بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین رابطه مهارت های فراشناختی و خودنظم بخشی با مهارت های زندگی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1394- 1395 انجام گرفت. این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر ماهیت همبستگی است. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، شامل 4 پرسشنامه آماده ارزیابی مهارتهای فراشناختی شاطریان محمدی - 1386 - ، پرسشنامه خودنظم بخشی - 1386 - ، و پرسشنامه مهارتهای زندگی ساعتچی - 1389 - بود که روایی صوری از لحاظ صراحت و قابلیت درک گویه ها از طریق تعدادی از دانش آموزان و روایی محتوایی از لحاظ تطابق مفاهیم از طریق مراجعه به صاحب نظران تایید شد.
پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مهارت های فراشناختی 0/91، خودنظم بخشی 0/90، و مهارت های زندگی 0/94برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار استنباطی - رگرسیون گام به گام، آزمون دوربین واتسون - استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که : بین هر کدام از متغیرهای پیش بین - مهارتهای فراشناختی و خودنظم بخشی - با متغیر ملاک - مهارتهای زندگی - روابط چندگانه معنادار وجود داشته است؛ همچنین مهارتهای فراشناختی قابلیت پیش بینی مهارتهای زندگی را داشته است؛ این قابلیت پیش بینی برای مهارت خودنظم بخشی نیز معنادار بوده است.
مقدمه:
فراشناخت اشاره به دانشی دارد که افراد، درباره فرایندهای فکری خود دارند.[1] عصر انفجار اطلاعات و جامعه پیچیده و در حال تغییر و تحول امروزه ، مستلزم تاکید نظام های آموزشی بر آموزش های فراشناختی و یادگیری چگونه یادگرفتن است تا دانش آموزان بتوانند در برخورد با مسائل گوناگون زندگی بطور مستقل بیندیشند .[2]دنیای امروز علاوه بر عصر اطلاعات، عصر ارتباطات نیز نامیده می شود و با گسترش رسانه های همگانی از جمله رادیو، تلویزیون، اینترنت و ... اطلاعات زیادی در اختیار مردم قرار می گیرد.
بطوریکه بعضی اوقات باعث ایجاد بحران اطلاعات می شود. منظور از بحران اطلاعات، هجوم بی وقفه اطلاعاتی است که متاسفانه درونی نشده و برخلاف گذشته به مهارت تبدیل نمی شود. باید توجه داشت که مهارت با دانستن و علم متفاوت است. مهارت به معنای استفاده ماهرانه و توانمند از دانش است که می تواند از طریق آموزش یا تجربه مستقیم آموخته شود. مهارتها با تمرین و به کارگیری در زندگی روز مره بدست خواهند آمد. سازمان جهانی بهداشت، مهارتهای زندگی را چنین تعریف نموده است : توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود به بهترین شکل کنار بیاید.
[3]یکی از مهمترین اهداف نظام آموزشی و بخصوص دانشگاهها ، پرورش نیروی مستقل و کارآفرین است. یادگیری خودنظم بخشی در این زمینه مفهومی ارزشمند در آموزش و پرورش و یک رویکرد مهم پژوهشی و تجربی در روانشناسی تربیتی و شناختی است. معلمان می توانند تدریس خود را به گونه ای انجام دهند که شاگردان آنها به دانش آموزان خودنظم بخش تبدیل شوند.[4] به همین خاطر است که کلوگ1 وهمکاران - 2011 - معتقدند، خودنظم بخشی یکی از پیش نیازهای ضروری انسان برای زندگی روزمره محسوب میشود.[5]
متخصصان یادگیری معتقدند که بسیاری از مهارتهای فراشناختی مؤثر در یادگیری را می توان به دانش آموزان آموخت.[6] همه انسانها گاهی در زندگی با چالش ها و مشکلاتی مواجه می شوند، در جریان این دشواریها، در اختیار داشتن منابع و مهارتهایی که به آنها کمک می کند تا به بهترین شکل ممکن از عهده حل مشکلات خود برآیند، تسلی بخش است. جهت برآمدن از عهده حل مشکلات خود نیاز به یادگیری یکسری مهارتها دارند. از جمله مهارتهای مهم و تاثیرگذار یادگیری مهارتهای زندگی می باشد بطوریکه مهارتهای زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام مسئولیت های اجتماعی، انجام تصمیم گیریهای صحیح و حل تعارضات و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود و یا دیگران صدمه می زند.
این تواناییها که با تمرین پیگیر پرورش می یابند، شخص را برای رو به رو شدن با مسائل روزانه ی زندگی آماده می کنند و منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش تواناییهای روانی و رفتارهای سالم در سطح جامعه می گردند. مجموعه این تواناییها را مهارتهای زندگی می نامند که نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه مهارتهای زندگی حاکی از آن است که مهارتهایی چون مهارت تصمیم گیری ، حل مسئله ، تفکر خلاق و ... در کنار هم مهارتی را با عنوان مهارتهای زندگی تشکیل می دهند.
[7] مهارت تصمیم گیری به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثری در مورد مسائل تصمیمگیری نماید .[8] مهارت حل مسئله که تعریف دقیق مشکل فرد ، شناسایی و بررسی راه حلهای موجود ، برگزیدن و اجرای راه حل مناسب و ارزیابی فرایند حل مسئله می باشد .[9] مهارت تفکر خلاق که این توانایی یک مهارت سازنده و پایه برای نیل به سایر مهارتهای مرتبط با اندیشیدن است. در این مهارتها افراد فرا می گیرند که به شیوه های متفاوت بیندیشند و از تجربه های متعارف و معمولی فراتر رفته و راه حل هایی را خلق نمایند که خاص و ویژه خودشان است.
تغییر و تحولات جهانی به سمت و سویی پیش می رود که افراد را نیازمند به دانش و مهارتهای خاصی برای برخورد باچالش های فرارو می کند و این مستلزم آن است که به یادگیری افراد توجه شود، چرا که اعتقاد بر این است که همه پیشرفت های امروزی زاییده یادگیری بوده و کسب دانش و مهارت هم به یادگیری نیازمند است.[10] بایلر2 و اسنومن3 فراشناخت را بعنوان دانش افراد درباره فرآیندهای شناختی شان و چگونگی استفاده بهینه جهت دستیابی به اهداف یادگیری تعریف کرده اند.[11]
سوالندر و کارین - 2008 - 4 معتقدند که نظریه یادگیری خود نظم بخشی برای یادگیرنده موقعیتهایی را فراهم می آورد که در آنها بتواند یادگیری خود را با استفاده از راهبردهای یادگیری و انگیزشی بهبود بخشد. چنانچه دانش آموزان از فرایندهای خودنظم بخشی استفاده کنند، می توانند به درک مطلب مؤثرتری در خواندن برسند .[12] مهارتهای زندگی ، مهارتهایی مقابله ای و عملی است که موجب افزایش اعتماد به نفس می شود و با سازگاری شخصی ارتباط دارد
از جمله عوامل مؤثر بر مهارتهای زندگی خصوصا مهارت حل مسئله، متغیرهای فراشناخت بوده است. عملکردهای دانش آموزان در کسب مهارتهای زندگی ناشی از تغییرات گوناگونی است که با شناسایی و میزان تاثیر گذاری آنها توانسته به بهبود و پیشرفت دانش آموزان در حوزههای مختلف درسی و زندگی واقعی کمک کند .[13] بنابراین فراشناخت با خود نظم بخشی رابطه دارد، زیرا دانش و آگاهی نسبت به فرایندهای فراشناختی باید موجب استفاده از آن به هنگام حل مسئله شود، که این امر از طریق خودنظم بخشی صورت گرفته است.
خود نظم بخشی عبارت است از ظرفیت فرد برای تعدیل رفتارها بر اساس شرایط و تغییرات محیط درونی و بیرونی .به بیان دیگر، ظرفیت شخص برای سازمان دهی رفتار بر طبق اهداف.[14] نظریه ها و پژوهش های جدید نشان از آن دارند که مهارتهای فراشناختی و خودنظم بخشی در به یاد سپاری مطالب آموخته و تجربه شده مؤثر به شمار رفته است. از طرفی فرضیاتی نیز در مورد رابطه بین متغیرها ی فوق ارائه گردیده است.
بنابراین از آنجایی که مهارتهای زندگی، مهارتهای فرزندان برای والدین و همچنین آینده خود آنها دارای نقش و ارزش کتمان ناپذیری است در نتیجه تعیین رابطه مورد نظر در انتخاب راهبردهای بهتر آموزشی و افزایش مهارتهای زندگی دانش آموزان، بسیار مهم است و تاثیر به سزایی داشته است تا کنون پژوهشهای متعددی در راستای عوامل مرتبط با مهارتهای زندگی دانش آموزان در دوره های مختلف تحصیلی انجام شده است. از بین عوامل مرتبط با مهارتهای زندگی می توان مهارتهای فراشناختی و خودنظم بخشی را نام برد که در تحقیقات فوق هر یک به گونهای با متغیرهای نام برده مرتبط شناخته شدند.
جمالی پاقلعه - 1393 - و همکاران در پژوهشی با عنوان - تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر نوجوان - به این نتیجه رسیدند که آموزش مهارتهای زندگی به مثابه ی مهارت های زیر بنایی سلامت روان رویکردی مؤثر در سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر نوجوان دارد.[15] خانزاده و همکاران 1393 - - در پژوهشی با عنوان - نقش راهبردهای خودنظم بخشی و توانایی خود مهارگری در تبیین سبک های حل مسئله - به این نتیجه رسیدند که بین راهبردهای خودنظم بخشی شناختی و افزایش عاطفه ی مثبت با سبک حل مسئله در ماندگی رابطه ی منفی معنادار وجود دارد.[16]
کریمی و همکاران - 1391 - در پژوهشی به بررسی سطح مهارت های زندگی دانش آموزان دوره ی متوسطه شهرستان تکاب پرداختند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که میزان برخورداری دانش آموزان دوره ی متوسطه از مهارت های ده گانه زندگی کمتر از حد متوسط بوده و بالاترین میزان برخورداری دانش آموزان در مهارت تصمیم گیری و پایین ترین میزان برخورداری آنان در مهارت تفکر خلاق بوده است .[9] ون دی کمپ و همکاران - 2015 - 5 اثرات آموزش صریح و روشن فراشناخت را بر دانش آموزان با تفکر واگرا بررسی کرد. نتایج نشان داد که آموزش فراشناخت اثر مثبت بر روان و انعطاف پذیری دانش آموزان داشت. این مطالعه نشان داد که در حوزه هنرهای تجسمی آموزش دانش فراشناخت، تفکر واگرا ، فرایندها و تفکر خلاق دانش آموزان را بهبود بخشید.[17]
هافمن و اسپاتاریو - 2008 - 6 در پژوهشی نشان دادند که فراشناخت با یادگیری، رابطه ی مثبت دارد و دانش آموزان کارامدتر از راهبردهای شناختی و فراشناختی بیشتری برخوردارند و در حل مسئله موفقترند.[18] سیگرت و همکاران - 2004 - در بررسی نظریه ی خود نظم بخشی بعنوان گام کلیدی در بازتوانی ، به این نتیجه رسیدند که استفاده از مهارت خودنظم بخشی و تنظیم هدف می تواند در کاهش اضطراب و افسرگی و برنامه های بازتوانی مفید باشد ، به دلیل آنکه این مهارت تنظیم افکار ، احساسات و هیجانات را باعث می شود.[19]
با توجه به اینکه نتایج بدست آمده توانسته است رویکرد تازه ای در زمینه ی مهارتهای زندگی دانش آموزان فراهم سازد، انجام پژوهش فوق الزامی بوده است. نتایج بررسی های انجام شده، در زمینه متغیرهای فوق نشان داد که این حوزه نسبتا جدیدبوده و بویژه پژوهش هایی هم که در این زمینه ها انجام شده است، بیشتر بصورت جداگانه هر متغیر را مورد بررسی قرار داده است و تا کنون پژوهشی به بررسی رابطه مهارتهای فراشناختی و خودنظم بخشی - بعنوان راهبردهای یادگیری - با مهارتهای زندگی دانش آموزان نپرداخته است .
در این پژوهش سعی گردیده که بطور اختصاصی به روابط چند گانه بین مهارتهای فراشناختی و خودنظم بخشی با مهارتهای زندگی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان پرداخته شود و از آنجایی که در دوره متوسطه مهارتهای زندگی دانش آموزان پایین احساس شد ، و اینکه این دوره ، دوره ای بسیار حساس برای دانش آموزان است ؛ پس تحقیقات زیادی می طلبد که بررسی کند چه عواملی می تواند مرتبط با تقویت مهارتهای زندگی دانش آموزان تأثیر گذار باشد. پژوهش حاضر در پاسخ به خلأ موجود در زمینه رابطه ی مهارتهای فراشناختی و خودنظم بخشی با مهارتهای زندگی دانش آموزان پرداخته است. با کشف این ارتباطات و با کمک نتایج احتمالی این پژوهش می توان به دانش آموزان و اولیاء مدارس در زمینه های فوق کمک نمود.
خود نظم بخشی
" باندورا براین اعتقاد بود که فرد رفتار خود را مشاهده می کند، با معیارهایی که برای خود دارد درباره رفتار خویش قضاوت میکند و خود را تقویت و تنبیه می کند. برای اینکه فرد چنین کند باید انتظاراتی از خود داشته باشد. این انتظارات در افراد مختلف متفاوت است. یکی از کاربرد های نظریه خودنظم بخشی در تدریس و تربیت شاگردان این است که به آنان بیاموزیم از راهبردهای خودنظم بخشی استفاده کنند و به این وسیله عادت خودنظم بخشی در موارد مختلف را تجربه کنند".[20]
- مهارتهای زندگی
"سازمان بهداشت جهانی مهارتهای زندگی را چنین تعریف نموده است : توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگی روزمره ی خود کنار بیاید.بطورکلی مهارتهای زندگی عبارتند از تواناییهایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سلامتی در سطح جامعه می گردند. مهارتهای زندگی هم بصورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم بصورت ابزاری در پیشگیری از آسیب روانی – اجتماعی مبتلا به جامعه قابل استفاده است" .[7]
- مهارت فراشناختی
متکالفه و شمامورا - 1994 - 7 فراشناخت را وسیله دستکاری و نظم بخشی فرایندهای شناختی - از قبیل استدلال ، درک ، حل مسئله ، یادگیری و امثال آن - می دانند. چگونگی یادگیری افراد نیز به دلیل تفاوتهای فراشناختی آنان است".[20] فراشناخت به معنای تفکر در باره تفکر است.[21]
روش تحقیق
پژوهش مورد نظر از جهت هدف، کاربردی است و از نظر روش گردآوری دادهها، از نوع همبستگی بوده است. زیرا روش همبستگی برای دو هدف عمده کشف ارتباط بین متغیرها و برای پیشگویی نمره آزمودنی در یک متغیر از روی نمرههای او در دیگر متغیرها به کار رفته است.[22] بنابراین میتوان اذعان نمود در این پژوهش از آنجایی که محقق به تعیین بررسی رابطه بین مهارتهای فراشناخت و خودنظم بخشی با مهارتهای زندگی دانشآموزان پرداخته است، لذا روش پژوهش از نوع همبستگی بود.
جامعه آماری در پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان بوده که به تعداد 50707 نفر در سال تحصیلی1394- 1395 میباشند و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 382 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر در سطح اطمینان 95 درصد انتخاب شدند. به منظور انتخاب افراد نمونه از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم ناحیههای آموزش و پرورش و جنسیت دانش آموزان و از جدول کرجسی و مورگان، استفاده گردیده است. همانطور که ذکر گردید تعداد نمونه جهت انجام پژوهش 382 نفر محاسبه گردیده است.
ابتدا با مراجعه به آموزش و پرورش شهر اصفهان از بین 6 ناحیه، 3 ناحیه آموزشی - اداره آموزش و پرورش ناحیه 2 و 3 و - 4 بصورت تصادفی و با توجه به حجم ناحیه انتخاب گردید و سپس با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقاتی متناسب باحجم تعداد 83 نفر دانش آموز دوره دوم متوسطه از ناحیه 2 انتخاب گردید که با توجه به درصد تعداد دختران به پسران 60 درصد در برابر 43 درصد در ناحیه 2 اصفهان، تعداد 35 نفر پسر و 48 نفر دختر از این ناحیه جهت انجام تحقیق حاضر انتخاب گردید . در ناحیه 3 اصفهان نیز کلا تعداد 159 نفر دانش آموز با توجه به محاسبات فوق انتخاب گردید که با توجه به اینکه درصد دختران به پسران در این ناحیه 48 درصد در برابر 52 درصد بود تعداد 83 نفر پسر و 76 نفر دختر از این ناحیه انتخاب گردید .