بخشی از مقاله

چکیده:

کوچ نشینان بلوچ از اصیل ترین عشایر ایران می باشند که به روایت منابع تاریخی و مستندات از ناحیه قفقاز وارد ایران شده اند؛ آنها در مناطق شمال شرق، خراسان و مناطق جنوبی ساکن گردیدند. دو حوزه اصلی در ایران بعنوان سکونتگاه اقوام بلوچ شناسایی شده که خراسان و سیستان می باشند. بلوچها در کنار فعالیت های گوناگون خود تولید کننده دستبافته های زیبایی هستند که از امتیازات ویژه ای برخوردارند. حوزه بافندگی اقوام بلوچ به تبعیت از سکونتگاه آنها پراکنده است.

قالی های دستباف بلوچ خراسان یکی از عمده تولیدات عشایری و اصیل هستند که بواسطه داشتن طرح ها، نقشمایه های ویژه و رنگبندی متفاوت که خاص بلوچ ها می باشد در سراسر جهان شناخته شده می باشند. از میان بیشمار دستبافته های زیبای بلوچی قالی های سجاده ای آنها از جایگاه ویژه و ارزشمندی برخوردار می باشند. قالی های سجاده ای بلوچ دارای تنوع بالایی در طرح و نقش هستند.

پژوهش حاضر ضمن ارائه گونه های مختلف قالی های سجاده ای بلوچ های خراسان، به ارائه اشکال محراب در آنها، طبقه بندی نقوش و چگونگی کاربست آنها در کل ساختار قالی می پردازد. بدین منظور فضاهای مختلف قالی های سجاده ای - میانه قالی، لچکی های بالای محراب و حاشیه ها - و گونه ترکیب بندی نقوش با یکدیگر ملاک طبقه بندی واقع شده اند. گردآوری اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای است و روش تحقیق تحلیلی - توصیفی می باشد.

مقدمه:

سکونتگاه فعلی اقوام بلوچ از سرخس در شمال خراسان تا مناطقی بین سیستان و خراسان جنوبی می باشد؛ مهمترین قبایل بافنده بلوچ های منطقه خراسان در تربت حیدریه، قائن، کاشمر، سرخس و خواف ساکن می باشند و مرغوبترین دستبافته های بلوچی ایران در این مناطق بافته می شوند.

نقوش، طرح و رنگ بندی در یک ساختار منحصر بفرد هندسی امری است که در قالیچه های سجاده ای بلوچ آشکار است. بطور کلی قالیچه های سجاده ای یا نمازی دستبافته هایی هستند که دارای طاقی محراب مانند یا به اصطلاح دروازه بهشت می باشند. ستون های زیر محراب، چراغ یا قندیل های تزئینی زیر محراب و نقوش گیاهی که انعکاس باغ بهشت و گلستان علوی است از عناصر بنیادین در قالیچه های سجاده ای هستند. قالیچه های سجاده ای بلوچ فاقد برخی از این خصایص هستند، اما زیرمجموعه ای قابل تفکیک و شاخص از قالیچه های نمازی می باشند.

ساختار هندسی حاکم بر کل قالیچه های محرابی سجاده ای بلوچ خراسان، تبعیت فضاها از یکدیگر در شکل و نوع نگاره ها و تزئینات را در پی دارد. بدین ترتیب به سبب تنوع در فرم فضاها و نوع نگاره های بکار رفته در آنها مجال طبقه بندی بر پایه نقش و طرح و فضاهای موجود در آنها فراهم می گردد.

پیشینه تحقیق:

بواسطه گستردگی سکونت اقوام بلوچ و تنوع محصولات آنها در زمینه بافت قالی ها، پژوهشگران از زوایای مختلف به نظریه پردازی و ارائه تحقیقات خود در این زمینه پرداخته اند. روبرت پتینگر در مقاله ای تحت عنوان قالیچه های سجاده ای زمینه آبی بلوچ و تیموری که در شماره 107 مجله هالی به چاپ رسیده است، ضمن طبقه بندی طرحها و نقوش قالی های تیموری و بلوچی به سه گروه، ویژگی های مواد اولیه ساختاری و طرح و نقشه این گروه ها را بیان می کند.

همچنین عبداالله احراری طرح پژوهشی شناسایی و ریشه یابی و احیاء طرح ها و نقوش قالی بلوچ خراسان، را ارائه نموده که در آن طرح های قالی های بلوچی و نقوش موجود در آنها بطور کلی در همه تولیدات بلوچ های خراسان مورد توجه قرار گرفته است. همچنین کتابی تحت عنوان دست بافته های بلوچی به قلم جف دبلیو. بوچر نیز به رشته تحریر درآمده که در آن به بافته های قوم بلوچ در دو کشور ایران و افغانستان توجه گردیده است.

پژوهش حاضر بطور ویژه به فرشهای سجاده ای بلوچ در منطقه خراسان پرداخته و ضمن برشماری خصایص آنها، به بررسی فضاهای مختلف موجود بر پایه شکل ساختاری و نوع نقوش بافته شده در آنها می پردازد. گزینش نمونه های ارائه شده در نوشتار حاضر با در نظر گرفتن تنوع نقش و ترکیب بندی صورت پذیرفته است و سعی بر آن بوده که محصولات اقوام بلوچ خراسان و تقریبا متعلق به قرن نوزدهم مورد توجه قرار گیرند. بر این اساس 9 نمونه انتخاب گردیده اند که ملاک بررسی و طبقه بندی اطلاعات واقع شده اند.

روش شناسی تحقیق: گردآوری اطلاعات ارائه شده در تحقیق حاضر به شیوه کتابخانه ای می باشد و شیوه انجام تحقیق تحلیلی- توصیفی است.

اقوام بلوچ در گذر زمان

عشایر بلوچ از اصیل ترین و شاخص ترین عشایر ایران و شاید از آخرین بازماندگان ایلات و عشایر کوچ رو و دامداری هستند که همچنان زندگی و آداب و رسوم آنها رنگی از شیوه دیرین زندگی عشایر را دارد. "به اقوام بلوچ و منطقه بلوچستان به نام مِکا - - - Meka به گفته هرودوت میکا - که یونانیان آن را گدورزیا می نامیدند، در کتیبه های داریوش هخامنشی اشاره شده است."

قدیمی ترین منابعی که در آنها می توان ردپایی از بلوچ یافت کتابهای ادبی پارسی هستند. بوچر از Long Worth Dames اظهار می دارد - 1 - که بنظر می رسد بلوک - یا همان بلوچی - یک کلمه کهن پارسی است به معنای تاج خروس یا کاکل - فردوسی آنها را در حالیکه کاکل هایی بر سر دارند توصیف می کند. - احتمالا سکونتگاه اولیه آنها در کرانه های دریای خزر بوده است، جاییکه اولین بار انوشیروان عادل با آنها جنگید.

بنظر می رسد اولین تاخت و تازها از سوی آسیای مرکزی آنها را وا میدارد از کرانه های دریای خزر بسوی سرزمین کرمان کوچ می کنند. جایی که در قرون 11 و 12 میلادی جغرافی دانان عرب به حضورشان اشاره می کنند. سلطه سلجوقیان در سال 1037 /492 بر کرمان و حملات مغولان در سال 1219 /616 این قوم ساکن در کرمان را بسمت شرق راند. در نهایت در سرتاسر بلوچستان و بعدها بسمت شمال در غرب افغانستان و شرق ایران پراکنده شده اند. روایت های بسیاری حکایت از کوچ اجباری بلوچها به استان خراسان دارند. معروفترین این قصه مربوط به زمانی است که نادرشاه افشار مردمان بسیاری از این قوم را برای محافظت از مرزهای شمالی در مقابل حمله طوایف ترکمن به خراسان کوچاند. در اواخر قرن سیزدهم/ نوزدهم نیز به دلیل خشکسالی شدیدی که در سرزمین های جنوبی رخ داده بود قبایل بلوچ دیگر بار رو به خراسان نهادند.

پرفسور مینورسکی می گوید اشاراتی که در ادوار گذشته به عشایر بلوچ شده است توسط نویسندگان مسلمان قرن دهم بعد از میلاد است و آنها معتقدند که این طوایف جز عشایری بودند که در ایالت کرمان سکونت داشته اند. اضافه می کند که احتمال دارد هجوم سلاجقه آنها را به نواحی دورتر در جنوب و شرق ایران رانده باشد.

اقوام بلوچ نه تنها در بسیاری از شهرهای استان خراسان تا سیستان و بلوچستان ساکن گردیدند بلکه آثار گذر آنان را در بسیاری از شهرهای این مناطق از سرخس و نیشابور و سبزوار و تربت حیدریه تا کاشمر و خواف و بیرجند می توان دید

تصویر .1 نقشه ای از محل سکونت اقوام بلوچ

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید