بخشی از مقاله

میدانیم که بر پایی نماز در مدارس وظیفه ای خطیر و بسیار حساس است، زیرا مدارس جدای از ویژگیهای منحصر به فرد، محل تشویق، اضطراب، رقابت های نگران کننده توأم با شکست و پدیده های ناخوشایند دیگری است که هر کدام از آن ها به تنهایی قادر به تبدیل محرکهای خنثی به محرکهای شرطی نیرومند فراخوان اضطراب و حالات ناخوشایند روانی می باشند . بنابراین ایجاد اصلاحات بنیادی به منظور تغییر در نگرش دانش آموزان نسبت به مناسک جاری به ویژه نماز جماعت می تواند زمینه ساز تحولات اساسی در شخصیت دانش آموزان شود و نه تنها نگرش آنها را نسبت به صورت ظاهری عبادات بهبود بخشد . بلکه در جهت گیری اصولی به سوی ارزشهای انسانی آنها را هدایت نماید. بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی کاهش یافته و تهاجم فرهنگی بیگانه به نسل نو چندان کاری از پیش نخواهد برد و در زمینه فکری و اخلاقی از انحراف مصون خواهند ماند .

ما به عنوان مدیر ومعاون دبیرستان ، که باید برنامه ریزی برای سایرهمکاران درجهت هدایت دانش آموزان به سوی مسائل مذهبی و تربیت دینی آنان داشته باشیم. ، می خواهیم بدانیم که راهکارهای ایجاد انگیزه در دانش آموزان، برای شرکت در نماز جماعت چیست؟ و چگونه می توان آنان را نسبت به شرکت در نماز جماعت مدرسه ترغیب نمود؟.
خوشبختانه تحقیقات و اقدامات زیادی توسط افراد و متخصین امر در مورد این موضوع انجام گرفته و می توان بامطالعه انها دراین هدف خطیر بهره جست .

طی چندین سال تجربهای که در مدارس مختلف داشتیم بیشتر اولیا از عدم علاقه مندی بچه هایشان به نماز ابراز ناراحتی ونگرانی می کردند ومدیران محترم و مربیان پرورشی نیز از عدم علاقه مندی دانش آموزان به نماز جماعت ابراز ناراحتی میکردند در بیشتر مواقع برای شرکت دانش آموزان در نماز جماعت مجبور بودند به روش های نا مناسب مثل ترساندن دانش آموزان از نمره انضباط و غیره بپردازند و یا از روش هایی مثل دادن شکلات ویا شیرینی دربین دو نماز یا کارت امتیاز روی می آوردند که این روشها نیز کارساز نبود چرا که باحذف این موارد دانش آموزان به بهانه های مختلف از شرکت در نماز جماعت فرار میکردند.

همچنین در مسافرت ها وقتی رانندگان محترم جهت نماز خواندن مسافران توقف میکردند مشاهده میکردم که باتوجه به این که اکثر مسافران به سن تکلیف رسیده بودند ولی بیشتر افراد سالخورده جهت نماز خواندن از ماشین پیاده می شدند وقتی این مشکل را با همکارم در میان گذاشتم ایشان بیشترین دلایل این مشکل را از عدم توجه کافی والدین و آموزش و پرورش به این 
موضوع خصوصا در دوره ابتدایی و راهنمایی دانست و این ابراز عقیده باعث شد که ما به نقش خودمان به عنوان مادر در قبال فرزندان و به عنوان معلم در قبال دانش آموزانمان فکر کنیم و حساسیت نشان دهیم.

امسال شاهد بودیم که دانش آموزان علاقه ی چندانی به شرکت در نماز جماعت از خود نشان نمیدادند و تعداد کمی از دانش آموزان در نماز جماعت شرکت میکردند واکثر آن ها به بهانه های مختلف مثل عذرشرعی، نیاوردن چادر نماز، قایم شدن در کلاس ها و یا چرخیدن در حیاط مدرسه و... در نماز جماعت شرکت نمیکردند و در بیشتر مواقع نیز به خاطر ترس از کم شدن نمره انضباط و ترس از معلّمان و نوشتن نام آنها در نماز جماعت شرکت میکردند. معاون محترم پرورشی نیز چندین بار این موضوع را با همکاران در میان گذاشت و از آن ها خواست که دانش آموزان را تشویق کنند که در نماز جماعت شرکت کنند. اما بعضی از همکاران این امر مهم را وظیفه ی مربیان پرورشی می دانستند.

گسترش این نظر غلط باعث میشود که معلمان فقط به جنبه آموزشی دانش آموزان بپردازند واز پرداختن به مسائل تربیتی و نقش الگویی خود غافل شوند که در این صورت امکان موفقیت در این امر مهم تنها توسط مربیان پرورشی ممکن و حتی غیر ممکن خواهد بود.

همچنین به علت عدم آگاهی دانش آموزان از طرز برخورد با اشتباهات دوستانشان در نماز خانه باعث میشد که به مرور زمان به علت تجربه ی اتفاق های ناخوشایند از رفتن به نماز خانه و شرکت در نماز جماعت پرهیز کنند.

مشکل دیگری که بیشتر نمایان بود و از اهمیت ویژه ای برخور دار بود علاقه مند نبودن دانش آموزان به نماز و نماز جماعت و مشکلات اخلاقی و رفتاری دانش آموزان بود و انگیزه ی ما به عنوان مدیر ومعاون اینکه علاوه بر افزایش علاقه مندی دانش آموزان به نماز ونماز جماعت برخی از اخلاق و رفتار های نا مناسب دانش آموزان را اصلاح نماییم. همچنین به میزان اهمیت نقش معلمان به پرداختن به مسائل تربیتی و دینی از جمله علاقه مند کردن دانش آموزان به نماز پی ببریم و این تجربه را در اختیار سایر همکاران قرار دهیم و از این طریق قدمی در تربیت دینی دانش آموزان برداریم چرا که انجام فریضه ی نماز باعث تربیت صحیح فرد خواهد شد و از این رهگذر نتایچ سود مندی را عاید فرد و جامعه خواهد کرد.
با اینکه همه ی ما معلمان بر اهمیت تربیت دینی دانش آموزان در دوره اول متوسطه - راهنمایی - واقف هستیم اما متاسفانه بعضی مواقع به بهانه های مختلف از پرداختن به این موضوع مهم غافل میشویم و به کلی فراموش میکنیم که تعلیم و تربیت مکمل هم هستند. این دو مانند بالهای پرنده ای می مانند. همانطور که پرنده نمیتواند با یک بال پرواز کند اگر پرداختن به هر کدام از این بالها را فراموش کنیم امکان پرواز را از دانش آموزان میگیرم. همچنین عصر حاضر به شهادت بسیاری عصر انهدام ارزش هاست.

عصر فراموشی اصالت آدمی، عصر پوچی و خلاء. »مازلو« قرن بیستم را عصر بی ریشه نامید. عصری که انسان امید خود را از دست داده است و به پوچی رسیده است. چنین اعترافی فاجعه ی بزرگ برای زندگی انسان است. انسانی که خلیفه خداست، بزرگترین خطر برای جامعه انسانی این است که انسان ابعاد وجودی اش را فراموش کند و به یک حیوانی تبدیل شود که در پی غرایض حیوانی خویش است. بر این اساس احساس نیاز شدیدی مبنی بر این که انسان صحیح تربیت شود وجود دارد. جامعه انسانی شدیدا محتاج است تا افراد آن، گفتار و کردار وافکار خود را بر مجموعه ای از ارزش ها استوار سازند. ضرورت این نکته به خوبی قابل احساس است اما انجام آن ساده و آسان نیست. در این میان وظیفه ی ما والدین و معلمان بخصوص معلمان دوره اول متوسطه - راهنمایی - بسیار خطیر میباشد.حال با توجه به مسائلی که مطرح شد این سوالات در ذهنمان نمایان میشود که :

آخر چرا ؟
-1 چرا دانش آموزان ترجیح میدهند که به جای شرکت در نماز جماعت در کلاس قایم شوند؟

-2 چرا دانش آموزان علاقه ای به شرکت در نماز جماعت از خود نشان نمیدهند؟

-3 آیا آگاهی های لازم را در مورد اهمیت نماز ونماز جماعت و آثار و پاداش های آن کسب کرده اند؟

-4 سهم من به عنوان مشاور در علاقه مند کردن دانش آموزان چقدر میتواند باشد؟

-5 آیا معلم نیز در این مورد میتواند موثر باشد یا این فقط وظیفه مربیان پرورشی می باشد؟

-6 آیا میتوانیم با استفاده از روش های ابتکاری و جذاب و بدون نیاز به زور و اجبار وترساندن دانش آموزان را به نماز علاقه مند کنیم؟

-7 بهترین زمان برای تربیت دینی دانش آموزان از جمله علاقه مند کردن بچه ها به نماز و نماز جماعت چه زمانی است؟

نتایج حاصله از بازدید ها خیلی خوشایند نبود و سئوالاتی را در ذهن بوجود آورد -1 آیا دانش آموزانی که در نماز شرکت نمی کنند ، به نماز خواندن علاقه ای ندارند؟

-2 آیا نماز را بلد هستند؟
-3 آیا ممکن است در خانه، یا مسجد نماز بخوانند که در نماز مدرسه شرکت نمی کنند ؟

-4 آیا ممکن است والدین آنها نماز نخوانند و به نماز خواندن فرزندانشان اهمیت ندهند؟

-5 آیا ممکن است مقدمات نماز مثل وضو را بلد نباشند؟
- 6 آیا شرایط خواندن نماز جماعت را بلدند و اهمیت نماز جماعت را می دانند؟

- 7 شاید وقت نماز و محل برگزاری نماز مدرسه مناسب نباشد ؟ -8 شاید نیاز است نمازمان را متنوع کنیم ؟ 
- 9 شاید هم دلیل دیگری داشته باشد؟
-10آیا معلمین ودیگر عوامل آموزشگاه که دانش آموزان آنها را الگوهای خود می دانندمنظم درنمازجماعت شرکت نمی کنند؟
و....
در دهه ی 1960 رونالد گلدمن پژوهش های زیادی در زمینه رشد و تحول دینی کودکا ن انجام داد او با الهام از دیدگاه ژان پیاژه مراحل زیر را در تحول فکر مذهبی مطرح کرد

-    دوره ی تفکر مذهبی شهودی تا 8-7 سالگی
-    دوره ی تفکر مذهبی عینی از 8-7 سالگی تا 14 سالگی
-    دوره ی تفکر انتزاعی از 14-13 سالگی به بعد

بر اساس دید گاه برخی روانشناسان تحول رفتار دینی مشتمل بر مراحل زیر است:

-1 مرحله ی رفتاری و تقلیدی - قبل از 5-6 سالگی یا قبل از دبستان - -2 مرحله حسی-عاطفی 6 - تا11 سالگی - ،مرحله ی گرایش عاطفی

نسبت به نماز است.در این مرحله خضوع و خشوع والدین و معلمان هنگام بر پاداشتن نماز،به وسیله کودک درونی میشود و میفهمد که خدا همه جا هست.

-3 مرحله ی عقلانی و برهانی - دوران نوجوانی و تفکر انتزاعی،حدود 11 تا 16 سالگی - -4 مرحله ی عرفانی و شهودی - دوران جوانی و بزرگسالی ، ار 25-16 سالگی -

برخی متخصصان علوم تربیتی، بر مبنای نقش مربی، مراحل تربیت دینی را به شرح زیر توصیف میکنند:

-1 مرحله ی انس دینی که شامل سال های اولیه ی زندگی است -2 مرحله ی عادت دینی: در دوران دبستان، عادات متعدد در کودکان شکل میگیرد، مثل عادت به نماز خواندن و مسجد رفتن.

-3 مرحله ی معرفت دینی
-4 مرحله ی شاکله ی دینی

-5 مرحله ی خود جوشی دینی در مورد اهمیت توجه به امر تربیت در کودکی آمده

هرکه در خردیش ادب نکند   دربزرگی ادب ازاو
برخاست
چوبتر را چنان که خواهی پیچ نشود خشک جز به آتش راست

مغز کودک مانند یک دوربین از تمام چیز هایی که در مقابلش قرار میگیرد، تصویر برداری میکند و از روی آن الگو برداری مینماید لذا باید مراقب بود که در تربیتش تمام نکات لازم رعایت گردد تا خسارت جبران نا پذیر گریبان ما را نگیرد.

روایات و احادیث زیادی در مورد مراحل مختلف تربیت کودکان و مخصوصا تربیت دینی کودکان آمده است که من به چند مورد از آنها اشاره میکنم

امام علی - ع - در این باره میفرمایند: طفل را در هفت سال اول دوران زندگی تربیت بدنش باید کرد وهفت سال دوم آداب به او

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید