بخشی از مقاله

چکیده
نامههاي ادیبان و شاعران، به عنوان اسناد تاریخی و فکري و ادبی در تاریخ ادبیات ایران جایگاهی والا داردو جمعآوري و مطالعه و شناساندن آنها بسیار حائز اهمیت است. در قلمرو نثر» منشآت یا مکاتیب یا مکتوبات یا رسایل« از شاخههاي فرعی انواع ادبی و نوع خاص از آن محسوب میشوند که به مجموعه نامههاي دوستانه یا دیوانی یک نویسنده اطلاق میگردد که در سیر تطور ادب فارسی، جایگاهی شایسته براي خود داشته است. منشآت جامی نمونهاي بینظیر است که در مقایسه با دیوان شعري یا سایر آثار شاعر مورد توجه و تدقیق قرار نگرفته است و حتی در ردهي آثار جامی جایی نداشته و نامی از آن ذکر نشده است. این پژوهش که بر اساس مطالعات کتابخانهاي استوار است، سعی بر معرفی مختصر این اثر گرانقدر نورالدینعبدالرّحمان جامی شاعر و نویسندهي برجستهي قرن نهم هجري دارد.

کلمات کلیدي: منشآت، جامی، مکاتیب، رقعه، نامه

مقدمه

منشآت نویسی یا نامهنگاري که در قدیمه آنب ترسل نیز میگفتهاند، به عنوان یکی از فنون انشاء و نویسندگی، در گسترهي فرهنگ و ادب فارسی، جایگاه ویژهاي دارد. آثار برجاي مانده، از دیر زمان با عناوینی دیگر همچون: نامهها، مکاتبات، مکاتیب، مکتوبات، مراسلات، رسایل، رقعات و توقیعات به غیر از جنبههاي ادبی و زبان شناسی، فرازهایی از اوضاع تاریخی، اجتماعی و فرهنگی را مینمایاند. منشآت، اسم مفعول به صیغهي جمع مؤنّث، از مصدر »انشاء« و مفرد آن »منشأة« است. »منشآت در اصطلاح ادبی، مجموعهاي از نامههاي دیوانی یا دوستانه است که منشی دیوانی یا نویسندهي غیر دیوانی نوشته باشد.« - مصاحب، دایره المعارف فارسی: ص - 2866 در نتیجه، منشآت همان نامههاست و واژهي نامه از ریشهي پهلوي - Namak - است که در پی نفوذ زبان عربی و ترکی مغولی، معادلها و مترادفات فراوانی یافته است؛ از آن جمله: تعلیقه، طومار، عریضه، کتاب، مراسله، منشور، مکتوب، ملطّفه و ... - لغت نامهي دهخدا، ذیل واژهي نامه - که با مراجعه به آثار بازمانده در فن دبیري و همچنین نامهها و منشآت گوناگون، با انواع و طرز هر یک آشنا میشویم.
پیشینهي پژوهش

نامهها به عنوان بخشی از فرهنگ و ادبیات قوم ایرانی نیازمند مطالعات هدفمند و دامنه-داري هستند اما متأسفانه کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. منشآت جامی نمونهاي از این بیتوجهی به شمار میرود، طوري که در هیچ منبعی اشارهاي به منشآت جامی نشده و زبان منشآت جامی مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است؛ فقط یک مقاله با نگاهی اجمالی به موضوع پرداخته است. دربارهي زندگی و آثار و احوال جامی، آثاري به رشتهي تحریر درآمده است که یکی از برجسته ترین آنها کتاب »جامی« نوشتهي علیاصغر حکمت است. در سال 1377 آقاي نجیب مایل هروي کتاب جامی را تألیف کرده است. عصام الدین ارون بایف نیز در تصحیح نامهها و منشآت جامی، گامهاي مهمی برداشته است. تلاشهاي این پژوهشگران در معرفی منشآت به جامعهي ادبی در حالی صورت
گرفته که در اغلب تذکرهها و کتب تاریخ ادبیات، هنگام معرفی آثار جامی، حتی نامی از منشآت هم ذکر نشده است.

در عرصهي مقالات نیز پژوهشی آنچنانی به چشم نمیخورد. فقط دکتر اسماعیل شفق و فروزان آزاد بخت در مقالهاي به بررسی سلطانیات در مکتوبات مولوي و منشآت جامی پرداختهاند. هر چند جامی سلطان یا دبیر سلطان نبوده است اما نامه-هاي او از منظرهاي خاصی نیاز به تحقیق و بررسی دارند. خوانندگان با مطالعهياین نامهها، با محیط اجتماعی، آداب و رسوم، عقاید و خصوصیات روحی مردم آن زمان نیز آشنا می-شوند.امید است این پژوهش فتح بابی در این زمینه باشد.

بحث و بررسی -1 پیشینهي منشآت
سابقهيسنّت نامهنویسی در فرهنگ ایران به آیین دبیري عهد باستان میرسد. متن پهلوي معروف »اندر آیین نامک نپشتن« یکالگوي قدیم این سنّت را به دست میدهد و آن را به آنچه تحت تأثیر فرهنگ پهلوي به عنوان ادب شهرت یافت مربوط میدارد. - زرین-کوب، - 137 : 1385 این متن داراي چهل و پنج بند است که هر یک از بندها شیوههاي گوناگون در سبک نامه نویسی را ارائه میدهد. - احدزادگان، - 609 : 1365 بعد از اسلام کتابهایی به زبان عربی نوشته شد که هر یک به بررسی و بحث دربارهي شرایط دبیري و کاتبی و شیوههاي نگارش مراسلات و نامهها پرداختند؛ مانند: ادب الکتاب از ابوبکر محمد بن یحیی حولی شطرنجی گرگانی. - دانش پژوه، - 46 :1349 در ادب پارسی تا قرن ششم در این باب اثر مستقلی دیده نمیشود و تنها در بعضی آثار مانند: قابوسنامه و چهارمقاله اندك مطالبی آمده است. نخستین کتاب مستقلی که در فن دبیري و شیوهي نامه نگاري برجاي مانده، دستور دبیري از محمد بن عبدالخالق میهنی - اوایل قرن ششم - است. - ذبیح ا...

صفا، - 140- 143 :1363 سیر کمال منشآتنویسی از عصر سلجوقی و خوارزمشاهی شروع شده است. قدیمیترین مجموعههاي منشآت عبارت است از »نامههاي رشید وطواط« شاعر مشهور قرن ششم که دبیر خوارزمشاهیان بوده است. دیگر مجموعهي »عتبه الکتبه« از همکار معاصر او منتجب الدین بدیع اتابک جوینی، منشی و صاحب دیوان انشاي سلطان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید