بخشی از مقاله

چکیده

بررسی و تحلیل آموزش هنر وتاثیرات آن درجامعه ایرانی نشان داده است که این فرآیند متأثر از عواملی متعددی است. برای تحلیل این امر، ضمن آشنایی اساسی با ساحت هنر باید عوامل مؤثر برآن را شناخت و کار بستی ویژه و منطقی برای آن لحاظ نمود.نظام آموزش کلاسیک با کارکردی متفاوت از نظام آموزشی سنتی، دارای اهداف و ویژگی هایی است که دربسیاری موارد نتوانسته نتیجه دلخواه و موردنظر برنامه ریزان فرهنگی هنری کشور را فراهم سازد.آموزش های سنتی هم نتوانسته است هم پای نیازهای جامعه ی امروز و تغییرات تکنولوژی ، چالش های پیش رو را پوشش داده و تقاضای فراوان علاقمندان دنیای هنررا سامان داده باشد.

در این راستا وظیفه تصمیم سازان امور فرهنگی و آموزشی کشور چیست؟ چه چشم اندازی از هنر به عنوان محملی ارزشی جهت پیش برد اهداف کلی تربیت انسان متعالی ترسیم نموده ایم؟ آموزش عالی هنردر کشور ما چه برنامه و اهدافی را برای توسعه و تحول هنر در جامعه، بکار بسته است؟ آموزش و پرورش کشور چه انتظاری از هنر و آموزشهای هنری دارد؟ و..... این پژوهش تلاش دارد به نقش و جایگاه هنر، آموزش آن و تاثیراتش بر تعالی انسان مورد نظر حکمای دینی بپردازد. این مقاله این خط سیر را ترسیم نکرده است ؛ اما تلاشی است در راستای بازشناسی چالش ها وآسیبهای پیش رو، و یاد آوری توانمندیها و قابلیت های هنر بصورت ویژه هنر ناب ایرانی اسلامی برای پیشبرد آن اهداف متعالیه.


-1 مقدمه:
یکی از ارکان اصلی فرهنگ ، شاخص های هنری آن جامعه است. نگاه کاوشگرانه انسان به مقوله های پیرامونی همیشه با کشف وشهود و نو آوری همراه بوده است. به گواهی اسناد تاریخی، هنر از ابتدای شکل گیر ی تمدن های بشری با انسان همزاد و همراه بوده است.

در حوزه تمدن ایرانی، بشریت وام دار فرهنگ سترگ آنان است. در حوزه ایران اسلامی، شیوه ای از هنر شکل می گیرد که حوزه جغرافیایی خویش را محدود به ایران نکرده و تاثیرات آن در اقصی نقاط عالم اسلامی به عیان دیده می شود.

بااین اوصاف آنچه مشخص است اینکه، دنیای امروز تعاریف خاص خود را دارد. نیازهای نسل امروز متفاوت از گذشته است، خواسته ها، علائق، شاخص ها و توانمندیهای جامعه متفاوت از گذشته است، ما امروز در عصر مجازی قرار گرفته ایم. تعاریف عصر مجازی روشن است. برای گذر از این عصر باید با ابزارهای آن آشنا بود تا بتوان در ترسیم جهان پیش روی تأثیرات اعتقادی و فرهنگی خویش را لحاظ نمود.

جهان امروز برای ورود به دنیای آینده نیازمند کودکان و نوجوانان خلاق، توانمند و آشنا به فن آوریهای جدید است. اندیشه خلاقانه، انگیزش حضور جدی تر در دنیای پیرامون را فراهم می نماید. هنر که پیوستی دیرینه با خلاقیت دارد، قادر است شرایطی را فراهم کند که انسان امروز با همه ی پیچیدگی های مظاهر تکنولوژی در میان زیبائی ها سیر کند و با آن به آرامش برسد، حاصل این آرامش تفکر و اندیشه است و این اولین گام در این راستاست. "هنر این قابلیت را دارد که در این زمینه کارکرد موثر خود را نمایان سازد.

هنر از آن جهت که ملازم وقرین با کیفیت هایی چون تخیل ، خلاقیت ،مناظر ومرایای گوناگون و تفسیر ومعنا سازی شخصی وفردی است ، مناسب ترین محمل برای دست یابی به این ذهنیت ممتاز ومهارت وقابلیت های علمی متناظر با آن است

نتیجه آنکه ورود به آن شرایط آرمانی اندیشه محور، با هنر باورپذیر است.باکمک هنر می توان جوانانی خلاق تربیت کرد تا بتوانند در ترسیم جهان ایده آل، تأثیر گذار باشند است. مهم آن است ما برای هنر چه اندازه سهم قائل شده ایم. آقای حمید میرزا آقاخانی درمقاله ی تأثیرآموزش برخلاقیت بیان می کندکه »

مهمترین ویژگی یک فرد خلاق به شرح ذیل است: آنها انگیزه بالایی برای پیشرفت دارند.کنجکاو و جستجوگرند. در انجام کارها دارای پشت کار و انضباط هستند.آنها شوق فراوان برای زندگی کردن دارند.آنها زیبا پسند بوده و علاقمند به آثار هنری اند. دارای قوه تخیل - فعال - بالایی هستند. در زندگی کمتر جزئی نگر هستند. روحیه ای ظنز گونه دارند و از شوخ طبعی برخوردارند.آنها گرایش به سادگی و ایجاد نظم دارند.آنها تمایل دارند که احساسات خود و هیجانات خود را صریح بیان کنند.آنها افراد خلاق از هوش بالاتر از حد متوسط برخوردارند.

-2 نقش هنر درتعالی جامعه:
بررسی ویژگی های مطرح شده بیانگر مسائل مهمی در حوزه تعلیم و تربیت بر مبنای تربیت خلاقانه است که به تعریفی همان تربیت هنری می باشد.درزمانه ای که هنر به شرایطی از رشد و توانمندی ذاتی خود رسیده است که شاخه ای از آن به نام هنردرمانی کار کردهای ویژه اش را برای افراد بیمار نمایان ساخته است آیا همین هنر نمی تواند برای عموم جامعه ی سالم، سازنده و متعالی باشد. هنر به واسطه ی ویژگی هایش در مقوله های زیر می تواند زمینه ساز جامعه آرمانی مورد انتظار ما باشد.

- 1 هنر به ذات از جنس نور است، به دیگر سخن کارکردش تعالی روح است و بعد معنوی انسان را تربیت می نماید

- 2 "هنر می تواند آدمی را به درون خویش هدایت نماید و اگر انسان خویش را بشناسد و رسالت و هدف بزرگی را برای خود کشف نماید، باعث ایجاد تحولی در انسان می شود

- 3هنر بخش بزرگی از فرهنگ هر کشور است و پاسداشت آن برای بقاء و اعتلای کشورها از ضروریات و بدیهیات می باشد.

هنر به ذات ارزش است وارزش ها در منشور کشورها و در همه ادوار دارای جایگاه ویژه ای بوده اند.

- 4هنر بهره گیری از"قوه تخیل فعال"رادر انسان تقویت می نمایدواین می تواند زمینه ساز افکار نو و تغییرات بدیع شود.

- 5 هنر زمینه ساز جستجوگری انسان به سوی خالق خویش است و این می تواند سرآغاز رشد اخلاق و شکل گیری خلاقیت مثبت واثر بخش در انسان باشد. بطور مسلم خلاقیت زمانی برای بشر قابل ارزش خواهد بود که ثمره ی آن برای انسان نیک بختی و سعادت باشد.

- 6 بهره گیری از توان هنرمندان دررفع چالش های فرهنگی اجتماعی ؛ جامعه ی توسعه یافته جامعه ای است که مؤلفه های فرهنگی آن بر مؤلفه های دیگر پیشی گرفته باشد و رشد متوازن فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی داشته باشد .

- 7 روحیه انتقادی اصلاحی هنرمندان در راستای فراهم ساختن جامعه ای سالم و پویا وسر شار از امید.

- 8 سیر در دنیای هنر مشقتجربه است، انسان اساساً در دنیای هنر بیش از هر شرایط دیگری تجربیات جدید کسب می کند و آنرا به دیگران منتقل می نماید. نقاش هنرمندی که ساعت ها و روزها مشق می نماید ، اتود می زند و تجربه اندوزی میکند حاصل کارش را در نمایشگاهی با همه شریک می شود و با نمایش آن به همه می گوید من به این نتیجه رسیده ام بیایید آنرا با هم ببینیم.

- 9 هنر یک زبان جهانی است، اما فرمول ریاضی نمی پذیرد. فراگیران هنر دارای پیچیدگی های روحی فراوانند که باید مورد توجه قرار گرفته شود .

در نتیجه ظرافت های دنیای هنر را باید شناخت وبا راهکارهای مناسب آن را برای اصلاح جامعه به خدمت گرفت . » شناخت مختصات هنر و پرورش و آموزش آن، یک هدف ملی است زیرا از طریق هنر، »هویت یابی« زاییده می شود و در واقع هنر با خود زایش به همراه دارد.

وجه تخیلی بودن هنر رابطه مستقیمی با خلاقیت و نوآوری دارد، زیرا هنردرتلاش است با کمک احساس و روح آدمی به خلق اثر کمک نماید. این آفرینش با تمام وجود صورت می گیرد. آنچه هنر با خود حمل می کند جلای روح، تلطیف احساس ، نفوذ پذیری، جور دیگر دیدن ، شور انگیزی، جذابیت، زیبایی شناسی، تحرک و بازآفرینی است. ایرانیان در تاریخ چندین هزار ساله ی خویش در همه حال با هنر زندگی نموده اند و صبغه و پیشینه این مردمان در آثار به جا ی مانده همچنان در صدر کشورهای هنر دوست قرار دارد.

آنچه اندیشه یک نقاد را به چالش می کشد این است که سازمان یافتگی هنر در ایران باید بیش از پیش مورد اقبال برنامه ریزان قرار گیرد و بالندگی این مفهوم باید برای همه قشرها و نسل ها قابل فهم باشد.... آیا می توان از طریق آموزش و پرداختن به هنر در توسعه و رشد قابلیت های یادگیری تاثیر گذار بود! پیشینه هنری ایرانیان به چندین هزار سال قدمت بر می گردد.

هنر اسلامی نیز از شروع تاریخ اسلام در ایران سابقه داشته است و به طور طبیعی باید شاهد می بودیم این هنر به شکل رشد یافته ای در خدمت توسعه انسانی قرار می گرفت؛ اما تغییر مناسبات اجتماعی و باز تعریف از کارکردهای عامه پسند و تجاری که در متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نمود داشته، سبب شده است بخش پر وزن هنر را که در شکل دهی فرهنگ هر جامعه ای مؤثر است به شکل ناکار آمدی در سیستم آموزشی خود تعقیب نماییم.

در آموزش هنر متعالی که نظام رفتاری فراگیران را متحول سازد چه مقدار به عوامل تأثیر گذار اندیشیده ایم؟ این عوامل بسیار مختلف و متنوع بوده و عبارتند از: اساتید، دانشجویان، روابط آنها، فضاهای آموزشی فیزیکی، فضا و جو عمومی جامعه.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید