بخشی از مقاله

چکیده:

امروزه با توجه به مشکلات جوامع و روزمرگیها، انسانها به صورت چشمگیری گرفتار احساس پوچی و بیمعنایی در زندگی شدهاند، هر چند که بیهدفی و احساس پوچی کاملاً با آموزههای دین اسلام بیگانه است. اگر اعتقاد توحیدی عمیق و ریشهدار باشد، سوالات اساسی انسان، مانند از کجا آمدن و به کجا رفتن هم معنادار و هدفمند خواهند شدامّا. درمان احساس پوچی در انسانهایی که باور و اعتقاد به خدا دارند و اعمال عبادی و واجبات خود را انجام میدهند، در این است که به باور و اعتقاد خود توجه نموده و به تقویت و اصلاح آن بپردازند. این مقاله از طریق تفکر و تعمق در آیات قرآن کریم، در پی بررسی راهکارهای قرآنی در رهایی از پوچگرایی و داشتن یک زندگی معنادار است، این امور عبارتند از: ایمان به خدا، عمل صالح، معاد، جدی بودن زندگی، مسؤول بودن انسان در قبال اعمال و نقش مهم عشق و محبت در زندگی. همچنین این کتاب آسمانی، اموری مانند: فقدان معنویت و ایمان در زندگی، دلبستگی و تعلق به امور دنیوی را از ویژگیهای زندگی پوچ و بیمعنا میداند.

واژگان کلیدی: تعالیم قرآن، پوچگرایی، معنای زندگی، ایمان، عمل صالح، دین اسلام.

-1 مقدمه

-1-1 رواج پوچگرایی در دنیای معاصر

اضطراب و التهاب و افسردگی دنیای مدرن در هیچ دورهای از تاریخ بشر به این صورت عمیق و فراگیر نبوده است. بشرِ امروز با وجود امکانات و امور رفاهی گسترده، احساس پوچی و اضطراب میکند.فرانکل در مورد شیوع این بحران میگوید: »امروزه معناجویی اغلب ناکام و نافرجام مانده است. ما روانپزشکان بیش از هر زمان با بیمارانی رو به رو هستیم که از احساس بیهودگی و پوچی شکایت میکنند، برخلاف انسان-های زمان گذشته، سنتها و ارزشها به انسان کنونی نمیگویند که او باید چکار کند. حال، انسان کنونی نمی-داند که چه باید بکند و یا چه خواهد کرد؟ « - فرانکل، بیتا: 139 و - 140 همگام با رواج پوچگرایی در دوره معاصر، برخی از اندیشمندان و فلاسفه غرب نیز که نامآوران فلسفه بدبینی و پوچگرایی بودند، سخن از پوچی زندگی سردادهاند.پوچگرایی انسان، مظاهر مختلفی دارد که گاه تا عمیقترین سطوح زندگی بشر نفوذ کرده است.

انسان معاصر به گونههایی از زیستن میل پیدا کرده است که در آن نشانههای ابتذال و بیهویتی موج میزند. از طرف دیگر گرایش به شیطانپرستی در دنیای مدرن نیز حاکی از اوج انحطاط انسان مدرن و گرایش به امور پست است.این نحوه از شیطانپرستی که به این صورت خاص در نوع خود بیسابقه است، بیش از هر چیز حاکی از غلبه روحیه پوچگرایی در انسان است. انسانی که به نفی ارزشها میپردازد و به نسبیت اخلاقی فتوا میدهد و اهتمام او به زندگی تنها در راستای بُعد حیوانی و مادی است، به طور قهری بذر پوچگرایی را در نهاد خود پرورش می-دهد. - استراتون، - 56 :1379 انسان مدرن با اینکه در عصری زندگی میکند که وسایل ارتباطی، امکان تعامل برای او فراهم کرده است، امادر هیچ دورهای به اندازه دوره مدرن، احساس تنهایی و پوچی نمیکند.برخی معتقدند آشفتگی و سرگردانی انسان در جهان مدرن، ناشی از فقدان ایمان و دست برداشتن از خدا و دین است. - استیس، - 109 :1385 اکنون باید دید قرآن سرچشمه معنایابی زندگی را در چه چیزی جست و جو میکند و راه حل قرآن برای این معضل جهانی چیست؟

-2 معنای زندگی

پرسش اصلی در بحث »معنای زندگی« به طور دقیق این است که آیا زندگی معنادار است؟ در صورت معناداری، چه چیز یا چیزهایی میتوانند به زندگی انسان معنا دهند؟ آیا این امور در درون انسان، یا در بیرون از او و یا هم در درون و هم در بیرون قرار دارند؟ اموری عینی و واقعی هستند یا اعتباری و شخصی؟ اموری قابل کشف هستند یا قابل جعل؟ - علی زمانی، - 118 :1394در واقع پرسش از معنای زندگی، بازگشت به پرسش از خواستگاه، مقصد و غایت زیستن آدمی است. غایت و هدف همواره آغازگر تحولات انسان در زندگی است. وقتی این امر دگرگون شود، مسیر کوششها و فعالیت-های انسان نیز تغییر میکند.در حقیقت معنای زندگی دارای سابقهای طولانی در فلسفه بوده است و از نیمه دوم قرن بیستم در نتیجه رشد تفکرات هستینگری وارد حیطه روانشناسی شده است. - شجاعی و دیگران، - 40 :1391

مفهوم معنای زندگی در فلسفه به برداشت کلی فرد از جهان، هدف زندگی و این که انسان برای چه آفریده شده و سرانجام به کجا خواهد رفت، اشاره داشته است. - همان: - 38از اینرو، منظور از معنای زندگی یا زندگی معنادار، زندگی است که در آن هدف واقعی زندگی، معلوم باشد و کل زندگی یا بخش قابلتوجهی از آن در راستای هدف قرار گرفته باشد. - سلیمانی امیری، - 103 :1382 به همین دلیل اگر کسی در مسیر عبودیت قرار گیرد، زندگی او معنادار است، در غیر اینصورت فاقد زندگیمعنادار است اگرچه خود هیچ احساس بیمعنایی نکند. - همان: - 108 معنای زندگی با اعتقاد به معاد و پایبندی به ارزش اخلاقی پیوند عمیقی دارد.بحث از معنای زندگی دارای ساحتهای مختلفی است و به مسائلی نظیر مرگ، هدف زندگی و رنج، ارتباط دارد و محور این موضوع، انسان و هدف او از زندگی است.

دو نظریه عمده در مورد معنای زندگی وجود دارد. نظریهای که محور معناداری را در امور الهی و معنوی جستو جو میکند. - متز، - 269 :1382 و نظریه مادیگرایانه، تفسیری مادی از زندگی را نشان میدهد، نگرشی که غرب در باب ساحت فراطبیعی عالم دارد. - جان هیک، بیتا: - 57 این رویکرد، واقعیت اجتماعی و فرهنگ غربی را بوجود آورده و هر چیزی با آن سنجیده میشود. - همان: - 33 در نظریه مطرح شده غرب، صورت و سیرت بحث معناداری در مسیر خاصی قرار میگیرد. آنان به دلیل دوریاز وحی و سنت اصیل دینی برای این مسئله بر اساس پیشفرضهای ذهنی خود، چالشهایی مطرح میکنند، در حالی که از اساس، ورود آنها به مسئله، ناقص و خطا بوده است. با توجه به این که آگاهی انسان از اقتضاء اشیاء و آثار افعال خود بسیار اندک است، از اینرو تنها خداوند شایسته تعریف راه کمال و معناداری زندگی محسوب میشود و از این راه، فلسفه وجود انبیاء و اولیای الهی ضرورت پیدا میکند.

-1-2 معنای زندگی در آیات قرآن

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید