بخشی از مقاله
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تاثیر آموزش مهارت زندگی بر سلامت روانی دانش آموزان پسر پایه ششم شهر رامسر صورت گرفته است. روش تحقیق از حیث هدف کاربردي است و به لحاظ ماهیت و روش از نوع شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماري 420 نفراز دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر رامسر، سال تحصیلی 95-94 ذکر شده، با توجه به غربالگري که انجام شد 50 نفر از دانش آموزان که نمره سلامت روانی آن ها از میانگین پایین تر است انتخاب و در دو گروه آزمایش - 25 - نفر و کنترل - - 25 نفر جایگزین شدند و از پرسشنامه 30 سوالی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر - - 1997 با میزان پایایی 0/95 استفاده شد.
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزار spss22 و به منظور آزمون فرضیه هاي پژوهش،میانگین هاي نمرات اختلافی پیش تست و پس تست دو گروه آزمایشی و کنترل از طریق تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغیري - مانکوا - MANCOVA استفاده شد.
نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش که تحت تأثیرآموزش مهارتهاي زندگی بودهاند و گروه کنترل که تحت هیچ گونه آموزشی قرار نگرفتند تفاوت معنادار وجود دارد. ETA =. /940 - ،P = ./ 000، 41 - =159/954، - F - 4 و این تفاوت با توجه به میانگینهاي تعدیل شده به سود گروه آموزش دیده است. بنابراین آموزش مهارت زندگی بر روي سلامت روان - کاهش علایم جسمانی ،کاهش اضطراب، افزایش کارکرد اجتماعی ، کاهش افسردگی - دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.
- 1-1 مقدمه
آموزش و پرورش یکی از اصلی ترین ارکان موفقیت و پیشرفت در تمام کشورهاي جهان است و هر جامعه اي که آموزش و پرورش قوي و کارآمدي داشته باشد امکان بیشتري براي پیشرفت دارد. نهادهاي تربیتی باید نهایت تلاش خود را براي پیشرفت دانش آموزان به کار گیرند، زیرا دانش آموزان سرمایه هاي ارزشمندي هستند که آیندة جوامع به تربیت صحیح آنها بستگی دارد. در نتیجه جوامع براي تضمین موفقیت خود در آینده، باید براي تربیت و پرورش هرچه بهتر این سرمایه ها تلاش کنند و سعی کنند موانع پیشرفت تحصیلی آنان را برطرف نمایند
نظام تربیتی پیشرو به دنبال آماده کردن فرا گیران براي رویارویی با چالش هاي کوچک و بزرگ آینده جهان است و مربیان این نظام می دانند که دیگر نقش سنتی آنان به عنوان توضیح دهندگان کتاب هاي درسی و پرسشگران دروس به پایان رسیده است. نسل آینده از آنان انتظار دارد تدریس کنندگان مهارت هاي زندگی مانند تفکر خلاق ،قدرت حل مسئله ، تفکر انتقادي ،افزایش توان جامعه پذیري ، حرمت خود ،... .باشند و فراگیران را چنان به کارهاي خلاق و مولد سوق دهند که بتوانند راه خویش را در محیط هاي پر فراز و نشیب آینده بیابند
مفهوم سلامت از نظر سازمان جهانی بهداشت، چیزي فراتر از نبود اختلال روانی معنی می شود و شامل: خوب بودن ذهنی،خودکارآمدي، استقلال و خودمختاري، کفایت و شایستگی، ارتباطات اجتماعی و شکوفایی توانمند ي هاي بالقوه فکري و هیجانی است
کودکان و نوجوانان - دانش آموزان - در فرآیند رشد و بالندگی خود، مهارت هاي ارتباطی و نحوه ي مقابله با چالش هاي زندگی را یاد می گیرند. این آموزش بصورت الگو برداري از طریق خانواده، مدرسه، جامعه و حتی دوستان، به شکل غیر منظم و اتفاقی فرا گرفته میشود. فرزندان خانواده هاي توانمند - از نظر بکارگیري مهارت هاي مقابله اي - در بکارگیري مهارت هاي مقابله اي مثبت، موفق ترند و بر عکس فرزندان فاقد والدین توانمند از این امر محروم میباشند.
یکی از مهمترین دلایل ضعف کو دکان و نوجوانان در مهارت هاي اساسی زندگی این است که ما به عنوان افراد جامعه به خود زحمت نداده ایم تا مطمئن شویم که فرزندانمان اصول اساسی کنترل خشم یا حل کشمکش ها و اختلاف ها را به روش مثبت فرا گرفته اند یا نه همین طور تلاش نکرده ایم که به آنان حس همدلی و کنترل امیال و هوس هاي آنی را بیاموزیم. و یا در بعدي دیگر از مهارت هاي زندگی به آنان شیوه ي درست اندیشیدن تفکر خلاق و تفکر انتقادي را بیاموزیم. در چنین شرایطی مدرسه به عنوان یک نهاد اجتماعی در زمینه کاهش این کمبود ها می تواند نقش اساسی ایفا کند. از آنجا که کودکان و نوجوانان مدرسه را تجربه می کنند این نهاد می تواند درس هایی از زندگی را که آنها ممکن است هرگز در هیچ جاي دیگر بدست نیاورده اند به آنها پیشکش کند
داشتن بهداشت روانی مطلوب مستلزم سلامت بدنی، روانی، اجتماعی و هیجانی است و وجود اختلال هاي هیجانی-رفتاري و مشکلات اجتماعی می توانند وضعیت بهداشت روانی افراد را دچار آسیب نمایند. امروزه کودکان که قشر عظیمی از جوامع را دربرمی گیرند و به عنوان آینده سازان هر جامعه اي تلقی می شوند بیشتر در معرض اختلالات رفتاري و هیجانی قرار می گیرند. این کودکان بسیاري از این اختلالات را در محیط مدرسه تجربه می کنند که مستلزم صرف وقت و توجه بیشتر می باشد.
همان طور که بیان شد داشتن بهداشت روانی مطلوب مستلزم سلامت بدنی، روانی، اجتماعی و هیجانی است و وجود اختلال هاي هیجانی/ رفتاري و مشکلات اجتماعی می توانند وضعیت بهداشت روانی افراد را دچار آسیب نمایند. اختلالات هیجانی/ رفتاري مدرسه اي به شرایطی اطلاق می شود که در آن، پاسخ هاي هیجانی و رفتاري در مدرسه با هنجارهاي فرهنگی، سنی و قومی تفاوت داشته باشد. به طوري که بر عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاري فردي، رفتار در کلاس و سازگاري در محیط کار نیز تاثیر منفی بگذارد
برنامه مهارت هاي زندگی یکی از راهبردهاي متمرکز بر فرد است و تلاش می کند از طریق افزایش توانایی مقابله اي افراد، ظرفیت آنان را در جهت مقابله با چالش ها ، کشمکش ها و ناملایمات زندگی روزمره ارتقا دهند. به عبارت دیگر افراد را در برابر مشکلات ایمن نمایند. برنامه آموزش مهارت زندگی توسط گیلبرت.جی.بوتوین1،پرفسور روان شناس عضو دپارتمان بهداشت عمومی و روان پزشکی کرنل، در سال1979میلادي مطرح شده است.
وي در این سال یک مجموعه آموزش مهارت هاي زندگی براي دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود. این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با استفاده از مهارت هاي رفتار جرأت مندانه، تصمیم در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سو مصرف مواد از سوي همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامه واحد پیشگیري اولیه بود و مطالعات بعد نشان داد که آموزش مهارت هاي زندگی تنها در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می شود که مهارت ها به فرد آموخته شود
منظور از مهارت هاي زندگی این است که افراد نیاز دارند بتوانند خودشان و علایق شان در برابر موقعیت هاي سخت زندگی دفاع کنند. افرادي که تحت آموزش مهارت هاي زندگی قرار گرفته اند نسبت به زندگی و توانایی هاي خویش آگاه تر هستند و با پذیرش خود3 و اطمینان خویشتن 4 مطمئن هستند که با سعی و تلاش می توانند پله هاي ترقی را بپیمایند و به سطح پیشرفت بالاتري برسند
سلامت روان یکی از ابعاد سلامتی محسوب می شود. و براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامتی عبارت است از حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نداشتن بیماري در بعضی از تعریف هاي ، یا ناتوانی
معیارهاي سلامت روان:
1. بنیس - 1988 - 1 به نقل از سلطانیراد - 1375 - سه معیار را براي سلامت روانی مطرح میکند، که عبارتاند از: الف: سازگاري و توانایی حل مسائل زندگی با انعطاف نشان دادن به منظور تغییر نیازهاي محیطی.
ب: مفهوم شخصیت یعنی دانش و اطلاع در مورد سازمان درونی خود و این که اهداف خود کدامند و چه کاري را انجام میدهند. ج: توانایی و جستجو و درك صحیح و تفسیر مناسب است.
.2 براساس نظر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت، سلامتی، نه فقط به فقدان بیماري و نقصعضوي بلکه به حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی اطلاق میشود. بنابراین تعریف، سلامت روانیبهعنوان یکی از معیارهاي تعیینکننده سلامت عمومی شناخته میشود.
فردي که از سلامت روانی بهعنوانیکی از معیارهاي تعیینکننده سلامت عمومی شناخته میشود. فردي که از سلامت روانی برخوردار است،ضمن احساس راحتی و آسایش، قادر است در اجتماع بهراحتی و بدون اشکال به فعالیت بپردازد. وویژگیهاي شخصی وي در آ ن اجتماع، موجب خشنودي و رضایت اوست
پاکیزه و نظري - 1394 - پژوهشی با عنوان لبررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی بر سلامت عمومی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهرستان یاسوجل انجام دادند. در این پژوهش که به صورت تجربی اجرا شد، تعداد 80 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان هاي یاسوج به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه تقسیم شدند. هر کدام از دو گروه آزمایشی در یک دوره 8 هفته اي یکی از آموزش هاي ذهن آگاهی یا تنظیم هیجانی را دریافت کردند. یک ماه پس از اجراي دوره آموزشی، شرکت کنندگان هر سه گروه، آزمون سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر را تکمیل کردند.
تحلیل آماري بر اساس آزمون تی براي گروه هاي مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد. یافته ها بیانگر سلامت عمومی بالاتر دانش آموزان هر دو گروه آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی در مقایسه با دانش آموزان گروه گواه بود. هم چنین، گروه آزمایشی تنظیم هیجانی نسبت به گروه آزمایشی ذهن آگاهی سلامت عمومی بیشتري را نشان دادند. با عنایت به تاثیر گذاري آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی بر سلامت عمومی دانش آموزان، برگزاري کارگاه هاي آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجانی می تواند ارتقاء دهنده سلامت عمومی و به تبع آن کیفیت زندگی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان باشد.
هومن و همکاران - - 1394 پژوهشی با عنوان لفراتحلیل مطالعات اثر بخشی آموزش مهارت هاي زندگی بر سلامت روانیل انجام دادند. هدف پژوهش حاضر فرا تحلیل مطالعات اثر بخشی آموزش مهارت زندگی بر سلامت روانی دانش آموزان و دانشجویان ایرانی بوده.نمونه مطالعات مورد استفاده شامل27 مطالعه انجام شده از 1380 تا 1391 در سراسر ایران بود که 3089 نفر شرکت کننده را در بر می گرفت .
داده هاي حاصل با روش اندازه اثر تفاوت میانگین استاندارد شده کوهن - 1998 - براي مدل اثرهاي ثابت مورد فرا تحلیل قرار گرفتند . یافته ها نشان دادند که میانگین اندازه اثر کلی مطا لعات مورد بررسی براي مدل اثرات ثابت 1/834 و براي اثرات تصادفی 3/117 است که هر دو در سطح P< 0/001 معنا دار بودند. نتایج نشان دادند بین اندازه اثر مطالعات مورد بررسی با توجه به طرح پژوهش و جنس شرکت کنندگان،تفاوت معناداري وجود ندارد. اما بین اندازه اثر مطالعات مورد بررسی با توجه به سن شرکت کنندگان و تعداد جلسه آموزش مهارت زندگی تفاوت معنی داردي وجود دارد.
کوچک زاده طالمی و همکاران - 1394 - پژوهشی با عنوان لبررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت عمومی در دانشجویان پرستاريل انجام دادند. جهت تعیین میزان هوش هیجانی از آزمون سیبریا و سلامت عمومی از آزمون گلدبرگ استفاده شد.پیشرفت تحصیلی بر اساس نمره معدل ترم قبل دانشجویان، تعیین گردید. تجزیه وتحلیل نتایج با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج نشان داد ارتباط معنا دار آماري بین هوش هیجانی و سلامت عمومی وجود داشت.
سپهریان آذر و سعادتمند - 1394 - در پژوهشی با عنوان لتأثیر آموزش مهارت هاي زندگی و مشاورة گروهی با روش عاطفی رفتاري عقلانی بر خودپندارة تحصیلی، انگیزش پیشرفت و سلامت روان دانش آموزان ناموفقل انجام دادند.