بخشی از مقاله

چکیده

این مطالعه جهت بررسی اثر تغذیه کمکی بر عملکرد تولیدمثلی میش های نژاد فراهانی، بر روی سه گله از گلههای مردمی شهرستان اراک انجام شد.در این تحقیق نیمی از میش های هر گله به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شده و هیچگونه غذای کمکی به آنها داده نشد و مطابق تغذیه رایج در منطقه در هر سه مرحله آزمایشی تغذیه شدند. نیم دیگر میش های هر گله نیز، گروهی بودند که در هر سه مرحله آزمایشی که به ترتیب شامل -1 فصل آمیزش 3 - هفته قبل از قوچ اندازی و 2 هفته بعد از آن -

-2 یک و نیم ماه آخر دوره آبستنی و -3 دوره شیردهی بود، غذای کمکی - کنسانتره دامی - مصرف نمودند. وزن و نمره وضعیت بدنی تمام میش های هر گله قبل از شروع انجام تغذیه کمکی در فصل قوچ اندازی و سپس در پایان آن اندازهگیری شد. میانگین وزن بدن و نمره وضعیت بدنی میش های گروه شاهد در پایان مرحله آزمایشی اول به ترتیب 39/4 کیلوگرم و 2/09 واحد، و میانگین وزن بدن و نمره وضعیت بدنی میش های گروه دریافت کننده غذای کمکی نیز در پایان این مرحله به ترتیب 42/34 کیلوگرم و 2/56 واحد بود که اختلاف معنیداری برای صفات مذکور بین میش های دو گروه وجود داشت . - p<0/01 - انجام تغذیه تکمیلی در سه مرحله آزمایشی، همچنین اثر معنیداری بر وزن تولد تا از شیرگیری برهها داشت. میانگین وزن تولد برهها برای میش های گروه شاهد 3/38 کیلوگرم و برای میشهای گروه تغذیه کمکی 4/09 کیلوگرم بود. وزن یک تا سه ماهگی برهها نیز در گروه شاهد به ترتیب 9/16، 12/99 و 22/65 کیلوگرم و در گروه تغذیه کمکی به ترتیب 11/23، 16/55 و 27/21 کیلوگرم بود که اختلاف معنیداری بین این دو گروه وجود داشت - سطح احتمال . - %1 واژههای کلیدی: تغذیه کمکی، صفات تولیدمثلی، میش فراهانی. مقدمه در گوسفندداری امروزی، تولید گوشت ازاهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین برای اقتصادی بودن این فعالیت، افزایش عملکرد تولید مثل و بهبود شرایط پرورش، حائز اهمیت بسیار است که این دو عامل به میزان زیادی تحت تأثیر تغذیه می باشند . - 3 - از آنجا که باروری میش به وسیله چگونگی تغذیه قبل از آمیزش، شدیداً تحت تأثیر قرار می گیرد، تغذیه اضافی هدف دار میش در دوره زمانی 2-3 هفته قبل از جفت گیری تا 2-3 هفته بعد از آن و نیز وزن و نمره وضعیت بدنی مناسب میش ها در زمان جفت گیری،موجب حداقل شدن روزهای باز در گله، رهایی تعداد بیشتری تخمک و درنتیجه افزایش درصد بره زایی آنها می شود 3 - ، 6 ،7 و. - 8 از سوی دیگر از آنجا که رشد و تکامل جنین، در طول اواخر آبستنی بسیار سریع می باشد، تأمین مواد مغذی کافی در این دوره از آبستنی ، به منظور حصول وزن مناسب بره و سلامت میش مادر بسیار حائز اهمیت است. تغذیه ناکافی میش در طول دوره آبستنی می تواند تولد زودرس و در نتیجه افزایش تلفات بره و همچنین کاهش میزان شیردهی در اثر عدم توسعه کافی غدد شیری را به دنبال داشته باشد 5 - ،3 و. - 6 با عنایت به اهمیت اقتصادی پرورش گوسفند در تأمین درآمد خانوارهای روستایی کشور و نقش ویژه منبع پروتئینی گوشت قرمز گوسفندی در تأمین پروتئین جامعه و با توجه به اینکه درآمد اصلی پرورش گوسفند در کشور ما از طریق تولید گوشت - بره زایی - می باشد، لذا هر گونه بهبود در میزان گوشت تولیدی هر گله، تأثیر چشمگیری در بهبود درآمد گوسفنددار و تأمین نیاز جامعه با استفاده از امکانات موجود دارد.

