بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرآموزش تحلیل رفتار متقابل بر بهزیستی روانشناختی زنان متاهل شهر تهران در سال1391 صورت پذیرفت.طرح پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه زنان متاهل شهر تهران بود که طی سال 1391 با مراجعه به مرکز مشاوره خانواده آموزش و پرورش خواستار دریافت خدمات مشاوره اي بودند.
نمونه 30 - نفر - از بین داوطلب هاي واجد شرایط به طور تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. جلسات آموزشی در طول 10 جلسه 2 ساعته برگزار شد و در خاتمه هر دو گروه مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند.
ابزار پژوهش شامل مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف 18 سوالیبود که ضریب همسانی درونی کل آزمون حدود ./50 گزارش شده است. به منظور تحلیل داده ها از آمارهاي توصیفی و استنباطی - آزمون تحلیل واریانس - استفاده شد. یافته هاي پژوهش حاکی از آن بود که آموزش تحلیل رفتار متقابل، بهزیستی روانشناختی را در زنان به طور معناداري در پس آزمون و آزمون پیگیري افزایش داده است - . - p<./001 با توجه به داده هاي پژوهش این نتیجه حاصل می شود که از آموزش تحلیل رفتار متقابل، می توان در افزایش بهزیستی روانشناختی زنان بهره گرفت.
مقدمه
یکی از رویکردهاي روان درمانی که براي نشان دادن روابط سالم بین فردي و رشد توانایی هاي درون فردي افراد موثر است، تحلیل رفتار مقابل5 می باشد - موراکامی6 و همکاران،. - 2006 در نظریه - TA - با بررسی و پیش نویس زندگی7 می فهمیم که اعمال و روش هاي ما در بزرگسالی بازنواخت روش هاي دوران کودکی ما است.
در واقع سناریوي این نمایشنامه را ما در دوران کودکی نوشته ایم و می بینیم این نمایشنامه ها چگونه قابل تغییر هستند. به وسیله این روش ما با نظام شخصیتی خود آشنا می شویم، با نحوه روابط خود با دیگران آشنا شده و سعی در بازسازي این روابط می کنیم - استوارت و جونز8، ترجمه دادگستر، . - 1386اصلی ترین مفهوم TA حالت من است. برن - - 1988 حالت من را به عنوان یک احساس و الگوي پایدار تفکر که با مدل رفتاري ارتباط دارد، تعریف کرده است
طبق مدل ساختاري، شخصیت همه افراد به سه حالت والد10، بالغ11 و کودك12 تقسیم شده است. حالت من والدینی، مجموعه اي از احساسات، نگرش ها و طرح هاي رفتاري است که ویژگی هاي مشابه آن در والدین هم وجود دارد. حالت من کودکی مجموعه اي از احساسات، نگرش ها و طرح هاي رفتاري است که بقاي آن از دوران کودکی خود فرد هستند.
از آنجایی که انسان کوچک در دوره بحرانی زندگی اولیه فاقد بیان است، بنابراین بیشتر واکنش هاي او به صورت احساس ضبط می شوند. انسان در سال هاي اولیه زندگی اش به این نتیجه می رسد که من خوب نیستم. حالت من بالغ به وسیله مجموعه اي از احساسات، نگرش ها و طرح هاي رفتاري خود مختار و مستقل توصیف می شود که با واقعیت موجود تطبیق و هماهنگی دارند.
حالت من بالغ براي بقاء لازم است. این حالت داده ها را به جریان می اندازد، تجزیه و تحلیل می کند و احتمالاتی را که براي حل و فصل موثر دنیاي خارج ضروري هستند، محاسبه می کند - هریس،. - 1381 به دنبال ظهور نظریه ها و جنبش روانشناسی مثبت 13 که در سلامتی روانی بر وجود ویژگی هاي مثبت و رشد توانایی هاي فردي تاکید داشتند، گروهی از روانشناسان به جاي اصطلاح سلامتی روانی، از بهزیستی روانشناختی14 استفاده کرده اند زیرا معتقدند این واژه بیشتر ابعاد مثبت را به ذهن متبادر می کند
مدل ریف از مهمترین مدل هاي حوزه بهزیستی روانشناختی به شمار می رود. ریف بهزیستی روانشناختی را تلاش براي کمال در جهت تحقق توانایی هاي بالقوه واقعی فرد می داند. در این دیدگاه بهزیستی به معناي تلاش براي اعتلا و ارتقاء است که در تحقق استعدادها و توانایی هاي فرد متجلی می شود. او و همکارانش تلاش کردند بر اساس مبانی فلسفی کسانی مثل ارسطو و راسل ملاك هاي زندگی مطلوب یا اصطلاحا " زندگی خوب"16 را تعیین و دسته بندي کنند. بر این اساس، شش عامل پذیرش خود17 - توانایی دیدن و پذیرفتن قوت ها و ضعف هاي خود - ، هدفمندي در زندگی18 - به معناي داشتن غایت ها و اهدافی است که به زندگی فرد جهت و معنا بخشد - ، رشد شخصی - 19احساس اینکه استعدادها و توانایی هاي بالقوه ي فرد در طی زمان و در طول زندگی بالفعل خواهدشد - ، داشتن ارتباط مثبت با دیگران - 20به مفهوم داشتن ارتباط نزدیک و ارزشمند با افراد مهم در زندگی - ، تسلط بر محیط - 21توانایی تنظیم و مدیریت امور زندگی به ویژه مسائل زندگی روزمره - و خود مختاري 22 - توانایی و قدرت پیگیري خواست ها و عمل بر اساس اصول شخصی حتی اگر مخالف آداب و رسوم و تقاضاهاي اجتماعی باشد - را به عنوان مؤلفه هاي تشکیل دهنده ي بهزیستی روانشناختی تعیین کردند
در پژوهشی با عنوان تأثیر رواندرمانی گروهی با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر شیوه هاي رویارویی با استرس نوجوانان، به این نتیجه رسیدند که به احتمال %95، روش مذکور بر شیوههاي رویارویی نوجوانان مؤثر بوده و موجب کاهش هیجانمداري و افزایش مسئله-مداري در شیوههاي رویارویی میشود. ثقتی، شفیعآبادي، سودانی - 1388 - پژوهشی با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیلرفتارمتقابل بر کاهش رفتارهاي پرخاشگرانه دانشآموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت انجام دادند.
نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله آزمایشی موجب کاهش پرخاشگري و مولفههاي آن در گروه آزمایش شده است. شاملو - 1388 - ، اثربخشی آموزش گروهی به روش تحلیلرفتارمتقابل بر افزایش عزتنفس و خلاقیت دانشآموزان دختر پایه اول راهنمایی مدارس منطقه 8 تهران را مورد بررسی قرار داد. مقایسه بین میانگینهاي نمرات عزتنفس و خلاقیت گروه آزمایش پیش از آزمون و بعد از آن، تفاوت معنیداري را نشان داد. در حالیکه در خصوص گروه کنترل تفاوت معنیداري حاصل نگردید. این نتیجه به این معنا است که آموزش گروهی به روش تحلیلرفتارمتقابل موجب افزایش عزتنفس دانش آموزان مشتمل بر مؤلفههاي عزتنفس عمومی، تحصیلی، خانوادگی، جسمانی و اجتماعی بوده است.
این روش خلاقیت دانش آموزان را نیز به میزان معناداري افزایش داده است. فتحیپور و همکاران - - 1388 به بررسی تأثیر آموزش تحلیل ارتباط محاورهاي برن بر بهبود عملکرد والدین دانش-آموزان پسر دوره متوسطه شهر رفسنجان پرداختند. در این پژوهش مشخص شد که میانگین نمرات عملکرد پسآزمون گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معنیداري داشته است. یعنی اینکه آموزش تحلیل ارتباط محاورهاي باعث بهبود عملکرد والدین شده است.
بر اساس یافتههاي این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش تحلیل ارتباط محاورهاي برن میتواند یک روش کاربردي براي برقراري ارتباط بالغانه و بهبود بخشیدن به ارتباطات ضعیف باشد. چن - 2002 - 23، پژوهشی با عنوان اثربخشی گروهی تحلیلرفتارمتقابل بر روابط ولی- فرزندي و سبک فرزندپروري مادران دانش آموزان ابتدایی انجام داد. گروه نمونه 12 نفر از مادرانی بودند که فرزندانشان در پایههاي ابتدایی مشغول به تحصیل بودند.
این گروه در 10 جلسه هفتگی تحلیل رفتار شرکت کردند. یافتههاي این پژوهش به این شرح است: اعضا یاد گرفتند که از طریق روابط مکمل با یکدیگر، رضایت بیشتري کسب کنند، به شخصیت منحصربه فرد فرزندانشان احترام بگذارند و به صداهاي درونی خود با روشهاي بالغانه گوش دهند. همچنین در سبک فرزندپروري اعضا تغییراتی حاصل شد، از جمله: اعضا به جاي سبکهاي کنترلی، و سرزنش کردن کودکان، براي آنها مسئولیتهایی تعیین کردند و توانستند با فرزندان رابطه بالغ- بالغ برقرار نمایند.