بخشی از مقاله
چکیده
اعتقاد به شفاعت از باورهای عمومی و مشترک میان ادیان مختلف است، حتی غیر مسلمانان نیز به نحوی شفاعت را می پذیرند، واژه شفاعت از شفع به معنای جفت گرفته شده و به معنای وساطت ضعیف از قوی می باشد. شفیع باید شرایطی چون اعتقاد به خدا و اعتقاد قلبی به شفاعت را دارا باشد و به اذن خداوند شفاعت کنند، کسانی که دارای این شرایط باشند در مکتب تشیع می توانند شفاعت کنند و اعتقاد به شفاعت تأثیرت فرهنگی چون ایجاد امید به خدا، ایجاد انگیزه برای توبه و محبت نسبت اولیای الهی را بدنبال دارد، موجب تعالی فرهنگی دینی انسان ها می شود و انسان را از لحاظ معنوی پرورش می دهد.
کلیدواژه:شفاعت، تعالی فرهنگ دینی، اعتقاد به خدا، امید، تربیت معنوی
طرح مسئله
خداوند انسان را آفرید و فطرت او را خداگونه قرار داد، انسان به اقتضای فطرتش به دنبال ارتباط با قدرتی ماوراءطبیعی می گشت و مسائل اعتقادی و دینی کم کم در او شکل گرفت، او دانست علاوه بر جهان مادی که در پیش چشم اوست یک بعد معنوی نیز دراو وجود دارد که باید به گونه ای متوسل شده و بعد معنوی خود را تکامل بخشده، اما این انسان جایزالخطا گاهی وجهه ی معنوی خود را نادیده می گیرد و مرتکب گناه می شود از این رو فکر اینکه سعادت و آینده او از بین می رود و دیگر قابل جبران نیست آرامش را از او سلب می کند و او به دنبال راهی برای رسدن به آرامش و بازگشت به سوی خدا می گردد، اینجاست که شفاعت اولیای خدا را دادرس خود می داند.
شفاعت یکی از واژه هایی است که ملت های مختلف و مذاهب و ادیان گوناگون به نحوه های متفاوت به آن قائل هستند و حتی در بین غیر مسلمانان مسئله شفاعت، مسئله ی معروف و متداولی است.خصوصا شیعان آن را جز ضروریات دین به حساب می آورند.
شفاعت همان دستگیری پیامبران و اولیا خدا از گناهکاران است که عقیده به آن تأثیرات مثبتی در زندگی انسان دارد، از این رو مسئله اصلی پژوهش بررسی آثار فرهنگی عقیده به شفاعت است که برای تببین این مسئله باید درصدد پاسخ گویی به سؤالات ذیل باشد: -1شفاعت به چه معناست؟ -2 شرایط شفیع کنندگان و شفیع شوندگان چیست؟-3 اعتقاد به شفاعت در زندگی فردی و اجتماعی انسان چه پیامد هایی به دنبال دارد؟ معنای لغوی: شفاعت از ماده - - شفع - - به معنای جفت در مقابل فرد گرفته شده است و در عرف به معنای وساطت قوی از ضعیف می باشد زیرا شخص شفیع به کمک فردی که شایستگی شفاعت را دارد گرچه کمبودی داشته یا بر اثر جهل و نادانی گناهی یا گناهانی را مرتکب شده او را از عذاب اخروی یا از مشکلات دنیوی نجات می دهد.
معنای اصطلاحی: برای شفاعت در اصطلاح سه معنا ذکر کرده اند:B1شفاعت یک نوع وساطت در مغفرت و عفو گناهان است یعنی شخص قوی از ضعیف دستگیری می نماید و او را به مقام برساند یا از عذابی برهاند که این نوع از شفاعت مد نظر ماست.B2شفاعت به معنای رهبری همان طور اعمال و کردارهایی که انسان در دنیا مرتکب شده در آخرت تجسم پیدا می کند و به اصطلاح حقیقت انها جلوه گر می شود روابط آن انسان ها در جهان دیگر مجسم می گردد یعنی روابط معنوی که دراین جهان بین مردم بر قرار هست در جهان پس از مرگ صورت ملکوتی و عینی به خود می گیرد زمانی که یک انسان سبب هدایت انسان دیگر می شود رابطه رهبری میان آنها در روز قیامت به صورت عینی در می آید و زمانی که یک انسان سبب گمراهی انسان دیگر می شود رابطه رهبری میان آنها نیز در روز قیامت به صورت عینی در می آید.
مثلا فرعون که در این جهان پیشوای گمراهان بوده در جهان آخرت نیز به صورت رهبر و قائد مجسم در می آید و رسول خدا در روز قیامت شفیع تمام انبیاء و ائمه معصومین قرار می گیرد یعنی رهبری در دنیا و آخرت جلو می گردد B3معتزله ها معتقدند هدف و غرض از شفاعت فقط بالا بردن مقام و درجات معنوی است که اولیاء خداوند انجام می دهند و شخص را از مقامی به مقام بالاتر می برند و شفاعت به معنایی دستگیری از گناهان را رد می کنند و می گویند گناهکار هیچ موقع مورد شفاعت واقع نمی شود و همیشه خلود درنار می باشد.
شفاعت کنندگان باید دارای شرایطی باشند تا بتوانند شفیع شوند در اینجا این شرایط را بیان می کنیماولین شرط این است که شفاعت کننده باید به یگانگی خداوند و بندگی خویش گواهی و شهادت دهد در غیر این صورت شفاعت تاثیری ندارد چنان که در قران می خوانیم - - الامن شهد بالحق - - زخرف.86/ هرگز مالک شفاعت نمی شوند مگر کسانی که به حق و یگانگی خداوند شهادت بدهند. دومین شرط این است که در خواست شفاعت آمیخته با سخنی که خشم خدا را بر انگیخته نباشد چنان که در قران می خوانیم - - و رضی له قولا - - طه. 109 /منظور این است که شفاعت کننده گان شفاعت کسانی که شایستگی شفاعت را ندارند نمی کنند و در غیر این صورت شفاعت آنها تا ثیر ندارد.
سومین شرط از شرایط شفاعت کننده این است که باید از جانب خداوند اذن داشته باشد . چنانکه خداوند می فرماید - - من ذالذی یشفع عند الا باذنه - - - بقره - 255/یعنی هیچ کس بدون اذن خدا شفاعت نمی کند وقتی کسی ماذون از طرف خداوند باشد تمام شرایط قبلی را نیز دارا خواهد بود.
شرایط شفاعت شونده
همان طور که شفاعت کننده دارای شرایطی است شفاعت شونده هم دارای شرایط می باشد: -1اولین و مهمترین شرط شفاعت شونده؛ مسئله اعتقاد به وحدانیت خداوند می باشد و شرک و بت پرستی مانع از شفاعت می گردد. رسول گرامی اسلام در پاسخ به عدهای از یهودیان که در مورد شفاعت سوال پرسیدند فرمود :شفاعت من برای کسانی است که گناهان کبیره انجام داده اند غیر از شرک وستم.-2 همان طور که از حدیث فوق مشخص است شرط دیگر شفاعت شونده این است که ظلم و ستم به دیگران روا نداشته باشد.
سومین شرط شفاعت شونده ؛شیعی بودن اوست.در روایتی از امام صادق آمده است که کسی شفاعت نمی کند و شفاعت نمی شود و از کسی شفاعت قبول نمی گردد مگر آنکه ولایت امیر المومنین و فرزندان معصوم او را دارا باشد.-4 شرط دیگر شفاعت شونده این است که شفاعت شونده اعتقاد قلبی به شفاعت داشته باشد که رسول اکرم در این باره می فرماید: هر کس به شفاعت من اعتقاد قلبی نداشته باشد شفاعت من به او نمی رسد.
خداوند متعال این حق - شفاعت - را به پیامبران ؛فرشتگان؛شهدای راه خدا'علما؛مومنان؛ عطا کرده است.و همه ی مومنان و دوست داران پیامبر واهل بیت او و هرکس از خط قرمز یکتا پرستی پا فراتر ننهاده باشد از شفاعت بهره می گیرد . و مشرکان؛ کافران؛ ستمگران؛دشمنان خان دان رسالت؛ سبک اعمالان؛ جزو گرو های هستند که از شفاعت بی بهره اند.
اعتقاد به شفاعت تأثیراتی بر زندگی دنیوی انسان دارد که نمونه ای از این تأثیرات را مورد بررسی قرار می دهیمایجاد امید به خدا،بالاترین اثر مثبتی شفاعت این است که انسان را به خدا امیدوار می کند، امید یک حالت روحی و روانی و بر انگیزاننده انسان به کار و فعالیت و از نظر جهان بینی توحیدی یک تحفه الهی است که چرخ زندگی را به گردش درمی آورد و عامل ایجاد انگیزه و تلاش در زندگی می شود، امیدواربودن هنری است که از معرفت و شناخت نسبت به مبدأ و معاد به دست می آید و پایه همه ی تلاش های مفید و پرثمر انسانی و اصلاح امور در جامعه و رسیدن شخص به سعادت ابدی می شود.
همین که انسان به آینده ای روشن امید داشته باشد، احساس نیکو و حالتی شاد به وی دست داده، باعث نشاط وی می شود. همچنین در او انگیزه کار و تلاش ایجاد شده و او را به فعالیت های صحیح زندگی وادار می کند. امید داشتن، موجب معنا بخشی به زندگی می شود و به هنگام بروز مشکلات زندگی، از فروپاشی روانی انسان جلوگیری می کند. در واقع منشأ اصلی امید، لذت و راحتی انسان است.
قرآن نیز برای تشویق و ترغیب انسان به کارهای شایسته، از امید بهره برده است، خداوند نسبت به دیدار خود با این آیات نوید می دهد: - - منْ کانَ َیرجواُْ لقاءَ فإﱠن أَجلَ لآتٍ َو ُهَو السﱠمیعُ الَعلیمُ - - عنکبوت - - کسی که امید به لقاء ﱠ - و رستاخیز - دارد - باید در اطاعت فرمان او بکوشد! - زیرا سرآمدی را که خدا تعیین کرده فرامی رسد و او شنوا و داناست. اگر امید و آرزو های انسان از محدوده تنگ دنیای مادی خارج شود و به آرمانی ماندگار و همیشگی تبدیل شود به آرزویی برتر و امیدی والا دست یافته است. امیدوارن به لقای الهی با تلاش، فعالیت و انجام اعمال شایسته، خود را برای دیدار الهی آماده می کنند تا با سربلندی به لقای پروردگارشان برسند، پس مسیر خشنودی الهی و دستیابی به رضایت او،پرستش خالصانه او و انجام اعمال نیکوست.
البته با وجود سفارش مکرر قرآن به امیدواری باید به این نکته توجه داشت که امیدواری نباید جای تلاش و عمل را بگیرد و نباید آن قدر به رحمت خدا امیوار بود که ترس از خشم خدا از دل خارج شود. امید و عمل در کنار هم است که انسان را به تعالی می رساند.
ایجاد انگیزه برای توبه
انسان فطرتی خداجو دارد و میل و گرایش به سوی اعمال صالح و شایسته دارد. ارتکاب به گناه سبب احساس کمبود در انسان می شود و این احساس به بروز عوارض بیماری های روانبی منجر می شود، که قرآن روش - - توبه - - را که روشی بی نظیر و مؤفق برای احساس گناه است را به انسان ارائه می دهد و انسان برای انجام توبه نیازمند،داشتن انگیزه است. توبه، بازگشت ازگناه و حرکت به سوی خدا، تنها راه نجات گناهکاران به وسیله تقرب و دوستی با خدا، تبدیل کننده سیئات به حسنات و مایه امید نا امیدان و نخستین مقام عارفان و اولین منزل سالکان کوی دوست است.
توبه با همه خواصی که دارد یک خاصیت ویژه و ممتاز یرای توبه کننده دارد و آن ایجاد آرامش و اطمینان روحی و روانی است، چرا که کسی که خود را گنهکار می داند و در یک بحران روحی به سر می برد،که با توجه به این بحران روحی تبدیل به آرامش و سکون خاطر می شود.
از موسی بن جعفر سؤال می شود که چگونه خداوند اعمال کسی را که مرتکب گناه کبیره است راضی نمی شود ولی در عین حال در قرآن مجید می فرماید:انبیاء و کسانی که می توانند شفاعت کنند، شفاعت نمی کنند مگر از کسانی که مرتکب گناه کبیره شده باشد. امام صادق می فرماید: هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه پس از انجام گناه متوجه اشتباهش شده و از عملش مشمئز شود و اظهار ندامت نسبه به آن معصیت کند و پیامبر - ص - می فرماید که آن پشیمانی باطن، توبه محسوب می شود پس اعتقاد به شفاعت می تواند انگیزه ای باشد برای انسان که از گناهان گذشته توبه کند و به سوی خداوند باز گردد.
ایجاد دوستی و محبت مردم نسبت به اولیای الهی
کسانی مورد شفاعت قرار می گیرند که در دنیا ارتباط روحی و معنوی خاصی بین آنان و شافعان برقرار شده باشدکسانی که در دنیا نسبت به اولیای الهی محبت و مودت دارند، تحت جذبه هدایتگری آنان قرار گرفته، هم فکر، هم عقیده و همراه ایشان بوده اند، در آخرت نیز مورد شفاعت قرار می گیرند. در حقیقت یکی از حکمت هایی که سبب شد تا خداوند اولیای الهی را در روز رستاخیز، واسطه و شفیع مغفرت و بخشش خود به این افراد قرار دهد، همین رابطه معنوی و سنخیتی است که در دنیا میان آنان برقرار بوده است، زیرا این محبت، موجب تقویت رابطه معنوی با آنان می شود.
محبت حقیقی، محب را شیفته محبوب کرده، موجب همسانی در عقاید، اخلاق و سلیقه ها می شود. و محبت و مودت حقیقی نسبت به پیامبراکرم و امامان - ع - ، مانع ارتکاب گناه و دلبستگی ها و وابستگی های کاذب می شود، بر این اساس، محبت اولیای الهی باعث می شود تا انسان در پرتو آن محبت، از مغفرت، رحمت و لطف الهی بهره مند گردد.