بخشی از مقاله
چکیده
دراین تحقیق به بررسی رابطه نماز جماعت با هوش معنوی و هوش اجتماعی دانش آموزان پرداخته شده است ، جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ی دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه2 شهرستان کرمان می باشد N = 850 - - که با استفاده از جدول مورگان اقدام به انتخاب 265 نفر به عنوان حجم نمونه آماری نموده ایم و روش نمونه گیری بصورت روش نمونه گیری خوشه ای و مرحله ای می باشد.
ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه می باشد ، که از سه پرسشنامه استاندارد هوش اجتماعی ، هوش معنوی بدیع و همکاران وپرسشنامه میزان علاقه مندی دانش آموزان به نماز جماعت استفاده شد و در ادامه از طریق توزیع پرسشنامه و وارد کردن داده ها در نرم افزار spss10 و خروجی اطلاعات را به صورت جداول و نمودارهای آماری تهیه ومورد ارزیابی قرار داده شد؛ ما حصل تحقیق را می توان اینگونه بیان نمود که بین نماز جماعت و هوش معنوی و هوش اجتماعی دانش آموزان شهرستان زرین دشت رابطه ی معناداری وجوددارد.
مقدمه
پروردگار متعال، خالق آدمی است او با تمام صفات و ویژگی های انسان و نیز سیر تکامل و رشد او بیکم و کاست آشناست. به همین جهت بهترین و کاملترین برنامه تربیتی را نیز از طریق پیامبران شایسته خود برای انسان فرستاده و در اختیارش قرار داده است. تعلیم و تربیت مهمترین و والاترین وظیفه بزرگترین معلمان بشریت، پیامبران بزرگ خدا و امامان راهنما - ع - است. آنان که برای راهنمایی آدمی مبعوث شده اند سرچشمههای سعادت و نیک بختی را به روی او گشوده اند.
پیش از آن راه بنمایانند همراهان خود را به خوبی شناخته و از راز و رمزهای وجود آنها و پیچیدگی های درونی و بیرونیشان آگاه گردیده اند.در تعلیم و تربیت برای معلمان و مربیان و اولیاء نیز آشنایی با ویژگی های مخاطبان بیش از هر چیز دیگری مهم و حیاتی است. کسانی که قرار است تحت یک برنامه منظم و دقیق آموزشی و تربیتی، دانش، نگرش، توانایی بیشتر، بهتر و جدی تر کسب کنند.کار زمانی حساستر و دقیقتر می شود که مخاطبان، کودکانی باشند که هر نقش کوچکی تا ابد بر صفحه جان و اندیشه شان باقی خواهد ماند. این چنین است امام متقین، امیرالمؤمنین - ع - تعلیم و تربیت فرزند خویش را با تعلیم کتاب خدا و تأویل و درک فهم آن آموزش شریعت مقدس و حرام و حلال خدا آغاز و بر آن پافشاری میکند.
یکی از مسائل مهم در تربیتی دینی کودکان و نوجوانان این است که به موازات آموزش تعالیم دینی و پرورش فکری و اعتقادی آنها، لازم است عواطف دینی نیز در آنها رشد و گسترش یابد.در دوره کودکی و نیمه نخست دوره نوجوانی اهمیت این امر بیشتر است. شرکت در مراسم مذهبی از قبیل نماز جماعت، نماز جمعه، مراسم اعیاد مذهبی، مراسم سوگواری در ماه محرم، مراسم شب های قدر، جلسات دینی و ... در پرورش عواطف دینی کودکان و نوجوانان بسیار موثر است.
حضور در این قبیل برنامه ها پیوند قلبی آنها را با دین و معنویات افزایش می دهد و زمینه را برای شکوفایی ایمان فراهم می سازد. این پیوند قلبی با دین سرمایه ای گرانبها برای این دوره و دوره های بعدی است .در این جا باید به نقش منحصر به فرد نماز اشاره کنیم، نماز ارتباط قلبی انسان با یاد خداست و نقشی بسیار سازنده در تربیت روحی و اخلاقی انسان دارد. کسانی که با نماز آشنا هستند به پایگاه روحی و معنوی با ارزشی دسترسی دارند. نوجوانان به این پناه معنوی بیشتر نیازمندند. نوجوانانی که اهل نماز هستند در صورتی که لغزش هایی داشته باشند با اتکاء به این ارتباط پیوسته و منظم، راحت تر می توانند از لغزش های خود برگردند و خود را بپا سازند، از این رو نباید از نقش اساسی نماز در تربیت کودکان و نوجوانان غفلت کرد.
نماز حقیقتی است که در جنبه ها و ابعاد گوناگون زندگی انسان حضور جدی و قابل توجهی دارد. رفتارها و باورهای مذهبی، تاثیر مشخصی در معنادار کردن زندگی افراد دارند. داشتن معنا در زندگی، امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکل-زا، بهره-مندی از حمایت-های اجتماعی و معنوی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا، از جمله روش هایی هستند که افراد مذهبی با داشتن آنها می-توانند در رویارویی با حوادث آسیب رسان، فشار کم تری را متحمل شوند. فشارهای روانی ناشی از زندگی مدرن و تغییرات سریع اجتماعی که تحت تاثیر رشد سریع زندگی صنعتی شکل می-گیرد، آثار عمده ای بر سلامت -روان دارد . - داوودی ، - 1391 افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند،معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند.
آنها می-توانند با اطمینان، با مشکلات مواجه شوند و از عهده آنها برآیند. فرهنگ لغات وبستر، هوش را توانایی برای یادگیری یا درک مفاهیم جدید و دستیابی به موقعیت جدید می داند. نازل - 2004 - هوش را رفتار حل مسئله سازگارانه ای بیان می کند که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت گیری شده است. این رفتار سازگارانه، از شباهت اهداف متعدد می کاهد که باعث تعارض درونی می شود.گاردنر - 1999 - هوش را مجموعه توانایی هایی می داند که برای حل مسئله و ایجاد محصولات جدیدی به کار می رود که در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می شوند. از نظر وی، انواع نه گانه هوش عبارت اند از: هوش زبانی، هوش موسیقیایی، منطقی - ریاضی، فضایی، بدنی - حرکتی، هوش های فردی، هوش طبیعی و هوش وجودی که شامل ظرفیت مطرح کردن سوالات وجودی است.
هوش معنوی یا هوش اجتماعی ، هوشی است که انسان می تواند با آن عملکردش را وسعت دهد و زندگی معنادارتر، ثروتمندتر، شادتر و موفق تری داشته باشد، هوشی که با آن می توان روش انجام کارها یا مسیر زندگی اش را ارزیابی کند.هوش معنوی هنگامی مهم می شود که فرد دنبال هدف و معناست و از خود می پرسد »آیا این همه آن چیزی است که وجود دارد؟« پرسشی که از زمان کودکی به شکل های گوناگون بیان می شود و در جست و جوی پاسخ به آن است.