مواد و روشها:

این تحقیق بر روی سه گله گوسفند نژاد فراهانی در شهرستان اراک انجام شد. در ابتدا تعدادی از میش های هر گله انتخاب و جداگانه وزن کشی و شماره گذاری شدند. همچنین به منظور ارزیابی میزان چربی و ماهیچه موجود در بدن میش، از معیار نمره وضعیت بدن استفاده گردید. این عمل از طریق لمس زوائد افقی و عمودی چهار عدد از مهره های کمری، پشت ، دنده آخر و بالای ناحیه قلوه گاه و با استفاده از انگشتان دست انجام شد و درجه بندی چاقی یا لاغری میش ها بر اساس مقیاس صفر تا پنج صورت پذیرفت. سپس میش های هر گله به دو گروه شاهد و تحت تغذیه تکمیلی تقسیم شدند. که میانگین و خطای معیار وزن زنده و شاخص وضعیت بدنی میشها قبل از فلاشینگ غذایی به ترتیب در گروه شاهد برابر 1/35    37/77 و0/9    2/17 ،و در گروه    تیمار    تغذیه    ای    برابر    0/83    38/85    و 0/05    2/21 بود.                        
دامهای این سه گله از بهار تا اواسط پاییز همگی بر روی مراتع طبیعی همان منطقه چرا کرده و از غذای کمکی مناسب و کافی در مراحل بحرانی تولید، استفاده نمی نمودند. اولین مرحله انجام تغذیه تکمیلی برای گروه تحت فلاشینگ غذایی ، طی دوره آمیزش میش ها صورت گرفت. این دوره از 3 هفته قبل از قوچ اندازی آغاز و تا دو هفته بعد از آن ادامه پیدا کرد. غذای کمکی این مرحله میزان 300 گرم کنسانتره دامی - شامل جو، سبوس گندم، کنجاله تخم پنبه، ذرت، باگاس، تفاله خشک چغندرقند و برخی افزودنیها و مکمل ها - به ازای هر میش در روز بود. بعد از پایان دوره فلاشینگ غذایی، تمامی میش های هر گله، مجدداً وزن کشی شده و نمره وضعیت بدنی آنها تعیین شد. طبق زمانبندی انجام شده، مجدداً 1/5 ماه 6 - هفته - قبل از زمان زایش تخمین زده شده، تغذیه کمکی مرحله دوم آغاز شد.که میش های گروه دریافت کننده غذای کمکی ، علاوه بر غذای میش های گروه شاهد، روزانه 400 گرم کنسانتره برای هفته های 14-16 آبستنی ، 430 گرم کنسانتره برای هفته های 16-18 آبستنی و 450 گرم کنسانتره برای هفته های 18-20 آبستنی مصرف نمودند. با فرا رسیدن زمان زایش، وزن تولد و جنس بره ها یادداشت گردید. میشهای تیمار آزمایشی بعد از زایش و در مرحله شیردهی ، همچنان غذای کمکی مصرف نمودند - روزانه500 گرم کنسانتره به ازای هر میش - .وزن ماهیانه بره های هر دو گروه در هر گله تا زمان از شیرگیری، اندازه گیری و ثبت گردید. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار اکسل در رایانه ذخیره شد و تجزیه و تحلیل آنها توسط نرم افزار آماری SAS انجام شد. مقایسات میانگین تیمارها برای صفات مختلف از طریق آزمون چند

دامنه ای دانکن انجام شد. نتایج و بحث:

بعلت یکسان نبودن میانگین وزن اولیه میش های انتخاب شده برای دو گروه شاهد و تیمار دریافت کننده تغذیه کمکی، و جهت جداسازی اثر این عامل از اشتباه آزمایشی،ابتدا تجزیه کوواریانسی برای بررسی تأثیر تیمار تغذیه ای بر وزن و نمره وضعیت بدنی میش ها بعد از اعمال فلاشینگ غذایی انجام شد که در آن وزن اولیه میش ها بعنوان عامل کوواریانت در نظر گرفته شد. نتیجه این  تجزیه کوواریانس در سطح احتمال %1 معنی دار بود. در نتیجه در هنگام انجام مقایسات میانگین تصحیحاتی بر اساس وزن اولیه میش ها انجام گرفت.
همانطور که در جدول 1 ملاحظه می گردد مقایسات میانگین دو گروه شاهد و تیمار آزمایشی برای بررسی اثر فلاشینگ تغذیه ای بر روی صفات وزن و نمره وضعیت بدنی میش ها بعد از اتمام دوره فلاشینگ تغذیه ای ، اختلاف معنی داری را بین دو گروه، برای هر دو صفت نشان می دهد - سطح احتمال . - %1 نتایج این جدول نشاندهنده این است که استفاده از غذای کمکی  - کنسانتره - در دوره زمانی سه هفته قبل از قوچ اندازی تا دو هفته بعد از آن، سبب افزایش وزن بدن و نمره وضعیت بدنی میش ها می گردد. میزان آبستنی در میش، به وسیله شاخص وضعیت بدن و چگونگی تغذیه میش در دوره قبل از جفت گیری ، تعیین می شود - . - 8از آنجا که مراتع استان در اواخر فصل تابستان که نزدیک به زمان قوچ اندازی گله های گوسفند می باشد، کمیت و کیفیت نامناسبی دارند، چرای میش ها بر روی این مراتع، نیازهای غذایی آنها را برای دوره مذکور فراهم نمی کند لذا میش هایی که تنها وابسته به چرای این مراتع می باشند و غذای کمکی دیگری مصرف نمی کنند، دارای وزن و نمره وضعیت بدنی نامناسبی میباشند.
در جدول 2 ملاحظه می شود ، انجام تغذیه تکمیلی در فازهای بحرانی زندگی میش ها ، اثر معنی داری بر روی وزن تولد و همچنین وزن یک تا سه ماهگی - از شیرگیری - بره ها داشته است. به گونه ای که میانگین وزن تولد بره ها در گروه دریافت کننده غذای کمکی، 4/09 کیلوگرم و در گروه شاهد که غذای کمکی کافی در این مراحل دریافت نمی کردند ، 3/38 کیلوگرم بود.

همینطور وزن یک ماهگی تا سه ماهگی بره ها در گروه مصرف کننده غذای کمکی به ترتیب 11/23، 16/55 و 27/21 کیلوگرم و در گروه شاهد به ترتیب 9/16 ، 12/99 و 22/65 کیلوگرم بودند؛ که اختلافات وزن ها بین دو گروه معنی دار بودند - در سطح احتمال . - %1 بعبارت دیگر دادن غذای کمکی به میش ها سبب بهبود وزن بره ها از تولد تا از شیرگیری گردید.

تحقیقات رحمانی و همکاران - 1379 - نیز وجود یک رابطه مثبت را بین وزن و سن میش و وزن بره آنها تائید می نماید . - 2 -

اسماعیلی زاده و همکاران - 1382 - به این نتیجه رسیدند که میش هایی که در مراحل حساس تولیدی خود تغذیه مناسب تری داشته باشند، وزن تولد بره هایشان بیشتر می باشد .1 - - همانگونه که قبلاً نیز گفته شد در 1/5 ماه آخر آبستنی باید مواد مغذی کافی به منظور تکامل جنین و توسعه غدد شیری در اختیار میش ها قرار گیرد . تأمین این مواد مغذی در طول این دوره، بخصوص برای وزن مطلوب بره نوزاد و سلامت میش مادر بسیار حائز اهمیت است 3 - و . - 10 بنابراین رشد بره و میزان توانایی شیردهی میش، به میزان قابل توجهی به وسیله تغذیه در پایان آبستنی تحت تأثیر قرار می گیرد 6 - ، 8 و . - 9 نتایج حاصل از تحقیق ال - هاگ و همکاران - 1997 - نشان می دهد که انجام تغذیه تکمیلی در اواخر دوره آبستنی میش ها، باعث افزایش وزن تولد بره ها و بهبود شرایط آبستنی میش ها و حداقل نمودن استرس آبستنی می شود . - 4 -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید