بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به اینکه تعریف الگو و روشن کردن مفهوم آن و ایجاد یک دیدگاه مشترک حداقل بین نخبگان در مورد آن، مقدمهی لازم وپیش نیاز ضروری برای ورود به طراحی آن است، مقاله تأملی در چیستی الگوی اسلامی، ایرانی پیشرفت تلاشی برای ارائه یک تعریف بومی و مبتنی بر اندیشههای اسلامی از الگو و معرفی زمینه های موجود در ادبیات دینی برای آن میباشد.

در این مقاله ضمن پرداختن به اینکه الگوی مورد نظر چه چیزی هست و چه چیزی نیست، مسأله و مشکل اصلی که نیاز به الگو را در کانون توجه ما قرار داده تحلیل شده و با بیان ضرورت ارائه یک تعریف مستقل از تعاریف موجود در رشته های گوناگون از خودِ الگو، به تبیین حکمت نظری در مقابل حکمت عملی، جهان بینی در مقابل ایدئولوژی، نظریه سیاستی در مقابل سیاست و حکمت در مقابل کتاب  پرداخته و درنهایت ماهیت الگوی موردنظر را از جنس حکمت و نظریه بیانیه مانندی دانسته که همه سیاست های اداره جامعه و بایدها و نبایدهای زندگی جمع را روشن مینماید.  در پایان کارکردهای مورد انتظار و همچنین سئوالات اساسی درمورد الگو ارائه شده است تا زمینه برای تبیین منطقی ویافتن پاسخ های مناسب فراهم گردد.

واژههای کلیدی: الگو، الگوی اسلامی، ایرانی پیشرفت، حکمت نظری، حکمت عملی،  جهانبینی، ایدئولوژی، نظریه سیاستی، سیاست، حکمت، کتاب

مقدمه

با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در عمل راه تازهای غیر از مسیر پیموده شده در دوبلوک غرب یا شرق آن زمان گشوده شد. فرضیه جهان دو قطبی درعمل ابطال گردید. نظام فکری حاکم بر هر دو بلوک متزلزل گشت. تابوی عدم امکان شکل گیری یک جریان سوم دردنیا درهم فروریخت و سخن جدیدی در باب نحوه تنظیم حیات جمعی انسانها مطرح گردید. از همان ابتدا نقدهای اساسی وبنیادین انقلاب اسلامی به نظامهای سوسیالیستی و مبانی شکلگیری آنها به همان اندازه گسترده ومبنائی بود که نظامهای سرمایهداری را نیز دچار گمهدفی - غی - و  گمراهی - ضلالت - میدانست.

انقلاب اسلامی همه بنیادهای فکری جهان معاصر را دردو اردوگاه شرق وغرب به چالش کشیده و پایههای فکری آنها را به لحاظ معرفت شناسی، هستی شناسی و انسانی شناسی بسی سست و ناپایدار معرفی کرد و در یک رویاروئی همه جانبه با ایجاد و بقاء خود در تئوری و عمل، خط بطلانی به انگاره های مسلط ناشی از غلبه تمدن غرب در دو اردوگاه شرق کمونیست و غرب سرمایهداری کشید.

این نگاه در همه گفتمانهای انقلاب اسلامی پررنگ و برجسته وجود داشته و دارد و در مقدمه قانون اساسی نیز آمده است که: ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود از غبارها و زنگارهای طاغوتی زدوده شد و از آمیزههای فکری بیگانه خود را پاک نموده و به مواضع فکری و جهانبینی اصیل اسلامی بازگشت اکنون بر آن است که با موازین اسلامی جامعه نمونه - اسوه - خود را بنا کند بر چنین پایه ای، رسالت قانون اساسی این است که زمینه های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزشهای والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.

قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم میکند به ویژه در گسترش روابط بینالمللی، با دیگر جنبشهای اسلامی و مردمی میکوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند - ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون - و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامی جهان قوام یابد. با توجه به ماهیت این نهضت بزرگ، قانون اساسی تضمینگر نفی هر گونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی میباشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش میکند.

در ایجاد نهادها و بنیادهای سیاسی که خود پایه تشکیل جامعه است براساس تلقی مکتبی، صالحان عهدهدار حکومت و اداره مملکت میگردند. و قانونگذاری که مبین ضابطههای مدیریت اجتماعی است بر مدار قرآن و سنت، جریان مییابد بنابراین نظارت دقیق و جدی از ناحیه اسلامشناسان عادل و پرهیزگار و متعهد امری محتوم و ضروری است و چون هدف از حکومت، رشد دادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است - و الی االله المصیر - تا زمینه بروز و شکوفائی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان فراهم آید - تخلقوا باخلاق االله - و این جز در گرو مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نمیتواند باشد.

با توجه به این جهت، قانون اساسی زمینه چنین مشارکتی را در تمام مراحل تصمیم گیری های سیاسی و سرنوشتساز برای همه افراد اجتماع فراهم میسازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دستاندرکار و مسئول رشد و ارتقا و رهبری گردد که این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهد بود.

بر همین اساس از همان آغاز پیوسته یکی از دغدغه های حضرت امام خمینی - ره - و رهبران فکری و عقیدتی انقلاب اسلامی، تبیین و تشریح تئوریک انقلاب اسلامی و نظام نوپای جمهوری اسلامی در ابعاد مختلف آن بوده است. ضرورت تثبیت و دفاع از بزرگترین حاصل انقلاب یعنی جمهوری اسلامی و اهمیت انتقال آن به نسلهای بعدی و سایر ملتها و از همه مهمتر ایجاد زمینه برای تفهیم وتفاهم بر روی آن روز به روز بیشتر احساس گردید.

گامهای بلند تدوین قانون اساسی، نظام یافتن روند اداره امور کشور، پیشرفت های پیدرپی، مشخص شدن جهت گیریهای نظام درعرصه های مختلف، تهیه سند چشمانداز ملی بعنوان برشی زمانمند از قانون اساسی، تدوین برنامههای پنجساله اول تا پنجم، تنظیم اسناد فرادستی و حوزهایی همچون نقشه جامع علمی، سند مهندسی فرهنگی کشور و تجربههای میدانی در حوزههای گوناگون، ومواردی ازاین دست، احساس نیاز به یک سند فراتر از همه اسناد موجود را شدت وشتاب بخشید. و سرانجام با فراهم شدن فضای سیاسی فرهنگی کشور موضوع طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت توسط مقام معظم رهبری مطرح گردید و در نخستین نشست اندیشههای راهبردی در حضور ایشان ابعاد فراوانی از ضرورتها ومسائل مربوط به این سند روشن و مشخص گردید.

اهمیت پرداختن به چیستی الگو برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت منطقاً چند بحث اصلی لازم است. اولاً مباحث مفهومشناسی و آنچه به مفاهیم و تعاریف برمیگردد، مورد نیاز است. مفاهیمی مثل الگو، پیشرفت، اسلامی، ایرانی، نظریه و مانند آن هم به لحاظ تعاریف لغوی، اصطلاحی و برداشتهای مختلف که از آنها وجود دارد و هم به لحاظ مبانی و زمینه های فکری و نظری هر یک و هم به لحاظ سوابق تجربی و کاربردی، باید به خوبی تبیین گردند. در این میان واژه الگو از اهمیت بیشتری برخوردار است و قبل از هر چیز باید مفهوم و چیستی الگو روشن گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید