بخشی از مقاله

چکیده

یکی از بهترین عوامل گسترش متون ادب فارسی در جهان و اقبال خردمندان خوش ذوق شرق و غرب به گنجینه پربار معنوی، عرفانی، حماسی و غنایی این خطّه، تجلّی آیات قرآن کریم و معانی بلند و تعالیم هدایتگر و داستانهای عبرت آموز آن در تمامی متون مقبول و ماندگار فارسی است که شاهنامه فردوسی، نامه نامور، پرورده حکیم توس یکی از آنها به شمار میآید. علیرغم تصوّر برخی از ظاهربینان که شاهنامه را منحصراً اثری در وصف و مدح زمامداران در ادوار گوناگون میپندارند، این اثر گرانقدر مشحون از حقایق اعتقادی، و تبیین آیات قرآنی است. فردوسی با تعظیم و تجلیل تاریخ ایران و توصیف مردانگی، شجاعت، دانش و سیاستمداری بزرگان و مفاخر ایران در مقام پندآموزی خیرخواه و جامعه شناسی آگاه است، تا رمز و راز پیروزی حق بر باطل را بیان کند؛ این است که همواره مورد توجّه سخنوران و تتبّع حماسه سرایان بعد از خود در ایران و جهان بودهاست. در این مقاله علاوه بر تبیین ایمان و اعتقاد متین حکیم ابوالقاسم فردوسی، به ابیاتی از شاهنامه که تحت تأثیر قرآن سروده شده و شاهد تحقّق آیات در قلب پاک این سراینده دانا و نیکوصفات است، اشاره میشود و با استفاده از تفاسیر مشهور و معتبر فارسی به قدر وسع و به صورت گستردهتر از آنچه تاکنون به طور اجمال در بعضی از مقالهها آمده، تبیین و تحلیل می گردد. این ویژگی نه تنها در تحمیدیه کتاب، که در جایجای داستانها و وقایع پرشور حماسی آن دیده میشود

 کلیدواژهها: آیات قرآن کریم، تأثیرپذیری، شاهنامه فردوسی.

مقدّمه

دیباچه هر دفتری از متون ادب فارسی را که میگشاییم، نام و یاد خدای متعال را به نوعی زینتبخش آن مییابیم. هر پژوهنده آگاه و هر سخنور عارفی دیوان خود را به حمد و سپاس نعمتی از نعمتهای پروردگار که قدر و ارزش آن را دریافته و توفیق خود را در راه معرفت، مدیون و مرهون آن نعمت خدادادی و سپاسگزار منّت الهی می داند، میآراید.

شاعر بزرگ و سخنور توانای ایران، حکیم ابوالقاسم فردوسی، حماسه ارزشمند خود، شاهنامه را با نام خداوند جان و خرد جاودان میسازد، جان را بهترین هدیه خداوند به انسان و خرد را خلعت ایزدی و بر همه نیکویی ها سر، و از همه عطایا برتر میداند.

به نام خداوند جان و خرد    کزین برتر اندیشه بر نگذرد

- شاهنامه - 1/3/1

این حُسن توجّه و براعت استهلال، نشانگر ایمان شاعر و اعتقاد راسخ او به پیروزی همیشگی حق بر باطل و بازگو کردن آن در داستانها است. در باره عقیده محکم فردوسی تذکره ها و کتابهای تاریخ ادبیّات اتّفاق نظر دارند. مروری بر برخی از این نظرات، در بدو امر مناسب به نظر میرسد: استاد حبیب یغمایی در کتاب "فردوسی در شاهنامه" پس از استنباط از اشعار فردوسی، چند عبارت درباره ایمان و عقیده او بدین صورت آوردهاست:فردوسی» مردی موحّد و مسلمانی معتقد و شیعهای مؤمن بودهاست - بنده اهل بیت نبیّ و خاک پاک وصیّ است - راه رستگاری را دین میداند -در روز محشر علیّولیّ را خواهشگر میداند - به رستاخیز معتقد است و پند میدهد که پرستش پیشه کن و کار رستاخیز را بساز - از صاحب ذوالفقار و منبر اومید شفاعت دارد - بکوش که با دینفَمَناسلامیَعْمَلْبدانسرای روی؛مِثْقَالَزیرا:» ذَرﱠهٍ خَیْرًاوَمَنیَرَهُیَعْمَلْالَذَرﱠهٍمِثْقَشَر ا یَرَهُ - «زلزال - 7 و - . - 8 ابیات بسیار که گواهی آشکار بر یکتا پرستی و اسلام قویم این شاعر بزرگ است، در شاهنامه پراکندهاست.« - یغمایی، 1354، ص - 43-41 پروفسور فضل االله رضا نیز بر همین باور است: »ایمان واعتقاد فردوسی به کردگار جهان و نیایش و ستایش او، از بخشهای برجسته شاهنامه است و تصوّر می کنم مناسب باشد رسالهای جداگانه در این باب تنظیم شود. « - رضا، - 1 - - 13 : 1350 خوشبختانه ارادتمندان این حماسه سرای بزرگ، بسیارند و وصف بلاغت و فصاحت او و شرح فضائل اخلاقی و بزرگواری وی بیش از آنچه در کتابها و مقالات آمده باشد، بر صفحه دلهای مؤمنان به تعالیم اسلام و مشتاقان تعالی نام و فرهنگ ایران نقش بستهاست.

تطبیق ابیات شاهنامه با آیات

در این بخش به منظور تطبیق برخی از ابیات شاهنامه با مضامین عالیه آیات قرآن، نخست به ابیات مقدّمه و سپس به بخشهایی از داستانها و نقل سخنان شخصیّتهای شاهنامه پرداخته میشود.

شیوه استفاده از آیات قرآن در ابیات شاهنامه به صورت ترجمه، تبیین و تحلیل آنست که گاه به صورت مستقیم بدانها اشاره دارد و بصراحت، کلام وحی را از زبان پیام آور راستین، با تأکید بر بشیر و نذیر بودن آن حضرت، برای مخاطبان خود بیان میکند. مانند آنچه برای اظهار حقیقت برتری علم با توجّه به گفتار گهربار پیامبر بزرگوار اسلام، که نجاتبخش بشر از تیرگی جهل است،

میفرماید:
به گفتار پیغمبرت راه جوی    دل از تیرگیها بدین آب شوی    
چه گفتآن خداوند تنزیل و وحی    خداوند امر و خداوند نهی    
- ص -      - شاهنامه 94/10/1و - 95    
و آنگاه که حدیثی از پیغمبر اکرم   که عقل کلّ و کلّ عقل است نقل میکند، با اوصافی چون خردمند و مرد خرد    
میآورد که دانایان از کلامش بهره مند میشوند:        
چه گفت آن خردمند مرد خرد    که دانا ز گفتار او برخورد    
کسی کو ندارد خرد را به پیش    دلش گردد از کرده خویش ریش    

- شاهنامه 20/4/1و21و پاورقی -

و گاه مشفقانه در اثنای کلام یا در ضمن بیان وقایع حماسه و داستان، پند و اندرزی از زبان شخصیّتها دراشعارش بازگو می کند که مبتنی بر تعالیم قرآنی و سیره انبیا و اولیاست. از آن جمله در داستان رستم و اسفندیار، در اثنای یکی از گفتگوهای این دو پهلوان، هنگامی که اسفندیار سخنان رستم را تأیید میکند، فرصتی خوب برای شاعر فراهم می شود تا با عنایت به دستور قرآن که در منع پیروی از دروغگویان فرمودهفَلااستتُطِعِ:» المُکذّبین«     دروغ را مبنای راه کج و عاقبت آن را تاریکی و بی فروغی بداند:
همه راست گفتی، نگفتی دروغ    ه کژّی نگیرند مردان فروغ

- شاهنامه - 527/335/5

و با فَبَشﱢرْعنایتبهمفهومعِبَادِاینآیهالﱠذِینَشریفهکهیَسْتَمِعُونَدرقلبشتحقّق یافتهالْقَوْلَ:» فَیَتﱠبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَﱠهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ« - زمر 17 و - 18، هم به خود و هم به دیگران توصیه میکند که سخنان را بشنوند و در انتخاب نیکوترین آنها بکوشند. اگرچه بیت شاهد از ابیات مربوط به عهدنامه اردشیر بابکان با شاپور است و مضامین عهدنامهها و اندرزنامهها خود مستلزم تحقیقی مستقل است :
سخن بشنو و بهترین یاد گیر    نگر تا کدام آیدت دلپذیر

- شاهنامه - 604 /234 /6

تجلّی اعتقاد و ایمان حکیم توس در شاهنامه

به نام خداوند جان و خرد    کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای    خداوند روزی ده رهنمای

- شاهنامه ج/1ص/3 ب - 1-2

شروع کلام الهی باسم» االله الرّحمن الرّحیم«، در آغاز سورهها، این ادب را برای سخنوران به میراث گذاردهاست که هر یک به ذوق لطیف خود با تمسّک به نامی از نامهای پروردگار، دیباچه سخن را بیارایند و آن را به کمال رسانند. ذات الهی در نظر حکیم ابوالقاسم فردوسی همچون هر حکیمی دیگر، چنان عظیم و غیر قابل توصیف است که به نامی از نام های او و صفتی از صفاتش کلام خود را آذین میبخشد.

در همان آغاز کتاب، هنگام ستایش خدایی که جان و خرد را به بشر عطا فرمودهاست، به عجز خود در معرفت الهی اعتراف میکند، امّا به حکم ضرورت به بسیاری از اسماء و صفات پروردگار اشاره کرده، خود و خوانندگان خود را به بندگی خالصانه در پیشگاه چنین پروردگار بزرگی فرا میخواند، پروردگاری که رزق و روزی بندگان را تعهّد فرموده و میفرماید آنکه شما را خلق کرده، روزی شما را هم فراهماللﱠهُآوردهالﱠذِیاستصَوﱠرَکُ.»خَلَقَکُمْمﱠفرأَحْسَنَزثُقَکُمْ - « رومصُوَرَکُمْ-40 - ،» وَرَزَقَکُم مﱢنَ الطﱠیﱢبَاتِ« - غافر - - 64، که حکیم فردوسی با تعبیر خداوند روزیده رهنمای به این آیات و تمامی نشانهای رزّاقیت پروردگار اشاره کردهاست. خداوند روزیدهی که رهنمایی بشر را به لطف و عنایت خودوَاللّهُازبندگانیَهْدِیدریغنکردهمَناستیَشَاء.» إِلَی صِرَاطٍ مﱡسْتَقِیمٍ«إِنﱠا - بقره-213هَدَیْنَاهُ - ،»

یلَ إِمﱠا شَاکِرًا وَإِمﱠا کَفُورًاالﱠذِی - «انسانخَلَقَ- - 3،» فَسَوﱠیالﱠذِیقَدﱠرَوَ فَهَدَی« - اعلی - 2و - 3، این حسن انتخاب شاعر در توأم ساختن رزّاقیت پروردگار و هدایت او ذهن را علاوه بر رزق مادّی، به رزق و روزی معنوی معطوف می کند که حاصل آن توفیق طاعت، پرهیز از معصیت، معرفت نفس، دریافت حقایق، مکاشفات الهام پذیری از آیات الهی و به طور کلّی بهره وری از راهنمایی و هدایت پروردگار میگردد.
همچنین ابیاتی که در دیباچه شاهنامه در ستایش پروردگار، وصف خرد، آفرینش آدم و خلق آسمانها و زمین آمده، بیانگر تمسّک شاعر به آیات قرآن و نیز استفاده از احادیث و روایات است.
ستایش پروردگار و میزان معرفت آدمی

حکیم توس را عقیده بر اینست که خداوند سبحان برتر از نام و نشان است،تُدْرِکُهُوبهحکمآیهالأَبْصَارُشریفه»لا وَهُوَ یُدْرِکَُارَ وَهُوَ اللﱠطِیفُ الْخَبِیرُ - «انعام - 103اندیشه -     و گمان بندگان، کُنه ذات او را در نمی یابد:        
ز نام و نشان وگمان برتر است    نگارنده بر شده گوهر است    
- شاهنامه - 4/3/1    
فردوسیتُدْرِکُهُتعبیر»لا الأَبْصَارُ« را با در نظر گرفتن صفت »لطیف« که در پایان آیه شریفه آمده، در این بیت نیز بیان کردهاست:                    
به بینندگان آفریننده را    نبینی مرنجان دو بیننده را - 3 -     
- شاهنامه - 5/3/1    
از لطافت بسیار و از فرط نور اوست که چشمان ظاهری و محدود بشر از مشاهده او محروم است، در بیت دیگر نیز ناتوانی اندیشه را هم بر این میآفزاید و می فرماید نه تنها او را بدین چشمان نخواهی دید، بلکه به بینایی فکر و اندیشه نیز حقیقت ذات او را درک نخواهی کرد، چه او تعالی خود آفریننده خرد و جان و تقدیر کننده آنها است.        
خرد را و جان را همیسنجد او    در اندیشه سخته کی گنجد او    
- شاهنامه - 10/3/1    
هر قدر در وصف و ستایش او به بهترین سخنان دم زنی، آن چنان که شایسته اوست، نمیتوانی حقّش را ادا کنی. توصیه فردوسی به آنان که دلشان را به نور ایمان روشن کرانده، خاموشی و اظهار ادبِ عبودیّت است:    
    دل از نور ایمان گر آکندهای    تو را خامشی به که تو بندهای    
آنهم در مقامی که نبیّ اکرم - ص - فرموده باشدماعَرفناکَ:»    حقّ معرفتک و ما عبدناک حقّ عبادتکسُبْحَانَ«که:» اللﱠهِ عَمﱠا    
سُبْحَانَهُیَصِفونَوَتَعَالَی - «    عَمﱠاو» یَقُولُونَ عُلُو ا کَبِیرًا«     - اسراء - 43        
صافات - - 159                
بنابراین دانای طوس میگویدبهتر است که کمر بندگی و اطاعت بر میان بندی و با اطاعت محض، عشق و محبّت خود را به پیشگیَا هأَیﱡهَااوعرضه النﱠاسُداری؛که اعْبُدُواْخودفرمود:» رَبﱠکُمُ الﱠذِیإِنﱠخَاللﱠهََقَکُمْرَبﱢی - « بقره - - 21    »وَرَبﱡکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ  مﱡسْتَقِیمٌ« - مریم- - 36                
ستودن نداند کس او را چو هست    میان بندگی    را ببایدت بست    

- شاهنامه - 9/3/1

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید