بخشی از مقاله
چکیده
طبیعت بستری برای رشد و شکوفایی بشر است. زندگی و رفاه بشر وابسته به پایداری منابع طبیعی است. تاکنون روش های راهبردی بسیاری از سوی دولت ها و مجامع جهانی برای حراست از طبیعت و چشم اندازها به کار گرفته شده. در این میان نقش مردم و تاثیر فرهنگ عمومی انکارناپذیر است، چراکه روش های حفاظتی زمانی اثرگذار خواهد بود که همکاری متقابل میان مردم و نهادهای حفاظتی وجود داشته باشد. در این مقاله تلاش شده که با یادآوری تاثیر طبیعت سالم و ناسالم بر جنبه های گوناگون زندگی بشر، رویکردهای متفاوت انسان مدرن در رویارویی با طبیعت توصیف شود و با به چالش کشیدن رویکرد انسان گرایانه، دلیل روی آوردن به آن و تبعات ناشی از آن ذکر شود. به عنوان راهکار برای نجات از وضع کنونی بازنگری در سبک زندگی انسان امروز، از طریق گیاهخواری و اصلاح شیوه ی معماری پیشنهاد شده است. بهره گیری از آموزه های دینی، اخلاقی و فلسفی برای رهایی از دام های ذهنی که بشر را از ساده زیستی به مصرف گرایی کشانده، یادآوری شده است. در نهایت به نقش آموزش به عنوان کلیدیترین ابزار در مدیریت زیست محیطی و تحقق توسعهی انسانی پرداخته شده است.
مقدمه
امروزه فاجعه برهم¬خوردن تعادل زیستمحیطی، یکی از مهمترین مسائل و دغدغههای بشر است - - 5 وابستگی و پیوستگی انسان و طبیعت غیر قابل انکاراست .همانگونه که ارسطو، بر این باور بود: انسان و طبیعت دو جزء جدایی ناپذیرند؛ به گونه ای که انسان هم از عوامل جغرافیایی و هم از نهادهای سیاسی، تأثیر می پذیرد. یک گام بسیار مهم در راستای گسترش فرهنگ زیست محیطی ،یادآوری تاثیر محیط زیست پاک بر کیفیت زندگی انسان و سلامت روح و روان اوست . به گفته تیلور »فرهنگ مجموعهای آموخته شده از شناخت، باور، هنر، اخلاقیات، حقوق و عرف است - 1 - « بنابراین تغییردرشناخت ،نوع باورهاونگرش های مایعنی تغییر در فرهنگ که برنوع رفتارما بامحیط زیست تاثیرگذاراست.در این باره نباید تنها به جنبه های مادی و اقتصادی تخریب محیط زیست پرداخت چرا که اثرگذاری آن در سطح کلان - کل زیست کره - و درازمدت است و چه بسا در بسیاری از مردم اثرگذار نباشد.اما اگر به تاثیر محیط زیست سالم در زندگی فرد فرد مردم توجه کنیم،خواهیم دید بیش از آنکه محیط زیست به توجه و حفاظت ما نیازمند باشد، این ما هستیم که برای بهبود کیفیت زندگی به محیط زیست سالم و پایدار نیازمندیم . افسردگی و افزایش بیماری های جسمی ، روحی و روانی انسان امروز بدون ارتباط باآسیب رساندن به محیط زیست نیست. به طور قطع تخریب محیط زیست نه تنها بر شیوهی رفتار انسان ها تأثیر منفی می گذارد و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه ی بشری بر جای می گذارد، بلکه بازتاب بدرفتاری با طبیعت در زندگی افراد و جوامع انعکاس می یابد چرا که کائنات از آگاهی و شعور باطنی برخوردارند و آسیب زدن به آنها بدون واکنش از سوی طبیعت نخواهد بود.
مواد و روشها
در این پژوهش از روش تحلیلی استفاده شده است و ضمن مطالعات کتابخانهای به مطالعات و بررسیهای تحلیلی اقدام گردیده است.در نتیجه سیر دست یابی به هدف با روش یافته اندوزی و جمع آوری اطلاعات بصورت مطالعات کتابخانه ایبوده است. در این پژوهش به تبیین جایگاه فرهنگسازی در حفاظت و توسعه پایدار چشم اندازهاپرداخته شده است.
بحث
نقش و اهمیت چشم اندازها در آن است که چشمانداز فراتر از یک منظره میباشد؛ ارتباطی است میان مردم و مکان، بستریست برای آنچه که جامعه را بنا میسازد. کنوانسیون سیمای سرزمین اروپایی1، چشمانداز را محلی میداند که نشاندهندهی ارتباط متقابل انسان و محیط است - . - 23 اهمیت چشماندازها در این است که پیونددهندهی فرهنگ، طبیعت و زمان گذشته با حال محسوب میشوند. . - 24 - در طول دو قرن گذشته،بشر برای بهرهوری بیشتر مادی و رفاهی خود همواره دست به تخریب محیط و چشم¬اندازهای فرهنگی و زیستگاههای طبیعی زده است. این امر موجبات نابودی انسان و نسلهای آینده را فراهم ساخته است؛بنابرایننیاز به حفاظت و نظارت بیشتری در مقیاس جهانی وجود دارد - . - 21 بهطور کلی تغییری که در چشماندازها اتفاق میافتد، باعث ساختهشدن یک چشمانداز دیگر میشود. اما چشمانداز جدید با دخالت انسان دارای ارزش، کیفیت و تنوع زیستی کمتری خواهد بود. باید توجه داشت که چشماندازها برای برقراری ارتباط پویا و تعامل بین محیط فیزیکی و مادی با طبیعت و فرهنگ همواره در حال تغییر هستند. در واقع این تعاملات باعث ایجاد چشم¬انداز های مختلف میشود . - 16 - همچنین معرفی عناصر و ساختارهای جدید باعث برهم خوردن انسجام و یکپارچگی چشمانداز خواهد شد؛بنابراینمسئلهی اصلی تغییر نگرش ما نسبت به پویایی محیطزیستی است که در آن زندگی میکنیم. در این راستا آگاهی از مواردی که در ذیل به آن اشاره شده است، میتواند به درک نقش انسان در حفاظت و یا تخریب محیط¬زیست کمک کند.
-1درک این مسئله که مردم معمولا تصورات نادرستی از فراوانی منابع دارند.
-2اسراف و زیادهروی در بهرهبرداری از منابع طبیعی ناشی از برداشت فوق است.
-3تصورات نادرست در استفادهی بیرویه از منابع طبیعی غالباً توسط صاحبان قدرت تقویت میشود.
-4 مردم باید درک کنند که در جهت توسعهی پایدار و حفظ منابع خودشان میتوانند نقش حافظان محیط¬زیست را به عهده بگیرند نه نقش مخرب را.
-5باید توجه داشت که استفادهکنندگان از منابع محلی علاوه بر مردم بومی میتوانند مهاجرینی باشند که به مدت طولانی در آنجا سکونت داشتهاند و یا ساکنان جدید منطقه باشند.
-6حافظان و طرفداران محیط¬زیست میتوانند مردم محلی با یک نوع قومیت و یا از اقوام متفاوت باشند - . - 21
مسئلهی مهم، داشتن محتوای فرهنگی- آموزشی برای تغییر در نگرش انسانها برای حفظ محیط¬زیست بهصورت مسئولانه و اطلاع از عوامل مخرب و ایجاد انگیزه در آنها برای مبارزه با عوامل تخریبکننده و یا پیشگیریکننده از نابودی اکوسیستمها است.
اخلاق زیست محیطی و انواع جهان بینی های زیست محیطی :
اخلاق زیست محیطی شاخه ای از اخلاق فلسفی است که بر پایه ی دو نگرش طبیعت محور و انسان محور یا نگرش های اخلاق محور و خدا محور - در برخی منابع - بنا نهاده شده است. نگرش طبیعت محور - زمین گرا - : نگاهی حیات محور که اصل را بر بقای گونه ها و بایوسفر قرار میدهد و از دو منظر نظارت و خرد زیست محیطی به جهان می نگرد. - - 18 از منظر نظارت، انسان در رویارویی با جهان دارای مسولیت اخلاقی بوده و چرخهی حیات را باید مدیریت کند و برای رسیدن به اقتصادی پایدار و سبز باید همه ی اشکال زیستن را حمایت کند و منابع را هرچند نامحدود می داند نباید هدر دهند.