بخشی از مقاله

چکیده

در سالهای اخیر ساکنین منطقه قلعه گنج واقع در استان کرمان با مشکلات زیادی روبرو و از کمترین امکانات زندگی محروم بوده است. خشکسالی و گرمای شدید هوا زندگی را برای ساکنان عمدتا کشاورز این منطقه بسیار سخت کرده است. انتخاب این منطقه به عنوان محروم ترین منطقه کشور و اجرای طرحهای عمرانی و محرومیت زدایی در آن، سبب گردید که قلعهگنج به عنوان شهر نمونه اقتصاد مقاومتی معرفی شده و الگویی برای کار در سایر مناطق محروم باشد. با آغاز طرحهای عمرانی در راستای توسعه این منطقه، اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان اقدام به آموزش و راهاندازی کارگاههای فرشبافی، پرورش قارچ و سایر مشاغل زودبازده نموده است. از این رو همواره این سوال مطرح است که آیا اشتغال کارآموزان مرکز فنی و حرفهای شهر کرمان بر کاهش سطح خشونت و پرخاشگری آنها تاثیرگذار بوده است.

در این پژوهش فرضیههای بدین شکل عنوان شده است که: الف - اشتغال باعث کاهش سطح خشونت و پرخاشگری مهارت آموزان آموزش فنی و حرفهای در منطقه قلعه گنج شده است. ب - اشتغال باعث ارتقای سلامت اجتماعی مهارت آموزان آموزشهای فنی و حرفهای در منطقه قلعه گنج شده است. به مظور بررسی اثرات اشتغال بر کاهش سطح خشونت و پرخاشگری کارآموزان، دادهها از میان 400 نفر از مهارتآموزان سازمان آموزش فنی و حرفهای جمعآوری شد. پژوهش به صورت یک مطالعه اکتشافی و پرسشنامهای با پرسشنامهی پرخاشگری باس و پری - 1990 - برای تعیین سطح خشونت و پرخاشگری کارآموزان انجام شد. برای سنجش تعیین تأثیر اشتغال بر میزان سلامت اجتماعی از پرسشنامه محقق ساختهای بر اساس تحقیقات قبلی استفاده شد. روایی سوالات از طریق جمعی از متخصصان و استادان علوم اجتماعی تایید شد. پایایی سوالات با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ مورد سنجش و تایید قرار گرفت.

به منظور بررسی تاثیر اشتغال بر پیشگیری و کاهش خشونت و پرخاشگری و ارتقای سلامت اجتماعی کارآموزان تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون همبستگی فرضیات از طریق آزمون رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS20 انجام شد. تحلیل نتایج نشان داد که اشتغال - R2=0.35, p<0.05 - ، درآمد و مزایای شغلی - R2=0.55, p<0.05 - ، و رضایت شغلی - R2=0.73, p<0.05 - به طور مثبت و معناداری بر کاهش خشونت و پرخاشگری کارآموزان اثرگذار میباشد. همچنین بین اشتغال - R2=0.58 , p<0.05 - با سلامت اجتماعی کارآموزان همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد.یافتههای این مطالعه به بینشهای موجود در رابطه با تاثیر عوامل مرتبط با اشتغال بر پیشگیری و کاهش خشونت و پرخاشگری و ارتقای سطح سلامت اجتماعی مهارتآموزان و دانشآموختگان آموزش فنی و حرفهای کرمان کمک میکند و نشان میدهد که با توسعهی آموزشهای فنی و حرفهای و ایجاد مشاغل زودبازده میتوان علاوه بر اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی به ارتقای توسعهی پایدار در منطقهی محروم قلعه گنج یاری رساند.

واژگان کلیدی: اشتغال، اقتصاد مقاومتی، خشونت، مهارت آموزان آموزش فنی و حرفهای.

مقدمه

نیروی انسانی و جمعیت فعال هر جامعه، نقش بسزایی در فرآیند تولید دارد و بعنوان پدیدآورنده اصلی ثروت و محرک مستقیم اقتصاد محسوب میشود و سطح و میزان تولید ملی هر کشور نیز به دانش و آگاهی فنی و ظرفیت تولید جمعیت فعال آن بستگی دارد. به عبارت دیگر توسعه اقتصادی در هر کشور، در کنار عامل سرمایه و تکنولوژیکی به منابع انسانی کارآمد و متخصص نیاز دارد. میزان و توانایی جمعیت فعال درجه رشد و پیشرفت اقتصادی جامعه را تعیین میکند .[1] پدیده بیکاری در اقتصاد آمار و نیروهای کار، یک پدیده طبیعی است و این مسأله نه تنها از معضلات عمده کشورهای جهان سوم است، بلکه از جمله چالشهای کشورهای پیشرفته نیز میباشد. بیکاری یکی از عوامل عقب ماندگی کشورها است به گونهای که در میان جوامع مختلف، هرچه میانگین ساعات کاری بیشتر باشد موفقتر بوده و در رتبههای اقتصادی بالاتری قرار دارند.

سعادت و خوشبختی یک جامعه و افراد آن، مرهون کار و فعالیت؛ شقاوت و بدبختی آنها بر اثر تنبلی و بیکاری است. بیکاری فارغ التحصیلان سال هاست به سوهان روح جوانان و خانوادههایی تبدیل شده است که با هزاران امید با تحمل سختیهای فراوان فرزندانشان را در سالهای طولانی روانه مدرسه میکنند تا با وارد شدن به دانشگاه و کسب علم بتوانند آینده خود را رقم زنند. بحران بیکاری و عدم اشتغال جوانان زنگ خطری است که در جامعه ما هر چند صدایش از گذشته به گوش میرسید اما اکنون بلندتر و گوشخراشتر شده است. مردم از سیاستگزاران، برنامهریزان و کارگزاران انتظار دارند که به نخستین و ابتداییترین دغدغههای آنان که تسهیل یافتن شغل و کسب و کار حلال است پاسخ داده شود .[2]

پیامد بیکاری در بعد اقتصادی ایجاد مشاغل کاذب، فقر و تورم و در بعد اجتماعی، تنشهای اجتماعی و بزهکاری است. اما گذشته از آن بیکاری از عوامل زمینهساز بروز نابسامانیهای روانی است. بیکاری، از عمدهترین عوامل فشار روانی در زندگی افراد بزرگسال است که همراه با پیامدهای خود چندین ردیف را در جدول کمیتی استرسورهای هولمز و راهه اشغال کرده است 3] و .[4 هویت شغلی هر انسان، بخش مهمی از مجموعه هویت او را تشکیل میدهد. داشتن شغل، بهویژه برخورداری از شغلی که در خدمت ارزش اجتماعی و برآورنده نیازهای اقتصادی فرد باشد موجب انسجام، هویت، افزایش عزت نفس و احساس امنیت در او میشود .[4] بر اساس پژوهش فدایی و علیبیگی - 1390 - در مقایسه ابعاد نهگانه و شاخصهای سهگانه آسیبشناسی روانی بین افراد بیکار و شاغل، فراوانی و شدت نشانههای آسیبشناسی روانی در بیکاران نسبت به شاغلان در حد معنادار بالاتر بود.

اشتغال نیروی انسانی مهمترین و اساسی ترین هدف برنامه ریزی اقتصادی- اجتماعی هر کشوری را تشکیل می دهد. توسعه زمانی تحقق می یابد که از تمام عوامل و امکانات و منابع تولید کشور استفاده به عمل آید. بیکاری علاوه بر اتلاف منابع انسانی، مسایل و مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به همراه دارد. اتلاف منابع به ویژه بیکاری نیروی انسانی دوره گذر توسعه را به یک دوره فرسایشی بدل می نماید و دامنه فقر را در جامعه گسترش میدهد .[5]در سالهای اخیر ساکنین منطقه قلعه گنج واقع در استان کرمان با مشکلات زیادی روبرو و از کمترین امکانات زندگی محروم بوده است. خشکسالی و گرمای شدید هوا زندگی را برای ساکنان عمدتا کشاورز این منطقه بسیار سخت کرده است. انتخاب این منطقه به عنوان محرومترین منطقه کشور و اجرای طرحهای عمرانی و محرومیتزدایی در آن، سبب گردید که قلعهگنج به عنوان شهر نمونه اقتصاد مقاومتی معرفی شده و الگویی برای کار در سایر مناطق محروم باشد. با آغاز طرحهای عمرانی در راستای توسعه این منطقه، مرکز آموزش فنی و حرفهای استان کرمان اقدام به آموزش و راهاندازی کارگاههای فرشبافی، پرورش قارچ و سایر مشاغل زودبازده نموده است. از این رو همواره این سوال مطرح است که آیا اشتغال کارآموزان مرکز فنی و حرفهای شهر کرمان بر کاهش سطح خشونت و پرخاشگری آنها تاثیرگذار بوده است؟.

چهارچوب نظری پژوهش

بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی - WHO - 1 سلامت، حالت رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و نداشتن بیماری دلیل بر سلامت کامل نیست .[6] به عبارت دیگر، فرد سالم، کسی است که توانمندیهای خود را بشناسد، توان مقابله با استرسهای روزمره زندگی را داشته باشد و در جامعه نقش فعال و مؤثری ایفا نماید. در کنار این تعریف، چوگان - 1991 - 2 نیز سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روانشناختی تعبیر میکند که محصول آن اثربخشی و رضایت حداکثری از تقابل فردی و اجتماعی است.[7]

سلامت روان دارای شواهدی است که از نظر ونتیز - 1995 - 3 عبارت است از: رفتار اجتماعی مناسب، توانایی غلبه بر نگرانی و احساس گناه، نداشتن بیماری روانی؛ شایستگی فردی و خودکنترلی؛ خویشتنپذیری و خودشکوفایی؛ یکپارچگی و سازماندهی شخصیت، گشودگی و انعطاف پذیری .[8] این ویژگیها در مسیر زندگی و شغلی میتوانند بروز نموده و پرورش یابند. به عبارت دیگر، توسعه و افزایش ویژگیهای انسانی همان رشدی است که در مسیر زندگی اتفاق میافتد. رشد همه جانبه در همه ابعاد عاطفی، جسمی، شناختی و کلامی صورت میپذیرد. بعدی از رشد هم وجود دارد که معمولا ناشناخته و در عین حال بسیار مهم است و آن رشد شغلی یا رشد مسیر شغلی 4 است. رشد مسیر شغلی فرایندی است که در آن افراد به تصویر یکپارچه و باکفایت از خود و نقش خود در دنیای کار میرسند، آن را میپذیرند و رشد میدهند.[9]

رشد شغلی جنبه بهزیستی و پیشگیرانه دارد. یعنی حرکت به سمت شغل از کودکی کمک میکند تا افراد نه تنها در سطح بهنجاری بمانند بلکه از آن سطح هم فراتر روند و زندگی بهتری داشته باشند.[10]پژوهشها و شواهدی مبنی بر ارتباط بین رشد شغلی و سلامت وجود دارد. هر - 1989 - 5 معتقد است بیکاری که همان رشدنایافتگی شغلی در مسیر زندگی است، منشاء بروز رفتارهای مخرب و بیماریهای روانی است.[11] اشتغال که در دل خود استعداد »شدن« را دارد، به عنوان راهی برای دستیابی به سلامت روان است.[12] بنابراین، میتوان گفت که مشاوره شغلی سمت و سویی در جهت سلامت، انتخاب یک شغل، رشد مهارتهای پیش از انتخاب شغل و آمادگی برای کار بیش از کاهش استرس و سایر حالات اختلالزای فیزیکی و روانی دارد. مشاوره مسیر شغلی به عنوان تسهیلگر رشد شغلی، نقش مهمی در بحران از هم گسیختگی ناشی از بیکاری، عدم رضایت حرفه ای، عدم استخدام، بیتصمیمی نوجوانان و جوانان، بیهدفی و ناکارآمدی دارد. به طوری که میتواند در ابعاد مربوط به استرس، ناامیدی، یاس کاری، عدم رضایت، ناهماهنگی بین آرزوها و تواناییها حلال مسائل باشد.

ارتباط بین سلامت روان و رشد شغلی، آثار آن و نیز مشکلات ناشی از شغل و بیکاری از سال 1957 مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس آماری که وروف و همکاران در سال 1981 ارائه نمودهاند، تقریباً %10 افراد در محیط کار مشکلات ارتباطی شغلی گزارش کردند و نیز درصد کمی هم به موقعیتهای غیر روانی اشاره داشتند. کارگران جوان هم به سردرگمی در محیط کار، حساس بودن نسبت به مشکلات، درآمد کم و فقدان لذت از کار اشاره نمودند. در مقابل کارگران بزرگسال اغلب در یک شغل مانده و با آن سازگار شده بودند. آنها بدنبال راهی برای بهتر شدن بودند .[13] لیم و رایمن - 1982 - 6 هزینههای فردی و خانوادگی بیکاری و فقدان کار را مورد بررسی قرار دادند و بیان داشتند که بیکاری سلامتی را به خطر میاندازد و اختلالات مزمن و پنهان را تشدید میکند .[14] الگوهای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید