســئول و بهرهور دارند. (گزارش ســازمان جهانی بهداشت، .(3008

مشاهده اعمال و رفتار کجروانه و غیرمنطقی توسط برخی از جوانان مبین این واقعیت است که در جوانان بعضاً رفتار انحرافی و گرایش به آن، بهعنوان مقدمه رفتار بزهکارانه وجود دارد. رفتار بزهکارانه جوانان شاید ازنظر افکار عمومی و فرهنگ حاکم بر جامعه قابلاغماض

1

و پیشپاافتاده تلقی شود و آنها را ویژگیهای خاص دوره جوانی بدانند، اما واقعیت این است که رفتار انحرافی هرچند ملایم و جزئی و کم باشد فرد مرتکب خود را ناخودآگاه در مسیری قرار میدهد که احتمال تداوم، اشاعه و گسترش آن و همچنین تبدیل آنها به انحرافات شدید و جنایتکارانه بسیار زیاد است. ( راهکارهای تقویت نقش خانواده، مدرسه و جامعه در کاهش آسیبهای اجتماعی، سال یازدهم). مطالعه آسیبهای اجتماعی اعم از نابهنجاریها و انحرافات اجتماعی یکی از مهمترین موضوعات موردبحث جامعهشناسی است. اگرچه مسئله نابهنجاری امری نسبی است و از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است. دانش آموزان جز سرمایههای ملی جامعه ما محسوب میشوند که باید دارای روحیه شاد و سالم باشند. اگر جوانان سلامت و شاداب باشند چرخهای توسعه یک کشور در همهی ابعاد آن بهتر به گردش درمیآید و رسیدن به توسعه سریعتر صورت خواهد پذیرفت. برعکس فساد و انحراف آنان باعث اضمحلال جامعه میشود و افق آینده را تاریک خواهد نمود. زیرا قشر جوان یک مملکت است که امید آینده آن جامعه برای پیشرفت و توسعه و آبادانی است بنابراین ضرورت توجه به انواع آسیبهای اجتماعی وسیعی که همهی دانش آموزان و جوانان جامعه در معرض ابتلا به آن قرار دارند یا بهنوعی با آن درگیر هستند، کاملاً مشهود است. اهمیت و ضرورت این تحقیق ازاینجهت حائز اهمیت است که میتوانند با ارائه راهکارهایی در جهت تقویت نهاد مدرسه در جهت کاهش این آسیبها مؤثر واقعشده و از وقوع آنها پیشگیری نمود، زیرا پیشگیری بهتر از درمان است. هدف این پژوهش آشنایی با نقش مدرسه و معلمان در کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی است و به دنبال این است که چگونه میتوان آسیبهای اجتماعی را در بین دانش آموزان کنترل نمود؟ و مدرسه چه نقشی در کاهش آسیبهای اجتماعی دارد؟

روش پژوهش

نوع تحقیق حاضر کتابخانهای است. با توجه به ماهیت و نوع موضوع موردمطالعه برای گردآوری اطلاعات از کتب، مجلات و فصلنامههای تربیتی، روانشناسی و جامعهشناسی، مقالات لاتین بهره گرفتهشده و بر اساس شواهد، مستندات و تجربیات موجود به نگارش درآمده است.

واکاوی ادبیات موضوع

حوریه صفری (1838) در تحقیقی با عنوان»بررسی آسیبهای اجتماعی، پیشگیری و راهکارهای مقابله با آن« نشان داد که نقش آموزشوپرورش به دلیل سرمایههای عظیمی(دانش آموزان) که در اختیار دارد برای به فعل درآمدن پتانسیلهای بالقوه آنها بسیار حائز اهمیت است. البته تأثیر مستقیم خانواده بهعنوان مهمترین و مقدسترین نهاد اجتماعی بر روی عملکرد فرزندان را نیز باید مدنظر قرار داد.

الهه آتش نفس و سید موسی طباطبایی((1810 در تحقیقی با عنوان»دونیمه آسیبها ,بررسی عوامل مستعد کننده و بازدارندهی بروز آسیبهای اجتماعی در دانش آموزان« به این نتیجه دست یافتند که راههای پیشگیری از بزهکاری، ایجاد و برقراری ارتباط مناسب بین والدین و فرزندان، آموزش مهارتهای زندگی و اجتماعی به والدین، توجه به تربیت دینی و افزایش ایمان و دینباوری است.

طالب ابراهیمی، منصور شهبازی و علیاکبر نظری (1813) در مقالهای با عنوان »راهکارهای تقویت نقش خانواده مدرسه و جامعه در کاهش آسیبهای اجتماعی« نشان دادند که دو کانون مقدس تربیتی (خانه و مدرسه) هستند که ارکان یک جامعه سالم، پویا و متعالی را تشکیل میدهند و اگر بخواهیم جامعهای سالم و بالنده داشته باشیم توجه به این دو نهاد ضروری است چراکه نقش بسیار مهم و حیاتی در جهت کاهش و جلوگیری از بروز و شیوع این آسیبها در جامعه دارند.

تعریف آسیبهای اجتماعی

آسیب اجتماعیٌ به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی رسمی و غیررسمی جامعه محل فعالیت کنشگران قرار نمیگیرد، و درنتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرو میگردد (رضایی،

1 Social Pathology

3

×ٌََّصّ ). بهطورکلی اگر رفتاری با انتظارات مشترک اعضای جامعه و یا یک گروه یا سازمان اجتماعی سازگار نباشد و بیشتر افرادآن را ناپسند و یا نادرست قلمداد کنند، کجرویاجتماعی تلقّی میشود. سازمان یا هر جامعهای از اعضای خود انتظار دارد که از ارزشها و هنجارهای خود تبعیت کنند. اما طبیعی است که همواره افرادی در جامعه یافت میشوند که از پارهای از این هنجارها و ارزشها تبعیت نمیکنند. افرادی که همساز و هماهنگ باارزشها و هنجارهای جامعه و یا سازمانی باشند، »همنوا« و یا »سازگار« و اشخاصی که برخلاف هنجارهای اجتماعی رفتار کنند و بدانها پای بند نباشند، افرادی »ناهمنوا« و »ناسازگار« هستند. درواقع، کسانی که رفتار انحرافی و نابهنجاری آنان دائمی باشد و زودگذر و گذرا نباشد، کجرو یا منحرف نامیده میشوند. اینگونه رفتارها را انحراف اجتماعیٌ و یا کجروی اجتماعی گویند (هدایت االله ستوده،1831، ص 11و.(11

زمانی از آسیبها یا انحرافات اجتماعی سخن به میان میآید، که ارزشهای حاکم بر جامعه، پذیرای برخی رفتارهای موجود نیستند. انحرافات اجتماعی به دو صورت آگاهانه و غیرآگاهانه ظاهر میشود. انحرافات آگاهانه آن دسته از رفتارهای نامطلوب و ناشایستهای است که از فرد یا گروهی با آگاهی از دانش قبلی مشاهده میشود که با نظام ارزشی جامعه مغایرت دارد. بدیهی است بعضی از رفتارهای نامطلوب که از برخی از نوجوانان و جوانان سر میزند میتواند بدون آگاهی و شناخت صحیح آنها از ارزشها و معیارهای اجتماعی باشد. بهعبارتدیگر در این شرایط فرد متخلف یا آسیب پذیرفته بهدرستی نسبت به قبح یا گناه آلوده بودن رفتار خود اذعان ندارد. درهرحال باید توجه داشت فردی که دچار بعضی از انحرافات رفتاری میشود لزوما درصدد نفی همه معیارها و ارزشهای حاکم بر جامعه نیست، بلکه به نظر میرسد که او احیانا فقط بعضی از ارزشهای موجود در جامعه را موردتردید قرار داده یا آنها را عملا نفی کرده است (پیوند،.(1831

مسائل و آسیبهای اجتماعی ناشی از تحولات سریع جوامع انسانی از موضوعات مهمی است که همواره ذهن روان شناسان، جامعه شناسان و اندیشمندان اجتماعی را به خود مشغول ساخته است. بر این اساس، روند تحولات اجتماعی، قدرت سازگاری و انطباق افراد

æ گروههای اجتماعی را کاهش داده است و در این میان برخی اقشار و گروههای اجتماعی در معرض آسیبپذیری بیشتری نسبت به سایرین قرار دارند . یکی از این گروههای آسیبپذیر،کودکان و نوجوانان هستند.

کودکان و نوجوانان به دلیل ویژگیهای خاص خود، همچون فقدان تواناییها و مهارتهای زندگی و اجتماعی لازم برای مواجهه صحیح
æ پویا با محیط اجتماعی و وابستگیشان به بزرگسالان و والدین در رفع نیازها و طی کردن مراحل رشد و تکامل خود، بیشتر از سایر گروهها در معرض آسیبپذیری قرار دارند. درواقع سرنوشت آینده این گروه و میزان تأثیرپذیری آنها از آسیبهای اجتماعی، به نحوه عملکرد بزرگسالان و نهادهای اجتماعی کنندهای مانند خانواده، آموزشوپرورش، نهادهای مذهبی، دولت و رسانههای جمعی و میزان توانایی این نهادها در رابطه با ایجاد شایستگیها و مهارتهای اجتماعی لازم در آنها برای زندگی اجتماعی بهنجار، بستگی دارد (حسینی،.(1831

انحراف و بزهکاری، نوعی عارضه و بیماری است که از آن تحت عنوان آسیب اجتماعی یاد میشود زیرا وقتی آثار و عوارض آسیبها در جامعه رخ مینماید، مختص یک فرد نبوده و عوارض آن حتی به یک جامعه نیز محدود نمیشود، بلکه بر اساس فرهنگهای مختلف و استحکام ریشههای فرهنگی، این عوارض متفاوت بوده و بهسرعت با الگوسازی که از آنها میشود، بهصورت یک عارضه همه فراگیر درخواهد آمد. آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی محیطزیست و اجتماع بشری را دستخوش پیامدهایی کرده است که امکان زندگی سالم و کم دغدغه را بهخصوص در یک جامعه دیندار از بین خواهد برد (گل پور،.(1833

روان شناسان در دهههای اخیر، در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که بسیاری از اختلالات و آسیبها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح مسائل شخصی، عدم احساس کنترل و کفایت برای رویارویی با موقعیتهای دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد( سرخوش، .(1831 ازجمله ملاکهای تشخیص رفتار نابهنجار، میزان و شدت ناراحتی است که فرد احساس میکند. یعنی اگر این رفتار خاص، باارزشها و هنجارهای اجتماعی سازمان خاصی مثلاً فرهنگیان و یا کل افراد جامعه ناسازگار باشد، یعنی به سازگاری فرد لطمه بزند و با عکسالعمل افراد آن جامعه یا آن نهاد مواجه گردد، چنین رفتاری نابهنجار تلقّی میشود (هدایت االله ستوده، 1831، ص .(30-31 در جامعه اسلامی بایسته است ریشه اصلی انحرافات و

1 Social Devianced

8

آسیبهای اجتماعی را در چگونگی نظام تربیتی و آموزشی و ساختار شخصیتی افراد و میزان خویشتنداریها جستوجو نمود. (پیوند،.(1831

نقش نظام آموزشی کشور در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی

هرچند که آموزشوپرورش، فعالیت واحدی را شامل میشود که هدف آن ایجاد تغییرات مناسب و مطلوب در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری دانشآموز است، لیکن ایجاد نگرشها و رفتارهای درونی شده و نهادی به نحو چشمگیری از انتقال صرف و نظری مجموعهای از دانستهها قابلتفکیک و تشخیص است. بدین لحاظ است که مسامحتا به انتقال نظری مطالب بدون توجه به تغییرات رفتاری و عاطفی، آموزش و به ایجاد نگرشهای جدید و شکلگیری شخصیت که منشاء رفتارهای بهنجار و مطلوب است، پرورش گفته میشود . با این توصیف مهمترین کارکرد آموزشوپرورش در رابطه با پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در وظیفه اجتماعی کردن دانش آموزان خلاصه میشود. اجتماعی کردن عبارت از انتقال هنجارها و ارزشهای جامعه به فرد و درونی کردن آنها، بهگونهای که تخطی از آن هنجارها عملا دشوار و در مواردی غیرممکن شود. هنجارهای اجتماعی اصولی هستند که در رفتارهای اجتماعی و در روابط فیمابین اعضای جامعه متبلور شده و بهصورت یک پدیده عینی درآمدهاند. ازاینرو مدرسه زمانی میتواند در انتقال این هنجارها موفق شود که مجموعه فعالیتهای آن هماهنگ با فعالیتها و جهتگیریهای نهادهای اجتماعی از قبیل دین، خانواده، جامعه و سیاست باشد. بهعبارتدیگر انتقال اصول نظری هنجارها و توضیح نظری آنها نمیتواند فعالیتی کامل در جهت اجتماعی کردن دانش آموزان تلقی شود، زیرا فرایند یادگیری رفتارهای اجتماعی پیش از آنکه بر آموزش نظری استوار باشد، مبتنی بر تقلید و درونی شدن آنها از طریق تایید و یا عدم تایید اجتماعی است. بنابراین مدرسه در اصل میباید بهعنوان بخشی از جامعه و زیرمجموعهای از آن تلقی شود و شکل گیرد. در این صورت است که مدرسه میتواند کارکرد اصلی خود را در جهت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی یعنی اجتماعی ساختن دانشآموز بهخوبی ایفا کند. (علیاصغر احمدی، (1830

عوامل مستعدکننده بروز آسیبهای اجتــــماعی
ویژگیهای خانوادگی(نظیر خانوادههای ازهمگسیخته شکاف فکری و عاطفی بین والدین و فرزندان، ضعف اخلاقی و بیبندوباری در خانوادهها)، دوستان ناباب و فشار گروه همسالان، نداشتن آگاهی نوجوانان درزمینه ی مهارتهای زندگی، برخوردهای نامناسب والدین، ویژگیهای ســنی و قرار داشــتن در ســنین بلوغ (نظیر خودمحوری، استقلالطلبی، سرکشی در مقابل بزرگترها، اختلال در هویت فردی، عــدم آگاهی والدین از اصول تعلیم و تربیت و مهارتهای زندگی، در دسترس بودن مواد مخدر، سیگار، تأثیرات منفی برنامهها

محتوای نامناســب در رسانههای جمعی که سبب گرایش نوجوانان و جوانان به رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی میشود، برنامهریزیهای آموزشــی نامناســب و غیراصولی برای دانش آموزان در مدرسه و... از عوامل مستعد کنندهی بروز آسیبهای اجتماعی است (طباطبایی و آتش نفس،.(1810

در کنار خانواده، مدارس اساسیترین نقش را در انتقال ارزشهای حاکم بر جامعه، به کودکان و نوجوانان بر عهده دارند. مسئولیت ایجاد یک نگرش مثبت و سازنده در دانش آموزان نسبت به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی و پایبند نمودن آنها به قیودات اخلاقی و رفتارهای مطلوب و پسندیده بر عهده اولیای آموزشوپرورش کشور است. دادن شناخت و آگاهی به دانش آموزان نسبت به آسیبهای اجتماعی و بررسی علل و پی آمدهای ناگوار آن، آشنا نمودن خانوادهها نسبت به ویژگیهای افراد آسیب پذیرفته و طرق پیشگیری از بزهکاریها

انحرافات اجتماعی از وظایف مهم معلمان و مربیان مدارس است. همانطوری که اشاره شد غالبا وقتی مدارس اقدام به این مهم میکنند که پایههای اولیه ساختمان شخصیت نوآموزان در خانواده شکلگرفته و آنها بخش قابلتوجهی از اوقات خود را در کنار خانواده و همراه با الگوهای نخستین خود بسر میبرند. بنابراین مدرسه بدون جلب همکاری و مشارکت والدین در این مهم توفیق چندان چشمگیری نمیتواند داشته باشد. اینیک پنداشت طبیعی است که همه والدین انتظار دارند که کودکان آنها با رفتن به مدرسه، در آینده افرادی فعال، خلاق، شایسته و مسؤولیت پذیر شوند، اما این وقتی مقدور است که خود دوشادوش مربیان مدارس پیش بروند. امروزه شاهد آن هستیم که با پیشرفت فناوری و فراگیر شدن صنایع نوین، لجامگسیختگیهای فرهنگی نیز هرروز به اشکال مختلف فزونی مییابد و دیگر مدارس و نظام آموزشی رسمی بهتنهایی نمیتواند توفیق چندانی در از قوه به فعل رسانیدن استعدادها و شکوفایی خلاقیتها و پرورش سجایای اخلاقی دانش آموزان داشته باشد. در این راستا نهتنها همکاری همه خانوادهها امری است ضروری، بلکه میبایست برای حفظ استقلال علمی و پیشرفت فنی و صنعتی و رشد و تعالی شخصیت انسانی دانش آموزان و اعتلای فرهنگ غنی اسلامی و پیشگیری از آسیبپذیریها، از همه امکانات آموزشی و فرهنگی بالفعل و بالقوه نهادهای جامعه بهرهمند شد. لازم است نظام آموزشی کشور باقدرت

1

قوت هر چه بیشتر و حمایت همه خانوادهها و کارگزاران جامعه اسلامی با رفع کمبودها و نواقص، بهخصوص درزمینهی کمبود معلمان مجرب و کارشناسان متخصص و مشاوران روانی و تربیتی متعهد و رفع نارساییها و کمبودها، با تدارک امکانات بیشتر همه هم و توان خویش را در پیشگیری از آسیبپذیریهای اجتماعی و اعتلای شخصیت کودکان و نوجوانان مصروف نماید. بهیقین این امر با کاستیهای مشهود کمبودهای مورداشاره، شلوغ بودن کلاسها و مدارس و عدم مشارکت فعال خانوادهها و نهادهای دیگر جامعه مقدور نخواهد بود. مربیان و مشاوران مدارس باید بتوانند با هوشمندی و بصیرت و با بهرهگیری از مهارتهای لازم توجه بیشتری نسبت به آن دسته از کودکان و نوجوانانی که احتمال آسیبپذیری آنها بیش از دیگران است مبذول داشته رفتار آنها را بهگونهای که مقدور و میسور است در مدرسه و خارج از مدرسه مورد مشاهده، مطالعه و بررسی قرار دهند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید