بخشی از مقاله

چکیده

تغییرات فن آوری و فرهنگی بسیاری در کشورمان زندگی انسان ها را شدید تحت تاثیر قرار داده است تغییرات فرهنگی به علت مغایرت با فرهنگ اصیل ایرانی خسارتی جبران نا پذیز با شیوه و فرهنگ ایرانی تحمیل نموده است.از سوی دیگر تغییرات کالبدی خانه و عوض شدن اهمیت فضاها،تغییر زیر ساخت ها و اندازه زمین،کم جمعیت شدن خانواده ها و تمایل به زندگی مستقل در دگرگونی این نوع از خانه ها تاثیر به سزایی داشته است. تنوع فضایی در خانه های معاصر بسیار اندک است تفاوت های بسیار جزئی در رنگ،میزان نور یا اختلاف جزئی در سطح را می توان نمودی از این تفاوت های بسیار مختصر نامید. فضاهای بسته خانه های معاصر معمولا از دو گروه فضاهای مجزا و درهم تشکیل شده است.

فقدان تعریف مشخص برای هر کدام از فضاها هاباعث می گرددکه حتی مرز آنها نامشخص بوده و تنها با چیدن متفاوت مبلمان به فضاهای متنوع دست پیدا کرد. این عامل باعث می شود که از اهمیت فضاها کم شده و نقش مبلمان پررنگ تر گردد.اعتقادات فرد مسلمان گاه به طور مستقیم وگاه به طور غیر مستقیم، تعیین کننده فضا وکالبد کلی خانه است.در این مقاله سعی می گردد تا با تشریح این نظام ودر واقع رابطه بین نظان اعتقادی وساختار کالبدی ومعماری خانه مسکونی به نتایجی برسد که در طراحی وساخت وساز مسلمان معاصر نیز با توجه کافی به آن ها در واقع به حفظ اصول اعتقادی وارزش های اسلامی کمک کند.

واژگان کلیدی: اصول معماری، معماری اسلامی، طراحی خانه، مسکن اسلامی.

-1 مقدمه

تاملی اندک در معماری این خانه ها روشن می سازد که آن ها در کلیت دارند: همه آن ها،مانند خانه های سنتی اغلب شهرهای ما،روبه درون دارند وبا غیرسخن نمی گویند وهمه زیبایی هایشان را به اهل خانه می نمایند؛به این ترتیب، ابائی ندارند که جدار بیرونی شان بی شکل وکم تراش وبی مرزبندی رها شود یا دیوارهای همسایه ها آن ها را بپوشانند؛در مقابل،به جلوه واعتبار بیشتر نماها وفضاهای داخلی راغب اند.از دیگر مبانی طرح این خانه ها،اتصال وآمیختگی فضاهای بسته خانه با فضای باز است:فضاهای باز یا حیاط ها در خانه ها همچون خوان نعمت اند که فضاهای دیگر همه به دور آن می نشینند وهوا وآب ونور وسایه وسبزه وآسمان مائده های این سفره کریمانه اند_همه مطبوع ولطیف،باطراوت وزنده.

هنر معماری ایران از پیشینه ای دیرباز برخوردار بوده و ریشه در باورها ، اعتقادات و سنت های گذشته مردم این سرزمین دارد.این هنر در دوران اسلامی با الهام گرفتن از اندیشه های متعالی دین مبین اسلام و تکیه بر سابقه دیرین خود و استفاده از باورها و اندیشه های معمار هنرمند مسلمان، ترکیب اعجاب گونه ای یافته است. معمار هنرمند ایرانی با بهره گیری از سابقه درخشان معماری این سرزمین و خلاقیت ها و آفرینش های هنری ، خود در عرصه جلوه و تمامی هنر ، مناسب ترین ، موزون ترین و زیباترین بناهای مذهبی و غیر مذهبی را برپا کرده و آن چنان درخشنده است که هیچ فلسفه ای جزء فلسفه عشق و ایثار و ایمان توجیه کننده آن نیست. در عرصه بروز و ارائه فضاها و تزئینات معماری ایران عناصر ، اجزاء ترکیبات و نقوشی به چشم می خورد که با در نظر گرفتن و توجه به شرایط منطقه ای و اقلیمی ، تداوم، اشتراک و همبستگی خیره کننده ای را متبلور کرده است.

گویی در تمام آنها رازی است که نتیجه آن جزء حرکت از کثرت به وحدت چیزی نیست، رازی که برخاسته از تفکر واحدی است که نشأت گرفته از ارزش های اولیه و ارزش های افزوده شده به آن طی قرون و اعصار متمادی است.آن چه در خانه های سنتی احساس می شود غیراز آنی نیست که در دیگر بناهای سنتی ما حس می شود:بنا وآنچه در آن است،که همه برآمده وروییده از خاک پست است،فضایی ماورائی به مخاطب عرضه می دارد؛گویی به مدد خاک وآب ونور وآسمان وباد وسبزه ودرخت، مامنی آرام وآرامش بخش وپنهان از غیر برای انسان پدید آمده است_فضایی که روح او،که زمینی نیست، در آن آرام گیرد وبه سرور و وجد آید؛وبرای نیل به این مقصود، چه ها که نکرده اند:از نظم عادی وهندسه ناب کلی خانه، که فضاها را صورتی کمال یافته وبلورین می بخشند وگویی خاک را کیمیا می کنند،تا بادگیرها، که گرمای زمین را دور می کنند وهوا را لطیف ومطبوع می سازند؛از ارسی ها، که نقش ورنگ ونور می زنند،تا حوض ها، که آب را به بند هندسه می کشند وآسمان را تکرار می کنند، وفواره ها، که آب ونور را به هم می آمیزند؛از درخت وسبزه وگل، که منظری دل نشین وروح نواز در خانه پدید می آورند تا ... - حاج قاسمی، 1383، - 8

-2 تعریف خانه
واژه ی خانه که امروز مصطلح است در گذشته به اتاق اطلاق می شده است، اتاق خصوصی را وستاخ یا وثاق می نامیده اند. از واژه سرادر اصطلاح امروز آن، استفاده می شده است. آن چه که ما امروز از تعریف خانه انتظار داریم، در واقع مکان آسایش وآرامش است، مکانی است که نیازهای جسمی وتا حدود زیادی روحی ما در آن تامین گردد.واحد مسکونی در بافت قدیم شهرهای ایران به عنوان یک سلول تشکیل دهنده شهر دارای خصوصیاتی است که عیناً در محله وشهر می توان باز جست.خانه واحدی است اداری،اجتماعی واقتصادی که در رابطه مستقیم با محله وشهر عمل می نماید.هم بخش های بیرونی وهم بقخش های درونی یک واحد مسکونی در رابطه اش با بخش خدمات دارای چنین خصوصیاتی است.بیرونی محل فعالیت مرد خانه ومحل پذیرایی میهمان واندرونی محل زندگی، خلوت وخوابگاه وآشپزخانه است. ارتباط این دو فضا با فضای خارج از طریق هشتی برقرار می گردد - پاکزاد،71،. - 1386

-3 ارکان اصلی خانه های سنتی

خانه ها در معماری سنتی ایران از دو حوزه ی فضایی متفاوت به وجود آمد بودند. بخش بیرون که محل پذیرائی مهمان،مراودت اجتماعی، اصطبل خانه و در مجاورت فضای ورودی بوده است. فضای دوم بخش اندرونی است که محل زندگی ساکنان به ویژه زنان و کودکان بوده است می بایست تنوع زیاده داشته باشد تا احساس خستگی به وجود نیاید. ارتباط این دوبخش تا حد ممکن کم بوده است و افراد غریبه به اندرونی خانه راه نداشتند. بر حسب موقعیت اجتماعی مالک هر خانه ابعاد متفاوتی داشته اند.بخش بیرونی یا اندرونی دارای اتاق هایی بوده است که با تعداد درهای آن شناخته می شده است . مانند سه دری، پنج دری، هفت دری و ... در اتاق های سه دری هیچ گاه از فضای آزاد وارد آن نمی شوند بلکه از راهرو کنار آن وارد می شدند.در حیاط از تناسبات طلایی ایرانی که یک مستطیل در داخل هشت ضلعی است، استفاده می شد - معماریان،1384، . - 176

-1-3 درونگرایی یکی از اصول منتج از اعتقاد

درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با پشتوانه تفکر، تعمق و عبادت و به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمأنینه و آرامش اصیل در درون، به نظمی موزون و متعالی رسیده است. به طور اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمین های اسلامی، جوهر فضا در باطن است و حیات درونی، به وجود آورنده اساس فضاست .امر توجه به مسائل درونی بر اساس فرهنگ، نوع زندگی، آداب و رسوم و جهان بینی شکل گرفته است که همراه با مسائل محیطی، جغرافیایی و اقلیمی معنای نهایی خود را به دست آورده است .معنایی که از فطرت خود انسان نشأت گرفته است. آن چه آرامش و امنیت فضاهای داخلی معماری ایران را تضمین می کند، محرمیت و درونگرا بودن آن است. فلسفه ای که برخاسته از اعتقاد به سیر در درون و آرامش در فضایی خلوت و خالص و ارتباط با خداوند در خلوت است.

درونگرایی را شاید بتوان بارزترین خصیصه ی رعایت سلسله مراتب قلمداد کرد .این اصل مشخصه بارز معماری ایرانی است وبلاقطع در تمامی ادوار در معماری این سرزمین خودنمایی می کرده است. شیوه ی بهره مندی از فضا در معماری ایرانی، شیوه » درونگرایانه« بوده که در آن همواره » مکانی « را برای تمرکز ویافتن خویش و رفتن به سمت،» شدن« تشخص بخشیده است - اردلان،1374، . - 16 به نظر اردلان این اصل اساس درک معماری ایران است - اردلان،1380 ،. - 15گویا معماران ایرانی این روش را ازعرفای هم میهن خود آموخته بودند که به نظاره ی درون بنشینند .آن چه واضح است این است که پاسخ گویی مناسب به این اصل ارزشی، دستاورد تعریف فضاهای مشخص خصوصی، نیمه خصوصی، عمومی و نیمه عمومی که زمینه ی تعریف درست حریم هاست را به دنبال دارد.

ویژگی موازی با مرکزیت، درونگرایی در معماری است . درون گرایی مفهومی در معماری ایرانی است که با حضوری آشکار، به صورت های متنوع، قابل درک و مشاهده است .ویژگی غیرقابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه، مسجد، مدرسه، کاروانسرا و ... مربوط به خصوصیت درونگرایانه آن است که ریشه ای در مبانی و اصول اجتماعی فلسفی این سرزمین دارد .با یک ارزیابی ساده می توان دریافت که در فرهنگ این نوع معماری، ارزش واقعی به جوهر و هسته باطنی آن داده شده است و پوسته ظاهری،صرفاً پوششی مجازی است که از حقیقتی محافظت می کند و غنای درونی و سربسته آن تعیین کننده جوهر و هسته راستین بناست و قابل قیاس با وجوهات و فضای بیرونی نیست .

-2-3شفافیت در عین ایجاد حریم و درونگرایی

توجه به آداب و روحیات و سنت ها، کاربرد مصالح مناسب، رعایت شأن و شرف انسان در یک کلام "مردم واری" منجر به خلق آثاری شد که انسان در زیستگاه خود با آرامش خیال زندگی کند، راحت باشد، نیازهای او برآورده شود و در عین حال چشم اندازهای زیبا را ببیند .در حقیقت درونگرایی و حفظ حریم موجب شد، شفافیت در ابنیه مسکونی به داخل کشیده شود وگستردگی دید به داخل حیاط مرکزی و ایوان ها به وجود آید.

-3-3 سلسله مراتب فضایی اصلی درجهت هماهنگی بیشتر

درجهان سنت میان امر طبیعی و فراطبیعی تفاوتی محسوس نیست و تمامی مراتب هستی زنجیره وار و درهم تنیده، با یکدیگر تعامل دارند و"تمام جهان شناسی های سنتی به طریقی بر این حقیقت اساسی بنیاد نهاده شده اند که حقیقت، سلسله مراتبی است و عالم منحصر به جنبه فیزیکی مادی اش نیست" - نصر،1380 ،. - 65سلسله مراتب یکی از اصول کاربردی در هنرهای سنتی است. این هنرها نه تنها در ساختار شکل گیری خود مبتنی بر اصول سلسله مراتبی هستند، بلکه با هارمونی ساری و جاری در عالم و سلسله مراتب وجودی ای که بالاتر از مرتبه ی مادی مربوط به آن قرار دارد نیز منطبق و هماهنگ می باشد - نصر،210،. - 1380 در معماری پیشین نیز به طور کلی این اصل را می توان در سه سطح آشکاردید:

-1رده بندی فضایی میان درون و بیرون که به مرز حریم های فضایی تأکید دارد.

-2رده بندی فضایی کالبدهای میان کالبدهای جزء به کل و از ساده به پیچیده

-3 رده بندی در نگاره ها و آرایه ها ازنگاره جزء تا نگاره کل.

سلسله مراتب موجود بین قلمروهای مختلف - عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی - درجه مناسبی از امنیت حتی در مقابل نگاه بیگانه را برای ساکنین فراهم می نموده است .طبیعی است که امنیت مورد نظر علاوه بر جنبه های متعارف مثل امنیت در مقابل آسیب سایرین و یا ایمنی در مقابل بلایای طبیعی و مصنوعی به مقولات دیگری نیز توجه داردکه در قلمرو غیرفیزیکی حیات نیزبه طور جدی قابل بحث می باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید