بخشی از مقاله
چکیده:
آنچه در پژوهش حاضر مد نظر است تبیین و تشریح ظرفیت های برنامه ی درسی بعنوان مهم ترین زیر نظام های سیستم آموزشی است که پتانسیل بسیاری را در جهت فرهنگ سازی در جامعه در تمامی حوزه ها بالاخص امور خیریه و نیکوکاری داراست. در این پژوهش کوشیده شده است تا به ساحت های مختلفی از جمله: وضعیت آموزش در حوزه ی امور خیر و نیکو کاری ، آسیب شناسی آموزش در امور خیریه و نیکوکاری ، امور خیریه در برنامه ی درسی آموزش و پرورش ایران ،آثار و فعالیت های آموزشی بر جهت گیری ها و اقدامات حوزه ی امر خیر ، جایگاه امور خیریه در آموزش های غیررسمی ، جایگاه امور خیریه در آموزش های رسمی ، آسیب شناسی اقتصاد امور خیریه و نیکوکاری ، آسیب شناسی نظام تقسیم کار ملی و نحوه یکپارچه سازی و هماهنگی امور خیر ، الگوی منسب برای مشارکت همگانی ، اعتماد اجتماعی به خیریه و نیکوکاری و سیاستگذاری ، برنامه ریزی و اقدام در گسترش فرهنگ امر خیر ؛ هر چند ضمنی و کوتاه اشاره گردد و ارتباط موثر بین برنامه ی درسی و امور خیریه را در آنها به تصویر بکشد ،ضرورت های انجام آن را تبیین نموده و به تشریح زیان های عدم انجام آن بپردازد.
واژگان کلیدی: امور خیر،برنامه درسی،نظام آموزشی،فرهنگ،جامعه،نظام آموزشی
بیان مسئله:
نظام آموزش و پرورش از بزرگ ترین و گسترده ترین نظام های درون جامعه است که سرنوشت جامه را در دراز مدت تعیین می کند - اکبری بورنگ - 1392و خود دارای زیر نظام های متعددی است که با نگاهی اجمالی به آراء نشر یافته در حوزه تعلیم و تربیت به این مفهوم پی خواهیم برد که اکثریت قاطع صاحب نظران این عرصه ،برنامه ی درسی را مهم ترین این زیر نظام ها و قلب نظام آموزشی میدانند. قلب تپنده ای که وظیفه ی خون رسانی به ساحت های مختلف فکری،علمی و عملی فراگیران یک نظام آموزشی را بر عهده دارد و اثر بخشی بسیاری را در جهت دهی به تفکرات و اقدامات افراد یک جامعه در پی خواهد داشت.بر این اساس برنامه های درسی که قلب مراکز آموزشی به شمار می آید و مشخص کننده نقش ها و اهداف آموزش و پرورش هستند ،شایسته ی توجهات دقیق می باشند - همان - .شایان ذکر است که برنامه های درسی دارای رویکرد های مختلف و گوناگونی است که هر یک باید به جنبه ای از وجود و حیات بشری متمرکز گردد.طبق همین مدعا است که نظام های آموزشی موظف به تربیت همه جانبه ی انسان ،در تمام ابعاد وجودی او گردیده اند.
اما آنچه امروزه در قاطبه ی نظام های آموزشی شاهد آن هستیم پرداختن صرف به بع عقلانی و مغفول واقع شدن سایر ابعاد نظیر بعد اخلاقی ،معنوی و... در انسان است به طوری که حتی در پرداختن کامل و جامع به همین یک بعد نیز جای تشکیک وجود خواهد داشت و این نگرش تک بعدی ،برنامه ریزی تک بعدی و اقدام تک بعدی منتج به نتیجه ای جز تربیت متربیان یکسو نگر با تفکرات غیر انسان دوستانه نخواهد شد.به دیگر گفتار برنامه های درسی یکی از زیر نظام هایی است که نقش اساسی در متحول شدن نظام های آموزشی دارد.بدون تردید برنامه های درسی آینه ی تمام نمای میزان پیشرفت و انعکاسی از پاسخگو بودن به نیاز های در حال تغییر جوامع هستند. - مهر محمدی . - 1387یکی از این نیاز ها که امروزه فقدان آن به طور جد احساس می گردد تربیت اخلاقی است که از جمله ی نیاز های بشری در طول تاریخ بوده است.
برنامه ی درسی چه به معنای وسیع خود یعنی طراحی و ارائه ی فرصت های یادگیری برای دانش آموزان در مدرسه - تنز کازرول و کمپل به نقل از ملکی - 1380و چه به معنای محدود خود یعنی مجموعه ای از موضوعات درسی - فتحی واجارگاه - 1377در هر صورت با امر تربیت اخلاقی ارتباط پیدا می کند - حسنی . - 1392تربیت اخلاقی و به طور کلی مفهوم اخلاق دارای گستره ی بسیار وسیعی است که بی گمان یکی از مصادیق و زیر شاخه های آن امور خیریه ،؛اندیشه ی نیک و رفتار نوع دوستانه است که توجهی ویژه وخاصی را می طلبد.جهان معاصر در حوزه ی اخلاقیات فی الحال بیش از هر چیزی نیازمند حاکمیت نیک اندیشی ،نیک رفتاری و نیک بینی است تا با اشاعه ی این مولفه ها در سطوح مختلف فکری جوامع، عاملی موثر برای ممانعت از تبدیل گشتن انسان به موجودی بی رحم،عاری از احساس و اخلاقیات باشد.خود خواهی ،خود پسندی ،خود مهم بینی ، خود مرکز بینی و به طور کلی پرداختن صرف و افراط گرایانه و بی رحمانه ی انسان به خود و عدم توجه به جهان هستی و حقوق حال و آینده ی سایر جانداران و مخلوقات و غفلت از وظیفه ی پر اهمیت و انکار ناشدنی همیاری،همراهی ،رفع مشکلات و نیک رفتاری با هر آنچیزی که فرد و منافع اش در آن اندک دخالتی ندارند ؛
سبب می گردد که جوامع از انسانیت و اخلاق فاصله گرفته و قدم در مسیری بگذارند که مقصدی جز فراموشی این اصول و ارزش ها نداشته باشد.چرا که غافل گشتن از چنین فرهنگ سازی هایی به فراموشی سنت های نیک از این دست منجر خواهد شد .تاریخ ،تجربه و مشاهدات افراد مختلف بشر در جای جای این کره ی خاکی گویای این مطلب است که در صورت فقدان فرهنگ سازی کلان جوامع و عدم اجماع خواص برای اقدام مقتضی در جهت حاکم نمودن روح خیر خواهی وخیر اندیشی ،شاهد کمترین حرکت ها و اقدامات خیر خواهانه و نوع دوستانه در آن جامعه خواهیم بود.به عبارت دیگر آنگاه افکار و اقدامات خیر خواهانه در جامعه فراگیر خواهد شد که نهاد یا گروهی به عنوان متولی فرهنگی به نشر چنین عقایدی اقدام نماید و این تفکر که امور خیر خود توسط گروه ها و جمع های کوچک ،آن هم در جهان امروز که سلطه ی پول و حاکمیت روح خود بینی در آن مانع تحرکات خیر خواهانه است ،منتشر و فرهنگسازی خواهد شد دیدگاهی فروکاست نگرانه به این امر خواهد بود.با توجه به آنچه گفته شد به صواب نزدیک خواهد بود که جوامع و سیاستگذاران آنها در صدد درونی کردن اخلاقیات و مصادیق متعدد آن در بین افراد جامعه بر آیند.در این نوشته بر آنیم که با اشاره به نکات متعددی که در زمینه ی اهمیت و پتانسیل نظام های تعلیم و تربیت و بالاخص برنامه درسی که پر اهمیت ترین بخش آن است به این نتیجه دست یازیم که بهترین،سیاستمدارانه ترین،پربازده و زود بازده ترین راهی که سیاستگذاران را در جهت اشاعه ی فرهنگ خیریه در بین اقشار مختلف مردم و اثربخشی در جهت نیل به جامعه ای خیر یاری میرساند ،توجه به اصول امور خیر در تدوین برنامه های درسی رسمی و غیر رسمی است.
روش پژوهش:
این مطالعه که تحقیقی کیفی است با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و بعضا مصاحبه ی با دست اندرکاران مراکز آموزشی از قبیل مدارس ،ادارات آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی و ...پس از گرد آوری مطالب و اسناد ،به تحلیل و توصیف آنها پرداخته است.نتایج این نگاشته می توان در ترغیب سیاستگذاران آموزشی و فرهنگی برای توجه بیشتر به امور خیریه و فرهنگ سازی امور خیر در بخش آموزش اثر گذار باشد و به کاربرد این دو انگاره به هنگام برنامه ریزی درسی مدارس و آموزش عالی بیانجامد.
ضرورت پژوهش:
رونالد دال در تعریف برنامه ی درسی می نویسد : - برنامه ی درسی عبارت است از محتوا و جریان رسمی که از طریق آن یادگیرندگان تحت نظارت مرکز آموزشی ،معلومات و شیوه ی درک و فهم را به دست می آورند و یا مهارت ها را فرا می گیرند و یا نگرش و نظام ارزشی خود را تغییر می دهند - آلن سی /خلیلی ،"1373مراجعه به" عابدی،تاجی، - 1380:11البته در سالهای اخیر مفهوم برنامه ی درسی گسترش یافته است تا آنجا که برنامه ی تحصیلی کلیه ی فعالیت های یادگیری یادگیرنده ،انواع وسایل آموزشی ،پیشنهاداتی درباره ی راهبرد های یاددهی-یادگیری و شرایط اجرای برنامه را شامل می شود - لوی،ترجمه ی فریده مشایخ ،1380 ص . - 24با توجه به این تعاریف و آنچه در ادامه خواهد آمد می توان ادعا کرد که برنامه ی درسی بعنوان جزیی از نظام آموزشی اثر گذار ترین ،کار آمد ترین و مقرون به صرفه ترین ابزار برای درونی سازی و فراگیر کردن یک فرهنگ در جوامع است.
همانگونه که اشاره شد تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین مساِل آموزشی و تربیتی بوده و گذشته از مفهوم تربیت اخلاقی و اینکه چه مساِلی زیر مجموعه تربیت اخلاقی قرار می گیرند و یا اصولا چه نوع تربیتی با چه اصول و اهداف و مبانی ای ،اخلاقی تلقی می شود؛ هر جامعه ای با هر نوع تفکر حاکم به آن نیازمند به تربیت اخلاقی خواهد بود. یکی از پر رنگ ترین و مهم ترین بخش های تربیت اخلاقی اشتغال به امور خیر و ایجاد و وجود چنین دغدغه ای در اذهان افراد جامعه است .در این پژوهش کوشیده ایم تا ادعای خود را مبنی بر »نیل به جامعه ای خیر ازطریق نظام آموزشی و برنامه ی درسی« با ارائه ی دلایل متعدد مطرح نماییم و درصدد اثابت آن برآییم.در ادامه به آنچه ضرورت پرداختن به این موضوع را تشریح می نماید خواهیم پرداخت.
-1وجود جامعه ی هدف گسترده:
فرهنگ سازی از طریق برنامه ی درسی نظام های آموزشی موجب می گردد که جامعه ی هدف یا مخاطبانی که به طور مستقیم و غیر مستقیم - با واسطه کمتر از سه نفر - در چنین پروژه هایی تحت آموزش و فرهنگ سازی قرار می گیرند بسیار گسترده باشد چرا که دانش آموزان ،دانشجویان و خانواده های آنها را در بر می گیرد و اگر نظام آموزشی جایگاه اصلی خود را به عنوان منبع و مرجع خانواده ها به دست آورد بدون شک با سرمایه گذاری در این بخشقادر به اشاعه ی فرهنگی خاص در گستره ی عظیمی از جامعه خواهیم بود .
-2پر بازده بودن:
آموزش رسمی در مدارس از 6 تا 18 سالگی و آموزش عالی نیز به صورت تقریبی بعد از 18 افراد صورت می پذیرد.این اعداد سالهایی از عمر فرد را شال می شود کهخ به اعتقاد خیل کثیری از روانشناسان و اصحاب تربیت ،شخصیت فرد در حال ساخته